eitaa logo
مداح اهلبیت(ع)حاج یوسف ارجونی
492 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 علم امام علی(ع) ۱- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «اَعلُم اُمتّی مِن بعدی علیُّ بنُ ابی‌ِطالب.» «بعد از من، اعلم اُمت من علی بن ابی‌طالب(ع) است.» 📚منبع کنزل‌العمال، متقی هندی، ج ١١، ص ٦١٤ ۲- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «اَنا مدینةُ العِلم و علیٌّ بابُها فَمَن اَرادَ المَدینَةَ فَلْیَأْتِها مِن بابِها.» «من شهر علم هستم و علی علیه‌السلام دروازه آن، هر کس که آهنگ شهر کند باید که از دروازه آن وارد شود.» 📚منبع تاریخ بغداد، بغدادی، ج ٤، ص ٣٤٨ مستدرک، حاکم نیشابوری، ج ٣، ص ١٢٦ ۳- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «قُسِّمتِ الحِکمةُ عَشَرةَ أجزاءٍ أُعْطِیَ عَلِیٌّ تِسَعةَ أَجزاءٍ وَالنّاسُ جُزءً واحداً وَ هُوَ أعلَمُ بِالعُشِرالباقی!» «علوم و حکمت ده بخش است، به علی(ع) نُه بخش و به دیگر مردم یک بخش عطا شده و علی(ع) در آن یک بخشِ یک دهم نیز از دیگران اعلم و داناتر است!» 📚منبع البدایة و النهایة، ابن‌کثیر، ج ٧، ص ٣٦٠ میزان‌الاعتدال، ذهبی، ج ١، ص ١٢٤ لسان‌المیزان، عسقلانی، ج ١، ص ٢٣٥ ۴- مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «عَلَّمَنی رَسولُ‌الله صل‌الله علیه و آله اَلفَ بابٍ مِنَ العِلمِ کُلُّ بابٍ یَفتحُ الفَ بابٍ.» «پیامبر اکرم(ص) هزار باب علم به من آموخت که از هر بابی هزار باب دیگر گشوده می‌گردد.» 📚منبع کنزالعمال، متقی هندی، ج ١٣، ص ١١٤ ینابیع المودة، قندوزی حنفی، ص ١٤ ۵- مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام «سَلونی قبل أَن تَفقِدونی فَاِنّی لا أُساَلُ عَن شئٍ دونَ العَرشِ الّا أخبرتُ عَنهُ.» «از من (هرچه بخواهید) بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید، هر چه از مادون عرش الهی از من سؤال شود همه را پاسخ می‌دهم.» 📚منبع کنزالعمال، متقی هندی، ج ١٣، ص ١٦٥ ۶- مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «سَلونی قبل أن تَفقِدونی عَنِ عِلمٍ لایعرِِفُهُ جِبرائیل و لامِیکائیل.» «علومی از من بپرسید که نه جبرائیل آن را می‌داند و نه میکائیل، پیش از آنکه دیگر مرا از دست بدهید.» 📚منبع نزهة‌المجالس، صفوری شافعی، ج ٢، ص ١٤٤ ۷- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «أقضی أُمّتی عِلیٌّ.» «بیناترین امّت من در امر قضاوت، علی(ع) است.» 📚منبع الریاض النضرة، محب الدین طبری، ج ٣، ص ١٦٧ ذخائرالعقبی، محب الدین طبریص ٨٣ مناقب، خوارزمی، ص ٣٩
🌸 شباهت امام علی(ع) به پیامبران الهی ۱- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «مَن اَرادَ أَن یُنْظُرَ اِلی آدَمَ فی عِلمِهِ و الی نوحٍ فی تقواهُ و اِلی ابراهیمَ فی حِلمِهِ و اِلی موسی فی هَیبَتهِ وَ اِلی عیسی فی عبادَتِهِ فَلیَنظُر الی علیِّ بنِ ابی‌طالب.» «هر کس بخواهد به علم آدم و پارسائی نوح و بردباری ابراهیم(ع) و هیبت موسی(ع) و عبادت عیسی(ع) نظر کند باید که به علی بن‌ ابی‌طالب(ع) نظر نماید.» 📚منبع مناقب، خوارزمی، ص ٥٠ ۲- سلیم بن قیس هلالی می‌گوید پیامبر(ص)فرموده است: «نرمی رفتار علی(ع) به نرمی رفتار حضرت لوط علیه‌السّلام، و اخلاق او به اخلاق حضرت یحیی علیه‌السّلام، و زهد او به زهد حضرت ایّوب علیه‌السّلام، و سخاوت او به سخاوت حضرت ابراهیم علیه‌السّلام، و زیبایی او به زیبائی حضرت سلیمان بن داود علیه‌السّلام، و قوّت او به قوّت حضرت داود علیه‌السّلام شباهت دارد.» 📚منبع اسرار آل محمد، سلیم بن قیس هلالی، ص۶۸۰
🌹 شیعیان امام علی(ع) ۱- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «إِنَّ هذا (علیّاً) و شیعتَه هُمُ الفائزونَ یَومَ القِیامة.» «این علی(ع) و شیعیان او هستند که در روز قیامت کامیاب و رستگار خواهند بود.» 📚منبع تفسیر الدر المنثور سورة بیّنه، سیوطی، آیة ٧ الفردوس، کاشف الغطاء، ج ٣، ص ٦١ وسیلة المتعبّدین، موصلی، ج ٥، قسمت ٢، ص ١٧٠ ۲- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «یا علی! إنّ شیعتَکَ عَلی منابِرَ مِن نورٍ مُبیَضَّةً وَجوهُهُم حَوْلی، أَشفَعُ لَهُم وَ یکُوُنونَ فی‌الجّنةِ جیرانی.» «یا علی! شیعیان تو در قیامت بر فراز منبرهایی از نور و با چهره‌های سفید و درخشان در پیرامون من هستند، آنان را شفاعت می‌کنم و در بهشت در جوار من خواهند بود.» 📚منبع شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج ٩، ص ١٥٨ مجمع‌الزوائد، هیثمی، ج ٩، ص ١٣١ ینابیع المودة، قندوزی حنفی، ص ٦٣ ۳- پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم: «اذا کانَ یومُ القیامَة وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلی شَفیرِ جَهنّمَ لَم یَجُزْ اِلّا مَن مَعَهُ کِتابُ علیِّ بنِ ابی‌طالب.» «روزی که قیامت بر پا می‌شود و پل صراط بر کناره جهنم نصب می‌گردد هیچ کس حق عبور از آن را نخواهد داشت مگر اینکه برگه اجازه علی بن ابی‌طالب را به همراه داشته باشد.» 📚منبع مناقب، ابن مغازلی، ص ١٤٢ فرائدالسمطین، محمد جوینی، ج ١، ص ٢٨٩ ۴- امام على عليه‏‌السلام: «شيعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمرِنا اَلَّذينَ اِن غَضِبوا لَم يَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم يُسرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا.» «شيعيان ما كسانى‌‏اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى‏‌كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى‏‌نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى‌روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى‌كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى‌‏كنند، براى همسايگانشان مايه بركت‌اند و نسبت به هم‏نشينان خود در صلح و آرامش‌اند.» 📚منبع كافى، شیخ کلینی، ج۲، ص۲۳۶
♻️ حق امام على عليه‌السلام بر مسلمانان عن جابر: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: «حَقُّ عَليِّ بْنِ ابيطالِبٍ عَلي هذِهِ الاُمَّةِ كَحَقِّ الوالِدِ عَلي وَلَدِهِ.» جابر از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايت كرده كه حضرت فرمود: «حق على بن ابى طالب بر مسلمانان چون حق پدر است بر فرزندش.» عمّار بن ياسر و ابو ايوب انصارى گفته‌اند: رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: «حق على بر مسلمانان همان حق پدر است بر فرزند.» 📚منبع پرتوی از فضائل امیرالمومنان، صافی گلپایگانی، ص۴۰
🌸 پرسش در قيامت از دوستی اهل بیت(ع) عن أبى برزة: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: «لاتَزُولُ قَدَما عَبْدٍ حَتي يُسْألَ عَنْ أرْبَعَةٍ: عَنْ جَسَدِهِ فيما أبْلاهُ، وَ عُمْرِهِ فيما أفْناهُ، وَ مالِهِ مِنْ أيْنَ إكْتَسَبَهُ وَ فيما أنْفَقَهُ، وَ عَنْ حُبِّ أهْلِ البَيْتِ. فَقيلَ: يا رَسُولَ اللهِ، فَما عَلامَةُ حُبِّكُمْ؟» فَضَرَبَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِيَدِهِ عَلي مِنْكَبِ عَليٍ عَلَيْهِالسَّلامُ. ابن برزه روايت كرده كه رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: «هيچ بنده‌اى [روز قيامت] گام از گام بر نمى‌دارد تا از چهار چيز بازخواست شود: از جسدش كه در چه راهى آن را فرسوده، از عمرش كه آن را در چه راهى صرف نموده، از مالش كه از كجا آورده و در چه راهى خرج كرده، و از دوستى با ما اهل بيت [كه در دل پرورده يا نه؟ ].» سؤال شد: اى رسول خدا! نشانه دوستى با شما [پس از شما] چيست؟ پيامبر خدا صلى الله عليه وآله دست خود را بر شانه على عليه السلام [كه كنارش ايستاده بود] زد. 📚منبع المعجم الاوسط، طبرانی، ج۲، ص ۲۹۱ مناقب، خوارزمى، ج ۵۹، ص ۷۷
📣 ناميده شدن على عليه‌السلام به اميرمؤمنان قال رسول الله صلى الله عليه وآله: «لَوْ عَلِمَ النّاسُ مَتي سُمِّيَ عَلِيٌ أميرَ المُؤْمِنينَ ما أنْكَرُوا فَضْلَهُ، سُمِّيَ أميرَ المؤمِنينَ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ. قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَ إذِ أخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني آدَمَ مَنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِيَّتَهُمْ وَ أشْهَدَهُمْ عَلي أنْفُسِهِمْ ألَسْتُ بِرَبِّكُمْ» قالَتِ المَلائِكَةُ: «بَلي» فَقالَ تَبارَكَ وَ تَعاليَ: «أنَا رَبُّكُمْ وَمُحَمَّدٌ نَبيُّكُمْ وَعَلِيٌ أميرُكُم.» از حذيفه روايت شده كه رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: «اگر مردم مى‌دانستند از چه وقت على، اميرمؤمنان نامگذاری شده است، فضل و برترى‌اش را انكار نمى‌كردند.» پس افزود: «او اميرالمؤمين ناميده شد در حالى كه آدم در هنگامه دميدن روح در جسدش بود.» خداوند فرمود: «و چون پروردگارت از پشت فرزندان آدم، پيمان گرفت و آنان را بر خودشان گواه كرد كه: آيا من پروردگار شما نيستم؟» (اعراف/ ۱۷۲) فرشتگان گفتند: بلى. پس خداوند متعال فرمود: «من پروردگار شما و محمد پيامبرتان و على امير شماست.» 📚منبع فردوس، کاشف‌الغطاء، ج۳، ص ۵۰۶۶
🟧 آن حالت غش امیرالمؤمنین، از خوف خداست ابودرداء می‌گويد علی ابن ابی‌طالب عليه‏‌السلام را در نخلستان بنی‌نجار ديدم که از دوستانش کناره گرفته و از همراهانش مخفی شده در ميان انبوه نخل‌های خرما پنهان شده، جويای آن حضرت شدم ناگاه صدای حزينی شنيدم و نغمه‏‌ی اندوهگينی که او می‌‏گفت: «بارالها! چقدر از خطاها را ناديده گرفتی از مقابله کردن با کينه توزی، چقدر گناهان را به کرمت پوشاندی، بارالها! عمر من در نافرمانی طولانی شد و بزرگ شد در نامه‏‌ی عمل من گناهانم، پس به جز بخشش تو به چيزی اميدوار نيستم، و من جز از رضوان و خوشنودی تو اميدی ندارم.» ابودردا گفت صدا مرا سرگرم کرد و دنبال صدا رفتم ناگاه ديدم علی ابن ابی‌طالب عليه‏‌السلام است خود را پنهان کردم، درختان زياد حرکت مرا پنهان کرد، پس حضرت چند رکعت نماز خواند در دل شب تاريک، بعد سرگرم دعا شد و از مناجاتی که ميی‌کرد اين بود که می‌گفت: «بارالها! فکر در بخشش تو می‌‏کنم، گناهان در نظرم آسان می‌‏شود. بعد بزرگی و سخت‌گيری تو را يادآور می‌‏شوم، بلاهايم بر من بزرگ می‌‏شود.» بعد گفت: «آه! اگر من بخوانم در نامه‏‌ی عملم گناهانی را که فراموش کردم و تو آنها را نوشته‏‌ای، می‌گویی بگيريد او را پس وای بر حال گرفتاری که فاميل و خويشانش نمی‌توانند او را نجات دهند و قبيله‏‌اش هم نمی‌‏توانند نفعی به او برسانند.» بعد فرمود: «آه! از آتشی که کبدها و کليه‏‌ها را پخته می‌‏کند، آه آه! از آتشی که دست و پا و پوست سر را می‌کند و می‌برد، آه! از شدت حرارت جهنم.» بعد گريه‏‌ی زياد کرد، نه از او صدائی شنيدم و نه حرکتی در وی ديدم، با خود گفتم به واسطه‏‌ی بيداری، خواب بر او چيره شده خوبست او را برای نماز صبح بيدار کنم حرکتش دادم تکان نخورد، دورش کردم دور نشد. گفتم (إنا لله و إنا إليه راجعون) به خدا علی ابن ابي‌طالب در گذشت، با حال گريه به طرف خانه‏‌اش آمدم، حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: «ابودردا در چه حالی علی را ديدی، داستانش چيست؟» قصه را عرض کردم، فرمود: «به خدا ای ابودردا آن حالت غش از خوف خدا است.» بعد آب آوردند به صورتش پاشيدند به هوش آمد به من نگاه کرد ديد گريه می‌کنم، پرسيد: «چرا گريه می‌کنی ای ابی‌‏درداء؟» گفتم: برای تو، فرمود: «چگونه‏‌ای ابی‌‏درداء اگر مرا ببينی خوانده می‌شوم به سوی حساب، و اهل گناه يقين دارند به عذاب، و برانند مرا فرشتگان درشت خو به سوی شراره آتش سخت و در برابر پادشاه قهار بايستم.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۱، ص۱۱
🌹 هدیه فرشتگان به شيعيان على عليه‌السلام عن أبى بكر: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: «أنَّ اللهَ خَلَقَ مِنْ نُورِ عَلِيِّ بْنِ أبي طالِبٍ مَلائِكَةً يُسَبِّحُونَ وَ يُقَدِّسُونَ وَ يَكْتُبُونَ ثَوابَ ذلِكَ لِمُحِبّيهِ وَمُحِبّي وُلْدِهِ.» از ابوبكر نقل شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «همانا خدا از نور على بن ابى‌طالب فرشتگانى آفريد كه خداوند را تسبيح گويند و تقديس نمايند و ثواب آن را براى دوستان على و دوستان فرزندانش ثبت و ضبط كنند.» 📚 منبع مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى، ج ۱، ص ۹۷
❇️ برترين انسان‌ها قال رسول الله صلى الله عليه وآله: «خَيرُ رِجالِكُمْ عَلِيُّ بْنُ أبي طالِبٍ، وَ خَيْرُ شَبابِكُمْ الحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، وَ خَيْرُ نِسائِكُمْ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحمدٍ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِمْ.» رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: «بهترين مردان شما على بن ابى‌طالب، و بهترين جوانانتان حسن و حسين هستند، و بهترين بانوان شما دخت محمد عليهم‌السلام است.» 📚منبع تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ۴، ص ۲۲۸۰
🔶 پناه آوردن حیوانات به حرم امن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) محمد بن زكریا (به سندش) از عبد اللَّه بن حازم حدیث كند كه گفت: روزى با هارون‌الرشید براى شكار از كوفه بیرون رفتیم، پس به ناحیه غریین و ثویه (كه جایى است پشت كوفه و قبر أبو موسى اشعرى در آن جا است) رسیدیم. آهوانى را در آنجا دیدیم، پس بازها و سگ‌ها (ى شكارى) را به طرف آنها رها كردیم، آنها ساعتى براى شكار آهوان دست و پا كردند (ولى نتوانستند آنها را شكار كنند) پس آن آهوان به تپه (كه در آنجا بود) پناه بردند و بالاى همان تپه ایستادند، (ناگهان دیدیم) بازها در كنارى از آن تپه فرود آمدند و سگ‌هاى شكارى بازگشتند. هارون از این جریان در شگفت شد، سپس آهوان از تپه به زیر آمدند بازها به طرف آن ها پرواز كردند و سگ ها نیز به سوى آنها دویدند، آهوان (كه این جریان را دیدند) دوباره به آن تپه رفتند، بازها و سگ ها نیز (آنها را رها ساخته) به جاى خود بازگشتند، و تا سه مرتبه این جریان تكرار شد. هارون‌الرشید گفت: بشتاب بروید و هر كه (در این اطراف) یافتید او را نزد من بیاورید (زیرا چنین می‌نماید كه این زمین مقدسى است و اسرارى در آن نهفته است. گوید: ما به جستجو در آن اطراف پرداختیم،) پیر مردى از قبیله‏ بنى اسد یافتیم، و او را نزد هارون آوردیم، هارون به وى گفت: مرا آگاه كن كه این تپه چیست؟ پیر مرد گفت: اگر امانم دهى ترا آگاه سازم، هارون گفت: عهد و پیمان خدا براى تو است (و من با خدا عهد كنم) كه تو را از جایگاهت بیرون نكنم و آزارت ندهم؟ پیر مرد گفت: پدرم از پدرانش براى من حدیث كرده كه آنها گفته‏‌اند: در این تپه قبر على بن ابى‌طالب علیه‌السّلام است، و خداى تعالى آنجا را حرم امن قرار داده، و هیچ چیزى بدان جا پناه نبرد جز اینكه ایمن شود. پس هارون پیاده شد و آبى خواسته وضو گرفت و نزد آن تپه نماز خواند، و خود را به خاك آن مالید و گریست، پس برگشتیم‏. 📚منبع الارشاد، شیخ مفید، ج١، ص٢۶
🟤 دلجویی امیرالمؤمنین از کودکان یتیم روزی علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام متوجه شد زنی در کوچه مشک آبی را به زحمت به دوش می‌کشد. مشک را از زن گرفت و برایش به خانه برد. در طول راه از حالش جویا شد. زن گفت: علی شوهرم را به جبهه فرستاد و او را کشت. اکنون چند بچه یتیم دارم و چون تنگدستم، به ناچار برای مردم کار می‌کنم. وقتی به در خانه‌ی زن رسیدند، امام مشک را به او تحویل داد و به خانه رفت. شب را با اضطراب و ناراحتی به صبح رساند. صبح که شد، کیسه‌ای برداشت، آن را از غذا پر کرد و به طرف خانه‌ی زن به راه افتاد. بعضی از یارانش خواستند به او کمک کنند ولی او فرمود: «روز قیامت چه کسی حاضر است بار مرا بکشد؟» وقتی به خانه‌ی زن رسید، در زد و فرمود: «من همان بنده خدا هستم که دیروز در بردن مشک کمکت کردم. برای بچه‌هایت غذا آورده‌ام.» زن در را باز کرد و گفت: خدا از تو راضی شود و خودش میان من و علی بن ابی‌طالب قضاوت کند. حضرت وارد شد و فرمود: «من دوست دارم ثوابی به دست بیاورم. تو یا نان بپز یا بچه ها را آرام کن.» زن جواب داد: من با پختن نان آشناترم. تو بچه‌ها را سرگرم کن تا من نان بپزم. امام گوشت پخت و زن هم نان پخت. امام در دهان بچه ها گوشت و خرما گذاشت و فرمود: «پس سعی کن علی بن ابی‌طالب را حلال کنی.» سپس کنار آتش تنور آمد و صورتش را نزدیک برد و فرمود: «یا علی، حرارت آتش را بچش! این کیفر آن کسی است که حق بیوه زنان و یتیمان را ضایع کند.» در این هنگام زن دیگری که امام را می‌شناخت وارد شد و با دیدن این صحنه به زن صاحبخانه گفت: وای بر تو! این امیرالمؤمنین علی است. زن با دستپاچگی نزد امام آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین، از کاری که کردم، بسیار خجالت می‌کشم. امام فرمود: «نخیر. من باید به دلیلی کوتاهی‌ای که در حقت داشتم، از تو خجالت بکشم.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۱، ص ۵۲
✳️ ما اهل بیت کرم و عفو و رحمتیم بعد از ساعتی که از ضربت خوردن علی علیه‌السلام می‌گذشت، حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام چشم گشود می‌‌فرمود: «ای ملائکه، پروردگار من! رفق و مدارا کنید با من.» پس حضرت امام حسن علیه‌السلام فرمودند: «این دشمن خدا و رسول و دشمن تو ابن ملجم است. حق تعالی تو را بر او قدرت داده است و نزد تو حاضر کرده‌اند او را.» چون حضرت را نظر بر آن ملعون افتاد. به صدای ضعیفی گفت: «ای بدبخت بر امر عظیمی اقدام نمودی، آیا بد امامی بودم من برای تو که این چنین مرا جزا دادی؟ آیا مهربان نبودم بر تو؟ آیا تو را بر دیگران اختیار نکردم؟ آیا به تو نیکی نکردم و عطای تو را بیشتر از دیگران ندادم؟» «آیا نمی‌گفتند مردم که تو را به قتل رسانم و من به تو آسیبی نرسانیدم و در عطای تو افزودم با آن که می‌دانستم که تو مرا خواهی کشت، لیکن می‌خواستم حجت خدای تعالی بر تو تمام شود و خدا انتقام مرا از تو بکشد، خواستم که شاید از گمراهی خود برگردی، پس گمراهی بر تو غالب شد مرا کشتی، ای بدبخت‌ترین بدبختان.» پس آن معلون گریست و گفت: یا امیرالمؤمنین آیا تو می‌توانی کسی را که بر در جهنم است نجات دهی؟ پس امیرالمؤمنین(ع) برای آن ملعون به امام حسن علیه‌السلام سفارش کرده و فرمودند: «او را طعام و آب بده و دست و پای او را در زنجیر مکن و با او رفق و مدارا کن. چون من از دنیا بروم او را به یک ضربت قصاص کن و جسد او را به آتش مسوزان و او را مثله مکن که دست و پا و گوش و سایر اعضای او را نبری.» «که حضرت رسول اكرم(ص) فرمودند که: زنهار مثله مکنید اگر چه سگ درنده باشد و اگر شفا یابم من سزاوارترم به آن که او را عفو کنم زیرا که ما اهل‌بیت کرم و عفو و رحمتیم.» 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۱۸۷