eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
288 دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃دل تنگی هایم کار دست دلم داده است. به هر سو که می روم من هستم و و 😔 . 🍂امروز هم حکایتِ افتخاری اش . به گمانم کنار روضه ی را خواند و با نوحه ی ، دم ِ ِعشق را گرفت که با پروازِ به مقصدِ حاجت روا شد.😞 . 🍃آنقدر عکس و فیلم از برای خانواده ی شهدا سوغات آورد که شد. . 🍂هربار با رفتنش، همسرش به رسم عشق برای سلامتی اش در امام رئوف می گرفت.💚 اشک های همسرش سبب شد که مدتی با نام ِمدافع دلتنگ شود برای دوستانش که بار سفر را بستند و رفتند .سخت است حال ای که دلش تنگ و چشمانش بارانی است😭 . 🍃شاید سفارش رفیق شهیدش سید ابراهیم، پیش بود یا رضایت دل شکسته اش برای شهادت یا خودش در روز ِ با که با تیری که به اصابت کرد به آرزویش رسید.🕊 . 🍂ابوعلی دیگر نگران نباش.در روز قیامت شرمنده ارباب نمی شوی. چون گلوی تو هم خونی است.فقط تو را به اشک های بعد از شهادتت دعایمان کن.😭 . 🍃باید گذشت از این به آسانی . 🍃باید مهیا شد از بهر . 🍃سوی رفتن با چهره خونی . 🍃زین سان بود زیبا انسانی . 🍂به مناسبت شهادت . ✍نویسنده: طاهره بنائی منتظر . 📅تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۵۵ . 📆تاریخ شهادت: ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ . 📇تاریخ انتشار طرح: ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت رضا.مشهد @yousof_e_moghavemat
⨵ ᯽ ↳ ◇ تصمیم گرفتم از به همراه کاروانی با به زیارت بروم. نذر کرده بودم که شِفای هردو چشمِ نابینایم را از ایشان بگیرم. همین‌که رسیدیم، اهالی کاروان به استراحت‌گاه رفتند ولی من به صحن مطهّر رفتم و خودم را توسط شال به بستم و سه‌شب در آنجا بیتوته کردم. شب سوم نزدیک سحر، علیه‌السلام را در خواب دیدم که نزدم آمده و دست مبارکش را به چشم‌هایم کشیدند و فرمودند: «تو را شفا دادیم، ولی بایستی به خانۀ میرزاناظر بروی و او هم دست بکشد تا چشم‌هایت روشنی کامل یاید.» از خواب بیدار شدم. در حالی‌که هنوز شالم به پنجره فولاد بسته بود و از خوشحالی فریاد می‌زدم، آمدند و مرا باز کردند. سپس آدرس خانۀ میرزاناظر را خواستم. پس از چندساعت خانه را یافتیم و مرا به محضر ایشان بردند. پس از تفصیل جریان، ایشان هم دست‌هایش را به چشمانم کشیدند و در نتیجه چشم‌هایم روشن‌تر شد. پس از بهبودی کامل چشم‌هایم، تولیت آستان اطرافِ حرم را چراغانی کرده و به علامت شادمانی و سپاس، نقاره‌ها به صدا درآمدند. 《به نقل از مرحوم حجت‌الاسلام آقای مجد》مندرج در کتاب خواندنی و شگفت‌انگیز نوشته‌ی حضرت آیت‌الله سیدمحسن خرازی، صفحات ۷۲ و ۷۳ با تخلیص و اختصار. (ع) 🕊 @yousof_e_moghavemat