eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
466 دنبال‌کننده
828 عکس
798 ویدیو
23 فایل
کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی وعروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor
مشاهده در ایتا
دانلود
_به نام خداوند منتقم سلام شهادت مظلومانه جمعی از هموطنان ارزشمند، در سالروز شهادت حاج قاسم عزیز به دست دشمنان حق و حقیقت را محضرتان تسلیت عرض می کنم🏴 آقا قبول دارم که زیبایی دختر مهمه😊 اما تاحالا چندنفر رو دیدی که بیاد بگه زنم چون دیگه زیبا نیست میخوام طلاقش بدم؟😡😳 همه موقع طلاق گیر "اخلاق" طرفن! حالا تو هی بچسب به خوشگلی😏 بفهم💪 درست انتخاب کن😒😂 🔹 مهربان خطاب به پیامبر رحمت فرمودند: «وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ» اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند (قرآن📗سوره آل‌عمران،🍃بخشی از آیه۱٥۹) ✍ نرمش با مردم، يك هديه‌ى الهى است و افراد خشن و سختگير نمى‌توانند مردم‌دارى كنند. نظام حكومتى ‌اسلام، مطابق این آیه بر مبناى محبّت و ارتباط تنگاتنگ با مردم ‌است. هر چه مسئولین و مدیران در سطوح مختلف ارتباط مستقیمشان با بدنه جامعه قویتر و بیشتر باشد و با مردم از سر مهر و محبت و دلسوزی صحبت کنند مردم بیشتری جذب دین و حکومت می شوند و بر عکس این رفتار نتیجه عکس دارد. _البته محبت فقط کلامی نیست باید زیربناهای زندگی مردم را بر اساس همین محبت و ارتباط تنظیم و مدیریت کنند و رفاه و امنیت روانی، جسمانی، اجتماعی و اقتصادی را به مردم هدیه کنند.
«بسم رب الشهداء والصدیقین» ایران_کرمان_تسلیت🖤 مرگ_بر_تروریست سرداربرخیز سردار رشــید ! مرد میدان ! برخیز در سوگ دگر نشست کرمان، برخیز صدها گل لاله سر زد از دشت وطن گلــزار تو شــد گلــوله باران برخیز از قــدرت زائـــر تو هـــم ترسـیدند ای قــدرت بی بـدیل ایـران ، برخیز امشـب شب میهمانی آینــه هاست در محفـل تو شدند مهمــان برخیز برخیــز و ببیـــن برای اهریمــنیان تفریح شده کشــتن انســـان برخیز این معنــیِ ناتوانیِ دشـــمن توست اینگونه شده بردهٔ شــیطان ، برخیز این بارکه انتقام سخت است جواب ســـردار ! به خاطر شهیـدان برخیز ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
هر شب جمعه به یادت دل ، مسافر می شود خیمه ی کرب و بلا در سینه دایر می شود با زیارتنامه و اشک و سلامی بر حسین روضه ای میخواند و از دور « زائر » می شود ...
🩸دو طفلی که در شکم مادر، سخن می‌گفتند... یکی مادرش را «دلداری» می‌داد و یکی برای مادرش «روضه» می‌خواند... در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: در ایامی که خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها، به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها باردار بود، روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد خانه شدند و شنیدند که حضرت خدیجه سلام‌اللّه‌علیها با کسی سخن می‌گوید؛ لذا از آن بانو سؤال نمودند: 📋 یَا خَدِیجَةُ مَنْ تُحَدِّثِینَ؟! قَالَتْ: الْجَنِینُ الَّذِی فِی بَطْنِی یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی 🔻ای خدیجه! با که سخن می‌گویی ؟! خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: با جنینی که در شکم دارم، سخن می‌گویم؛ او همواره با من سخن می‌گوید و مرا دلداری می‌دهد... 📚الأمالی،شیخ‌صدوق،ص۸۳۰ ✍ طفلی دیگر هم در شکم مادر سخن می‌گفت... اما سخن‌گفتنش، دلداری برای مادر نبود بلکه قلب مادرش را به آتش می‌کشید... ➖ در نقل‌ها آمده است: 📋 يَقولُ (الحُسَینُ علیه‌السلام) فِي بَطنِ أُمِّهِ فاطمةَ عليهاالسّلام: يا أُمّاه‏! أنا العَطشان‏، يا أُمّاه أنا العُريان، يا أُمّاه أنا السّحقان. ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام همواره در شكم مادرش فاطمه سلام‌الله‌علیها سخن می‌گفت و می‌فرمود: ای مادرجان! من تشنه‌ام... ای مادرجان! من عریانم... ای مادرجان! من پایمال دشمنانم... 📚معالی السبطین، ج۱ ص۹۱۱ 📚مجموعه مقالات الزهراء عليهاالسّلام، مقرم، ص۲۳۳ 📚موسوعة کربلاء، ج۱ ص۲۰۷ ✍ سلام حضرت عطشان دشت کرب‌وبلا سلام معنی غربت، تجلّی غم ها سلام سید و سالار زینب کبری سلام علت اشک همیشه‌ی زهرا ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود گهی به مادر خود در رحِم سخن گفتی ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی گهی ز روضه ی خونین یک بدن گفتی ز خاتَم و ز خیام و ز پیرهن گفتی هماره گفتی و مادر شنید و هِی نالید ولی فدای دل خواهرت که غم را دید رسید وادی کرب‌وبلا، پریشان شد رسید روز دهم، غصه‌اش فراوان شد رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد رسید پیش تن بی سری که عریان شد ز اوج غصه ی زینب ز عرش خون بارید عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید
❇️ ای فرشتگانم هر چه می‌خواهید از من درخواست کنید از پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله و سلم روايت شده است كه فرمودند: «از اولين شب جمعه در ماه رجب غافل نشويد. زيرا شبى است كه فرشتگان آن را «ليلة الرغائب» مى‌‌نامند.» «اين نامگذارى به اين جهت است كه هنگامى كه يك سوم از شب گذشت هيچ فرشته‌اى در آسمان‌ها و زمين نمى‌ماند مگر اين كه در كعبه و اطراف آن جمع مى‌‌شوند. آنگاه خداوند بطور غير منتظره‌‌اى بر آنان نظر کرده و مى‌‌فرمايد: اى فرشتگانم هر چه مى‌ خواهيد از من درخواست كنيد. فرشتگان عرض مى‌‌كنند: حاجت ما اين است كه از روزه ‌داران رجب درگذرى. خداوند مى‌فرمايد: اين كار را انجام دادم.» 📚منبع المراقبات، میرزا جواد ملکی تبریزی
💎 ۱۴ توصیه اخلاقی💎 🌱🌷 مرحوم علامه حسن‌زاده آملی در کتاب "لقاء‌ الله" چهارده توصیه به علاقه‌مندان سلوک توحیدی بیان می‌کند. ایشان این رساله را در سال ۱۳۸۹ هجری قمری نوشته‌اند: ۱. قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: "هر اندازه که به قرآن نزدیک شوى، به انسان کامل نزدیک شده‌اى، به حظ و بهره‌ات از قرآن بنگر! حقایق آن، درجات ذات و مدارج عروجند" ۲. دائم الوضو بودن: "اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد و این دستور عظیم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن". ۳. قلت طعام: "اى دوست! طعام بسیار، قلب را می‌میراند و باعث طغیان و لجام گسیختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ خصال مومن است". ۴. قلت کلام: "رسول خدا (ص) فرمود: "جز به ذکر خدا، زیاده مگویید، چه سخن بسیار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد". ۵ .محاسبه نفس: امام کاظم(ع): "کسى که هر روز به محاسبة نفس نمی‌پردازد، از ما نیست: اگر عمل نیکویى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زیادى‌اش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند". ۶. مراقبه: "بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اینکه، بنده بداند خداوند بر او رقیب و به او نزدیک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را می‌بیند و اقوالش را می‌شنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمی‌تواند خود را از خدا پوشیده نگه دارد و از سلطة او خارج شود. ۷. رعایت ادب در محضر خداوند: "امام جواد(ع) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: قرآن را همان گونه که نازل شده است قرائت کنید و سخن ما را همان طور که گفته‌ایم، روایت کنید و خداوند را به حالتى که محتاج و نیازمند اویید بخوانید". ۸. عزلت: "معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلایى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنیا و شیطان هوا و هوس منقطع می‌گردد. ۹. تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا (اسراء، ۷۹) و علت بهره‌مندی پارسایان از نعمت‌های اخروی را شب‌زنده‌داری آنان معرفی می‌کند(ذاریات، ۱۵-۱۹) ۱۰. تفکر: الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار (آل عمران، ۱۹۱) ۱۱. دائم الذکر بودن: هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی ۱۲. ریاضت علمی و عملی: "ریاضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شریعت محمدى. از غیر این راه جز بعد و دورى حاصل ناید". ۱۳. همت عالی: "همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی و الا هوای خود را عبادت کرده‌ای". ۱۴. توبه از کارهای بد و خوب! "استادم آیت‌الله الهی طباطبائی فرمود: "توبه حقیقى آن است که از خیر و شرت انابه کنى". من اندکى اندیشیدم و سپس گفتم: اما توبه از شر، حاجتى به بیان ندارد، و لیکن توبه از خیر چیست؟ فرمود: آنچه که ما، آن را خیر می‌پنداریم، مانند نماز و روزه و قراءت قرآن و درس گفتن و تحقیقات درسی‌مان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهیم، در خواهیم یافت که همگى ناقص و غیر کاملند پس بر شخص بینا، واجب است که از این اعمال ناقص نیز توبه کند و قصد نماید که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد".
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزيزان وعرض تسلیت سالگشت شهادت مظلومانه شهید سلیمانی و حادثه جانکاه حمله تروریستی برمزار آن شهیدبزرگار روز جمعه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت وبرکت ومغفرت الهی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم آثار و برکات شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وظیفه جامعه نسبت به خون شهید حاج قاسم وظیفه و رسالت مهم همه ایرانیان، مسلمانان و آزادی خواهان جهان این است که در تقویت، تحکیم و ماندگاری مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند. آثار و برکات شهادت حاج قاسم شهادت حاج قاسم سلیمانی و دیگر شهدای مقاومت باعث هویدا شدن گوهر وجودی انسان‌های تربیت شده در مکتب اسلام ناب محمدی (ص) و برجسته شدن ویژگی‌های ممتاز شخصیت گمنام حاج قاسم سلیمانی همچون اخلاص، مردم داری، مهربانی، تواضع، انقلابی بودن، خستگی ناپذیری، ولایت مداری، شجاعت، سعه صدر، جاذبه حداکثری، مومن بودن به انقلاب اسلامی و ارزش‌های متعالی آن، حاج قاسم و دوری از دنیا گرایی و شهرت طلبی فرا جناحی، فرا قومیتی و حتی فرا ملیتی دیدن جریان مبارزه حق و باطل شد. راهی که به همت و روح بلند حاج قاسم که جز دوری از دنیا گرایی و شهرت طلبی، اهل عمل بود و همیشه با پرهیز از شعار گرایی، به دنبال حریت و آزادگی بود و با شهادت نیز به الگوی بزرگی در جهان مقاومت بدل شد. حاج قاسم و تقویت اتحاد و انسجام ملی تقویت اتحاد و انسجام ملی را باید برکات خاص شهادت حاج قاسم دانست. شهادت مظلومانه و غریبانه سردار سلیمانی و یاران همراهش همه مردم با افکار و گرایش‌های سیاسی مختلف، همه قومیت‌ها، گروه‌ها و اقشار مختلف اجتماعی را در کنار هم و در یک صف واحد قرار داد. شهادت حاج قاسم تصویر روشن و شفافی از اتحاد با شهادت مظلومانه و غریبانه سردارجبهه مقاومت و یاران همراهش، جامعه ایران بدور از تمامی کدورت‌های ناشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی، یکدل و یکپارچه به میدان آمد و تصویر روشن و شفافی از اتحاد، انسجام و همبستگی عمیق در میان آحاد مردم را به جهانیان نشان داد. نقطه عطف وماندگار تاریخ انقلاب اسلامی بی شک وداع باشکوه و میلیونی ملت ایران با این سردار غیور سپاه اسلام برای همیشه در تاریخ ماندگار است و از اذهان جهانیان فراموش نخواهد شد. وداع با شکوهی که جهانیان را به حیرت واداشت. شهادت حاج قاسم و اثبات نظان ناعادلانه و ظالمانه حاکم برجهان اثبات ناعادلانه و ظالمانه بودن و نا کارآمدی نظام حاکم بر روابط و مناسبات جهانی و بین المللی برای کشور ها و اندیشمندان آزاده ی جهان با شهادت این سرداران غیور مقاومت، جلوه دقیق‌تر و نمود عینی‌تری یافت. چندین سال فعالیت و تلاش گسترده سیاسی و دیپلماسی نمی توانست این چنین فریاد چند دهه مقاومت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ظالمانه بودن نظم حاکم بر روابط بین الملل را به دنیا اثبات کند شادی ارواح طیبه شهدای مظلوم حادثه جانسوزگلرزارشهدای کرمان وروح بلندمرتبه شهیدسلیمانی الفاتحه مع صلوات التماس دعا دارم
🔰 امید غریبانِ تنها کجایی؟! در روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در اوصاف حضرت مهدی موعود ارواحنافداه فرمودند: 📋 بِهِ يَمْحَقُ اللَّهُ الْكَذِبَ وَ يُذْهِبُ الزَّمَانَ الْكَلِبَ وَ بِهِ يُخْرِجُ ذُلَّ الرِّقِّ مِنْ أَعْنَاقِكُم 🔻تنها به دستان حضرت‌ مهدی «صلوات الله و سلامه علیه» است که خداوند دروغ را نابود خواهد کرد و روزگارِ رنج‌ها و سختی‌های شدید را به پایان خواهد رساند و تنها به دستان اوست که بندهای بَردگی از گردن شما(شیعیان) باز خواهد شد. 📚الغیبة،شیخ‌طوسی، ص۱۸۵. ✍ نه فقط چشم ماست منتظرت مُلک بی‌انتهاست منتظرت از همان شب‌ که وحی نازل شد خاتم‌الانبیاست منتظرت از زمانی که گوشواره شکست چشم خیرالنساست منتظرت به خداوند می‌خورم سوگند خون خون خداست منتظرت بر سر قبۀ مزار حسین پرچم کربلاست منتظرت علم و مشک و دست، چشم به راه ساقی نینواست منتظرت نوک نی پای خطبۀ زینب سر از تن جداست منتظرت «اگـر آتش از آسمـان بارد شیعه تنها تو را، تو را دارد» ای به پیغمبران، امید بیا ای خداوند را نوید بیا طالب خون سیدالشهدا مرهم زخم هر شهید بیا قامت راست قامتان بی‌تو چون قد فاطمه خمید بیا یوسفا همچو دیدۀ یعقوب موی اسلام شد سفید بیا صبر اسلام شد تمام ببین جان شیعه به لب رسید بیا
سه چیزی که باعث قبول نشدن اعمال میشود شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه مقام معظم رهبری حَدَّثَنا اَبی رَضیَ اللهُ عَنهُ قالَ حَدَّثَنا سَعدُ بنُ عَبدِ اللهِ عَن اَحمَدَ بنِ اَبی عَبدِاللهِ البَرقیِّ عَن اَبیهِ عَن صَفوانَ بنِ یَحیى عَن عَبدِ الرَّحمنِ بنِ الحَجّاجِ عَن اَبی عَبدِالله (عَلَیهِ السَّلام) قالَ: قالَ‌ اِبلیسُ‌ لَعنَةُ اللهِ‌ عَلَیهِ‌ لِجُنودِهِ اِذا استَمکَنتُ مِنِ ابنِ آدَمَ فی ثَلاثٍ لَم اُبالِ ما عَمِلَ فَاِنَّهُ غَیرُ مَقبُولٍ مِنهُ اِذَا استَکثَرَ عَمَلَهُ وَ نَسیَ ذَنبَهُ وَ دَخَلَهُ العُجب.(۱) سند این روایت به ابلیس میرسد که این لعین، به لشکریان خود این جور گفت که اگر من توانستم در سه چیز بر بنی‌آدم مسلّط بشوم، دیگر غصّه‌ی این را نمیخورم که حالا او اعمال نیکی دارد به جا می‌آورد و ممکن است مراتب سعادت را طی کند؛ نه، خاطرم آسوده است؛ چون هر کاری بکند از او قبول نخواهد شد؛ عمده این است که من این سه چیز را بتوانم تدارک کنم و در این سه کار بر بنی‌آدم مسلّط بشوم؛ اگر [مسلّط] شدم دیگر خیالم آسوده است. آن سه چیز چیست؟ 🔹اِذَا استَکثَرَ عَمَلَه؛ یکی این است که او کار نیک خود را زیاد به شمار بیاورد، به نظرش زیاد بیاید؛ به خودش که نگاه میکند میگوید: «ما واقعاً چقدر آدم خوبی هستیم! این همه نماز و این قدر نافله و این قدر خدمت به مردم و روزی چند ساعت در دادگاه‌ها و در فلان مسئولیّتها، درس هم که میرویم و درس هم که میگوییم»؛ همین طور کارهای خودش به نظرش زیاد بیاید؛ اعمال خیر خودش را [زیاد بشمارد و] از خود خشنود شود، راضی بشود از خود به خاطر کارهایی که انجام میدهد. اوّلین ضربه‌ای که به انسان میخورد و خاکریز اوّلی که جلوی دشمن او -یعنی ابلیس- باز میشود این است؛ ما گاهی هم بعضی‌ها را می‌بینیم که میگویند: «آقا ما دیگر چه کار کنیم؟ این همه داریم کار میکنیم»؛ به نظرشان آن کاری که میکنند زیاد می‌آید؛ خود را مقایسه نمیکنند با بندگان صالح خدا که یک لحظه از لحظات عمرشان را فارغ از خدمت و عبادت و کار خیر و حسنه نبودند؛ این مقایسه را حاضر نیستند بکنند و همین کارهای کوچک خودشان به نظرشان بزرگ می‌آید. 🔹وَ نَسیَ ذَنبَه؛ دوّم [اینکه] گناهان خود را فراموش بکند؛ مثل همه‌ی عادات ماها که به خودمان به چشم حسن‌ظن نگاه میکنیم؛ [یعنی] این همه گناه کوچک، بزرگ، خلاف، غیبت، دروغ، خدای نکرده تهمت و تخلّفات گوناگون را فراموش کنیم، از یادمان برود. اینکه می‌بینید در بعضی از دعاها مدام اسم گناه تکرار میشود -اَللهُمَّ‌ اغفِر لِیَ‌ الذُّنوبَ‌ الَّتی‌ تَهتِکُ‌ العِصَم-(۲) تا که انسان به یادش بیاید؛ یا درباره‌ی انسان در روایت دارد که «وَ بَکى‌ عَلى‌ ذَنبِه»،(۳) بنشیند بر گناه خود، به گناه‌هایی که کرده بگرید؛  [این] به یاد آوردن گناه است که اینها را انسان فراموش نکند؛ در مراقبتها و در باب مراقبة هم میگویند که هر شبی بنشینید ببینید چه کار کردید آن روز؛ این مانع از فراموشی میشود. یکی هم اینکه فراموش کند. 🔹وَ دَخَلَهُ العُجب؛ سوّم [اینکه] خودشگفتی در او وارد بشود؛ این خودشگفتی طبعاً برای اَعمال نیست، چون آن قبلاً گفته شد؛ برای خصوصیّات خود او است؛ [یعنی] علم خودش، تقوای خودش، حلم خودش، صبر خودش به نظرش بزرگ بیاید. خودشگفتی یا عُجب یعنی انسان در مقابل خودش که قرار میگیرد دچار اعجاب بشود و به شگفت بیاید که واقعاً «ما هم چه آدم خوب و برجسته‌ای هستیم»! گاهی هم انسان گله‌مند میشود که چطور دیگران نمیفهمند این خوبی‌های ما را؟ چطور قدر نمیدانند؟ بله جناب ابلیس به دوستانش این جور میگوید که وقتی این سه خصوصیّت در کسی وارد شد و من توانستم از این سه ناحیه، بر یک انسان سلطه و سیطره پیدا کنم، دیگر غصّه‌ی این را که حالا عبادت کرد و روزه گرفت و نماز خواند نمیخورم؛ چون میبینم همه‌ی اینها باطل خواهد بود؛ یعنی قبول نخواهد بود. .......................................... منابع: ۱) خصال، روایت هشتادوششم،  ج ۱، ص ۱۱۲؛ « امام صادق (علیه السّلام) فرمود: شیطان لعین به لشگر خود گفت که من اگر در سه مورد بر فرزند آدم دست یابم، پس از آن هر عملى که به‌ جا آورد پریشان‌خاطر نگردم که میدانم عملش پذیرفته نیست: هنگامى که عمل خود را زیاد پندارد و گناه خود را فراموش کند و خودپسندى در او راه یابد.» ۲) مصباح‌المتهجّد، ج ۲، ص ۸۷۲ ۳) روضةالواعظین، ج ۲، ص ۴۵۲
🌸🍃🌸🍃 در روز قیامت فقرای صبور و با ایمان را حضرت حق در محلی جمع می کند و ندا می دهد، دنیا را به شما ندادم به خاطر کرامت شما بود نه خواری شما. دوست به دوست چیز بی ارزشی را هدیه نمی دهد. امروز لطف من را در حق خود خواهید دید. بروید و با خود هر کسی را که در دنیا لقمه یا جرعه ای شربت به خاطر امروزش به شما بخشیده است، پیدا کنید و با خود وارد بهشت کنید.
شهید کن... که شهادت حیات مردان است ولی برای شما مرگ، خط پایان است به مورها برسانید از سپاه علی که نام یک یک سربازها سلیمان است حرام می‌شود از این به بعد خواب شما که خشم حیدریِ شیعه سخت و سوزان است در انتظار ظهوریم و خوب می‌دانیم سپاه مهدی ما، لشکر ‌شهیدان است اللهم عجل لولیک الفرج
📿سجده شکر چیست و طرز بجا آوردن آن چگونه است؟ ✍امام زمان ارواحنافداه می فرمایند : «سجده شکر از واجب ترین و الزامی ترین مستحبات الهی است»‌بهترین اوقات برای بجا آوردن سجده شکر بعد از نمازهای پنجگانه است. ✅ حضرت آیت الله کشمیری استاد اخلاق و عرفان بعد از نماز سر را به سجده می‌گذاشتند و می‌گفتند :«الحمدلله» ،سپس گونه ی راست را بر مُهر می‌گذاشتند و سه مرتبه می گفتند: «شکرا للّه» ،و سپس گونه ی چپ را بر مُهر می گذاشتند و سه مرتبه می گفتند: « استغفرالله» 🔰از وی سؤال شد این چه سجده ای است!؟ پاسخ دادند : «حضرت ابراهیم به یاری این سجده خلیل اللّه شد.» 📚روح و ریحان ص170
چرا خداوند شیطان را آفرید؟ بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ بسيارى مى پرسند: با اين كه خداوند مى دانست او سرچشمه همه وسوسه ها و گمراهى ها و فريب كارى ها مى شود و همه بدبختى هاى انسان از او خواهد بود، آن هم موجودى هوشيار، زرنگ ، كينه توز، پرفريب و مصمم . چرا او را آفريد؟ اگر خدا انسان را براى تكامل و رسيدن به سعادت ، از طريق بندگى خود آفريده ، وجود شيطان كه يك موجود ويران گر و ضد تكامل است چه دليلى مى تواند داشته باشد؟ در پاسخ مى توان گفت : اولا، خداوند شيطان را از آغاز آفرينش انسان نيافريد، چون خلقت او از اول پاك و بى عيب بود و به همين دليل ساليان درازى در ميان صف فرشتگان مقرب خدا جاى گرفته بود. اگر چه از نظر خلقت و آفرينش جزء آنان نبود، ولى بعدا با سوء استفاده از آزادى ، بنا را بر طغيان و سركشى گذاشت و رانده درگاه خداوند و فرشتگان گرديد و لقب شيطان گرفت . ثانيا؛ اگر اندكى فكر كنيم خواهيم دانست كه وجود شيطان ، اين دشمن خطرناك نيز كمكى است به پيشرفت و تكامل انسان ها و براى آن كسانى كه ايمان دارند و مى خواهند راه حق را بپيمايند وجود او مضر و زيان آور نيست ، بلكه پيشرفت و تكامل آنان است . راه دور نرويم هميشه نيروهاى مقاوم در برابر دشمنان سرسخت ، جان مى گيرند و سير تكاملى خود را مى پيمايند، وجود يك دشمن قوى در مقابل انسان باعث پرورش و ورزيدگى او مى گردد. هم چنين هميشه در ميان تضادها بالندگى و رشد معنا پيدا مى كند، هيچ موجودى راه كمال را نمى پويد مگر اين كه در مقابل دشمن نيرومندى قرار گيرد. به عبارت ديگر، انسان تا در برابر دشمن نيرومند و با قدرت قرار نگيرد هرگز نيرو و نبوغ خود را بروز نمى دهد و به كار نمى اندازد، همين وجود دشمن مايه جنبش هر چه بيشتر انسان و ترقى او خواهد بود. مثلا فرماندهان و سربازان ورزيده و نيرومند، كسانى هستند كه در جنگ هاى بزرگ ، با دشمنان سخت در گير بوده اند. سياست مداران با تجربه و پر قدرت ، آنهايى هستند كه در بحران هاى سخت سياسى با دشمنان نيرومند دست و پنجه نرم كرده اند. قهرمانان بزرگ ، كسانى هستند كه با حريفان نام آور و سخت ، زور آزمايى كرده اند؛ بنابراين ، چه جاى تعجب كه بندگان بزرگ خدا با مبارزه مستمر و پى گير در برابر شيطان ، روز به روز قوى تر و نيرومندتر شوند. دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود ميكرب هاى مزاحم مى گويند: اگر آنها نبودند، سلول هاى بدن انسان در يك سستى و بى حالى فرو مى رفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از 80 سانتى متر تجاوز نمى كرد و همگى به صورت آدم هايى كوتوله بودند و به اين ترتيب ، انسانهاى كنونى با مبارزه جسمانى با ميكرب هاى مزاحم ، نيرو و نمو بيشترى كسب كرده اند. هم چنين است روح انسان در مبارزه با شيطان ، گر چه او در برابر اعمال خلاف و زشت خود مسئول است ، ولى وسوسه هاى او براى بندگان خدا و آنهايى كه مى خواهند در راه حق قدم بردارند ضرر و زيانى نخواهد داشت ، بلكه به طور غير مستقيم براى آنها ثمر بخش خواهد بود. 3️⃣1️⃣
🌸🍃🌸🍃 يكي ازاولياءخدا قضيه اي نقل ميكرد: شبي مشغول خواندن قرآن بودم تارسيدم به آيه ي "إنّه يراكم هو وقبيله من حيث لا ترونهم" "هماناشيطان وبستگانش شما راميبينند ازجايي كه شما آنهارا نميبينيد" باخودگفتم معناي ظاهري آيه معلوم است كه بالاخره شيطان از جنّ است وجن درلغت به معناي پوشيده است؛ اما گويا معناي باطني آيه رامتوجه نميشوم ! درهمين افكار بودم كه عالَمي برايم پيش آمد وشيطان ظاهرشد وگفت: آمده ام باتوبحث كنم،پاشو بيا! ديدم همين قدم اول بايدبااومخالفت كنم،گفتم نمي آيم، توبيا! شيطان باهمه تكبرش آمد! يك ساعت بحث عالي فلسفه وكلام كرديم ودر آخر مغلوبش كردم وپيروز بحث شدم! به شيطان گفتم: با اين همه اسم ورسمت، مغلوب شدي! شيطان خنده اي كردوگفت: آقا سيد! فقط خواستم يك ساعت ازعمرت را تلف كنم! آن صحنه تمام شد! معناي آيه را فهميدم؛ يعني شيطان به هركس از يك جا ضربه ميزند مراقب شيطان باش
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم* *بهترین شکلِ قبولی اعمال ازنگاه قرآن وعترت* *اخلاص لازمه قبولی اعمال* اگر کسی در انجامِ اعمال و عباداتش با باشه، خداوند اعمالش رو به بهترین شکل، قبول میکنه. قرآن می‌فرماید خدا نذرِ مادرِ حضرت مریم رو به بهترین شکل قبول کرد، چون اخلاص داشت: *فَتَقَبَّلَهٰا رَبُّهٰا بِقَبُولٍ حَسَنٍ.* *قَبُولٍ حَسَنٍ* یعنی به بهترین شکلِ ممکن قبول شد. *نتیجه عمل آلوده به ریا* نماز، روزه، انفاق، عبادت و... که آلوده به ریا باشه، هیچ فایده‌ای نداره و قبول نمیشه، در واقع چیزی جز حمّالی نیست... ولی اگر عبادات همراه با اخلاص باشه، به بهترین شکل قبول میشه. طرف نماز که میخونه، وقتی تو جمع باشه بیشتر نمازش رو طول میده... میخواد انفاق کنه، جلو دیگران این کار رو میکنه، و دوست داره ازش تعریف کنن... وقتی یه کار خیری انجام میده، اگه ازش تشکر نکنن ناراحت میشه. و... حدیث داریم که خدا می‌فرماید: *اَنَا خیرُ شریکٍ، مَن اَشرَکَ مَعی غیری فِی عَمَلِه لَم اَقبَلهُ اِلاّ مَا کَانَ خَالِصا* من بهترین شریک هستم، اگر کسی در اعمالش با من شریک قائل شود، همه‌ی سهم خودم را به آن شریک می‌بخشم و فقط آن مقدار از اعمال که خالص انجام داده است را می‌پذیرم. *اعمالمون رو با ریا هَدَر ندیم* به بهلول گفتند: فلانی هنگام تلاوت قرآن، آنچنان از خود بیخود میشه که نقش بر زمین میشه و غش میکنه! بهلول گفت: سر دیوار بذاریدش تا قرآن بخونه؛ اگر باز هم غش کرد، معلومه راست میگه. حالا خودمون ببینیم، چقدر اعمالمون اینطوری بوده. اعمالمون رو با ریا هَدَر ندیم بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۴۳ سوره آل عمران آیه ۳۷ *اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ* *اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ* *اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ* *وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ*
🩸اولین بانویی که بعد از حضرت رقيه سلام‌الله‌علیها ، از غم حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام از این دنيا پَر کشید... ➖ مقتل شریف "معالي السّبطين" می‌نويسد: 📋 وكَانَتْ (اُمُّ کُلثومٍ) أوَّلُ مَن لَحِقَ بِالْحُسينِ عَلَيْهِ السَّلامُ مِنَ الْهاشِمِيّاتِ و الْهاشِميّينَ بَعدَ رُقَيَّةِ الَّتي تُوُفِّيَتْ بِالشّامِ ▪️بعد از حضرت رقيه سلام‌الله‌علیها" که در شام جان سپرد، اولین بانویی که از غم امام حسین علیه‌السلام از هاشمیات، جان داد، حضرت ام کلثوم سلام‌الله‌علیها علیهاالسلام بود که به امام حسین علیه‌السلام ملحق شد. 📚 معالي السّبطين، ج۲ ص ۲۲۵ ➖ "رياحين الشريعه" در تاریخ وفات این بانوی مُکرّمه می‌نویسد: چون کاروان بازماندگان کربلا وارد مدينه شدند، بعد از چهار ماه عزاداری، حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله‌علیها به رحمت خداوند لايزال پيوست. 📚 رياحين الشريعه،ج۳ ص۲۵۶ ✍ نگاه آسیه‌ها محو در قداست اوست حیا، ادب‌شده‌ی مکتب نجابت اوست به شأن و رتبه‌ی او غبطه می‌خورد مریم دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست نوشته‌اند فلک غرق ذکر تسبیح است حسین گفتن با "آه" هم عبادت اوست لهوف مختصری از مصائب بانوست لهوف گریه‌کن روضه‌ی اسارت اوست فقط مقابل او نام "شام" را نبرید... اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست دوباره مرثیه‌ی قتل صبر می‌خواند از آن شلوغی گودال، این غنیمت اوست شهیده‌ی غم گودال باید او را خواند "حسین" ذکر مدام دَم شهادت اوست
از رسول خدا صلى الله عليه وآله سؤال مهمى شد كه حضرت به اين سؤال ، چهل پاسخ دادند . در حقيقت ايشان با اين چهل پاسخ ، فرهنگ جامع تربيتى ، خانوادگى ، اجتماعى ، مادى و معنوى را ارائه فرموده اند و پاسخ حضرت فقط براى آن سؤال كننده نبوده است . سؤالى كه آن مرد كرد ، در ارتباط با خودش بود ، اما پاسخ هايى كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله دادند ، در ارتباط با تمام انسان ها تا روز پايان اين دنيا است . اين سؤال و پاسخ در منابع مهم حديثى شيعه نقل شده است ، از جمله در جلد دهم »مستدرك سفينة البحار « آمده است : » جاء رجل الى النّبى صلى الله عليه وآله فقال : أتأذن لى أن اتمنّى الموت ؟ «(1) خدمت وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه وآله عرض مى كند : آيا شما به من اجازه مى دهيد كه مرگ خودم را از خدا بخواهم ؟ مردن خودم را بخواهم و تمنّا يا آرزوى مرگ كنم ؟ ديگر در اين دنيا نباشم و از دنيا بيرون بروم ؟ مرگ ؛ حقيقتى اجتناب ناپذير پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله به او فرمودند : » فانّ الموتَ شى ءٌ لابدّ منه « مرگ ، مردن و انتقال به عالم بعد ، حقيقتى است كه از آن چاره اى نيست و حكم مرگ بر كلّ موجودات زنده جهان نوشته شده است . خداوند متعال براى هر موجود زنده اى زمان محدود و معيّنى را قرار داده است كه هرگاه اين زمان تمام شود و به سر آيد ، آن موجود زنده به عالم ديگر انتقال پيدا مى كند . » و سفر طويل « اين جاده ، جاده اى طولانى و اين سفر ، سفر طول و درازى است . عالمى بين مرگ و قيامت است ؛ يعنى بعد از مرگ تا برپا شدن قيامت ، كه خدا در قرآن مى فرمايد آن عالم را برزخ نام گذارى كرده است . زمانش خيلى طولانى است .
ادامه👆👆 هديه براى ده حقيقت بعد حضرت فرمودند : » ينبغى لمن أراده أن يرفع عشر هدايا « اگر كسى به اين مسافرت علاقه مند است و مى خواهد از اين دنيا برود ، البته نبايد آرزوى مرگ كند و دعا كند كه خدا مرگ او را برساند ، اما چون مرگ امرى قطعى و حتمى است ، لذا آرزومند آن بايد ده هديه را براى بعد از مرگ خود فراهم كند . ارسال چهل هديه براى بعد از مرگ آن شخص از رسول خدا صلى الله عليه وآله سؤال كرد : اين ده هديه چيست ؟ حضرت فرمودند : چهار هديه مربوط به ملك الموت است ، چهار هديه مربوط به خود قبر يعنى برزخ ، چهار هديه مربوط به آن دو فرشته سؤال كننده از انسان ، چهار هديه مربوط به ميزان و ترازو و چهار هديه نيز مربوط به صراط ؛ يعنى آن راهى را كه انسان بايد در قيامت از آن عبور كند . البته عبور از اين جاده نيز توضيحاتى دارد كه در قرآن مجيد بيان شده است . اگر در طول بحث به اين قسمت از روايت رسيديم ، داستان اين راه و روندگان آن و متوقفّين در آن را از طريق قرآن مجيد بررسى خواهيم كرد . بعد پيغمبر صلى الله عليه وآله فرمودند : چهار هديه مربوط به مالك دوزخ و كارگردان جهنم است ، چهار هديه مربوط به رضوان و كارگردان بهشت ، چهار هديه مربوط به جبرئيل ، چهار هديه مربوط به من و چهار هديه نيز مربوط به خدا كه جمعاً چهل هديه مى شود . تهيه هدايا در بازار دنيا ، قبل از مرگ پيغمبر اسلام صلى الله عليه وآله فرمود : بايد قبل از مرگ براى هر كدام چهار هديه فراهم كنيد ؛ چون بازار قيامت فقط بازار رسيدگى به پرونده است ، نه بازار تهيه هديه و هيچ كدام از اين چهل هديه در بازار بعد از مرگ پيدا نمى شود ، ولى كل اين چهل گوهر گرانبهاى با ارزش در بازار زندگى دنيا قابل دسترسى است . در ضمن پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله مى خواهند براى ما ارزش اين دنيا و بازار بودن آن را بيان كنند كه در روايات نيز از دنيا به بازار تعبير شده است ، چنانچه امام عسگرى عليه السلام مى فرمايند : » الدنيا سوق ربح فيها قوم و خسر آخرون «(2) دنيا براى شما مانند بازارى است كه در اين بازار مردم دو گروه هستند ؛ گروهى كه سود مى برند و گروهى كه همه وجود و سرمايه خود را به باد مى دهند و تباه مى كنند . كشت عمل در دنيا و برداشت در آخرت رسول خدا صلى الله عليه وآله از دنيا تعبيرى دارند كه خيلى پرمعنا است . حضرت فرمودند : » الدنيا مزرعة الاخرة «(3) اين دنيا مانند كشتزار است . بنابراين شما باغبان هستيد ، هر چه در اين دنيا بكاريد ، در قيامت درو مى كنيد و نصيب خوبى داريد و اگر نكاريد ، در قيامت هيچ نصيبى نداريد . قرآن مجيد در اين باره چنين مى فرمايد: » وَمَا لَهُ و فِى الْأَخِرَةِ مِنْ خَلَقٍ «(4) »خلاق « ؛ يعنى نصيب . براى انسانى كه نكِشته ، در آخرت هيچ نصيبى وجود نخواهد داشت . »خلاق « ؛ يعنى نصيب . براى انسانى كه نكِشته ، در آخرت هيچ نصيبى وجود نخواهد داشت . ادامه دارد..
منو میکشه نگاهت پسرم لب تشنت ، آه آهت پسرم این همه راهو خمیده اومدم پاشو از تو قتلگاهت پسرم هنوزم گرم تماشای توام ون یکاد قد و بالای توام هنوزم که هنوزه مادرم و نگران تشنگی های تو ام بزا بال و پرتو درست کنم غم دور و برتو درست کنم دوباره عین شبای بچگیت بزا زیر سرتو درست کنم نیزه دست ساربون دیدی حسین کشته توی خاک و خون دیدی حسین نصف روز این همه پیر شدی چرا بمیرم داغ جوون دیدی حسین بمیرم که غرق خونه بدنت بمیرم پاره شده پیروهنت عزیز دلم منو حلال کنی کفنت ، آه کفنت ، آه کفنت امیرفرخنده
مانند اشک، پای غمت بی‌اراده‌ام خود را به دستِ گریه‌ی بی‌وقفه داده‌ام هم‌لهجه‌ با «مَنم مَنم» نشدم؛ روستایی‌ام از «مِن‌مِنم» بخوان چقدَر صاف و ساده‌ام هم‌خانواده‌ات شده‌ام؛ پای سفره‌ات هر چند رعیتم؛ ولی ارباب‌زاده‌ام دستم مقابلِ کس و ناکس دراز، نیست تا روی پای نوکری‌ام ایستاده‌ام من پرچمِ عزای توام؛ گرچه نخ‌نما جز زیرِ سقفِ روضه بلااستفاده‌ام شش‌گوشه می‌شود در و دیوار زندگی با روضه‌های خانگیِ خانواده‌ام همراهِ هر سلام، دلم می‌پَرد حرم هر روز، چند مرتبه بر بالِ جاده‌ام از بسکه خوابِ صحنِ تو رویای صادقه‌ست هر صبح، تربت است، به پای پیاده‌ام رضا قاسمی
از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته «أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته در خود شکستم از بغض، گفتم میانِ سجده: با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته یارب «ظَلمتُ نفسي»، یارب «إلهی ٱلعفو» درمانده و گدایم، خیلی دلم گرفته یک عده با چه شوقی زائر شدند امّا؛ من تحبسُ الدّعایم، خیلی دلم گرفته دل ذکرِ «لاطبیبَ مَن لاطبیبَ» دارد قدری بده شفایم، خیلی دلم گرفته ردّم نکن! به وٱلله جز تو کسی ندارم کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته «دست از طلب ندارم» اینها همه بهانه ست دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته شب های جمعه ایکاش با گریه سمتِ مقتل- با مادرت بیایم! خیلی دلم گرفته روضه بخواند و من گریه کنان بگویم: اربابِ سر جدایم؛ خیلی دلم گرفته! مرضیه عاطفی
شکرِلله که حق را به من آموخت حسین شعلۀ حُبِ علی ،در دلم اَفروخت حسین هر کسی عبد حسین است ،همان عبد خداست با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین با صدای سخنِ عشق ، به دنیا فرمود: ذره ای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین با ستمکار ، سخن از درِ تذلیل نگفت ذلت و خواری و لبخند ! نیاموخت حسین تَهِ گودال اگر زمزمۀ یارب داشت زیرِ شمشیر و سنان ، دیده به ما دوخت حسین کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین آتشِ عشقِ خدا و عطشِ کشته شدن آنقدَر داشت ،که لب تا جگرش سوخت حسین کربلایی نشود ، هر که فدایی نشود بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین محمود ژولیده
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم محمد جواد شیرازی
عاشقانت اگرچه غم دارند پا به پایش سرور هم دارند زیر قبه است هرکجا روضه ست خانه ها حرمت حرم‌ دارند دم‌ عیسی مسیح یک دم بود سینه زنها ولی دودم‌ دارند عقل دیوانگان زیادتر است عاقلان معطل اند کم دارند! به سه ضربی که‌ میزنند قسم طبل ها حق‌ به گردنم دارند دست عشاق دست معشوق است مستمندان‌ تو کرم دارند از عرب ها بپرس میگویند: گریه را مردم عجم دارند بند دلها دوازده بند است همه عشقی به محتشم دارند دست‌ ام‌ البنین مدد داده دسته ها اینقدر علم دارند در نمی آید از تنت دیگر نیزه ها بس که‌ پیچ و خم دارند سید پوریا هاشمی
🌹 لبیک یا حسین (ع) 🌹 سلامم بَر گَلو، بَر حنجر تو به پاره پاره های پیکر تو سلامم بر نَفَس های بُریده به کام تشنه و زخم سَر تو سلام من به عباس علمدار به عون و جعفر و بر اکبر تو به جسم خُفته اَندر خونِ قاسم سلامم بَر علیِّ اصغرِ تو... به فریادِ جگر سوزِ رباب و... به صبر بی حسابِ خواهر تو اسارت کربلا تا شام درفته سلامم بر سه ساله دختر تو سلامی می دهم تا روز مَحشر به هر عاشق که شد همسنگر تو
🌹السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🌹 یکباﺭﻩ ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﻨﻮﻳﺲ ﻛﻼﻣﻲ، ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺷﺎﻩ ﻣﻘﺎﻣﻲ، ﺩﺳﺘﻲ ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺳﻴﻨﻪ ﻧﻬﺎﺩﻡ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻢ، از من به حسین بن علی عرض سلامی (دلسوخته)
تا میان روضه‌ات ما را مکان دادی حسین دست ما گریه‌کنان برگ امان دادی حسین تو نوشتی خواهرت هم پای آن را مُهر کرد اشک دادی و به ما سود کلان دادی حسین روضه‌خانه: طور سینا، ما: کلیم گریه‌کن در مناجات خودت ما را زبان دادی حسین این دهه با سیل اشک ما مشخّص می‌شود برکتی را که به شیر مادران دادی حسین من: حبیب بن مظاهر، تو: مسیح اهل بیت لطف کردی و به این دل‌مرده جان دادی حسین تا بریزد از سر و رویم غبار معصیت مثل یک پرچم وجودم را تکان دادی حسین رقّت قلبم زیاد و جسم و روحم شُسته شد تا ز چای روضه‌ات یک استکان دادی حسین من نمک‌گیر تو و اجداد و اولاد توام چون به دست خالی من آب و نان دادی حسین دست بالا بردی و از پشت در خیرت رسید هر چه را که خواستم، تو بیش از آن دادی حسین دوست و دشمن ندارد، بخشش تو حیدری‌ست خاتمت را هم به دست ساربان دادی حسین محمد فردوسی
عاشق شدن، شاید... اگر... اما... نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمعِ نگاهت گِردِ خود پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا؛ من تو را دارم آن‌که تو را دارد دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد یک حُسینیه عاشق برای گریه کردن جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را پَس می‌زند انگار در جنّت است و آب کوثر را نمی‌خواهد گریه کنت با دست، بر سر می‌زند یعنی از غُصه‌ی ذبح سرت، سر را نمی‌خواهد * * داغ علی اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیندازند پوشاندن پیکر دگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و از کوفه تا به شام راهب فقط فهمید مویت شانه می‌خواهد سروده گروه ادبی