توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
💢 راهکار عملی شهید پورهنگ برای حاجت روا شدن 🔻
هر وقت مشکلی بزرگ یا حاجتی داشت، متوسل می شد به حضرت زهرا(سلام الله علیها)، میگفت باید زرنگ باشی و بدانی چهچیزی را از چهکسی بخواهی.
از ائمه باید توقع داشت؛ نه طلبکار بود.
اگر توقع کمک و دستگیری داشته باشی، آن بزرگواران هم حتما به تو عنایت می کنند.
با توجه تمام دو رکعت نماز می خواند و هدیه می کرد به حضرت زهرا (سلام الله علیها)، می گفت چیزهای زیادی از این نماز دارم؛ ازدواج و کار و فرزند را اثر همین نماز می دانست.
شک ندارم شهادت را هم از همین نماز و نظر لطف حضرتزهرا (سلام الله علیها) گرفته بود
#طلبه_مدافع_حرم
#شهید_محمد_پورهنگ
@yousof_e_moghavemat
روزی که آمد خواستگاری، رو کرد به مادر و گفت:
_من مادر ندارم، میشه شما مادرم بشید؟
مادرش شد و مثل پسر خودش دوستش داشت.
بعد از شهادتش همه او را با مادر شهید اشتباه میگرفتند.
آنقدر مادر شهید صدایش زدند که بالاخره یک روز خودش هم شد مادرِ شهید...
#شهید_اصغر_پاشاپور
#شهید_محمد_پورهنگ
#آقای_اصغر
#اصغر_حاج_قاسم
@yousof_e_moghavemat
🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊
✍ #سیره_شهدا
🌼حاجی به حضرت مسلم (ع) ارادت زیادی داشت و از اینرو #نام مستعارش را مسلم علوی گذاشته بود. میگفت : «ما همه مسلم رهبریم، هر جا فرمان دهد حاضریم.»
🍁حاجی بسیاری از اوقات عبا و عمامه نمیگذاشت که بتواند در هر جایی راحتتر خدمت کند. حاجی خوب آشپزی میکرد. وقتی میشنید هیئتی آشپز ندارد، میگفت: «من #غذای هیئت را میپزم.»
🦋میگفتیم: «حاجی شما روحانی هستیدنباید پای دیگ بایستید.» میگفت: «در مجلس عزای سیدالشهدا (ع) هر خدمتی افتخار است.»
🌸بعد لباسش را درمیآورد و با خنده😅 میگفت: «عمامه و عبا را هم درمی آورم
که دیگران ناراحت نباشند.»
#شهید_محمد_پورهنگ
@yousof_e_moghavemat
#شهید_محمد_پورهنگ
امام رضا(ع) را خیلی دوست داشت. یک سال حدود 20 بار برای پابوسی به مشهد مقدس رفت. اگر کسی دلش میخواست به زیارت آقا برود و پول نداشت یا خودش او را میبرد یا هزینه سفرش را تقبل میکرد. همه از آرامش وجودی او روحیه میگرفتند. با این که یک روحانی مورد احترام بود، با افراد نااهل دوستی میکرد.
احساس تکلیف میکرد. آنجا کار فرهنگی میکرد. دوست داشت راه دکتر چمران را برود. او ایدههای نو داشت. همه توانش را به کار میگرفت. چند مدرسه بود که به وضعیت بهداشتی آنها رسیدگی میکرد. به خانوادههای فقیر سر میزد و فرهنگ کمک کردن را در بین مردم باب میکرد. میگفت: «میخواهد آنجا کمیته امداد راه بیندازد.» او آنقدر مهربان بود که خانوادههای سوری مشکلاتشان را با او در میان میگذاشتند. به خاطر این کارهای فرهنگی از وزیر فرهنگ سوریه لوح تقدیر گرفت.
بعد از 13 ماه مأموریت در جبهه سوریه مجروح شد. در توطئهای ناجوانمردانه توسط آب آلوده مسموم شد. وقتی به خانه آمد صورتش برافروخته بود. گفت امروز آبی را آوردند و تا خوردم حالم بد شد. پزشک در ابتدای امر تشخیص مسمومیت داد، اما نوع سم مشخص نمیشد. تا اینکه روز به روز حالش رو به وخامت گذاشت. خونریزی معده و بعد هم اوضاع کبدشان وخیم شد و باعث شهادتش شد.
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
نمی رسد
بہ خداحافظی
زبان از بغــض
خوشـا بہ حال تـو
ڪہ مسافـر بهشتـی
..
#شهید_محمد_پورهنگ سمت راست
#شهید_اصغر_پاشاپور سمت چپ
#عاقبت_تون_شهدایی🌷
@yousof_e_moghavemat
نمی رسد
بہ خداحافظی
زبان از بغــض
خوشـا بہ حال تـو
ڪہ مسافـر بهشتـی
📎پ ن: دوشهید و دو رفیق در یک قاب،۳۱شهریور سالروز شهادت شهیدپورهنگ،و سالروز ولادت شهید پاشاپور...
#شهید_محمد_پورهنگ (سمت راست)
#شهید_اصغر_پاشاپور (سمت چپ)
#رفیق_خوب
@yousof_e_moghavemat