بچهها سفره های جبهه را
سفره حضرت زهـۜرا میخوانند
این سفرهها سفره قناعت است
سفرهی حضرت زهـۜراست؛
و ما میهمان او هستیم ، دشمنِ ما
وابسته به سلاحهای جور واجور است
اما مؤمن وابسته نیست ،
اگر باشد نمیتواند قیام کند
که عصر ما عصر قیام است.
"شهید آوینی"
#ابناء_الزهرا (س)
#مردان_بی_ادعا
#زندگی_در_جنگ
@yousof_e_moghavemat
مادران شهدای گمنام...
مادران چشم انتظاری که این روزها
در قاب عکس بچههایشان زمزمه میکنند:
« ای کاش در روز مادر ؛
پلاک تو را به من هدیه میدادند».
#مادران_چشم_انتظار
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#به_پدرمادرت_چی_بگم ؟ 😔
☆
♡
● #احمد ابلاغ کرده بود کسی حقی سیگارکشیدن ندارد. سیگاریها رعایت میکردند و جلوی احمد سیگار نمیکشیدند. یک آن احمد فهمید بوی #سیگار میآید. رد آن را زد و دید نوجوانی لب سکّو نشسته و سیگار میکشد. یک کشیده خواباند زیر گوشش و پسرک نقش بر زمین شد و گریهاش گرفت.
- چرا منو میزنی؟ به تو چه مربوطه؟؟ چهکارهای تو؟؟؟ الآن میرم پیش برادر احمد میگم چه برخوردی باهام کردی...!
انگار آب سردی روی احمد ریخته باشن، کمی شل شد.
- میدونی اگه برادر احمد میومد و تو رو توی این وضع میدید، ده برابر بدتر از من برخورد میکرد؟!! تو رو سالم تحویل دادن، حالا سیگاری تحویل بگیرن!!؟؟؟ عیب نداره؛ تو برو شکایت منو بکن، منم میگم سیگار کشیدی. اون خودش بین ما تصمیم میگیره؛ اما من باهات میخوام معامله کنم.
- چه معاملهای؟
تو به احمد نگو، منم نمیگم سیگار کشیدی.
سرش را به نشانه تایید تکان داد.
در همین حین، یکی آمد پیش احمد.
- برادر احمد، ماشین حاضره.
- چی؟ تو خود برادر احمدی؟
پسرک بغضش ترکید و زد زیر گریه.
- چرا بهم نگفتی خود برادر احمدی؟؟
پرید بغل احمد و همدیگر را در آغوش کشیدند. احمد محکم او را به سینه خود چسباند و در حالیکه نوازشش میکرد:
- تو عزیز ما هستی. منو حلال کن. دست خودم نبود. تو امانتی دست ما. اگه سیگاری بشی و برگردی، اونوقت پدر مادرت میگن اینم سوغات جبههشون!!!...قول بده دیگه نفهمم و نشنوم جایی سیگار کشیده باشی! باشه؟
پسرک درحالیکه هنوز میگریست:
- غلط کردم! بیجا کردم! بازم منو بزن. من دیگه دست به سیگار نمیزنم!
☆
♡
● به روایت سعید طاهریان مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند #میخواهم_با_تو_باشم با اختصار و تخلیص از صفحات ۷۰ و ۷۱.
☆
♡
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان 💕🌸💕
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
🌸
#اهمیت_مواسات
🌺عن الإمام الکاظم علیه السلام:
《 ما تَقَرَّبَ المُؤمِنُ إلَى اللّهِ عز و جل بِشَيءٍ أفضَلَ مِن مُواساةِ المُؤمِنِ، وهُوَ قَولُهُ تَعالى: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ 》
مؤمن با چيزى برتر از مواسات نسبت به مؤمن، به خداوند عز و جل نزديك نشده است، و اين، همان سخن خداى متعال است كه: «هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد، تا اين كه از آنچه دوست داريد، انفاق كنيد🌺
جامع الأحاديث للقمّی ، ص١٩٢
#حدیث_امام_کاظم
@yousof_e_moghavemat
⚠️ از شکستهای مقطعی مأیوس نشوید❗️
💠 رهبر انقلاب:
در جنگ ، بارها آن چیزی که ما تصوّر میکردیم تحقّق پیدا نکرد ، مثلاً عملیّات کربلای ۴ شکست خورد.
اگر بنا بود انسان با شکست مأیوس بشود هیچچیز به سامان نمیرسید.
نخیر! #یأس به خاطر ناکامیهای مقطعی، مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد.»
۱۳۹۶/۰۳/۱۷
🗓 ۳ تا ۵ دی ۱۳۶۵
🌷سالگرد عملیات کربلای ۴🌷
🌷 رمز عملیات : محمد رسول الله 🌷
#استوری
#بیانات
#مقام_معظم_رهبری
@yousof_e_moghavemat
🌷آنقدر از احمد راضی بودم که هر روز دو رکعت نماز شکر به خاطر چنین فرزندی می خواندم. می گفتم خدایا من که لایق این فرزند نیستم و نمی دانم که قرار است چه کاره شود اما هر چه هست تو او را به من عطا کرده ای از این بابت از تو سپاسگزارم.
نمی دانستم قرار است شهید شود....
🌷سه ماهی که پسرم در لشگر آموزش می دید من و پدرش هر روز به دیدارش می رفتیم. چای را خیلی دوست داشت. من هر روز برای او و دوستانش که سربازهای شهرستانی بودند فلاکس چای می بردم.
🌷وقتی که از دور ما را می دید زانو می زد و سلام نظامی میداد. تا ما برایش دست تکان نمیدادیم جلو نمی آمد.وقتی هم که می آمد جلو دست من و پدرش را می بوسید.
✍راوی :مادر شهید
#شهید_احمد_زمانی_مظفر_آبادی
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
ما سَر بلند و سینه ستبر و سرآمدیم
این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه است...
📸 شهید «حاج حسین اسکندرلو»
فرمانده گردان حضرت علیاصغر(ع)
لشکر۱۰سیدالشهداء و همرزمانش
در شهر فاو (فاطمیه) - ۱۳۶۴
#قهرمانان_وطن
#عملیات_والفجر_هشت
#بارمز_یازهرا
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خداوندا... ای قادر عزیز و ای رحمان رزاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابی طالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است.
🔸️ بخشی از #وصیت_نامه #شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
🌗شب عملیات کربلای 4– دی ماه 1365- مقابل مسجد جامع خرمشهر
🌿 سردار علی فضلی فرمانده لشکر سیدالشهدا(ع) نیروهای خود را از زیر قرآن عبور میدهد.
بسیجیهای لشکر عاشقانه فرمانده خود را در آغوش میگیرند...
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
#چرا_بیاجازه_به_اموال_مردم_دست_زدین !!؟؟؟😠
⨴̂⏣⨵
᯽✪
▩ با احمد رفته بودیم برای بازدید یکی از پایگاههای مرزی. نیروها اصرار کردند برای ناهار بمانیم. احمد هم قبول کرد. یک لحظه دیدم اخمهایش توی هم رفت.
پرسید: «ما این مدل ظرف نداشتیم تو س.پ.اه. اینا مال کیه؟ از کجا اومده این ظرفا؟؟»
- از خانههای مهاجرین برداشتند.
- این ظرفا مال مردمه؛ با اجازهٔ کی به اموال مردم دستبرد زدین؟؟ همهشونو تمیز میشورید و میبرید میذارید سر جای خودش. هر اتفاقی واسه اموال مردم بیافته عیبی نداره، اما شما حق ندارید دستدرازی کنید.
سر آخر هم گفت غذایش را روی یک تکه نان برایش بیاورند.
↺
⇄
❐ برگرفته از روایت سعید طاهریان مندرج در کتاب ارزشمند و خواندنی #میخواهم_با_تو_باشم ، صفحه ۵۹ با اختصار و تخلیص.
☆
♡
#حاج_احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان 💕🌸💕
#حاج_احمد
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat