#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
حضرت قاسم علیه السلام
#مناجات_مهدوی_حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیهماالسلام3
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
در پشت ابر، یکسره ماه خدا نباش
دیگر امام عصر، تو از ما جدا نباش
در خیمه های بی کسی خود چه میکنی
دائم اسیر غربت بی انتها نباش
بر پلک های زخمی خود یک امان بده
باران خون ِروضه ی صبح و مساء نباش
باید خودت برای ظهورت دعا کنی
دلخوش به این دعای پر از ادعا نباش
حق را قسم به قاسم مظلوم می دهم
یارب به هجر یوسف زهرا، رضا نباش
قاسم تو را صدا زده در زیر دست و پا
در کوه و دشت، منتقم کربلا نباش
آمد حسین و گفت: عزیز ِبرادرم
صدها هلال؛ ای قمر مجتبی نباش
با نعل تازه موی سرت شانه خورده است
ماه منیر نجمه، پر از ردّ پا نباش
چون مادرم به صورت زخمت بزن نقاب
اسباب داغ ِروز و شب عمّه ها نباش
هر سو کشانده اند تو را نعل اسب ها
مانند جسم اکبر من، هر کجا نباش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
#مناجات_مهدوی_حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیهماالسلام4
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
از چه امام شیعه چنین رنج دیده است
از کودکی همیشه مصیبت کشیده است
عمری میان کوه و بیابان چه می کند؟
او را خدا میان همه برگزیده است
تا کی فراق و غیبت و داغ ندیدنش
موضوع بیت بیت هزاران قصیده است؟
باید برای آمدن او دعا کنیم
دیگر بس است، روز خوشی که ندیده است
امشب میان روضه ی ما، آمده ست او
خون جای اشک مثل همیشه چکیده است
مجلس برای حضرت قاسم گرفته ایم
حرف از غم زُبِیده ی قامت خمیده است
آن نوعروس کربوبلایی که قاسمش
در زیر پای اسب عدو قد کشیده است
او دیده مرد زندگی اش غرق خون شده
از زخم های پیکر او بوسه چیده است
عصر هجوم پیش تن قاسمش چه دید
دشمن مقابلش سر او را بریده است
آخر کجا به تازه عروسی کتک زنند
بر روی سنگ و خار بیابان دویده است
روی سر عروس بریزند گل ولی
از چه سرش شکسته و طعنه شنیده است
از داغ روی داغ، شده پیر آخرش
در اصل او شبیه رقیه، شهیده است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#سبک_6_محرم
#دهتایی_اول
#سنگین
قابل اجرا:زمزمه،روضه،واحد،زمینه،شور،زنجیرزنی
#شب_ششم_محرم
#شهادت_حضرت_قاسم_علیه_السلام
دیر اومدم بالا سرت ، ای گل گشته
پرپر
پامی کشی روی زمین،ای غنچه ی
برادر
ورق ورق شد دفترت ،قرآن آل
اطهر
ماه رخ تو..........صدها هلاله
برای دیدن پدر،وقت وصاله
درخون تپیده.............از جور ظالم
میوه ی باغ مجتبی،حضرت قاسم
حضرت قاسم.......
🌸🌸🌸🌸🌸
به روی سینه بُردمت ، به حاجتت
رسیدی
دیگه پاهات رسیده به ، رکاب مگه
چی دیدی
شاید که من خمیده ام یا که تو قد
کشیدی😭😭😭😭
به زیر مَرکب ......توقد کشیدی
از دنیا قاسمم برو،خیری ندیدی
درخون تپیده .......... ازجورظالم
میوه ی باغ مجتبی،حضرت قاسم
حضرت قاسم....
🌸🌸🌸🌸🌸
یه روز مدینه بر سر ِ، قبر حسن
خمیدم
هفتاد واندی چوب تیر،ازجسم او
کشیدم
حالا کنار جسم تو ، چه ناله ها
شنیدم
شد آسمانت................پر از ستاره
خاطره ی تشت وجگر،زنده دوباره
درخون تپیده ...........از جورظالم
میوه ی باغ مجتبی ،حضرت قاسم
حضرت قاسم............
📝عبدالمحسن
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه استاد فاطمی نیا در شهادت حضرت قاسم(ع): چرا بدن حضرت قاسم را خود امام حسین(ع) برداشتند؟
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲
🌏http://eitaa.com/zakerin1401
┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈
4_5965475687404930477.mp3
562.4K
#لطمه_زنی_عبدالله_بن_الحسن_ع
#سبک_بین_جنجال
🔘🔘۸۷۵🔘🔘
☑️بنداول
چه به هم ریختنت عموجون
زیر پا موند تنت عمو جون
شده دعوا میونه این قوم
سر پیرو هنت عمو جون
....
تنه تو زخمیه نیزه هاس
روی پهلوت جای چکمه هاس
زینت دوش مصطفایی
جای تو کی زیر دست و پاس
....
برای حنجرت
به پای حنجرت.
می دم سرم عمو عمو عمو عمو
به خاطر گلوت
برای تار موت
می دم سرم عمو عمو عمو عمو
....
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب
•••✾❀🕊💓🕊❀✾•••
☑️بنددوم
زخمی از تیر و نیزه هایی
بمیرم زیر دست و پایی
یکی روی تنت راه می ره
پر از رده چکمه هایی
....
عقده از سینه خود وا کرد
نیزه شو تو تن تو جا کرد
پیشه چشمای عمه زینب
تن تو پشت رو با پا کرد
ببین چشه ترم.
منت بزار سرم
عمه بزار برم برم برم برم
می بینی مضطرم
ای همه باورم
عمه بزار برم برم برم برم
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
204.8K
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_پنجم و #شب_ششم
گریهکنهای حُسینیم و گدای حَسَنیم
خاکِ پاهای حُسینیم و برای حَسنیم
جمع ما را حَسن آورد سوی کربُبَلا
کربلایی شدهی خیر دعای حَسنیم
صورِ "این الحَسَنیون" که قیامت بزنند
با حُسین بین صفوف رفقای حَسنیم
کوری چشم همانها که رهایش کردند...
تا خداییِ خدا هست، به پای حَسنیم
نوکر آن است که قربانی یارش باشد
هم فدایی حُسینیم و فدای حَسنیم
ما به این کربُبَلا شهر حَسن میگوییم
که در آن خیره به ششگوشِ طلایِ حَسنیم..
کربلا آمدهای! خرجی تو با حَسن است
اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم
به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند
زیر این قُبه همه زیر عبایِ حَسنیم
عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند
بهخدا پیشِ حسین، مستِ هوای حَسنیم...
هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز
داغداران غمِ صحن و سرای حَسنیم
تشتِ خونینِ حَسن، مقتلِ خونینِ حُسین
هم عزادار حسین، هم به عزای حَسنیم
✍ #سیدپوریا_هاشمی
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
213.8K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ مسجدی ( زمزمهیِ قدیمی ) ششم محرّم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام سبک امشب شهادت نامهیِ .....
#صوت_سبک_آرامش
هر کس که دارد از جمل بغضی مرا میزد عمو
دیر آمدی زیرِ سُمِ مرکب کشیدم قد عمو
جانم عمو جانم عمو /۴/
زیرِ سُمِ مرکب شده این استخوانها چون عسل
گرگی میآید پنجه در مویم بیندازد عمو
زیرِ سُمِ مرکب ببین دارد نوازش میشود
جسمِ یتیمِ این حریمِ بیحرم مُمتد عمو
جانم عمو جانم عمو /۴/
کوفی به دورم حلقه زد سنگش به رویم میخورد
در سینه جایِ میخِ در سرنیزه میکارد عمو
من تشنهام تو تشنهای عبّاس از ما تشنهتر
اصغر نمیخوابد چرا باران نمیآید عمو
بالا گرفته کارِ ما تنهاتر از تنها شدی
میترسم آن سرنیزهها این سینه بشکافد عمو
جانم عمو جانم عمو /۴/
#نوحه_واحد #ششم_محرم #کربلا #حضرت_قاسم_ابن_حسن_علیه_السلام
#حسین_ایمان
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
213.8K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#نوحهیِ_مسجدی_سنتی( زمزمهیِ قدیمی ) ششم محرّم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام سبک امشب شهادت نامهیِ .....
#صوت_سبک_آرامش
هرکه دارد از جمل بغضی مرا میزد عمو
دیر آمدی زیرِ سُمِ مرکب کشیدم قد عمو
جانم عمو جانم عمو /۴/
زیرِ سُمِ مرکب شده این استخوانها چون عسل
گرگی میآید پنجه در مویم بیندازد عمو
زیرِ سُمِ مرکب ببین دارد نوازش میشود
جسمِ یتیمِ این حریمِ بیحرم مُمتد عمو
جانم عمو جانم عمو /۴/
کوفی به دورم حلقه زد سنگش به رویم میخورد
در سینه جایِ میخِ در سرنیزه میکارد عمو
من تشنهام تو تشنهای عبّاس از ما تشنهتر
اصغر نمیخوابد چرا باران نمیآید عمو
بالا گرفته کارِ ما تنهاتر از تنها شدی
میترسم آن سرنیزهها این سینه بشکافد عمو
جانم عمو جانم عمو /۴/
#نوحه_واحد #ششم_محرم #کربلا #حضرت_قاسم_ابن_حسن_علیه_السلام
#حسین_ایمان
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
ترکیب بند شب پنجم محرم عبدالله ابن الحسن علیه السلام
غنچه میخواست که تا بطن گلستان برود
رو به میدان وفا خواست شتابان برود
تا به بستان ولا مست و غزلخوان برود
هم چو پروانه پی شاه شهیدان برود
این که مست از می جانبخش ولایت شده است
از ازل در طلب جام شهادت شده است
در دلش هیچ نیوفتاده بجز نور خدا
دیده در صبح شهادت رخ مستور خدا
صورتش گشته پر از نور چنان طور خدا
رو به قربانگه دل رفت به دستور خدا
این پسر جلوه تابنده ی شیر جمل است
غیرتش چون شرر خفته میان غزل است
کودک اما همه ابناء بشر خاک درش
سلسبیل است نمی از اثر چشم ترش
ذوالفقار علوی هست نهان در نظرش
پسر شیر جمل هست و پدر مفتخرش
کودکی بود که شد میر فلک مسکینش
مهر خورشید ولا بوده ره و آئینش
مهر و ماه است غریقی به لب ساحل او
حاتم طی شده از روز ازل سائل او
باده ی شور بود ریزه خور و عامل او
کعبه ی عشق بود تا به ابد مایل او
این که خورشید گدای در میخانه ی اوست
تا به محشر سخن از نعره ی مستانه ی اوست
از سر خیمه به دنبال عمو آمده بود
چون فدایی پی گلواژه ی هو آمده بود
همچو پروانه پر از سر مگو آمده بود
با دل خون شده اش کوی به کو آمده بود
آنکه دلبسته ی رخسار عمویش شده است
با همه کودکی اش مست سبویش شده است
ترک سر کرده به دنبال بقا گشته روان
خون دل خورده پر از شور نوا گشته روان
دل پر از ناله پی خون خدا گشته روان
بیخود از خود پی شمشیر فنا گشته روان
تن در آغوش عمو کرده سپر دست نمود
خاکیان را همه با غیرت خود مست نمود
آمد آنجا که عمو بی کس و تنها نشود
تا که پایی به سر خیمه ی شه وا نشود
تا که دعوا به سر معجر زنها نشود
غربت شاه چنان غربت زهرا نشود
بدنش بر بدن پاک عمو دوخته شد
از فغانش شرر عشق بر افروخته شد
محمد حسین علیرمضانی
دو دمه شب پنجم محرم عبدالله ابن الحسن (ع)
دست خود کردم سپر در پیش تیغ دشمنت
جان به قربانت عمو
غرق در خونم ولی شد قتلگاهم دامنت
جان بقربانت عمو
محمد حسین علیرمضانی
سرو شکسته
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
1_12303846006.mp3
16.14M
#نوحه_سنتی
#شب_پنجم_محرم
|می آیم، از خیمه با دیدگان گریان
تا آرام، بگیرم در آغوشت عموجان
منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله
آمدم در گودال غوغا شد های و هو شد
دیدی که دست من مثل دست عمو شد
منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله
بر پاماند، این بیرق بر دوش این نوجوان
عبدالله در گودال کارش شده کارستان
منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله
این نسل حسینیست که پرچمهاشان بالاست
فردای این نهضت در دست نوجوان هاست
ماییم یار ثارالله چون قاسم و عبدالله
#شاعر: میلاد عرفان پور
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام
#مصائب_شام
🩸سر مطهر قاسم و عبدالله علیهماالسلام را در پیش چشم خواهرشان میآوردند تا نمک بر زخم جگرش بزنند …
در نقلی آمده است که از یکی از دختران امام حسن علیهالسلام - که نام مبارک او را «جمیله» ذکر کردهاند - چنین گوید:
🥀 مرا با چهار نفر دختر دیگر بر یک ریسمان بسته بودند و سر قاسم و عبداللَّه علیهماالسلام برادر ما را گاهى مىآوردند و در برابر خرابه در پیش چشم ما مىآویختند.
🥀 جمعى از دختران شامیان بىحیا مىآمدند به جهت تماشاى آن سرها و در غیر وقتها نیز سنگ و کلوخ برما مىزدند و اذیت و آزار بر ما مىکردند و نمىگذاشتند که ما یک روز آرام و قرار بگیریم و شماتت بر ما مىنمودند و ما دقیقهای راحتى نداشتیم؛ سرما و گرماى روز و شب و از اذیت و آزار آن گروه بىادب و بد حسب و نسب، بلایی به سرمان آورد که،
📋 حتّى تَغَیَّرَ وُجوهُنا وَ صِرنا مِثلَ أسارىٰ الحَبَشة
▪️رنگ صورتمان تغییر کرد و همانند اسرای حبشه شده بودیم.
📚 بحرالمصائب، ج۹ ص۱۶۵
✍ خنده بر پاره گریبانی مان میکردند
خنده بر بی سر و سامانی مان میکردند
پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم
خوب آماده ی مهمانی مان میکردند
از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه
سنگ را راهی پیشانی مان میکردند
هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم
بیشتر شک به مسلمانی مان میکردند
شرم دارم که بگویم به چه شکلی آن جا
وارد بزم طرب خوانی مان میکردند
بدترین خاطره آن بود که در آن مدت
مردم روم نگهبانی مان میکردند
هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود
تا نظر بر دل حیرانی مان میکردند
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹همان دم🔹
نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود
شروع عشق و آغاز غزل شاید همان دم بود
نخستین اتفاق تلختر از تلخ در تاریخ
که پشت عرش را خم کرد یک ظهر محرّم بود
فتاد از پا کنار رود در آن ظهر دردآلود
کسی که عطر نامش آبروی آب زمزم بود
دلش میخواست میشد آب شد از شرم، اما حیف
دلش میخواست صد جان داشت، اما باز هم کم بود
مدینه نه، که حتی مکّه دیگر جای امنی نیست
تمام کربلا و کوفه غرق ابنملجم بود
اگر در کربلا طوفان نمیشد کس نمیفهمید
چرا یک عمر پشت ذوالفقار مرتضی خم بود
📝 #علیرضا_قزوه
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
ای جگر پارۀ امام حسن
وی ز سر تا به پا تمام حسن
تیرها بر جگر زده گرهت
زخمها بر بدن شده زرهت
گرگها بر تن تو چنگ زدند
دلشان سنگ بود و سنگ زدند
ای در آغوش من فتاده ز تاب
یک عمو جان بگو دوباره بخواب
جگر تشنهات کبابم کرد
داغ تو مثل شمع آبم کرد
تو که دریا به چشم من داری
موج خون از چه در دهن داری
گل خونین من! گلاب شدی
پای تا سر ز خون خضاب شدی
زخمهایت چو لاله در گلشن
بدنت مثل حلقهی جوشن
ای مرا کشته دست و پا زدنت
جگرم پاره پارهتر ز تنت
من عموی غریب تو هستم
کم بزن دست و پا روی دستم
سورهی نور گشته پیکر تو
آیه آیهست پای تا سر تو
بعد اکبر تو اکبرم بودی
بلکه عباس دیگرم بودی
خجلم از لبان عطشانت
جگرم سوخت از عمو جانت
شهد مرگ از کف اجل خوردی
از دم تیغها عسل خوردی
بس که دلدادهی خدا بودی
بس که از خویشتن جدا بودی
تلخی مرگ از دم خنجر
از عسل گشت بر تو شیرینتر
زخم تن آیههای نور شده
پایمال سم ستور شده
لاله بودی و پرپرت کردند
پاره پاره، چو اکبرت کردند
لالهی پرپرم، عزیز دلم
تا صف محشر از حسن خجلم
نشود تا ابد فراموشم
قاسمش داد جان در آغوشم
تا که خیزد شفا ز خاک رهت
اشک "میثم" نثار قتلگهت
✍ #غلامرضا_سازگار
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
من برایت پدرم، پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
یاد شبهای مناجات حسن میافتم
میوزد از سر زلف تو نسیم سحری
همه گشتیم ولی نیست به اندازهی تو
نه کلاه خوودی و نه یک زرهای، نه سپری
من از آنجا که به موساییات ایمان دارم
میفرستم به سوی قوم تو را یک نفری
بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد
نیست ممکن بروی و دل ما را نبری
قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی
دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری
بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم
از روی قامت تو رد شده هر رهگذری
جا به جا میشود این دنده تکانت بدهم
وای عجب دردسری، وای عجب دردسری
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
.. به روی خوش به نگاه لطیف شهرت داشت
پسر چقدر به بابای خود شباهت داشت
ندیده بود مدینه شبیه او پسری
علاوه بر "جگر" مجتبی، "سخاوت" داشت
حسن سرشت، حسن صورت و حسن سیرت
چقدر ماه شب چهارده لیاقت داشت
به ارث برد ز بابا که صبر پیشه کند
به دوست نه! به بیگانه هم محبت داشت
جزامیان مدینه دعاش میکردند
به همنشینی با هرکدام عادت داشت
رسید کرببلا و نشان عالم داد
حسین با حسنش دائماً شراکت داشت
ز بسکه از لبش احلی من العسلها ریخت
همیشه شهد کلام ترش حلاوت داشت
عمو عمامهی خود را بر او کفن کرده
مگر عزیز یتیمش چقدر حرمت داشت!
نه جوشن و نه زره، نه حمایل و نه سپر
برای کرب و بلا شوق بی نهایت داشت
به پیش ناقهسواران چو یل به میدان رفت
شبیه حضرت شیر جمل به میدان رفت
همینکه با غضب از دوش خود عبا انداخت
تمام لشکر کفار را ز پا انداخت
گهی به میمنه بود و گهی به میسره بود
چقدر ولوله در این برو بیا انداخت
زمین ز هر قدم طفل مجتبی لرزید
چه رعشهای به اراضی کربلا انداخت
به سبک و شیوهی جنگ عمو ابوالفضلش
چقدر سر وسط دشت نینوا انداخت
علی علی به لبش بود و یک تنه تنها
چهار تک یل سردار شام را انداخت
شکار بعدی ان شیر بیشه، ازرق بود
سر و تن و سپرش را جدا جدا انداخت
ولی پس از لحظاتی دگر ورق برگشت
نگاهی از حسد آن قوم بی حیا انداخت
به یک اشاره رسیدند و دورهاش کردند
یکی به سوی تنش نیزه بی هوا انداخت
نفس میان دو پهلوی او به تنگ آمد
به چشمِ تر نظری سوی خیمهها انداخت
چه شد در آن وسط معرکه نفهمیدند
که سم اسب ردی بر دهان چرا انداخت
گرفت تا که ز خون جگر وضو سر داد
و با دهان شکسته عمو عمو سر داد
میان دشت گل نجمه بود، پرپر شد
ز بوی یاس تنش، کربلا معطر شد
عبا نبود به داد دل عمو برسد
دوباره چشم حسین از مصیبتی تر شد
کسی که پاش به بند رکاب هم نرسید
بمیرم...آه...قدش با عمو برابر شد
نبود صحبتی از جسم پاره پاره ولی
گمان کنم ز درون یک علی اکبر شد
کبود شد همهی پیکرش سپس سبب
گریز دیگر من سوی روضهی "در" شد
چه سینهها نشکستند در طی تاریخ
چه ظلمها که به این خاندان مکرر شد
به نیزه رفت سرش در کنار عبدالله
دو سایهی سر از آخر نصیب مادر شد
چه بر سر حسن بن الحسن مگر آمد
صدای نالهی زهرا بلندتر آمد
✍ #علیرضا_خاکساری
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
از تنم چند تن درست کنید
بی سر و بی بدن درست کنید
سنگ را بر تنم تراش دهید
تا عقیق یمن درست کنید
زرهای تن نکردهام تا خوب
از لباسم کفن درست کنید
از پرِ تیرهای چله نشین
بر تنم پیرهن درست کنید
سیزده مرتبه مرا بُکشید
سیزده تا حسن درست کنید
آن قدر قد کشیدهام که نشد
کفنی قد من درست کنید
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
آن حور که در کوچه شکستند پرش را
آن خانه که آتش زده بودند درش را
آن مرد که شمشیر به هم ریخت سرش را
چشمان حسن دید و شنیدم خبرش را
پس داد پس از این همه ماتم جگرش را
از محرمِ نامحرم خود جان و تنش سوخت
تن شعله کشید و همهی پیرهنش سوخت
تا دید برادر که دو چشم حسنش سوخت
فرمود که "لا یوم کیومک" ...دهنش سوخت
پس گفت به او علت چشمان ترش را
شد قصه همان داغ که دیدند و شنیدیم
آن درد که بر شانه کشیدند و شنیدیم
در شعلهی غم تشنه دویدند و شنیدیم
بر آینه شمشیر کشیدند و شنیدیم
بخشید علی از تن خود بیشترش را
مولای زمان خسته و بی تاب و توان شد
قاسم به عمو زل زد و قلبش نگران شد
چون تیر که بیطاقت از آغوش کمان شد
دانست که هنگام سپر کردن جان شد
تغییر ندادند نظرها نظرش را
مشغول غزل خوانی و دلداده و سرمست
شمشیر به رقص آمد و افتاد سر و دست
پس در دل لشگر زد و پرسید کسی هست
با دیدن او هر که رجز خواند دهان بست
آورد به یاد همه رزم پدرش را
بگذار نپرسم چه شده در دل میدان
بگذار نخوانم نشود خیمه هراسان
بگذار نگویم که حسین است پریشان
شیر حسنش مانده و انبوه شغالان
رد میشوم از آنچه به هم ریخت سرش را
رد میشوم و میرسم آنجا که علمدار
هی تیر پس از تیر سپس تیر ...و تکرار:
هی تیر پس از تیر سپس نیزهی بسیار...
بی دست زمین خورده و در خندهی اغیار
سکان سماوات گرفته کمرش را
رد میشوم و میرسم آنجا که شتابان
شمشیر به دستند همه نامه نویسان
آشوب شد و همهمه دور و بر مهمان
سوغات برای همه آورده به میدان
دست و سر و پا و تن ایثارگرش را
ناگاه دل کودک بی تاب خبر شد
در چشم ترش کُون و مکان زیر و زبر شد
وا کرد دو تا دست و هم آغوش خطر شد
با دست به جنگ آمد و با دست سپر شد
تقدیم عمو کرد تمام جگرش را
آن حور نظر کرد تن بی کفنی را
سلطان زمین خوردهی دور از وطنی را
در خاک بلا یوسف بی پیرهنی را
بی سر تن سادات حسینی حسنی را
آن حور که در کوچه شکستند پرش را
پس دید که بر نیزه نشاندند سرش را
با نالهی جانسوز صدا زد پسرش را
ای کاش کسی آب بریزد جگرش را
پایان بدهد منتقم او سفرش را
باید که بیارند به زودی خبرش را...
✍ #حسن_اسحاقی
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................