eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 🚩 ✅ 🌠 ، علی رغم وضعیت نامناسب جسمانی، گه گاه در جمع نیروهای گردان ها حاضر می شد و برای نیروهای در خصوص ضرورت حضور آنها در منطقه و لزوم انجام عملیات نهایی جهت سخنرانی کرد. او چنان با هیجان و گرم صحبت می کرد که بعد از صحبت هایش کسی به خود اجازه نمی داد حرفی از رفتن بزند. یکی از همان حضار در خصوص تأثیر کلام وی، با اشاره به سخنرانی در روز پنج شنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۶۱ می گوید: ... با همان عصایی که زیر بغل داشت، آمد روی چهارپایه ایستاد و پشت میکروفن قرار گرفت. لحظه ای در سکوت، با دقت به چهره های بچه ها نگاه کرد و بعد گفت: برادران! ما وقتی که از آمدیم، قول دادیم تا را از دست دشمن نگیریم، بازنگردیم. الآن دشمن حالت انفعالی پیدا کرده است. إن شاء الله با انجام مرحلۀ بعدی این عملیات، ضربۀ محکمی به او وارد می آوریم و با در دست گرفتن ابتکار عمل در ، کار دشمن را تمام و را آزاد خواهیم کرد. برادران! تا به حال چندین بار از قرارگاه به تیپ ما دستور داده اند که بکشید عقب؛ ولی ما این کار را نکردیم؛ چون می دیدیم که روحیۀ شما خیلی بالاست و با آن که هر لحظه امکان دارد ارتش عراق، شما را مورد حمله گازانبری قرار بدهد، با این حال شما خوب مقاومت کنید. دشمن با این همه پاتکی که کرده، حتی نتوانسته یک قدم جلو بیاید. در شرایطی که ما قصد داریم تا چند روز دیگر را آزاد کنیم، شنیده ام بعضی ها حرف از مرخصی و تسویه زده اند. بابا! ناموس شما را برده اند! (مقصود حاجی، بود) همه چیز شما را برده اند! شما می خواهید بروید چه کار کنید؟ همۀ حیثیت ما اینجا در خطر است. شما بگذارید ما برویم با آب شط العرب وضو بگیریم و را در بخوانیم؛ بعد که برگشتیم، خودم به همه تسویه می دهم. الآن وضع ما عین زمان امام حسین علیه السلام است. است! بگذارید حقیقت ماجرا را بگویم. ما الآن دیگر نیروی تازه نفس نداریم. کل قوای ما در این زمان، فقط همین شماها هستید و دشمن هم از این مسئله اطلاع ندارد. در مرحلۀ بعدی عملیات، با استفاده از شما می خواهیم را آزاد کنیم. مطمئن باشید اگر الآن نتوانیم این کار را انجام بدهیم، هیچ وقت دیگر موفق به انجام آن نخواهیم شد... ✅ 🌷 👈 ادامه دارد...👉 . . ۲۷_محمد_رسول_الله ۲۷ @yousof_e_moghavemat
💠محمود مرادی، احساس اکثر سپاهیان جنگ آزموده جبهه غرب را که اینک در کسوت کادرهای اصلی تیپ محمد رسول الله (ص)، مفتخر به خدمتگزاری به انبوه بسیجیان اعزامی به #دوکوهه می شدند. این گونه بیان می کند: 🔸"... حضور انبوه این نیروهای بسیجی در خوزستان و عزیمت مشتاقانه آنها به #دوکوهه، عمدتا به دلیل تبلیغات شبانه روزی رسانه های گروهی بر روی محورهای عملیاتی جنوب صورت می گرفت. در گرماگرم ورود متراکم و بی وقفه بسیجی ها به دوکوهه، من و دیگر نیروهایی که از غرب امده بودیم، مظلومیت مضاعف رزمندگان مستقر در جبهه های غریب و مهجور غرب را به خاطر می آوردیم و با خودمان می گفتیم: اگر ما نصف این نیروها را هم در عملیات محمد رسول الله (ص) داشتیم، می توانستیم نصف #کردستان_عراق را بگیریم!" @yousof_e_moghavemat
💠 مجتبی صالحی پور در این زمینه خاطراتی جالب دارد: 🔸"... راستش در آن روزهای اول، مقررات اعلام شده از طرف فرماندهی تیپ، مسایلی از قبیل ضرورت حضور مستمر در برنامه های آموزشی و حتی رعایت مقررات بیدار باش و حضور در مراسم صبحگاه را جدی نمی گرفتیم. فکر می کردیم تا زمانی که نیروهای تیپ وارد پادگان نشده اند، قاعدتا کارها تق و لق می ماند و بالفرض اگر هم آن اوایل کمی از آموزش و این جور مسایل عقب بمانیم. اشکالی ندارد و با آمدن نیروهای بسیجی به دوکوهه، در جریان آموزش آنها، ما هم عقب ماندگی خودمان را جبران خواهیم کرد... اما این وضع، یکی- دو روز بیشتر ادامه نداشت. روز سوم، از همان گرگ و میش سحرگاه، #حاج_احمد_متوسلیان دست به کار شد و بچه ها را با قهر و غضب از اتاق های ساختمان بیرون ریخت. صبح زود، توی آن سرمای استخوان سوز هوا، همه ی نیروها را در زمین #صبحگاه_دوکوهه به خط کرد و گفت: من این جور مراسم صبحگاه را قبول ندارم. باید یک فکر اساسی بکنیم تا صبحگاه تیپ ما، صبحگاه درست و حسابی بشود!" @yousof_e_moghavemat
🔰 مسیح کردستان وجود امام امروز برای معیار است. راه او راه سعادت و انحراف از راهش خسران دنیا و آخرت است و من با تمام وجود این اعتقاد را دارم که شناخت و مبارزه با جریانهایی که بین مسلمین سعی در به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و مکتبی آن را دارند به مراتب حساستر و سخت‌تر از مبارزه با رژیم صدام و آمریکاست. 🌷شهید محمد بروجردی🌷 شهادت: ۱ خرداد ۱۳۶۲ انفجار مین در جاده مهاباد ـ نقده @yousof_e_moghavemat
فتح خرمشهر تنها فتح خاک نبود بلکه فتح ارزش‌ها بود ، @yousof_e_moghavemat
📝 نامه متوسلیان به شهید بروجردی 🔸برادر بروجردی، سلام علیکم میدانم که مشغله‌ات زیاد است و وقت کم، اما دیگر دلم دارد می‌ترکد ... توصیه‌هاى شما را به گوش دل شنیدیم ... اما واللَّه، دلم از مظلومیت سپاه و این همه حق‌كشى خون است. تا كى ما باید دندان روى جگر بگذاریم؟ ... رییس جمهور است؟ فرمانده‌ی كل قواست؟ روزى نیست كه علیه سپاه جوسازى نكند. آقاى ناپلئون شانزه لیزه【بنى‌صدر】، سپاه مریوان را تحریم تسلیحاتى كرده... با كارچرخان‌هاى خودش رفته، نشسته زیر تركش كولرهاى گازى سنگر ویلایى همایونى، در وحدتى دزفول، لافِ مقاومت مى‌زند. بارها، در پاكسازى مواضع ضدانقلاب، از توى مقرهاى این‌ها، پوستر فرمانده كل قوا و نوارهاى سخنرانى رییس‌جمهور محترم را پیدا كرده‌ایم...به جاى فرستادن نیرو به غرب، هر روز با سخنرانى و مقاله‌هاى كذب، میان نیروهاى مؤمن سپاه و ارتش تفرقه درست مى‌كند... حرفى بزنى، آقایان پاى #ولایت را وسط مى‌كشند، مى‌گویند تضعیف فرمانده‌ی كل قوا، تضعیف امام است...من مى‌گویم فرمانده‌اى كه عدالت ندارد، ولایت هم ندارد..." ✍ مرید شما، #احمد_متوسلیان @yousof_e_moghavemat
خوب می دانستم که #کردستان یعنی رفتن، یعنی نیامدن ، یعنی دوست را از دشمن نشناختن ، تمام وجودم در آتش نگرانی می سوخت اما او بازهم عازم کردستان بود. گفتم : کاش یه بارم که شده لب بازکنی و به مادر بگی چه کار ه ای !؟ دستی روی دستهایم کشید و گفت : هرجا باشم زیر سایه همون آقایی ام که از بچگی محبتش رو تو دلم انداختی ! گریه راه نفسم را گرفت و گفتم : رادیو که از سربریدن های کردستان میگه، می میرم و زنده می شم ... مقابلم نشست و گفت : قرآن زیر چکمه کمونیست هاست. از ما کمک می خواد، فتنه بی داد می کنه، اون وقت من در شهر بمانم و لاف مسلمانی بزنم! جان زهرا از ته دل راضی باش. بغضم را خوردم و گفتم : متوسلم به زهرا (س)؛ همانطور که نهج البلاغه را در ساکش می گذاشت، زیر لب زمزمه کرد: «به خدا قسم؛ درون باطل را می‌شکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم.» 🗓 ۲ خرداد ۱۳۶۱ سالروز شهادت علمدار گمنام و خونین فتح خرمشهر سردار شهید #حاج_محمود_شهبازی جانشین تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در آستانه ورود به خونین شهر @yousof_e_moghavemat
💕 🚩 🌟 🌠 ... ! شما که می گویید اگر ما در روز بودیم، به امام حسین علیه السلام و او کمک می کردیم، بدانید امروز است. به خدا قسم من از یک یک شما درس می گیرم. شما ها برای من و امثال من در حکم استاد و معلم هستید. من به شما که با این حالت در منطقه مانده اید، حجتی ندارم. می دانم که تعداد زیادی از دوستان شما شده اند. می دانم بیش از بیست روز است دارید یک نفس و بی امان در منطقه می جنگید و خسته اید و شاید در خودتان توان لازم برای ادامۀ رزم را سراغ ندارید؛ ولی از شما خواهش می کنم تا جان در بدن دارید، بمانید تا شاید به لطف خدا در این مرحله بتوانیم را آزاد کنیم...» در آخر صحبت هایش، در حالیکه اشک از چشمانش سرازیر شده بود، دست هایش را رو به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! راضی نشو که زنده باشد و ببیند ناموس ما، ما، در دست دشمن باقی مانده. خدایا! اگر بنا بر این است که در دست دشمن باشد، مرگ را برسان! 🍃 🌸 شنیدن این حرف ها و خصوصاً مناجات باعث شد همۀ نیروهای تیپ، شیون کنان زارزار گریه کنند. خود هم دل به دل ها داده بود و بی اختیار هق هق گریه، شانه هایش را می لرزاند. به زحمت «والسلام» سخنرانی را ادا کرد و از پشت میکروفن کنار آمد. حرف های مثل انفجار یک کپسول معنویت و اخلاص در جمع بچه ها، همه را تکان داده بود. به محض پایان یافتن حرف های ، بچه های تیپ ، در حالی که می فرستادند و می گفتند، به طرف او هجوم آوردند و دسته جمعی و بی قرار، را در آغوش گرفته، می بوسیدند. در آن ، ها که واله و شیدای روحیۀ پولادین شده بودند، زیر گوشی باهم می گفتند: «وقتی با این وضع بد جسمی، این طور فرض و محکم مانده، ما چه حقی داریم اظهار خستگی کنیم؟» تأثیر سخنرانی طوری بود که همۀ بچه ها احساس می کردند انگار اولین روزی است که به منطقه آمده اند. خلاصه، نیروها آماده شدند برای رفتن به مرحلۀ سوم عملیات.✅ 📝 📋 👈 برگرفته از کتاب جذاب و ارزشمند - نوشته گلعلی بابایی و حسین بهزاد - صفحه ۶۷۲ و ۶۷۳ 📚 . .. ... ۲۷_محمد_رسول_الله ۲۷ @yousof_e_moghavemat
🌸 🌷 🌠 🌟 سحرگاه دوم خرداد ۱۳۶۱ سالروز یکی از سرداران دلیر و دریادل سپاه اسلام جانشین لشکر خط شکن (ص) ( ۲۷ ) 🚩 . . متولد ۱۳۳۷ ، عاشق قرآن گذراندن دوره ابتدایی و دبیرستان در اصفهان اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۶ قبولی کنکور در همان سال پذیرفته شدن در رشته در از اولین پایه گذاران در دانشگاه شروع مبارزات سیاسی علیه رژیم فاسد و منحوط پهلوی از همان دانشگاه آشنایی با «شهید بروجردی» و «گروه توحیدی صف» جزو اعضای کمیته محافظت (ره) در عضویت در بعد از پیروزی فعالیت در دفتر هماهنگی ستاد کل همزمان با ادامه تحصیل جزو پیشگامان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان لانۀ جاسوسی آمریکا در روز ۱۳ آبان ۵۸ عزیمت به جبهه سرپل ذهاب با دوست و همرزم وفادارش «محسن وزوایی» تا اواخر بهمن ۵۹ هدایت اطلاعاتی جبهه سرپل ذهاب در همان زمان انتصاب به فرماندهی سپاه پاسداران استان همدان در اسفند ۵۹ حضور چشمگیر در عملیات های درخشان ( ۲ و ۳ ) و مطلع الفجر تشرف به خانۀ خدا در مهر ۱۳۶۰ به همراه یاران وفادار و مخلصی همچون و عزیمت به جنوب به همراه اعضای جهت تشکیل ۲۷ به همراه و انتصاب به عنوان جانشین ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) توسط سردار در دی ماه ۱۳۶۰ : دوم خرداد ۱۳۶۱ ، در آستانه‌ی ورود به ، در جبهۀ «نهر خَیِّن».🌹 💠 💠⚪💠 💠⚪💠⚪💠 ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ۲۷ ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) @yousof_e_moghavemat