eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
285 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
یاران به "بسم‌الله" گفتن رد شدند از آب ؛ من ختمِ قرآن کردم و درگیر مُردابم ..! @yousof_e_moghavemat
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تا چشم کار می کند جای تو خالی‌ست...🌹 🔹لحظاتی از حضور شهید حاج‌قاسم سلیمانی در نمازهای عید فطر به امامت مقام معظم رهبری @yousof_e_moghavemat
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور(حافظ) تابستان 1360 اتاق بی سیم سپاه مریوان به ترتیب نشسته از سمت راست ، ، جواد اکبری @yousof_e_moghavemat
امام صادق عليه السلام: اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام در روز فطر خطبه ايراد كرد و فرمود: اى مردم! همانا اين روزِ شما، روزى است كه در آن نيكوكاران پاداش مى يابند و هرزه كاران زيان مى بينند و شباهت بسيارى به روز رستاخيز شما دارد. پس، با بيرون آمدن از خانه هاى خود به سوى مصلّايتان به ياد آن روزى افتيد كه از گورهايتان به سوى پروردگارتان بيرون مى آييد و از ايستادن در مصلّايتان به ياد آن روزى افتيد كه در پيشگاه پروردگارتان مى ايستيد و از بازگشتن به سوى خانه هايتان آن روزى را ياد آوريد كه به خانه هاى خود در بهشت باز مى گرديد! اى بندگان خدا! كمترين چيزى كه براى مردان و زنان روزه گير مى باشد، اين است كه در روز آخر ماه رمضان فرشته اى آنان را ندا مى دهد: بشارت بادا بر شما اى بندگان خدا! كه خداوند گناهان گذشته شما را بخشود. پس مواظب باشيد كه از اين پس چه مى كنيد! تنبيه الخواطر و نزهة النواظر, ج2, ص157 @yousof_e_moghavemat
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نظر حاج قاسم در آخرین سخنرانی خود درباره هویت اصلی سپاه در آغاز تاسیس چه بود؟ @yousof_e_moghavemat
امام على عليه السلام: مَن ساءَ خُلُقُهُ ضاقَ رِزقُهُ آن كه اخلاقش بد باشد، روزى اش تنگ مى شود غررالحكم حدیث8023 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⭐️ 🌹🕊 ماه رمضان چند سال گذشته همراه با خانواده شهدا برای افطار دعوت شده بودیم. حاج قاسم هم حضور داشت. خودش سر تک تک میزها می آمد و احوالپرسی می کرد . به محض اینکه مرا دید احوال فرزندانم حسین، فاطمه و زینب را پرسید. همیشه اینطور بود، اسم بچه های خانواده شهدا خوب یادش می ماند. پسرم حسین کنارم نشسته بود. از او تشکر کردیم که در مهمانی حضور دارد و ما را به این افطاری دعوت کرده اند. با رویی گشاده گفت: «شما هم دعوت کنید ما می آییم.» باورمان نمی‌شد که حاج قاسم وقت داشته باشد به منزل ما بیاید گفتم: شما با این همه گرفتاری چطور می توانید وقت بگذارید به خانه ما بیایید؟ اصلاً چطور شما را پیدا کنیم؟ نگاهش را به حسین انداخت و گفت: «حسین آقا به من زنگ بزند من می آیم.» حاجی هنوز چند قدمی از ما دور نشده بود که از حسین پرسیدم: «حسین جان! حاج قاسم شوخی که نمی کند؟» حسین هم حسابی تعجب کرده بود و فقط جواب داد: «فکر نمی کنم، کاملاً جدی بود.» دو هفته ای گذشت. به حسین گفتم: «زنگ بزن و حاج قاسم را دعوت کن.» حسین به شماره تلفن یکی از رفقای حاج قاسم زنگ زد، حاج قاسم در ایران نبود. دو هفته بعد باز هم زنگ زدیم باز هم حاج قاسم نبود. چند روز گذشت. ساعت ۷ صبح بود. تلفن منزلمان زنگ خورد، یکی از پشت تلفن گفت: «حاج قاسم سلام رساندند. گفتند برای ناهار به منزل شما می آیم.» باورم نمی شد. هاج و واج مانده بودم. همان ۷ صبح چادر به سر کردم و با حسین روانه بازار شدم برای خرید میوه و سبزی تازه. همه جا بسته بود. سر صبح هیچ مغازه ای باز نکرده بود‍ اما من به شوق مهمان عزیزمان همه جا را زیر پا زدم. یکی از مغازه ها باز بود اما سبزی‌هایش تازه نبود. با حسین خیابان ها را بالا و پایین می رفتیم. فرصت خوبی هم شد که با حسین همفکری کنم. می‌خواستم برای ناهار سنگ تمام بگذارم. حسین گفت: «مامان! این کار را نکن حاج قاسم ناراحت می شود. یک نوع غذا بیشتر نمی خورد.» از ذوق و شوق روی پای خودمان بند نبودیم. بالاخره مغازه ها باز شدند و توانستم خرید کنم. دیگر تصمیمم را گرفته بودم: یک غذای محلی و شمالی درست می کنم. با حسین که رسیدیم خانه باز تلفن زنگ خورد. همان شخصی بود که صبح تماس گرفته بود. ترسیده بودم که مهمانی به هم خورده باشد اما همان آقایی که صبح زنگ زده بود گفت: «مهمان شما فقط حاج قاسم است برای بیشتر از یک نفر تهیه نبینید. حاج قاسم گفتند ناهار ساده باشد.» ساعت به ظهر نزدیک شده بود. سردار تنها آمد، خیلی ساده، بدون هیچ محافظی وارد منزل ما شد. با بچه ها حرف می زد، خاطرات پدرشان را می گفت، از دورانی که حاج اسماعیل در شهر حلب بود. از مهربانی و جنگ آوری پدرشان می گفت. تعریف می کرد که حاج اسماعیل چطور حواسش به بچه های جنگ زده حلب بود. در شرایط سخت، روستاهای ناامن را زیر پا می گذاشت تا برای کارخانه آسیاب اهالی روستا که گرسنه مانده بودند نفت پیدا کند. حرف ها به‌جایی رسید که بچه ها بغض کرده بودند خود حاج قاسم نیز اشک در چشمانش حلقه زده بود. برای اینکه بچه ها را از فضای حزن انگیز بیرون بیاورد شنیدم که گفت: «حاج خانم! نمی خواهید به ما ناهار بدهید؟» خودش اول‌ از همه سر سفره نشست. بچه ها را یکی یکی به اسم صدا کرد: زینب جان فاطمه خانم حسین آقا بیایید بنشینید. بچه ها که نشستند خودش یکی یکی برایشان غذا کشید. @yousof_e_moghavemat
● تبییــــــن؛ روش اسلامــی 🔸️من این را به شما جوانانی که احساس مسئولیت می‌کنید، توی پرانتز عرض می‌کنم که خیلی اهمیت دارد. در مبارزات اسلامی، در همه حال تبیین - بیان و رساندن واقعیت - خیلی اهمیت دارد و این را نباید از دست داد؛ برخلاف تفکر مارکسیستی که آن روز رایج بود و اعتقاد به تبیین نداشتند؛ می‌گفتند مبارزه یک سنّت است، تحقق خواهد یافت؛ چه شما بخواهید، چه نخواهید؛ چه بگویید، چه نگویید. یعنی دیالکتیکی که آنها تفسیر کرده بودند، لازمه‌اش این بود که این مبارزه، احتیاج به تبیین ندارد. - در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز ۱۳۸۷/۲/۱۴ مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند صفحه ۴۶ @yousof_e_moghavemat
محمدرضا که از جبهه که میومد و واسه چند روز خونه بود، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم، میدیدم نماز شب میخونه و حال عجیبی داره، یه جوری شرمنده خداست و زاری میکنه که انگار بزرگترین گناه رو در طول روز انجام داده، یه روز صبح ازش پرسیدم: چرا انقدر استغفار می‌کنی؟ از کدام گناه می‌نالی؟ جواب داد: همین که اینهمه خدا بهمون نعمت داده و ما نمی‌تونیم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره. 📎 راوی: خواهر شهید 🌴 دوران (ع) @yousof_e_moghavemat
محمود آشتیانی، شهید سیدرسول عبادت، احمد صفایی، یزدانی، جواد اکبری، — پرویزی ۲۷ فروردین ۱۳۶۰ — عملیات قوچ سلطان در منطقه عمومی مریوان محور مواصلاتی مریوان-باشماق 🔵 یکی از افسران عراقی اسیرشده در این عملیات گفته بود: «آن الله اکبری که شما می گفتید، با آن دویدنتان، پیش خود گفتیم لابد نیروی انبوهی از ارتفاع به پایین می آید، به همین خاطر خود را باخته و تسلیم شدیم...» @yousof_e_moghavemat
حضرت فاطمة الزهرا(سلام‌الله علیها) : جَعَلَ اللهُ الجِهادَ عِزّاً لِلاسلام. - خداوند جهاد را جهت عزّت و سرافرازی اسلام مقرر فرموده است. 📚بحار، ج ٢٩، ص ٢٣٣ @yousof_e_moghavemat