#شعر
#زیارت_مخصوصه
کم کم مسافران سحر را خبر کنید
باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خودرا میان صحن رضا دربه در کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آماده زیارت مخصوصه میشویم
باید تمام همت خورا به کار بست
حالا که بار عام شده کوله بار بست
یا جبر عشق در بروی اختیار بست
دل را به حلقه های ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثواب طواف ما
شکرخدا که از فقراییم تا ابد
از حاجیان کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تاابد
ماراهیان کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تایید ما رسید
آقا نگاه کردو روادید ما رسید
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جاده مشهد روانه کن
یک گوشه ای ز صحن "رضا" آشیانه کن
پیش کریم نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خون دل نخور بخدا زود میرسد
آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست
مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست
هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست
آزرده از مزاحمت نانجیب هاست
یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا
عالم فدای شیرزن دشت کربلا
#شاعر_سیدپوریا_هاشمی
http://eitaa.com/yousofarjonei
#شعر۲۸رجب_
#خروج_کاروان_امام_حسین_علیه_السلام_ازمدینه🏴
مدینه! امامت کجا می رود؟
سفر کرده سوی خدا می رود😭
دل شب، غریبانه تنها حسین
نهان از همه چشم ها می رود😭
مدینه! چه آرامی و ساکتی
امام غریبت کجا می رود؟😭
مدینه ز عباس و اکبر بپرس
اگر می رود، شب چرا می رود؟😭
مدینه! تماشاکن این قافله
چه عاشق سوی کربلا می رود😭
اگر جان به بزم بلا می برد
علی اصغرش را کجا می برد؟😭
#شعر_حاج_غلامرضا_سازگار
http://eitaa.com/yousofarjonei
پیام ها و هشدارهای
امام هادی علیه السلام :
1⃣مَنْ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ؛●
هر کس خودش در نظرش بی مقدار باشد، از شرّ او ایمن مباش.
2⃣مَن تَواضَعَ فِِی الدُّنیا لِاخوانِهِ فَهُوَ عِندَ اللهِ مِنَ الصِّدّیقینَ وَ مِن شیعَةِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طالبٍ حَقّاً
کسی که در معاشرت با برادران دینی خود، تواضع کند، به راستی چنین کسی نزد خدا از صدّیقین و از شیعیان علی بن ابی طالب خواهد بود.
(احتجاج، ج. ۱، ص. ۴۶۰)
3⃣المِراءُ يُفسِدُ الصَّداقَةَ القَديمَةَ ، و يَحلُلُ العُقدَةَ الوَثيقَةَ ، و أقلُّ ما فيهِ أن تَكونَ فيهِ المُغالَبةُ ، و المُغالَبةُ اُسُّ أسبابِ القَطيعَةِ"
مجادله و بگو مگو کردن، دوستى ديرين را از بين مى برد و پيوند استوار را از هم مى گسلد و كمترين چيزى كه در مجادله هست، چيره جويى است و چيره جويى، خود عامل اصلى قطع رابطه مى باشد.
4⃣لَا تُخَيِّبْ رَاجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ.
كسي كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهي گرفت.
-------
مشکن دلی که چشم امیدش به دست توست
خواهد بر او گذشت ولیکن شکست توست.
#امام_هادی_علیه_السلام
#شعر
#روایت
#منبرکوتاه
#ادامه
#منبرپانزده_دقیقه_ای
🎼#موسیقی
🎷راننده هم کوتاهی نکرد و موسیقی را روشن کرد.من ماندم چه کنم؟ پیاده شوم یا بنشینم؟ همین طور که فکر می کردم آن آقا گفت :حاج آقا چطوره ؟خوشت می آید؟گفتم :صحبت خوش آمدن و نیامدن نیست ،غیر از این است که خواننده ای می خواند؟گفت :نه.
🌻گفتم :"من حیفم می آید مغزم را در اختیار این خواننده بگذارم ." شما هم یک نوار خام داشته باشید،هر صدایی را روی آن ضبط نخواهید کرد.*"
*خاطرات استادقرائتی،۱۵۱:۱
🌻*ابوبصیر گوید:همسایه ای داشتم که پیرو دستگاه حکومت بود و به ثروتی دست یافت ،کنیزکان آوازه خوانی فراهم آورد ،آنان را جمع می کرد و مِی گساری می نمود و مرا آزار می داد.
🍁بارها به خود وی شکوه کردم ؛ولی دست برنداشت،وقتی اصرار مرا دید،گفت : فلانی!من مردی آلوده ام و توسالم .اگر شرح مرا به آقایت بازگویی ،امید است خداوند ،مرا به واسطه تو نجات دهد.
🌻این مطلب در ذهن من بود تا این که نزد امام صادق (علیه السلام)رفتم و شرح حال آن مرد را باز گفتم .
🌻امام علیه السلام به من فرمود : "هنگامی که به کوفه بازگشتی،آن مرد نزد تو می آید،به وی بگو ،جعفربن محمد می گوید: کارهایت را رها کن ،من بهشت را برایت تضمین می کنم."
🍁وقتی به کوفه بازگشتم ،او به همراه بازدیدکنندگان ،نزد من آمد او را نگه داشتم تا خانه خلوت شد .سپس به وی گفتم :فلانی!شرح حال تو را به امام صادق (علیه السلام) گفتم و در پاسخ فرمود:"هرگاه به کوفه بازگشتی آن مرد،نزد تو می آید به وی بگو ،جعفربن محمد می گوید : کارهایت را رها کن،من بهشت را برایت تضمین می کنم.
🍁مرد گریست و به من گفت : تو را به خدا سوگند ،آیا امام صادق(علیه السلام) چنین فرمود؟برایش سوگند یاد کردم که این مطالب را امام صادق علیه السلام فرمود.
به من گفت :"کافی است."و رفت چند روز گذشت. به دنبالم فرستاد و مرا فرا خواند رفتم .دیدم خانه اش خالی است .
🍁به من گفت :ابوبصیر!به خدا سوگند ،هرچه در خانه داشتم ،بیرون کردم و این گونه هستم که می بینی نزدبرادران رفتم و برایش پوشاکی جمع کردم .
🍁چند روز نگذشت نزد من فرستاد که بیمارم. نزد من بیا.با او رفت وآمد داشتم و او را مداوا می کردم تا به حال احتضار در آمد.
🌻به هنگام جان دادن ،نزد او بودم . از حال رفت و دوباره به هوش آمد و گفت : ابوبصیر آقایت به عهد خود،وفا کرد.
سپس از دنیا رفت
🌻رحمت خدا بر او باد!به هنگام حج،نزد امام صادق (علیه السلام) آمدم و اجازه گرفتم .چون وارد شدم ،هنوز یک پایم در دهلیز بود و پای دیگر در حیاط که فرمود : "ای ابوبصیر!به عهد خود نسبت به دوستان وفا کردیم .*"
*الکافی،۴۷۴،۱ ح۵
💢#شعر
روز محشر هر نهان پیدا شود
هم زخود هر مجرمی رسوا شود
دست پا بدهد گواهی با بیان
بر فساد او پیش مستعان
دست گوید من چنین دزدیده ام
لب بگوید من چنین پرسیده ام
چشم گوید کرده ام غمزه حرام
گوش گوید چیده ام سوء الکلام*
🌷*مولوی
حسن و قبح شاهد اعمال تو پیدا شود
چون که بگشایند از رویت نقاب زندگی *
🌷*لامع
از وصل تو گر نیست نصیبم عجیبی نیست
هم ظلمت و هم نور به یک جا نتوان دید
🌷*"عبدالله الفت"
در زمره پاکیزگان گر نباشی
تا بر دلت آلودگی حجابست*
🌷*پروین اعتصامی
تا تو تاریک و ملول و تیره ای
دان که با دیو لعین هم شیره یی*
🌷*ابوسعید ابوالخیر
#پایان
📚منبع: کتاب چه بگوییم . ۷۹۴_۸۰۲
✍تالیف:محمد رحمتی شهرضا
✍مولف بخش ذکر مصیبت: محمود حسین پور اولین
📖انتشارات جوانان موفق