eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
627 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غیر غیرت، غیر عزت نیست هم‌آغوش‌مان سربلندی را ببین هر لحظه دوشادوش‌مان چشم وا کردیم با دنیایی از آزادگی خواند اذانِ استقامت پیر ما در گوش‌مان از وجود ما چراغ ایستادن روشن است پس نخواهی دید حتی لحظه‌ای خاموش‌مان موسم آرامش ما جان به جانان دادن است نیست جز خونِ شهادت تا ابد دمنوش‌مان استراحت‌ها بماند بعدِ آزادی قدس کم نخواهد گشت تا آن لحظه جنب و جوش‌مان * * ما ز سوی تو به خود قول شفاعت داده‌ایم ای عزیز حضرت زهرا به کم مفروش‌مان 🔸شاعر: =============================== 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اشعار ناب آیینی: هر چند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی به باشکوهی زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداریِ دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است مستی، همان حقیقت مستورِ زینب است آباد، خانه‌‌ای که در آن نور زینب است قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی ﻋﻘﻴﻠة العرب، از عشق، دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلفِ یار و گرفتار می‌کند از چشمِ یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب، شنیدنی‌ست... ✍ 🔹 هر لحظه با تمام توان در کمین ماست، ماری به نام نَفْس که در آستین ماست بیهوده نیست این عرقِ شرمِ بی‌امان بارِ گناهِ عمر، به دوش جبین ماست باید چگونه رد شد از این عرصه‌ی مجاز؟ حالا که شکّ‌وشبهه عصای یقین ماست آن‌را به نرخ سوزش دل حفظ کرده‌ایم این‌آتشی که در کفِ‌ دست است، دین ماست دنیا همیشه جمع نقیضین بوده است زندانِ مؤمنی که بهشتِ برین ماست وقتی که نامه‌ی عمل ما سیاهه‌ شد دیگر چه جای دستِ یسار و یمین ماست اسرار با گذشتِ زمان فاش می‌شوند نامحرم است هرکه به جز تو امین ماست در دوره‌ی فراقِ تو یا صاحب الزّمان! حبل‌المتینِ یاد تو، حِصنِ حَصین ماست ✍ 🔹 اجر و پاداش رسالت، شعله‌ی آذر نبود این همه آزار، حق دخت پیغمبر نبود چهره‌ی انسیة الحورا و ضرب دست دیو فاطمه آخر مگر محبوبه‌ی داور نبود؟ فاطمه نقش زمین گردید و مولا گفت: آه! حیف! حیف! آنجا جناب حمزه و جعفر نبود از فشار در همه اعضای او درهم شکست فضه را می‌خواند و بالای سرش مادر نبود دست او بشکست اما دست مولا را گشود غیر او کس را توانِ یاریِ حیدر نبود فاطمه تنهای تنها در پس در اوفتاد هیچ‌کس جز فضه آن مظلومه را یاور نبود در میان آن همه دشمن که زهرا را زدند سنگ‌دل‌تر هیچ‌کس از قنفذ کافر نبود قاتل بیدادگر با پا صدف را می‌شکست در میان آن صدف، آخر مگر گوهر نبود بر تسلای دل صاحب‌عزا گُل می‌برند گوییا اینجا ز هیزم دسته گل بهتر نبود! «میثم!» این مصراع را ترسیم کن بر بیت وحی تازیانه احترام سوره ی کوثر نبود ✍استاد 🔹 برخیز که هم جاده و هم اسب مهیاست برخیز و ببین کرب و بلا منتظر ماست دیدیم که این معرکه جولانگه باد است طوفانِ نسیم افکن ما نیز به‌ پا خاست این مشتِ حماس است که در حال حماسه‌ست این قوم ز بی‌عاری و تردید مبراست تا صبحِ ظفر یکسره در جوش و خروشیم موجیم که آسودگی ما عدم ماست این ذبح عظیم، آیت آن فتح عظیم است ما مرد نبردیم و هدف مسجد الاقصی‌ست تا قله رسیدن دو قدم بیش نمانده‌ست این بیرق عشق است که هر آینه بالاست جانها به فدای سرت ای قدس مقدس صد روشنی صبح پی این شب یلداست ✍ 🔹 🔹 🔹آسیاب دستی🔹 کوه بودم، بلند و باعظمت روی دامان دشت جایم بود قد کشیدم ز خاک تا افلاک ابرها، فرش زیر پایم بود شب که چشم ستاره روشن بود نور مهتاب، دل ز من می‌برد صبح، چون آفتاب سر می‌زد اولین پرتوش به من می‌خورد دفتر وحی حق که روز به روز جلوه‌اش سبز و سبزتر بادا در بیان شکوه من، دارد آیۀ «والجبال اوتادا» سینه‌ام را اگر که بشکافند لعل و الماس دیدنی دارم از گذشت زمان و «دحو الارض» خاطراتی شنیدنی دارم... صبح یک روز چشم وا کردم ضربۀ تیشه بود گوش خراش تخته سنگی شدم جدا از کوه اوفتادم به دست سنگ تراش پتک سنگین و تیشۀ پولاد سهم من از تمام هستی شد حکم تقدیر و سرنوشت این بود نام من «آسیای دستی» شد گرچه از بازگشت خویش به کوه پس از آن روزگار نهی شدم این سعادت ولی نصیبم شد که جهیز عروس وحی شدم گوشۀ خانه‌ای مرا بردند که حضور بهشت آن‌جا بود برترین سرپناه روی زمین بهترین سرنوشت آن‌جا بود دستی از جنس یاس و نیلوفر شد در آن خانه آسیاگردان گرچه سنگم، ولی دلم می‌خواست جان او را شوم بلاگردان هر زمان گرد خویش چرخیدم می‌شنیدم تلاوت قرآن روح سنگین و سخت من کم‌کم تازه شد از طراوت قرآن راز خوش‌بختی مرا چه کسی جز خداوند دادگر داند کی گمان داشتم مرا روزی جبرئیل امین بگرداند به مقامی رسیده‌ام که چنین بوسه‌گاه فرشتگان شده‌ام مثل رکن و مقام کعبه عزیز در نگاه فرشتگان شده‌ام بارها شد که با خودم گفتم: ای که داری به کار نان دستی! کاش هرگز ز خاطرت نرود وام‌دار چه خانه‌ای هستی؟ خانۀ آسمانی خورشید خانۀ روشن ستاره و ماه خانۀ وحی، خانۀ قرآن خانۀ «انّما یُریدُ الله» از همین خانه تا ابد جاری‌ست چشمۀ فیض، چشمۀ احسان سایبانِ معطّرِ این جاست سورۀ «هل أتی علی الانسان»
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
🪴 ای مردتر از مردتر از مردتر از مرد نامردی ما بود که این گونه شدی طرد گفتند شریدی و فریدی و وحیدی این غفلت ما با تو چه‌ها کرد چه‌ها کرد از هجر تو در سینه ما چیست به جز آه از دوری تو در دل ما چیست به جز درد بسته ست به امر فرج تو فرج ما مشتاق تماشای توایم آینه برگرد هرچند که از دیده ما غایبی اما گرمای وجود تو نشد در دل ما سرد ای مقدمت آرامش دل‌های بهاری برگرد که این قافله بی تو شده دل زرد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
بمناسبت یک عده روی خاک صحرا جان سپردند یک عده در اعماق دریا جان سپردند یک عده مانند کبوتر های عاشق رفتند و بین آسمانها جان سپردند یک عده بی سر عده ای با درد پهلو یک عده دیگر اربا اربا جان سپردند یک عده روی دست ارباب دو عالم یک عده روی پای مولا جان سپردند یک عده هم بی دست، لب تشنه ولی مرد دور از وطن مانند سقا جان سپردند در بستر تردید مردن ننگشان بود رفتند و در آغوش زهرا جان سپردند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
چیست جنت جز همین صحن و سرایت یا حسین زنده ام تنها به عشق کربلایت یا حسین صبح محشر شک ندارم همنشین فاطمه ست هرکه اشکی ریخت در بزم عزایت یاحسین هرچه داریم و نداریم از سر لطف شماست بچه های ما فدای بچه هایت یا حسین من بمیرم رو زدی بهر دو‌قطره آب، آه ای که دریاها همه غرق عطایت یا حسین پیرمرد داغدیده ناسزا گفتن نداشت کاش میکردند حالت را رعایت یا حسین ..... هرچه پل پشت سرم بوده خرابش کرده ام دلخوشم تنها به اشک روضه هایت یا حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میان خواب هم دیگر نخواهی دید خواب ما که بیداریم و می‌تابد همیشه آفتاب ما تو دندان تیز کردی من ولی از نسل شیرانم نخواهد گشت خالی از تب غیرت خشاب ما ببین خون سیاوش را بخوان تاریخ آرش را به جان پهلوان تختی نبینی اضطراب ما ببین در قاب چشمانم دم میهن پرستی را بمان در حسرت یک لحظه ترس و التهاب ما به کوری تمام خارهای دور این گلشن یقین دارم نمی‌بیند گزندی انقلاب ما وطن ما که رفیق نیمه راهت نیستیم آری نباشد غیر نابودی به بدخواهت جواب ما ز جمع قطره‌ها ای دوست دریا می‌شود دریا بیا تا پر شود گوش جهان از بازتاب ما تحمل کن که نزدیک است مقصد همسفر آری جدا بوده است از اول ز نامردان حساب ما 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میان خواب هم دیگر نخواهی دید خواب ما که بیداریم و می‌تابد همیشه آفتاب ما تو دندان تیز کردی من ولی از نسل شیرانم نخواهد گشت خالی از تب غیرت خشاب ما ببین خون سیاوش را بخوان تاریخ آرش را به جان پهلوان تختی نبینی اضطراب ما ببین در قاب چشمانم دم میهن پرستی را بمان در حسرت یک لحظه ترس و التهاب ما به کوری تمام خارهای دور این گلشن یقین دارم نمی‌بیند گزندی انقلاب ما وطن ما که رفیق نیمه راهت نیستیم آری نباشد غیر نابودی به بدخواهت جواب ما ز جمع قطره‌ها ای دوست دریا می‌شود دریا بیا تا پر شود گوش جهان از بازتاب ما تحمل کن که نزدیک است مقصد همسفر آری جدا بوده است از اول ز نامردان حساب ما 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دنیا به چشمش از تو بهتر را نخواهد دید عالم دگر مثل تو دلبر را نخواهد دید دیگر علی بعد از تو روز خوش نخواهد داشت دیگر کسی لبخند حیدر را نخواهد دید با حافظ قرآن بگو فکر کفن باشد از صبح فردا روی کوثر را نخواهد دید آری حسن دلخوش به غسل نیمه شب بود میگفت علی بازوی مادر را نخواهد دید حیدر سه دفعه تا در خانه زمین افتاد مردی چنین در شعله همسر را نخواهد دید هرکس تورا رنجاند بانو مطمئن باشد روز جزا روی پیمبر را نخواهد دید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دنیا به چشمش از تو بهتر را نخواهد دید عالم دگر مثل تو دلبر را نخواهد دید دیگر علی بعد از تو روز خوش نخواهد داشت دیگر کسی لبخند حیدر را نخواهد دید با حافظ قرآن بگو فکر کفن باشد از صبح فردا روی کوثر را نخواهد دید آری حسن دلخوش به غسل نیمه شب بود میگفت علی بازوی مادر را نخواهد دید حیدر سه دفعه تا در خانه زمین افتاد مردی چنین در شعله همسر را نخواهد دید هرکس تورا رنجاند بانو مطمئن باشد روز جزا روی پیمبر را نخواهد دید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارد امسال اشک‌هایم رنگ و روی دیگری فاطمیه می‌دهد امسال بوی دیگری فاطمیه شور غیرت بر لب ما می‌نهد فاطمیه بوی احساس و حماسه می‌دهد فاطمیه آسمانی از شکوه و عزت است فاطمیه چیرگی روشنی بر ظلمت است فاطمیه آزمون عاشقی پای علی ست فاطمیه مکتب درس اطاعت از ولی ست خوش به حال هرکه شد در محضر او رو سپید هر که را مادر خریداری نمودش شد شهید خواب دیدم خواب، خوابی که چنان افسانه بود محفل آیینه و شمع و گل و پروانه بود پرده بالا رفت دیدم حور بود و حور بود نور بود و نور بود و نور بود و نور بود ناگهان صف پشت صف بی واهمه وارد شدند روی لب یا فاطمه یا فاطمه وارد شدند لشکری از مرد و زن از کودک و پیر و جوان آمدند آوینی و همت به استقبالشان باکری، صیاد، زین الدین و دوران آمدند اندک اندک اندک اندک جمع مستان آمدند دیدم آن لحظه که جبرائیل درها را گشود حاج قاسم همنشین حضرت صدیقه بود خیر مقدم بود بر لب‌های پاک مرتضی بود لبخند رضایت بر لب خون خدا می‌رسید از راه یحیی گرد و خاکی بر تنش با همان چوبی که می‌انداخت سوی دشمنش صحبت از فتاح بود و صحبت از سجیل بود حاج احمد بود، سید بود، اسماعیل بود بود فخری زاده چون کوهی مصمم یک طرف بود همچون سرو، تهرانی مقدم یک طرف آن طرف‌تر سید ابراهیم مشغول دعا روی پیشانیش نقش نحن خدام الرضا آن طرف‌تر اشک‌های مرد مخلص را ببین عشق بازی ابومهدی مهندس را ببین جان نثاران عقیله یک به یک گرد آمدند غیرتی‌ها دور ناموس خدا حلقه زدند عهد بستند عاشقان خونخواهی هابیل را وعده نابودی و پایان اسرائیل را خواب بود اما چه خوابی بلکه بیداری ست این شک ندارم خواب من تعبیر خواهد شد یقین همسفر برخیز تا دنیا به کام ما شود قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود بار ما عشق است پس قطعاً به منزل می‌رسد تا فراسو نغمه می‌رسد بر فراز عرش بنگر آیه های نصر را قله نزدیک است یاری کن امام عصر را همچو یوسف سوی کنعان خواهد آمد منتقم با سپاهی از شهیدان خواهد آمد منتقم زود می‌بینی که که حزب‌الله مان غالب شود ذکر عالم یا علی بن ابی طالب شود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
ما میهمان روضه ایم و میزبان زهراست ما کارمان گریه ست صاحب کارمان زهرا ست آنجا که آیات از بحبل الله می گویند منظور رب العالمین از ریسمان زهراست فرمود مرد از دامن زن میرود معراج آنکه نبی را برد تا هفت آسمان زهراست هر چند نامش را موذنها نمی‌گویند اما شهادت می دهم اصل اذان زهراست عباس امان نامه ز نامحرم نمی‌گیرد چون خوب می داند که در واقع امان زهراست فرمود پیغمبر به او یا بضعه منی یعنی به جان احمد محمود جان زهراست ای کاش قدری شأن او را حفظ می کردند این زن که تنها مانده با نامحرمان زهراست شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
بگو به هر که برای حسین سینه زن است به صبح روز جزا با رقیه هم سخن است به غیر او به کسی جان و دل نخواهم داد حسین در دو جهان بهترین رفیق من است نماز و روزه و حج و زکات جای خودش ولی امید من این و است مرا دوباره به آغوش کربلا برسان کجا برای دل خسته بهتر از وطن است غم تو تا به قیامت نمی شود کهنه که شیعه منتقم داغ کهنه پیرهن است چه گریه ها که نکردیم با همین جمله کریم بی حرم است و حسین بی کفن است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7