🔰 در حوالی بهشت | روایاتی عاشقانه از ارادت سردار دلها به محضر مادران شهدا
🔹 مادر شهید را در هواپیما دیده بود. وقت پیاده شدن، با اینکه خیلی عجله داشت، ساک مادر را گرفت و با خودش آورد.
🔹پای مادر درد میکرد، با این حال پله ها را یکی یکی همپای مادر پایین آمد و تا کنار ماشین همراهیاش کرد.
#استوری
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
💐امروز سالروز شهادت شهید
🕊شهید مدافع حرم حمید تقوی فر 🕊
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...(تصویر مشاهده شود)
#استوری
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
بیسیمچی گردان حنظله، حاج همت رو خواست، حاجی اومد پای بیسیم و گوشی رو به دست گرفت صدای ضعیف و پر از خشخش رو از اون طرف خط شنیدم که میگه: "احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بیسیم داره تموم میشه عراقیها عنقریب میان تا ما رو خلاص کنن من هم خداحافظی می کنم..."
حاج همت همانطور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: "بیسیم رو قطع نکن، حرف بزن هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت رو قطع نکن" صدای بیسیمچی رو شنیدم که میگفت: "سلام ما رو به امام برسونید از قول ما به امام بگید همانطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ."
و صدای بیسیم قطع شد...
🌷شهید حسینعلی یاری نسب🌷
@yousof_e_moghavemat
😄 #طنز_جبهه
بیسیم چی مزاحم !!
یک روز هوس کردم با بی سیم عراقی ها را اذیت کنم.
گوشی بی سیم را گرفتم، روی فرکانس یک عراقی که از قبل به دست آورده
بودم، چند بار صدا زدم: «صَفر مِن واحد. اِسمعونی اجب»
بعد از چند بار تکرار، صدایی جواب داد:
«الموت لصدام»
تعجب کردم و خنده بچه ها بالا رفت. از رو نرفتم و گفتم: «بچه ها، انگار این ها از یگان های خودمان هستند، بگذارید سر به سرشان بگذاریم.»
به همین خاطر در گوشی بی سیم
گفتم: «انت جیش الخمینی»
طرف مقابل که فقط الموت بلد بود گفت:
«الموت بر تو و همه اقوامت»
همین که دیدم هوا پس است، عقب
نشینی کرده، گفتم: «بابا ما ایرانی هستیم و شما را سر کار گذاشته بودیم.» ولی او عکس العمل جدی نشان داد و اینبار گفت: «مرگ بر منافق! بالاخره شما را هم نابود می کنیم. نوکران صدام، خود فروخته ها...»
دیدم اوضاع قمر در عقرب شد، بی سیم را خاموش کرده و دیگر هوس سر به سر گذاشتن عراقی ها نکردیم.
@yousof_e_moghavemat
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چنان زندگی کن که کسانی که تو را میشناسند و خدا را نمیشناسند، به واسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند.
#شهید_مصطفی_چمران
#شهید_دکتر_چمران
#استوری
@yousof_e_moghavemat
🌸
#دعابرایحفظ_ازاشرار
🌺عن الامام العصر علیه السلام:
《 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الأَخیارِ فی آناءِ اللَّیلِ وأطرافِ النَّهارِ، وَاکفِنی شَرَّ الأَشرارِ 》
خدایا! بر محمّد و خاندان برگزیده محمّد، در شب و روز، درود فرست و مرا از شرّ بَدان، کفایت کن🌺
المزار الکبیر: ص ۵۰۹
دانشنامه عقاید اسلامی، ج۹ ص۳۳۴
#حدیث_امام_زمان
#السلام_علیک_یا_حجت_ابن_االحسن_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طرح_مهدوی
@yousof_e_moghavemat
#شهید_آوینی :
«خداوند مُقَرَّب ترین بندگان خویش را از میان عُشّاق بر می گزیند و هم آنانند که گِرهِ کور دنیا را به معجزه عشق می گشایند و شَرِّ نفّاثاتِ فی العُقَد را به تعویذ عشق دفع می کنند و راه جهان را به سوی عدل همواره می دارند، اگرنه، عقل نیز در این دایره سرگردان است و راه به جایی نمی برد.»
منبع: کتاب «رستاخیز جان»، مقاله «منشور تجدید اهل هنر»
👆📷 تصویر:#شهید_قاسم_سلیمانی(سمت راست) شهید سید حسن نصرالله (سمت چپ)
@yousof_e_moghavemat
🌿 حضرت امام خمینی (ره)
7 دی ماه 1359
این منظرهها را ببینند. این جوانهایی که خون خودشان را در راه اسلام دادهاند ببینند.
این جوانهایی که شما را به این مقام رساندهاند ببینند، و برای این مردم کار کنید.
عالم در محضر خداست، همۀ ما در محضر خدا هستیم و همۀ ما خواهیم مرد، و همۀ ما خواهیم حساب پس داد.
بیدار بشوید دولت! همه بیدار باشید!
همهتان در محضر خدا هستید. فردا همه باید حساب پس بدهید.
مبادا با خون جوانان برای خودتان بخواهید مقامی درست کنید.
خدا نکند که شماها بخواهید دیگران، خون خودشان را بدهند و شما مقامتان بالاتر برود.
خدا نکند که یک همچو حیوانی در باطن شما باشد و شما خیال کنید انسانید.
📷 عکس:
آخرین وداع زهرا، دختر شهید "جمشید زردشت" از شهدای نیریز استان فارس، با پدر خود.
شهادت: 19 آبان 1361 عملیات محرم، منطقه عین خوش
#دفاع_مقدس
#فرزندان_شهدا
@yousof_e_moghavemat
سه شهید #مدافع_حرم در یک قاب (به ترتیب از سمت چپ)
🌹شهید مصطفی صدزاده
🌹شهید سید رضی موسوی
🌹شهید حسین بادپا
@yousof_e_moghavemat
#جرأت_داری_نبر 🤪
✿࿐ྀུ༅𖠇༅➼══┅──
🔵 نیروها توی پادگان مانده و خسته و کلافه شده بودند. یکی از همین روزها، فرمانده هوانیروز باختران جهت بازدید و انتقال نیروها از بانه به باختران، به پادگان آمد. احمد به او گفت:
«هماهنگ کنید این هلیکوپترها نیروهای ما را هم ببرند.»
فرمانده در ابتدا پذیرفت ولی وقتی برگشت چیز دیگری گفت و با حالت طلبکارانهای درخواست احمد را رد کرد.
احمد چیزی نگفت و برگشت سمت ما گفت که هرچه نارنجک دم دست داریم بیاوریم. همگی رفتیم سمت فرمانده ارتشی. خودش ضامن نارنجک را کشید و به او گفت:
«یا بچههای ما رو میبری یا خودتو با هلیکوپترهاتو با نیروها و پادگانت یه جا میفرستم هوا!»
فرمانده ارتشی که با روحیات احمد کاملاً آشنا بود و نزدیک بود شلوارش را خیس کند، با ترس و لرز گفت که هرچه شما بگویید قبول است. آرام باشید و عکسالعملی نشان ندهید.
با این روش، بالاخره بعد از دو ماه نیروهای ما به عقب برگشتند.
☆
♡
◻ به روایت تقی سلطانی مندرج در صفحهٔ ۳۲ کتاب #میخواهم_با_تو_باشم ؛ ویراست جدید به اهتمام علی اکبری مزدآبادی با اختصار و تلخیص
★
°•°
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
سخنگوی ارتش یمن: فرودگاه بنگوریون را با یک موشک مافوقصوت هدف قرار دادیم
در پرتاب موشک به فرودگاه بنگوریون، چند شهرکنشین اسرائیلی مجروح شده و همچنین پروازها در این فرودگاه متوقف شده است.
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
🔸 در لحظه شهادت ؛ لبخند زیبایی بر لبانش بود...
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
@yousof_e_moghavemat