eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
285 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹منزل مادربزرگم نزدیک خانه ی ما بود، بایا بیشتر شب‌ها دست من و خواهرم را می‌گرفت و با هم می رفتیم دیدن مادر بزرگ. خواهرم گاهی همان جا میخوابید. پدر وقت رفتن، او را در آغوش می گرفت و به خانه می برد. 🌹من اصلا عادت به زود خوابیدن نداشتم، ولی آن شب خیلی زود خودم را به خواب زدم، وقت رفتن، بابا و مادر بزرگ چندبار صدایم زدند، ولی من وانمود کردم که به خواب عمیقی فرو رفته ام. صدای مادر بزرگ را شنیدم که آهسته می‌گفت: -خودشو به خواب زده!» باز هم عکس العملی نشان ندادم. بابا مرا بغل گرفت۔ عبایش جا داد و سرم را گذاشت روی شانه اش. 🌹بین راه زمزمه ی نرم و مهربانش در گوشم نشست: «خوب! حالا دیگه خودتو واسه من به خواب میزنی؟» سکوتم همچنان ادامه داشت. نمی خواستم شیرینی آن لحظات را به هیچ قیمتی از دست بدهم. ✍راوی:دختر شهید @yousof_e_moghavemat
🗓 ۲۵ خرداد ۱۳۶۱ 🌷سالروز شهادت ، فرمانده یگان پیشمرگان مسلمان کرد درگیری با گروهک‌های ضدانقلاب 🔹او از یاران جاویدالاثر احمد متوسلیان در سپاه مریوان بود @yousof_e_moghavemat
🌸مامانم و میخوام در عملیات کربلای ۵ در لشکر۲۷ حضرت محمد رسول الله ص گردان شهادت گروهان امام حسین ع دسته یک بودم گردان شهادت در شب عملیات هم‌گردان افند شد و هم‌ پدافند بعد از سختیهای که در شب عملیات برای گردان‌ پیش آمد با توجه به شهادت رسیدن فرمانده با مرام و عزیزمان شهید جواد صراف و معاون‌گروهانمان شهید مهدی فغانی و دیگر دوستان عزیزتر از جانم در خط مقدم‌ لشکر جلوی دژ مستقر بودیم‌ و‌ با توجه ب اتش بسیار بسیار سنگین دشمن‌حقیقتا رمقی برایمان ‌نمانده بود و بخاطر اینکه قبلا تاتر بازی کرده بودم فلبداهه داخل سنگر شروع کردم‌ به داد و بی داد که " من‌ مامانم میخوام مامان کجایی" همین موقع همسنگرم مهراد دانشور گلوله آرپی جی را زود ب سمت دهنم گرفت و‌ گفت " بیا شیرتو بخور" و این کار باعث خندیدن و روحیه دیگران شد راوی آقای محمد خسروی @yousof_e_moghavemat
مسیر بهشت خطّ شلوغی دارد آن هم اگر وعده‌ی «بَلْ‌أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقونْ»( بلکه زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی میخورند) را در قرآن خوانده باشی ... @yousof_e_moghavemat
‍ ☆به نام زیبا ترین☆ 🍃، فریبنده ای است که زود می گذرد، است که غروب می کند، ای است که از بین می رود و است که رو به خرابی دارد." به راستی که دنیا چنین است. 🍃و چه بد خسرانی می بینیم ما که گاه، حُب این ی فریبنده* و آلات و ادواتش را بر کامروایی حقیقی، می داریم. . 🍃این برتری بخشی ، از دیرباز بوده و تا به امروز نیز در جریان است و آن دم، را در می افکند که میان رجال پدیدار گردد. . 🍃دریغا که این روز ها، آماج هایش در عده ای مسلمان نمای دلبستهِ مال، مشهود است. 🍃اما در این میان، هستند آن ها که شان شگرف است و گسستگی شان از دنیا، شگفت آور. چه در کوی و برزن وشهر و روستا و و چه در میان و . کسانی چون . 🍃مردی که در هر شان و مرتبه ای، بی تاب بود. چه آن همه سال که آموزش پیشه اش بود و چه آن چند روز که .🌹 🍃مردی بی شایبه و مملو از دغدغه برای بهبود . مردی محبوب که یادش در خاطر مردمان این دیار، باقی خواهد ماند. ✍️نویسنده : زهرا مهدیار به مناسبت 📅تاریخ تولد : ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ 📅تاریخ شهادت : ۸ شهریور ۱۳۶۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @yousof_e_moghavemat
...آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر شنی تانک های شیطان تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست اما راز خون آشکار شد راز خون را جز شهدا در نمیابند گردش خون در رگ های زندگی شیرین است اما ریختن آن در پای محبوب شیرین تر... و نگو شیرین تر بگو بسیار بسیــــــــار شیرین تر است... (از متن های زیبای ) تصویر: @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 نامی که لرزه بر اندام دشمن می انداخت 🌷 شهید عثمان فرشته یکی از قهرمانان جنگ کردستان است که با ایثار خون خود، راه هرگونه نفوذ بدخواهان و جدایی طلبان را به خطه کردستان سد نمود و سرانجام در این راه جان باخت. 🌱 او که‌ زاده خانواده‌ای مستضعف و رنج ‌کشیده‌ در روستای دله مرز* از توابع شهرستان سروآباد بود، با بلند نظری وحریت، تلاش گروهک‌های جدایی طلب را ناکام گذاشت و همسنگری با سرداران شهید محمد بروجردی، حاج احمد متوسلیان و حسن رستگار پناه را برهمکاری با ضد انقلاب در قبال وعده‌های اغواگر ترجیح داد و سرمشق وطن‌پرستان و ایران دوستان شد. ⚪️ حریت وآزادگی گروهک‌های ضدانقلاب پس از پیروزی انقلاب به عثمان فرشته که از نظر سیاسی فردی آگاه به مسائل روز و از جایگاه مردمی و شجاعت رزمی بالایی برخوردار بود، پیشنهاد در اختیار قرار دادن هرگونه امکانات رفاهی به خود و خانواده‌اش را مطرح کردند، اما او که به ماهیت پلید گروهک‌های مردم ستیز پی‌برده و می‌دانست آنان نوکران اجانب هستند، نپذیرفت و حاضر نشد درقبال برخورداری‌های دنیایی به میهن خود خیانت کند. سران گروهک‌ها وقتی مقاومت وی در عدم پیوستن به آنان را مشاهده کردند، شیوه آزار و اذیت خانواده‌اش را پیش گرفتند تا شاید او را وادار به تسلیم در برابر خواسته‌های نامشروع خود کنند، اما او همچنان نستوه و مقاوم در جبهه حق باقی ماند و یکی از پیشمرگان فعال منطقه محسوب می‌شد. او به حدی در منطقه فعال بود که اسم‌اش در فهرست ترور حزب کومله قرار گرفته بود. عثمان در میان مردم کردستان به فردی مؤمن , متعهد مشهور بود. قبل از هر وعده نماز، دقایقی قرآن تلاوت می‌کرد و در مواقع خاصی ساعت‌ها به راز و نیاز با خدا مشغول می‌شد. در عین حال در مراسم و مجالس شادی و سوگواری مردم شرکت می‌کرد و باعث دلگرمی آنان بود. وی به خاطر لیاقتی که از خود نشان داد، طولی نکشید که از سوی شهید محمد بروجردی به سمت مسئول گروه ضربت سپاه پاوه منصوب و به این شهرستان منتقل شد و فرماندهی عملیات آنجا را برعهده گرفت. بعد ازآرامش منطقه پاوه به شهرستان سنندج اعزام و بعد از مدتی به سپاه شهرستان مریوان پیوست و به ‌فرماندهی عملیات سپاه مریوان منصوب شد و با تلاش و مجاهدت‌ بسیار، آرامش و امنیت را بر منطقه حاکم نمود. شیوه او به رغم حاکم بودن شرایط جنگی، آگاهی بخشی و هدایت فریب خوردگان بود. بر همین اساس به هر روستایی که می‌رفت ماهیت ضدانقلاب را افشا و اهالی روستا را از نیات شوم جدایی‌طلبان و اربابانشان باخبر می‌کرد. تعداد زیادی از مردم با شنیدن حرف‌های شهید عثمان فرشته دست از حمایت گروهک‌ها برداشته وبه پیشمرگان مبارز کرد پیوستند. وی بعد از مریوان به شهرستان کامیاران مأموریت یافت.بسیاری از کسانی که او را می‌شناختند، از وی به‌عنوان مردی شجاع و زیرک نام می‌برند، چرا که او بیش‌ از اندازه شجاع و نترس بود. در هیچ عملیاتی سنگر نمی‌گرفت و هیچ‌گاه در برابر تیرهای بی‌امان دشمن سر خم نمی‌کرد. گویی نامرئی بود و دیده نمی‌شد. از موقعیت‌هایی می‌رفت که کمتر کسی جرأت رد شدن از آن را داشت. شجاعت را با خون و رگ خود عجین کرده بود و ذره‌ای ترس و واهمه به درونش راه نمی‌داد. به همین دلیل ضدانقلاب از شنیدن نامش به لرزه می‌افتاد، زیرا می‌دانستند اهل عقب‌نشینی نیست وهمیشه با دشمن رودررو می‌جنگید و کوچک‌ترین ضعفی نشان نمی‌داد. توکل عجیبی به خدا داشت و هیچ کاری را بدونِ یاد و ذکر نام خدا آغاز نمی‌کرد. گرفتن وضو قبل از درگیری و خواندن آیت‌الکرسی از توصیه‌های همیشگی‌اش به هم‌رزمانش بود. قبل از پاک‌سازی روستاها همواره به نیروهایش تأکید می‌کرد مراقب مردم بی‌گناه باشید، با افراد ضدانقلاب بسیار قاطعانه برخورد می‌کرد و در همه‌ عملیات‌ها پیشتاز و جلوتر از همه حرکت می‌کرد. برای نیروهای غیربومی احترام خاصی قائل بود و آنها را میهمانان عزیز خطاب می‌کرد. بسیار سخی و بخشنده بود و چون طعم تلخ فقر را چشیده بود، درد فقرا را بخوبی حس و همواره بر توجه به نیازمندان تأکید می‌کرد. @yousof_e_moghavemat
🌹شب عملیات کربلای ۲ در ارتفاعات منطقه ی حاج عمران بودیم. حسین کنار صخره ای موضع گرفته بود و به زبان عربی فصیح از نیروهای دشمن می خوای تسلیم رزمندگان اسلام شوند. 🌹ولی صحنه ی درگیری داشت عوض می شد. کم کم احساس کردیم به محاصره افتاده ایم. ارتباط ما به تدریج با نیروهای پشتیبانی قطع می شد. 🌹تصميم عقب نشینی گرفتیم. مسیر برگشت بسیار صعب العبور بود. حسین با ما همراه نشد او بر فراز صخره ماند تا ما را پوشش دهد. در تمام مدتی که از معبر خطرناک دامن کوه به آهستگی پایین می رفتیم، صدای تیراندازی حسین به گوش میرسید ناگهان زوزه‌ی خمپاره ای زمین گیرمان کرد. 🌹بعد از آن هم صدای تیرباز خاموش شد. وقتی منطقه آرام شد، به موضع حسین برگشتیم تا شاید بقایای پیکرش را پیدا کنیم، ولی دریغ! حتی پلاکش را هم نیافتیم ✍راوی: همرزم شهید @yousof_e_moghavemat
« الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی» طلایه‌دار سپاهم بلند کن سر را غم تو می‌شکند قامتِ برادر را ... تصویری از حاج قاسم بر بالین پیکر پسر عموی شهیدش نفر اول نشسته از سمت راست وسط تصویر در بستر شهادت🥀 🌴 دوران @yousof_e_moghavemat
به کجا می‌نگرد نمی‌دانم ... به چه فکر می‌کند نمی‌دانم ... فقط می‌دانم که راه را گُم نکرده است @yousof_e_moghavemat