💗 حاج احمد 💗
📧 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📝
✔
⬅️"قسمت بیست و سوم"➡️
✏
🍁
◻ بعد از هر عملیات، برای اینکه وقت بچهها به بطالت نگذرد #حاج_احمد جلسات قرآن تشکیل میداد و ترجمه و تفسیر میکرد. او درس خداشناسی میداد. #حاجی قبلاً دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود. بعدها شنیدم شاگرد آیت الله حق شناس و از یک خانواده مذهبی بوده است.
بعضی مواقع #حاجی می گفت: "فرض کنید من مارکسیست هستم و خدا را قبول ندارم. شما وجود خدا را برای من ثابت کنید."
در جمع ما #شهید_دستواره بیشتر از همه با #حاج_احمد بحث می کرد. هرچه #شهید_دستواره می گفت، #حاج_احمد انکار میکرد. سطح معلومات #حاجی بسیار بالا بود. کار به جایی رسید که #شهید_دستواره بلند شد تا یقه #حاج_احمد را بگیرد؛ چون بیش از آن نمی توانست جواب گو باشد.
هر چه او می گفت، #حاجی نمی پذیرفت. #حاج_احمد گفت: "بنشین برادر! با جدال و داد و بیداد که نمیشود چیزی را ثابت کرد. اگر با منطق صحبت کنی، ما میپذیریم." بعد خودش با منطق و دلیل، خدا را ثابت می کرد و آرامش برقرار میشد.
📬
📮
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار ، به روایت "سردار جواد اکبری _ معاون #حاج_احمد_متوسلیان در سپاه #مریوان "
📸 معرفی عکس: سال ۱۳۵۹، #طاق_بستان - نشسته از راست: ( #شهید_حسن_زمانی، #سید_محمدرضا_دستواره، #احمد_متوسلیان )
ایستاده از راست: #شهید_رضا_چراغی 😍
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#سردار_بی_نشان
#سردار_دلها
#دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
🆔 @yousof_e_moghavemat