eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ پست ۸۲ 💥 آخرین مرحله ☑️ از صبح روز جمعه ۲۷ آبان ۱۳۶۲، در ابتدا با فرمانده تیپ۳۰ گرگان ارتش و معاونت عملیاتی این تیپ در مقر فرماندهی لشکر جلسه داشت. سپس جلسه‌ای با سعید قاسمی؛ مسئول اطلاعات عملیات لشکر برگزار کرد. پس از خواندن نماز ظهر و عصر به مقر گردان حبیب رفت و برای آنان سخنرانی کرد و بعد برای رزمندگان گردان‌های مالک، حمزه، بلال و انصار سخنرانی کرد و پس از آن در جمع رزمندگان گردان‌های عمّار، میثم، کمیل و ابوذر حضور یافت و در آخرین برنامه، به محل استقرار گردان مقداد رفت و نماز مغرب و عشا را در کنار آنان به جماعت خواند. این در حالی بود که مهندسی سپاه یکم ارتش بعث، روز به روز موانع بازدارنده‌ی خود علیه رزمندگان ایرانی، اعم از: کمین‌های پراکنده، میادین مین و غیره را تقویت می‌کرد. 🔹سرانجام پس از طی مرحله دشوار بازسازی ضربتی گردان‌ها و انجام یک رشته ماموریت شناسایی فشرده از مناطق عملیاتی موردنظر، اینک زمان آن فرا رسیده بود تا مرحله چهارم عملیات کوهستانی توسط یگان‌های عمل‌کننده ایرانی، به مورد اجرا درآید. این بار نیز، همچون مراحل گذشته، عمده نگرانی فرماندهان، به سیستم دفاعی سپاه یکم دشمن؛ معروف به «کمین‌های پراکنده» در مسیر حرکت رزمندگان به سوی اهداف‌شان معطوف شده بود. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۸۳ 🚷 مرحله‌ی چهارم نبرد؛ در هزارتوی کمین‌ها و کشتارگاه‌ها 🔶 از سحرگاه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۶۲، ؛ فرمانده لشکر۲۷محمّدرسول‌اللهﷺ به محض ادای فریضه‌ی صبح، روزِ کاری پُرمشغله‌ای را آغاز کرد. چرا که قرار بود در شامگاه همین روز، لشکر تحت فرماندهی او به همراه سایر یگان‌ها، قدم به میدان معرکه‌ی چهارم از عملیات بگذارد. 🔸 پس از اقامه نماز صبح، از ساعت ۶:۴۰ دقیقه، نخستین نشست کاری خود در این روز را با سیدجعفر تهرانی؛ مسئول جدید واحد طرح و عملیات آغاز کرد. پس از عزیمت تهرانی، همت گزارش آخرین وضعیت رزمندگان گردان تخریب را از جعفر جهروتی‌زاده؛ فرمانده این گردان دریافت کرد. مقارن ساعت ۱۰:۳۰ صبح، سعید قاسمی به منظور ارائه گزارش درباره آخرین ماموریت‌های شناسایی انجام‌گرفته در منطقه، وارد پادگان گرمک شد و به اتفاق اکبر زجاجی، مشغول قدم‌زدن و صحبت در محوطه پادگان شدند. 🔷 همّت پس از گفتگو با سعید قاسمی، به سمت یال گنبدی رفت تا با عباس کریمی دیدار کند و آخرین وضعیت گردان‌ها را جویا شود. او سپس به محل استقرار نیروهای گردان حبیب‌بن‌مظاهر رفته و سرگرم گفتگو با داوود صادقی؛ معاون این گردان شد. سپس مقارن ساعت ۱۴:۲۵ مجدداً مشغول گفتگو با سیدجعفر تهرانی و جعفر جهروتی‌زاده و دریافت آخرین گزارش‌ها شد. بعد از آن به قرارگاه مقدّم حمزه رفته و با سیدرحیم صفوی مذاکره کرد. با نگرانی خاصی به رحیم صفوی گفت: «...من از صبح دنبال مرتضی[قربانی؛ فرمانده لشکر۵ نصر] می‌گردم. پیدایش نمی‌کنم. الآن باید یک نفر از طریق قرارگاه، یک جوری او را پیدا کند و به او بگوید که گردان صبّارش را حرکت بدهد و در سمت چپ ارتفاع ۱۹۰۰ مستقر کند و آنجا را بپوشاند واگرنه دشمن از چپ، نیروهای مرا درب و داغان می‌کند...» 🔻بعد از این مذاکره، همّت به سمت سنگر فرماندهی سیدمحمدرضا دستواره؛ فرمانده تیپ۳ ابوذر در پشت خاکریز خلوزه رفت. او پس از توجیه عباس کریمی؛ فرمانده تیپ۲ سلمان و دستواره، در ساعت ۱۷:۱۰ در کنار خاکریز قرارگاه تاکتیکی لشکر۵ نصر، سرگرم صحبت با محمدعلی جعفری؛ فرمانده قرارگاه مقدم حمزه شد. بسیار ناراحت و خشمگین از دست فرمانده لشکر۵ نصر؛ مرتضی قربانی به علّت کوتاهی کردن در مورد ارسال گردان صبار به سمت مواضع لشکر۲۷، به خلوزه برگشت؛ چون طبق قراری که روز قبل گذاشته شده بود، این گردان بایستی می‌آمد و در سمت چپ لشکر۲۷ وارد عمل می‌شد و از آنجایی که راهش دورتر بود، می‌بایست چند ساعت قبل‌تر از غروب آفتاب راه می‌افتاد و در آنجا مستقر می‌شد تا با دستور حمله در ساعت ۲۲:۰۰ با دشمن درگیر می‌شد که لشکر۲۷ از سمت چپ ضربه نخورد. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۸۷ 📢 امشب باید زخمی‌ها و شهدا تخلیه شوند!!! 🔹️ در مراحل بعدی عقب‌نشینی، نیروهای مقداد هم به عقب آمدند و قرار شد هر گردانی که به عقب برمی‌گردد، همه شهدا و مجروحین را هم با خود به عقب منتقل کنند. این در حالی بود که خود را به آب و آتش می‌زد تا در صبح روز ۲۹ آبان با گردان‌های تازه نفس خود مثل حمزه و عمار بتواند مواضع از دست‌داده را از دشمن پس بگیرد. ◽در جریان مراحل سوم و چهارم علاوه بر رزمندگان گردان‌های پیاده لشکر۲۷محمّدرسول‌اللهﷺ شماری از نام‌آورترین چهره‌های واحد اطلاعات‌-عملیات این یگان نیز، در تلاش نافرجام برای تصرف قلّه‌های طلسم‌شده کانی‌مانگا، سلحشورانه جنگیدند و غریبانه در خون خویش غلتیدند. از جمله آن بزرگان؛ باید از مجید زادبود؛ معاون پیشین این واحد، حمید شالی و محمد مرادی؛ دو سرتیم زبده شناسایی یاد کرد. بقایای پیکرهای شهیدان خندان، مرادی و زادبود سال‌ها پس از خاتمه جنگ تحمیلی توسط اکیپ تفحص شهدای لشکر۲۷ کشف شد. ◾حوالی ساعت ۱۳:۳۵ دقیقه روز ۲۹ آبان ۱۳۶۲، در محل قرارگاه تاکتیکی حمزه - ۲ گفت‌و‌گوی مفصلی بین ، علی تجلایی؛ نماینده فرماندهی قرارگاه مقدم حمزه، سعید مهتدی جعفری؛ فرمانده تیپ عمّار و اکبر ربانی؛ معاون تیپ سلمان درباره پیامدهای عقب‌نشینی نیروها در سحرگاه همان روز انجام گرفت. در این جلسه، به سعید مهتدی دستور داد به نیروهای گردان‌هایش دستور بدهد تا همین امشب به محل عمل‌شان بروند و با کمک بچه های واحد تعاون، زخمی‌ها و شهدای‌شان را جمع کرده و به عقب تخلیه کنند. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۸۹ ✳️ جمع‌بندی نبرد کوهستانی والفجر۴ 💠 پس از ۳۳ شبانه‌روز نبرد سنگین، عملیات کوهستانی سرانجام خاتمه یافت. هرچند دستاوردهای نظامی این نبرد برای ایرانی‌ها چندان چشمگیر نبود، امّا ضرباتی که بر پیکره‌ی سپاه یکم ارتش بعث، طی چهار مرحله از این عملیات وارد آمد، تا حدودی اهداف ایران را در انهدام ماشین جنگی دشمن، تامین نمود‌. 🔸پس از خاتمه‌ی این پیکار، در دیدار تودیعی خود با رزمندگان تیپ یکم عمّار که از عرصه‌ی خونین شرق پنجوین بازگشته بودند، یکی از شورانگیزترین خطابه‌هایش را ایراد کرد: «...بنده از بهار ۱۳۵۹ که به کردستان آمدم، تا حالا در همه‌ی عملیات‌ها بوده‌ام، ولی افتخارِ رفتن را نداشتم و زنده ماندم؛ سعادت ، نصیبم نشد. مع‌الوصف؛ خدا را شاهد می‌گیرم در هیچ‌کدام از عملیات‌هایی که دیده بودم، عملیاتی نظیر که بچه‌ها با چنان میزان بالایی از عشق و اخلاص در آن جنگیده باشند، سراغ ندارم. خدا به همه‌ی شما، که در این عملیات مردانه جنگیدید و هدف‌هایتان را گرفتید، توفیق بدهد... در مورد لشکر خودمان هم، فقط می‌توانم بگویم ما از شما برادرها، انتظاری بیش از این نداشتیم. شما در این عملیات، عاشقانه کار کردید و آنچه را در توان داشتید، مومنانه در طبق اخلاص گذاشتید... امروز، شما با کوله‌باری از خاطرات و درس‌های عبرت، به شهرها و خانه‌هایتان باز می‌گردید. این مسئولیت بزرگ، بر دوش شماست تا آنچه را که در این شش ماه شاهد بودید، برای مردمی که در پشت جبهه، تشنه‌ی دانستن این حقایق هستند، بازگو کنید و در تاریخ، برای نسل‌های آینده، به یادگار بگذارید... خدا شاهد است این صحنه‌هایی که دارند از مقابل چشمان ما می‌گذرند، کمتر از صحنه‌های پرشکوه صدر اسلام نیستند. در صحرای کربلا، آقا ابی‌عبدالله علیه‌السلام فقط ۷۲ یاور داشت. همه‌اش ۷۲ نفر بودند که به میدان رفتند و در یک صبح تا عصر، به شهادت رسیدند. الان امّا؛ اوضاع به نحو دیگری دارد رُخ می دهد... به عنوان یک برادر کوچک‌تر، از تک‌تک شما خواهش می‌کنم برای ملاقات با خانواده‌های شهدا، به منازل این عزیزان بروید و به آنها سرکشی کنید...دعا برای امام عزیز هم، فراموش نشود. والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته.» @yousof_e_moghavemat
🚩 💫 🌸 ■ ؛ فرمانده قرارگاه فرعی فتح در پس از پنج شبانه‌روز بی‌خوابی و تحمّل فشار ممتد، خسته از ساعت‌ها مکالمه‌ی رادیویی با یگان‌های تک‌ور، ظهر روز هشتم اسفند ۱۳۶۲ به ناگاه از هوش رفت. 🍀 ⚘ @yousof_e_moghavemat
🚩 ✔ 🌸 💠 اعزام قوای محمّد رسول‌الله(ص) به سوریه، در سه مرحله انجام گرفت. درمرحله‌ی اول، به همراه تعدادی از نیروها عازم شدند. در حقیقت آنها رفتند تا به عنوان جلودار قوای اعزامی ایران، در دمشق، زمینه را برای اعزام دیگر نیروها آماده کنند. پس از آن، مرحله‌ی دوم اعزام انجام گرفت و سپس حجم زیادی از نیروهای رزمنده به کمک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، راهی سوریه شدند که سرپرستی مجموعه‌ی سوّم را بر عهده داشت. 📸 شناسنامه عکس: خرداد ۶۱، سخنرانی تیمسار ظهیرنژاد؛ رئیس ستاد ارتش برای قوای محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم. 🔸️سمت چپ ظهیرنژاد( بلندگو در دست دارند)، سردار ایستاده است. 💐 🚩 @yousof_e_moghavemat
👋 به دلیل دستور مستقیم فرماندهی کل سپاه؛ حاج‌محسن رضایی به و فرماندهان سپاه مریوان و پاوه مبنی بر تشکیل یک تیپ رزمی جهت شرکت در عملیات در فروردین ۱۳۶۱، و در میان سیل اشک مردم خون‌گرم و غیرتمند و بامعرفت کردستان، آنجا ترک کردند و به سمت جنوب و پادگان رهسپار شدند. ۲۴ دی ماه ۱۳۶۰ ، روزی بود که و به همراه شماری از نیروهای زبده‌شان به سمت جنوب حرکت کردند. این تصاویری که مشاهده می‌فرمایید، مربوط به صبح روز ۲۴ دی‌ماه ۱۳۶۰ است که سردار با نیروهای پیشمرگه‌ی مسلمان کُرد در حال خداحافظی است و مردمی که دل‌کندن از مُراد و فرمانده‌شان برایشان سخت و جان‌کاهست... @yousof_e_moghavemat
🚩 📷 قرارگاه عملیاتی نجف سپاه، از راست: ؛ فرمانده‌ی قرارگاه فتح و میرقائد؛ فرمانده‌ی کل سپاه در عملیات آبی-خاکی . 👈«...در کنار ، احساسِ قدرت می‌کردم.» محسن رضایی @yousof_e_moghavemat
🚩 💫 🌸 ■ ؛ فرمانده قرارگاه فرعی فتح در پس از پنج شبانه‌روز بی‌خوابی و تحمّل فشار ممتد، خسته از ساعت‌ها مکالمه‌ی رادیویی با یگان‌های تک‌ور، ظهر روز هشتم اسفند ۱۳۶۲ به ناگاه از هوش رفت. 🍀 ⚘ @yousof_e_moghavemat
🍁 🔥 ᯽ ᷦ ⸙ ≛≛ غروب روز چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۶۲، شرق ، پایین ارتفاعات خلوزه ۲، ؛ فرمانده و اکبر زجاجی؛ قائم‌مقام لشکر در حال انجام آخرین هماهنگی‌ها. از چپ: سردار و سردار @yousof_e_moghavemat
🍁 🔥 ꧂ ꧁ ❐ آبان ۱۳۶۲ شرق دیدگاه یال گنبدی در حال رصد نحوه پیشروی گردان‌های خط‌شکن ⸙ ⎎ @yousof_e_moghavemat
💕 🌴 جمع باصفای شهدا و غیورمردان لشگر پرافتخار محمّد رسول الله(ص) در کنار سردار خیبر، فرمانده لشکر27 ، شهید محمد ابراهیم همت ⏳سال ۶۲ قبل از 💠 در این عکس تاریخی، به جز دو تن، همگی به رسیدند... 🌷 : ▫️ : معاون گردان مقداد ▪️ : فرمانده تیپ ۱ عمّار ▫️ : فرمانده گردان عمّار ▪️ : فرمانده سرافراز لشگر ۲۷ ▫️ : فرمانده گردان مقداد ▪️ : معاون گردان کمیل ▫️ : فرمانده گردان ابوذر ▪️ : معاون گردان انصار 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🌷شهید فرمانده از لشکر محمد رسول الله(ص) بود که در تاریخ دوازدهم اسفند ماه 1362 در به شهادت رسید @yousof_e_moghavemat