💗 حاج احمد 💗
📧 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📝
✔
⬅️"قسمت بیست و سوم"➡️
✏
🍁
◻ بعد از هر عملیات، برای اینکه وقت بچهها به بطالت نگذرد #حاج_احمد جلسات قرآن تشکیل میداد و ترجمه و تفسیر میکرد. او درس خداشناسی میداد. #حاجی قبلاً دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود. بعدها شنیدم شاگرد آیت الله حق شناس و از یک خانواده مذهبی بوده است.
بعضی مواقع #حاجی می گفت: "فرض کنید من مارکسیست هستم و خدا را قبول ندارم. شما وجود خدا را برای من ثابت کنید."
در جمع ما #شهید_دستواره بیشتر از همه با #حاج_احمد بحث می کرد. هرچه #شهید_دستواره می گفت، #حاج_احمد انکار میکرد. سطح معلومات #حاجی بسیار بالا بود. کار به جایی رسید که #شهید_دستواره بلند شد تا یقه #حاج_احمد را بگیرد؛ چون بیش از آن نمی توانست جواب گو باشد.
هر چه او می گفت، #حاجی نمی پذیرفت. #حاج_احمد گفت: "بنشین برادر! با جدال و داد و بیداد که نمیشود چیزی را ثابت کرد. اگر با منطق صحبت کنی، ما میپذیریم." بعد خودش با منطق و دلیل، خدا را ثابت می کرد و آرامش برقرار میشد.
📬
📮
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار ، به روایت "سردار جواد اکبری _ معاون #حاج_احمد_متوسلیان در سپاه #مریوان "
📸 معرفی عکس: سال ۱۳۵۹، #طاق_بستان - نشسته از راست: ( #شهید_حسن_زمانی، #سید_محمدرضا_دستواره، #احمد_متوسلیان )
ایستاده از راست: #شهید_رضا_چراغی 😍
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#سردار_بی_نشان
#سردار_دلها
#دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
🆔 @yousof_e_moghavemat
📧 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📝
✔
⬅️ "قسمت بیست و چهارم" ➡️
📬
🔻
◻ در کنار مجاهدات شبانه روزی جهت گسترش دایره پاکسازی و سرکوبی ضد انقلاب، #احمد توجّه خاصّی به مردم مناطق محروم #مریوان مبذول می داشت؛ با غم های آنان هم درد و شریک شادی هایشان بود.
از سوی دیگر، مردم منطقه #مریوان ، از شهری و روستایی و کوچک و بزرگ، در کار شگفت فرمانده پرمشغله سپاه شهر؛ که برای آنان هم فرماندار بود، هم شهردار و بخشدار، هم به فکر تهیّه سوخت و خوار و بار کمیاب مورد نیاز مردم بود و هم درصدد تهیّه کتاب و دفتر و گچ و تخته سیاه و تامین معلم برای مدارس کودکان شان؛ سخت حیران مانده بودند.
دیری نپایید که بذر محبت نسبت به این تازه وارد ناشناس در گلخانه قلوب باصفای مردم #مریوان ریشه دوانید، جوانه زد، سبز شد و به شکوفه نشست و برای #احمد گل های خوشبوی محبّت پاک و بی غل و غش مردم #مریوان را به ارمغان آورد.
📮
🔸️
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار، صفحات ۵۷ و ۵۸
↘️
🔍
📸 معرفی عکس: زمستان ۱۳۵۸، #پاوه - از راست: (سید محمدباقر موسوی، هاشم فراهانی، #حاج_احمد_متوسلیان، ناشناس)
#حاجی_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#متوسلیان
#سردار_بی_نشان
#سردار_دلها
#جاوید_نشان
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📧 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📝
✔
🔸️"قسمت بیست و پنجم"🔸️
📬
🔻
⛈ محسن رفیق دوست - از فرماندهان سپاه در خصوص توجه #احمد_متوسلیان به مردم #مریوان گفته است:🔸️
▪️
《اولین دیدار من با #احمد_متوسلیان در اوایل تابستان ۱۳۵۹ رخ داد. ایشان به تازگی فرمانده #سپاه_مریوان شده بود. یک روز در تهران پیش من آمد و برای سپاه مریوان امکانات خواست. بعدها، خود من برای دیدار با او یک سفر به #مریوان رفتم.
بهترین جایی هم که #احمد را شناختم، همانجا بود. چون وقتی به همراه چند نفر به #مریوان رفتم و از نزدیک با کارهای او آشنا شدم، دیدم همه آثار وجودی یک آدم سلحشور، آزادی خواه، مردم دوست، منضبط و جامع الاطراف در وجود او دیده می شود. ظاهراً #فرمانده_سپاه_مریوان بود؛ اما همه کاره شهر محسوب میشد.🔸️
🔹️
یادم هست، در دفترش نشسته بودم که دیدم کسی آمد و با او صحبت کرد و در پایان کار از #احمد اجازه گرفت و رفت. از #احمد پرسیدم: "این آقا چه کسی بود؟"
گفت: "رئیس اداره مخابرات #مریوان است. تخلف کرده، من هم تنبیهش کرده بودم. حالا اجازه دادم برود سر کارش."✔
🔹️
کسی که اولین تغییر را در قضاوت مردم کردستان هم نسبت به #شیعیان و هم نسبت به مسئولین جمهوری اسلامی ایجاد کرد، #احمد_متوسلیان بود. خاطرم هست، یک بار در تهران #احمد به دفتر کارم آمد و گفت: "می توانید مقداری آذوقه به من بدهید؟"
گفتم: "اگر جیره غذایی #سپاه را می خواهی، باید برویم از سپاه منطقه ۷ کرمانشاه بگیریم." گفت: "من این آذوقه را برای #سپاه_مریوان نمی خواهم! برای مردم فقیر منطقه می خواهم!"✔
🔹️
حالا شما ببینید کسی که به عنوان فرمانده سپاه رفته منطقه و در مقابلش چندین گروه ضد انقلاب ایستاده اند تا با او به بجنگند، فکرش شده بود تامین معاش همان مردم. من میتوانم ادعا کنم که بذر مبارک تشکیلات مردمی #پیشمرگان_مسلمان_کرد از زمان #احمد کاشته شد و زمان #شهید_محمد_بروجردی به بهرهبرداری رسید. ص/۵۸۵۹✔
📮
🔍
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار 📧
.
.
📸 تصویری از سردار سرلشکر #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان در مریوان 😊
.
.
.
#حاجی_متوسلیان
#متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#سردار_بی_نشان
#سردار_دلها
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌸 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📝
✔
⬅️ "قسمت بیست و ششم
⛈ نصرت الله قریب؛ از نیروهای سپاه_مریوان نیز پیرامون علاقه #احمد_متوسلیان به مردم کُرد و تاثیر متقابل این وابستگی عاطفی، گفته است:
"...آن زمان، تردّد در شهرهای کردستان، واقعاً سخت بود، امّا برادر #احمد در #مریوان امنیّت خوبی برقرار کرده بود.
از خصوصیات #احمد این بود که در مقابل دشمن و ضدانقلاب به شدت برخورد میکرد، اما در مقابل مردم، روح لطیفی داشت؛ به طوری که باور نمی کردید این همان برادر #احمد پرصلابت و قاطع است. با کارهای برادر #احمد مردم باورشان شده بود، یک آدمی به #مریوان آمده که خدمت برایش مهم است؛ نه ریاست و منصب...👉
دفاع از مردم مظلوم و محروم و کمک به آنها سبب شده بود که مردم از او حمایت کنند. او واقعاً مرد میدان جنگ بود. مردم فضای شهرهای دیگر را میدیدند که چقدر ناامنی است؛ اما در #مریوان حتی شب ها راحت تردد میکنند و آذوقه و امکانات رفاهی در اختیارشان است. این برایشان خیلی مهم بود.
🍁
📮
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار نوشته سردار گلعلی بابایی
📸 متاسفانه از زمان و مکان این عکس اطلاعی ندارم! ولی خوش و بش و چایی خوردن و اون #لبخند_باصفا ش دنیاییه واسه خودش!!!
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#حاج_احمد
#متوسلیان
#سردار_دلها
#سردار_بی_نشان
#دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat
📝 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 💌
✔
📬
🔸️"قسمت بیست و هفتم" 🔸️
📪
📎
🏷 گستره مهر و عطوفت #احمد_متوسلیان علاوه بر مردم وفادار به انقلاب، خانواده های ضدانقلابیون را هم دربر می گرفت و در همین رابطه، #شهید_سید_محمدرضا_دستواره گفته است:
《...دوهزار تومن در ماه حقوق میگرفت. بعد زنی آمد جلوی #سپاه_مریوان نشست و گفت: "شوهرم شده تفنگچی کوموله. حالا خرجی ندارم، گرسنه ام." از همان دوهزار تومان خودش به آن بنده خدا داد. علاوه بر حقوقی از #سپاه می گرفت، می رفت تهران و از پدر خودش هم مبلغی می گرفت و می آورد آنها را خرج مردم محروم #کردستان میکرد. میآمد و از جیب خودش به محرومین کردستان پول میداد؛ خدا شاهد است...》
#متوسلیان برای این که بتواند چنین آرامشی را در #مریوان حاکم کند، از تمامی پتانسیل موجود استفاده می کرد.
↘️
🔻
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار نوشته سردار گلعلی بابایی
📸 معرفی عکس: ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ - خداحافظی #حاج_احمد_متوسلیان و #شهید_دستواره از مردم مریوان و عزیمت به جنوب جهت تشکیل تیپ رزمی برای شرکت در عملیات غرورآفرین #فتح_المبین
#رئیس_جمهور_مریوان #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#حاجی_متوسلیان
#سردار_دلها
#سردار_بی_نشان
#دفاع_مقدس
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_الله
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
🆔 @yousof_e_moghavemat 🆔
💗 حاج احمد 💗
😎 #سپاه_تعطیله_بریم_عروسی 😄
✔
🔻
🎁 آسایش و امنیتی که در #مریوان حاکم شده بود، علاوه بر مردم بومی منطقه، رزمنده های حاضر در این شهر را هم آسوده خاطر کرده بود. طوری که آنها را به فکر #ازدواج و تشکیل زندگی میانداخت. کما اینکه چند نفر از نیروهای سپاه مریوان در همان شرایط جنگی تن به #ازدواج دادند.
جواد اکبری یکی از کسانی که دُم به تَله داد و در #مریوان #ازدواج کرد، میگوید:
"...آن روز حمّام کرده بودم و لباس تمیز #سپاه به تن داشتم. من نیروی داوطلب بودم و لباس سپاه نمی پوشیدم؛ امّا آن شب استثنائاً لباس #سپاه پوشیدم. #حاج_احمد اوایل شب در #مریوان حضور نداشت و ساعت یک نیمه شب بود که تازه از راه رسید. ما با بچّه ها در حیاط ایستاده بودیم که #حاجی آمد. می خواستم جریان ازدواجم را به #حاج_احمد بگویم، امّا نمی شد. مدام نیروهای مریوانی، غیر مریوانی و افراد بسیج و سپاه با او کار داشتند.
نمیدانم چه شد که یک دفعه جلو رفتم و با صدای بلند گفتم:😬
...بس کنید دیگر. نوبتی هم که باشد نوبت من است. من هم با #حاج_احمد کار دارم.😧
بعد هم دست #حاج_احمد را گرفتم و او را کنار کشیدم. گفت: جواد چی شده؟
گفتم: میخواهم چیزی به تو بگویم.
گفت: جریان چیست؟
گفتم: #حاجی من می خواهم ازدواج کنم!😄
گفت: چی؟ ازدواج کنی؟ با چه کسی؟
گفتم: با یکی از خواهرهای امدادگر مشغول در بیمارستان. الان هم آمده ام اینجا شما را دعوت کنیم که در جشن ما شرکت کنی.🤗
#حاجی رو به بچهها کرد و گفت: #سپاه_تعطیل_است ؛ راه بیفتید برویم به جشن عروسی.😄
با همان لباس گرد و خاکی به منزل مجتبی عسگری رفتیم. یک اتاق خانم ها بودند و یک اتاق آقایان. در همان اتاق ها هم سفره شام پهن شد. چند عکس یادگاری هم با #حاج_احمد انداختیم.😎
آن شب چون ما تا آخر شب منتظر #حاجی مانده بودیم، به همین دلیل نتوانستیم شام خوبی تهیه کنیم؛ ناچار چند #هندوانه و #خربزه گرفتیم و شام عروسی به خلق الله، نان و هندوانه و خربزه دادیم. ساده بود؛ امّا خیلی چسبید..."🍉🍉🍉
📸 تصاویر #شب_عروسی سردار جواد اکبری - جانشین #حاج_احمد_متوسلیان در سپاه مریوان
#زندگینامه_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#احمد_متوسلیان
#دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
↙️ #زندگینامه_احمد_متوسلیان ↘️
✔
🔸️قسمت بیست و هشتم 🔸️
🏷
🔖
💌 ایام حضور #احمد_متوسلیان در #مریوان سرشار از خاطراتی است که در سینه هم رزمانش سنگینی می کند که به قدر مقدور گفته شد؛
امّا علاوه بر خدماتی که #احمد_متوسلیان و دیگر هم رزمانش به مردم #مریوان ارائه میدادند، آنان در مدت زمان حضورشان در این شهر با چندین رشته عملیات نظامی توانستند ضربات سختی به ضد انقلابیون و ارتش رژیم بعثی عراق وارد نمایند که از جمله آنها میتوان به عملیاتهای:
💥
- آزادسازی منطقه استراتژیک #دزلی ؛ مرکز ستاد مشترک ضدانقلاب در مناطق کردنشین غرب کشور
- مقابله با یورش مستمر نیروهای سپاه یکم ارتش بعث و گروهک های مسلح ضدانقلاب از تیرماه تا پایان اسفند ۱۳۵۹
- آزادسازی قله سوق الجیشی #تته
- بازپسگیری پاسگاه مرزی ژالانه؛ تصرف دکل مرزی کمانجیر، مشرف به خاک عراق
- تسخیر ارتفاع ۲۸۹۰ متری اورامان تخت
- تصرف منطقه مرزی ملخور و قله مرتفع دالانی؛ مشرف بر شهرهای خرمال، بیاره، طُوَیله، سید صادق و شانه دری عراق از چهارم فروردین تا هشتم خرداد ۱۳۶۰
- آزادسازی ارتفاعات استراتژیک #قوچ_سلطان در نوار مرزی #مریوان - #پنجوین و تسخیر ۲۴ ساعته شهر عراقی #پنجوین در تاریخ یازدهم تا سیزدهم تیر ۱۳۶۰
...و سرانجام آزادسازی جاده #سروآباد به #مریوان در مرداد ماه ۱۳۶۰
📚 #در_هاله_ای_از_غبار 📚
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#متوسلیان
#شهدا
#شهیدان
#دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
👋 #سیلی_آبدار 😧
✔
💥
💎 در پادگان بانه که بودیم، نه غذایی، نه امکاناتی، هیچ چیز نداشتیم. قیافه ها از زور گرسنگی زرد شده بود. تا اینکه #متوسلیان تصمیم گرفت که هر طور شده ما را به کرمانشاه منتقل کند. دنبال این بودیم که شرایط مهیا شود تا بتوانیم از پادگان بیرون برویم و خودمان را به کرمانشاه برسانیم. فرمانده پادگان به هیچ وجه با ما همکاری نمی کرد. بالاخره در اواسط بهمن ۱۳۵۸ چندتا هلیکوپتر آمدند و داخل پادگان نشستند. #متوسلیان به فرمانده پادگان گفت: "این هلیکوپتر باید تعدادی از نیروهای ما را ببرد کرمانشاه."
فرمانده هم گفت: "نه! ما اجازه چنین کاری را نداریم و چنین کاری هم نمی کنیم." 🙄
#متوسلیان بچه ها را جمع کرد دور #هلیکوپتر و خودش هم ضامن یک #نارنجک را کشید و بغل هلیکوپتر ایستاد.
گفت: "اگر #هلیکوپتر از اینجا بلند شود، من آن را دود می کنم و می فرستم هوا. مگر اینکه بچه های ما را ببرد." 😊
کار به درگیری کشید. بالای ساختمانی که در آن مستقر بودیم، یک کالیبر ۵۰ داشتیم. یکی از بچهها پشت کالیبر ۵۰ آماده ایستاده بود که اگر درگیر شدیم، هوای ما را داشته باشد. آن زمان در ارتش تک و توک افراد خائنی بودند و چنین مشکلاتی را به وجود می آوردند. #متوسلیان پایش را کرده بود توی یک کفش که باید بچههای ما با همین هلیکوپترها از اینجا بروند.😡
سرهنگی که فرمانده پادگان بود میگفت نمیشود. تا اینکه #متوسلیان با عصبانیت یک سیلی خواباند توی گوشش و او هم با سر رفت توی #هلیکوپتر و... تسلیم شد. 😄
به غیر از چهار، پنج نفر که من هم جزو آنها بودم، بقیه سوار هلیکوپتر شدند. چون دیگر #متوسلیان همراهشان نبود. آنها را به جای #کرمانشاه در #سقز پیاده کرده بود. ما چهار، پنج نفر با #متوسلیان در پادگان ماندیم. بعد از رفتن بچه ها، چند روز بعد یک هلیکوپتر مقداری امکانات آورد و قرار شد ما چند نفر که باقی مانده بودیم، با آن هلیکوپتر به کرمانشاه برویم. این بار هم درگیری لفظی پیش آمد؛ امّا جناب سرهنگ، فرمانده پادگان، سعادت خوردن سیلی های آبدار #متوسلیان را نیافت و ما سوار شدیم و رفتیم کرمانشاه و با آن پادگان وداع کردیم.✋
💌
🔻
📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #نبرد_درالوک ، خاطرات سردار جانباز #جعفر_جهروتی_زاده - فرمانده گردان #تخریب #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) 🚩
#زندگینامه_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat 🆔
💗 حاج احمد 💗
🔎 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 🏷
↘️
👈 قسمت بیست و نهم👉
✔
📬
🍁 مهرماه سال ۱۳۶۰ #احمد_متوسلیان به همراه #محمد_ابراهیم_همت ؛ فرمانده سپاه شهرستان پاوه و #محمود_شهبازی ؛ فرمانده سپاه استان همدان به سفر حج مشرّف شدند. این سه نفر به محض رسیدن، یک تیم تبلیغاتی درست کردند و مدام داخل بعثه ها و چادرهای حجاج کشورهای اسلامی میرفتند و با حاجی ها حشر و نشر داشتند. علی رغم آن که اکثر اعضای کاروان بچه های پرشور #سپاهی بودند، ولی #متوسلیان #همت و #شهبازی اصلاً عالم دیگری داشتند. اولین اقدام #همت پیدا کردن چند نفر مترجم و افراد مسلّط به زبانهای عربی و انگلیسی در بین حجاج ایرانی بود. او اصرار زیادی داشت که ما باید با استفاده از این مترجمین به صورت کتبی و شفاهی پیام معنوی انقلاب مان را به حاجیانی که از چهار گوشی دنیا به عربستان آمده بودند، ابلاغ کنیم.😎
📢
💠 بعد از مراجعت از سفر حج، #حاج_احمد متوسلیان با اشاره به یکی از حوادث جالب و شیرینی که حاصل تیزهوشی #حاج_همت به شمار می رفت، به یکی از همرزمانش گفته بود: "...من خیال می کردم خودم آدم جسوری هستم؛ اما #حاج_همت پاک روی دستم زده بود.✔
روز تظاهرات حاجیان ایرانی در مکه یک سری از این تصاویر کوچک برچسب دار #حضرت_امام را توی جیب دشداشه خودش مخفی کرده بود. هر چند لحظه یک بار کاغذ پشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که برچسب را کف دستش مخفی کرده بود، به طرف مامورین پلیس سعودی میرفت، دست در گردن آنها میانداخت و با آنها معانقه میکرد.👀🙋♂️
ناغافل می دیدی صدای خنده جمعیت بلند شده! نگو معانقه کردن برای #حاج_همت بهانهای بود تا بتواند خیلی راحت تصویر #حضرت_امام را به پشت کلاه کاسکت سفیدرنگ مامورین پلیس سعودی بچسباند. پلیسهای بینوا هم که از علت خنده شدید مردم بی خبر بودند، دائم به آنها چشم غرّه میرفتند.😄
آن روز با این ترفند زیرکانه، #حاج_همت حدود ۵۰-۶۰ نفر از مأمورین قلدر سعودی، ناخواسته و ندانسته به توفیق تبلیغ تصویر #حضرت_امام مفتخر شدند.😁
_______________________________________________
📸 معرفی تصویر اول: اواخر مهر ۱۳۶۰، مدینه منوره، دامنه کوه احد ایستاده از راست: (حسین شریعتمداری، #حاج_احمد_متوسلیان، ناشناس، #حاج_محمدابراهیم_همت، ناشناس)
نشسته از راست: (ناشناس، #حاج_محمود_شهبازی )
📚 برگرفته از کتابهای جذاب و خواندنی #در_هاله_ای_از_غبار و #ماه_همراه_بچه_هاست - با تخلیص و اختصار
#حاجی_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
🆔
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📬 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📮
✔
👈 قسمت سی ام👉
🍁
💕
💠 پس از بازگشت از این سفر معنوی، #حاج_احمد_متوسلیان در رابطه با وقایع مهم این سفر گفته بود:
"...حین طواف دور خانه خدا بود که بنده، برادر عزیزمان #حاج_همت و #حاج_محمود_شهبازی زیر ناودان طلای کعبه، با هم وعده گذاشتیم و عهد بستیم که در بازگشت به ایران، با هم کار کنیم."
سفر حج و تجارب ارزشمند حاصل از این سفر معنوی، پیوند عمیقی در میان #حاج_احمد ، #حاج_همت و #حاج_محمود_شهبازی به وجود آورد. الفتی مستحکم که به فاصله کوتاه پس از این سفر، زمینه ساز همکاری و رزم مشترک آن سه در حساس ترین بُرهههای #دفاع_مقدس گردید. در همین رابطه عملیات محمّد رسول الله (ص) بر اساس 《طرح عملیاتی کربلای ۱۰》؛ مصوّبِ فرماندهی مشترک قرارگاه تازه تاسیس کربلا، در منطقه عمومی #مریوان - #پاوه با هدایت و فرماندهی مشترک #احمد_متوسلیان و #محمدابراهیم_همت در اوایل زمستان ۱۳۶۰ به مرحله اجرا درآمد.
📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #در_هاله_ای_از_غبار - صفحات ۷۷ و ۷۸ و ۷۹
📸 معرفی تصاویر تا آن لحظه:
#حاج_احمد_متوسلیان : فرمانده سپاه مریوان
#حاج_محمود_شهبازی : فرمانده سپاه همدان
#حاج_محمدابراهیم_همت : فرمانده سپاه پاوه
#فرماندهان_دفاع_مقدس
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
#شهدا
#شهیدان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#سردار_دلها
🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
👈 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📨
✔
🔹️ قسمت سی و یکم 🔸️
🏷
🌸
💠 دستاورد نبرد سخت و طاقت فرسای زمستانی #محمد_رسول_الله (ص) ،
آزادسازی پاسگاه مرزی طویله، ارتفاع ملگاه، ارتفاع پشغله، ارتفاع سمت چپ پاسگاه مرزی طویله عراق، نفوذ به شهر عراقی طویله و انهدام مقر ستاد فرماندهی تیپ ۱۱۶ سپاه یکم عراق و استخبارات این شهر بوده است.
با این همه، اگرچه عملیات #محمد_رسول_الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در رسیدن به هدف اصلی طراحان آن، یعنی انحراف اذهان فرماندهان ارتش بعثت از جبهه طریق القدس و کمک به تثبیت فتحالفتوح بستان، قرین موفقیت گشت؛ اما سختی ها و رنج های این نبرد زمستانی به سان جراحتی عمیق، روح پرصلابت #متوسلیان و #همت را آزرد. 📮
📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #در_هاله_ای_از_غبار ، ص ۷۰
🔎
💠
📸 معرفی عکس: ظهر روز پنجشنبه دهم دی ۱۳۶۰، بیمارستان #مریوان ، ۴۸ ساعت پیش از آغاز عملیات برون مرزی محمد رسول الله(ص)
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاج_احمد
#حاجی_متوسلیان
#دفاع_مقدس
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📨 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📬
👈 قسمت سی و دوم 👉
🏷
🍁
💠 از حوادث غیرمترقبه پس از عملیات محمد رسول الله (ص)، سفر #محسن_رضایی_میرقائد ، فرماندهی کل "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" به منطقه عملیاتی مزبور در روز چهاردهم دی ۱۳۶۷ بوده است. مشاهده توانمندیها و لیاقت های فرماندهان سپاه #مریوان و #پاوه یعنی #حاج_احمد_متوسلیان و #حاج_محمد_ابراهیم_همت ذکر شده است. فرمانده کل سپاه پس از اینکه از نزدیک شایستگیهای این دو فرمانده را مشاهده کرد، پیشنهاد تشکیل یک تیپ رزمی را به آنها داد. سپس از #احمد_متوسلیان خواست تا جهت نهایی شدن این طرح به تهران عزیمت نماید. در تهران و طی جلسهای با حضور #محسن_رضایی و تنی چند از فرماندهان ارشد سپاه، تشکیل تیپ به صورت قطعی مورد توافق طرفین قرار گرفت و #احمد€متوسلیان بلافاصله برای گردآوری نفرات و کارهای مورد نیاز به #مریوان بازگشت./ ص ۷۹ و ۸۰ 📮
📸 تابستان ۱۳۶۰، #روانسر، منطقه سراب (استان کرمانشاه) - از راست: ( #شهید_عباس_حاجی_زاده، #شهید_محمدابراهیم_همت، #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان )
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار نوشته #گلعلی_بابایی ✏
🔍
🔖
#حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#حاجی_متوسلیان
#متوسلیان
#حاج_همت
#شهید_همت
#همت
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat