eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
وسطِ عملیات زیرِ آتش فرقی‌ براش‌ نداشت اذان‌ که میشد می‌گفت: من میرم موقعیتِ الله @yousof_e_moghavemat
    🍃💚🇮🇷ایرانِ‌زیبا🇮🇷💚🍃 🍃💝شبِ میلاد💝🍃 🍃💙شبِ تولدِ حضرتِ زینب سلام الله علیه رو به همه دوستداران اهل بیت و رهپویانِ راهِ خوبیها تبریک عرض میکنیم. 🍃💖شب میلاد دختر زهراست 🍃❤️هر کجا بنگری شعف برپاست 🍃💝خانه مصطفی شده گلشن 🍃💙دیده مرتضی شده روشن 🍃💜مونس و یار مجتبی آمد 🍃🧡حامی شاه کربلا آمد. @yousof_e_moghavemat
💠جبهه کردستان 🔹توزیع هندوانه برای رزمنده‌ها 📷عکس تقی رستگار مقدم، مسئول آموزش سپاه مریوان و همراه همیشگی احمدمتوسلیان...که سرانجام نیز با حاج احمد و ۲تن دیگربه اسارت صهیونیستها درآمدند @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گردان لوطی‌ها شهید مرتضی زارع: بسیجی از مسجد به جبهه آوردن هنر نیست، از کوچه و خیابان به جبهه آوردن هنر است @yousof_e_moghavemat
ای یاری کننده‌ی هر گرفتار...❤️ يَا نَاصِرَ كُلِّ مَخْذُولٍ ... @yousof_e_moghavemat
يلداىِ آدمها ، هميشہ اوّل دى نيست ، هرڪسی ، شبى بى يار بنشيند شبش يلداست یابن الحسن بی تو روزگارِ ما شبی است ، به بلندای یلدا @yousof_e_moghavemat
🌺ولادت باسعادت کبری(س) و گرامی باد🌺 @yousof_e_moghavemat
دلم نیومد این عکس را براتون نگذارم... فقط عشق.... ببینی و لذت ببری😍😍😍 "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون" "و گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند ودر نزد پروردگارشان روزی میخورند" @yousof_e_moghavemat
: شهادت در راه آرمان الهی معشوق ماست، تا به حال شنیده ای عاشق را از معشوق بترسانند؟! @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📚 📖 ✔ 🦋 📿 ✂️ برشی از کتاب: ☆ «...از زیر که رد شدم دوباره جلوی در ایستادم و گفتم: فریبا [خواهرم] قرآن را بده همراهم باشد. فریبا با تعجب نگاهم کرد؛ امّا با این حال قرآن را داد دستم و من هم گذاشتم توی کوله ام. با خودم فکر کردم دختره ی خرافاتی خجالت هم نمی کشد. آمده اینجا، در توی مرکز علم و دانش، مثل آمریکایی ها می خورد، می گردد و می رقصد؛ امّا، هنوز دست از این خرافات برنداشته. انگار یک کتاب هم می تواند آدم را از بلا حفظ کند. بگذار سر فرصت چند صفحه اش را بخوانم و چند مطلب غیرعلمی و خرافاتی اش را پیدا کنم تا وقتی برگشتم، توی صورتش بزنم و بگویم: دختره ی کم عقل! اینجا دیگر دست از این عقاید خرافاتی ات بردار. اگر قرار بود با این چیزها زندگی کنیم پس چرا آمدیم اینجا؟ می ماندیم همان ایران و مثل بقیه زندگی مان را می کردیم.» حالا این قرآنی که می گویند مال مادربزرگم بوده و توی این چند سال حتّی یک بار هم باز نشده و فقط گاهی در سر و کله اش پیدا می شد، توی دستم بود. فکر کردم: چرا که نه؟ کِی بهتر از حالا؟ وقت که دارم، دنبال کتاب هم که می گشتم، پس چند صفحه اش را می خوانم تا ببینم اصلاً حرف حساب چیست. صفحه ی اول را باز کردم. دیدم به زبان عربی است. بلد نبودم؛ امّا زیر عربی ها کلمات ریزی به فارسی بود که با کمی دقّت می شد خواند: "به نام خداوند بخشاینده ی مهربان. اینک آن کتاب که در آن هیچ شبهه ای نیست و راهنمای پرهیزکاران است..." برای همین خط، چند لحظه مکث کردم. فکر کردم: اوووه! چه اطمینانی هم به خودش دارد... ________________ —۰—۰—۰—۰ عنوان کتاب: نویسنده: بهزاد دانشگر (خاطرات ) نشر: تعداد چاپ: چاپ دوازدهم/پاییز ۹۸ تعداد صفحه: ۲۰۰ قیمت: 27000 تومان 📦 📘 Instagram.com/ahdemana @yousof_e_moghavemat