🍁زخمیان عشق🍁
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند دردِ بی درمانشان را شــهادت درمـــان میکند.. #شهید_علی_صیا
#خاطرات_شـهدا
🌺علی همیشه یک #سوم حقوقش 💰را به من می داد و من با همان یک سوم، امور #منزل را اداره می کردم. خرج و مخارج منزل دست ✋خودم بود.
🍃می گفتم: شما مسئولین از وضع بازار که خبر ندارید.❌ رفتم #بلوزی را که تازه خریده بودم، برایش آوردم.😇 گفتم: به نظرت قیمت این بلوز چنده؟ #قیمت پنج هزار تومانی را می گفت پانصد تومان. دادم در می آمد. معلوم بود که از قیمت ها خبر ندارد. می گفتم: ‼️شما #مسئولین نمی دانید که قیمت ها چقدر بالاست و #گرانی چه بیدادی می کند.😔
🌺پولی که علی می داد با اینکه یک سوم #حقوقش بود؛ اما #برکت داشت. وقت که بهم پول می داد می گفتم: حاج آقا! یه وقت پول کم نیارید و برید قرض کنید😥. از همین بردارید. #می خندید و می گفت: شما نگران نباش قرض نمی کنم.💯
🍃دو سوم باقی مانده حقوق هر #ماهش را برای کمک به این و آن خرج می کرد. خیلی ها می آمدند دم در خانه🏡 نامه می دادند و گریه می کردند. درد دل💔 می کردند. نامه را که می دادم علی، مدام پیگیری می کردم تا به نتیجه برسد. علی می خندید و می گفت: 😍« خانم ! شما بیش تر از من برای درد #دل این مردم جوش می زنید.»☺️
✍راوی: همسر شهید
کتاب خدا می خواست زنده بمانی؛📚
#شهید_علی_صیاد_شیرازی 🌷
📎سالروز ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ
نامش #دل است
و ؛
چه کیلومترها غَيْرَ اللَّه میرود ...
از خلوتىِ #راهسعادت نهراسيد ...
#دل را دریا ؛ #قلب را شیدا ؛
#عقل را عاقل ؛ #علم را عمل ؛
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ ...
از خلوتىِ #راهسعادت نهراسيد ...
#دل را دریا ؛ #قلب را شیدا ؛
#عقل را عاقل ؛ #علم را عمل ؛
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ ...
هدایت شده از 🍁زخمیان عشق🍁
💫
#دل...
تنها نردبانے است
ڪہ آدمے را به آسمان میرساند
و تنها وسیلهاے ست...
ڪہ #خدا را دَر مے یابد..❤️
{ #شهید_چمران}
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#فرازی_از_وصیت 3⃣1⃣
💢قسمتی از وصیت نامه
#شهید_حسن_غفاری
⚜آری! این است وعده الهی، #بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم📝 تنها فقط خودت می دانی که چه شور و #غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج💗 می زند.
دیگر #هیچ_چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند❌ جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو
⚜تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را #درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را بر #علیه_شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم❌ خدای من، تو از #دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم #امام_زمان (عج) خون است⁉️
⚜آیا می توانم چشمانم را به روی این همه #جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم. خدای من دوستانم یک به یک👥 می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم😔 خدای من دیگران شاید فکر کنند من #شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه❌
⚜ای معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می خواهم اگر جان بی ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در #بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت🌸 که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، #غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می کند، نوکری و #خادمی و خدمتگذاری به سالار شهیدان، ابا عبدلله الحسین (ع) می باشد...
🔸بسیار تیغ دیدم که یکی را دوتا کند
🔹نازم به تیغ عشق، دوتا را یکی کند
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
گوشۂ لعل لبم یک غزل الهام شود وصف لبخند قشنگت به غزل شیرین است شاعر #یاس_خادم_الشهدا_رمضانی_ #رم
💚❤💚❤💚❤💚❤💚
💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس💜🌸
قسمت #بیست_و_هفت
از خونه فاطمه سادات که اومدم بیرون دنیای جلوی چشمام رنگ دیگه ای گرفته بود،
احساس می کردم دیگه معصومه سابقِ خودخواه نیستم،😇
احساس می کردم دنیا پیچیده تر از این حرفاست
و چیزای #باارزش زیادی تو این دنیاست که ازش #غافلم ..
احساس می کردم پر شدم از بغض های تازه..😢
پر از بغض یا شایدم خالی .. خالی از زرق و برق این دنیا ..
حالم جوری بود که پای رفتن به خونه نداشتم ..
سمت خیابون اصلی راه افتادم و فقط به مامان پیام دادم
" من دارم میرم 🌷گلزار🌷 ..تا یه ساعت دیگه میام خونه "
.
.
🌹حال و هوای گلزار و عطر بهشتی شهدا حال و هوامو عوض کرد، 🌹
بدجور محتاج این هوای پاک گلزار بودم، کنار #شهدا تنها جایی بود که به آرامش عمیقی می رسیدم،
کنار شهدا می تونستم برای یک لحظه هم که شده #عشق_خدا رو تجربه کنم،
کنار شهدا بوی پاکی میومد ..
قدم زنان درحالیکه برای #دلِ مرده ی خودم فاتحه می خوندم کنار 🌷بابا🌷 رسیدم و نشستم کنارش،
باچشمایی پر از اشک گفتم:
_سلام قهرمان... سلام سردارِ من ... سلام بابای عزیز تر از جانم ...😞😭
سرمو گذاشتم رو سنگ سرد مزارش
و براش از تمام دلتنگی هام گفتم ...
از تمامِ تمامشون ...
.
.
برگشتم خونه ..
اما معصومه قبل نبودم، می خواستم کار مهمی بکنم،
هنوزم به درستی و نادرستی اش شک داشتم
ولی از بابا خواسته بودم کمکم کنه و تنهام نذاره،
میدونستم که کنارمه ..😊
#ادامه_دارد...
💛💚💛
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
❌#کپی_فقط_با_نام_نویسنده_و_ایدی_کانال_مجازه❌
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
『💦 ❥◈„🔸🌟🔸„ ❥◈💦』
این جـــــهان فنجاني ،
زنـــــدگي چون چایي ،
#عشـــــق چون حبّهٔ قند ،
ڪه اگر حل نشود در #دل چاي ،
زندگي ٺلخ شود.....
و اگر حـــــل شود انـدر چایي ،
زنـدگي #شیریـــــن است.....
و اگر لعـل لبٺ بر لب فنـجان برسد،
لب ٺو قنـــــد شود....
و آن زمـان است ڪه فنـجان در دسٺ ،
همهٔ #زنـــــدگي را مي نـوشي.....!!!
#روزتون_شهدایی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
گاز شیمیایـی و عشــق هر دو می سوزانند
یکی پـوست را و چشم را و جسم را
و دیگری #دل را و جان را...
هر دو سوختن ناله ها دارد و نشانها
خوب که نه، بد هم نگاه کنی نشـانِ هر دو #سوختن را در او می بینی ولی این سوختن کجا و آن سوختن کجا....
#جــــانبـــازان🌷
#مردان_بی_ادعا
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
قلم می گیرم و . . . غرق نگاهت میشوم آخر نگاهـم ڪن ڪہ بنویسم غزلـــهـای دو چشـمت را #شهید_احمد_نیکج
#خاطرات_شھـــــدا
💠احمد نذر امام هشتم
🔹 احمد نذر امام هشتم، حضرت علی بن موسی الرضا(ع) بود. #مادرم چهار پسر بدنیا آورد ولی هیچ کدام زنده نماندند
🔸تا اینکه دست به دامن امام هشتم شد و امام رضا(ع)، احمد را به ما هدیه کرد. این بار احمد ماندنی شد؛ احمد به قدری #زیبا بود که مثال زدنی نبود، موهای طلایی داشت، واقعاً زیبا بود،
🔹 مادرم میترسید بچه را بیرون بیاورد تا از چشم زخم در امان باشد. تا 7 سال مادرم به احترام امام رضا(ع) لباس #مشکی به تن احمد میکرد و وقتی احمد را به سلمانی برای اصلاح میبرد،
🔸 موهای زیبا و طلایی سرش را جمع میکرد. بعد از این هفت سال، موهایی را که جمع کرده بود، وزن کرد و مساوی با وزن موها، پول، وزن کرد و به #مشهد برد و به پاس تشکر، به درون ضریح حضرت رضا انداخت.
🔹من خواهر بزرگتر احمد بودم، خیلی به او علاقه داشتم و به من نزدیک بود. اگر روزی نمیدیدمش، #دیوانه میشدم. شب آخری که داشت به جبهه میرفت، گفت: آبجی! من دارم میرم. با او روبوسی کردم و گفتم:
🔸احمدجان! خدا تازه 2ماهه که بهت بچه داده، کجا میخواهی بروی؟! بچه پدر میخواد؛ بچه خیلی عزیزه؛ تو چطور میخوای از این بچه #دل بکنی؟! صبر کن محمدرضا بزرگتر بشه، بعد برو جبهه.
🔹- نه! اگه رضا بزرگتر بشه، به من #پایبند میشه و دیگه من تمیتوانم رضا را ول کنم. الآن که رضا منو نمیشناسه، باید برم.
🔸خواهر کوچکترم هم نشست جلوی احمد و شروع کرد به شانه کردن محاسن #طلایی و زیبای احمد و هِی به احمد میگفت: داداش! تو رو خدا نرو! اما انگار کس دیگهای احمدرو میکشوند سمت جبهه و آتش و خون ...و داداشم رفت .
✍ راوی ؛ خواهر شهید
#شهید_احمد_نیکجو🌷
#زیباترین_شهید_لشکر25کربلا
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#کانال_کمیل
دلم #تنگ شده ست...
برای آوینی!
برای چمران!
برای علم الهدی!
برای خرازی!
برای هاشمی!
برای ابراهیم هادی!
دلم تنگ شده ست برای باقری...
برای کاوه و همت!
برای #دیالمه!
برای کاظمی!
دلم تنگ شده ست برای برونسی...
#دروغ میگویم!!
اصلا #فقط دلم برای #خودم تنگ شده...
تمام نداشته هایم را؛
میبینم در آنهاییکه داشتند...
شجاعت مصطفوی...
غیرت #علوی ، بصیرت #فاطمی...
اخلاص، پشتکار، صفا، محبت...
#عشق، ایثار و ایمان...
در این بین...
#آوینی و #کاوه را بیشتر عاشقم...
امام #سید_علی نیز آوینی پسند است!
و #کاوه را استاد خود میداند!
رفقا!
کجایید؟!
که ببینید ما، اینجا...
هر روز و هر ساعت...
تیر خلاصیِ #شیطان؛ نصیبمان میشود...
و ما در #راه ماندگانِ مسیرِ خداییم...
#شهید_سید_مرتضی_آوینی:
راه کاروان #عشق از میان تاریخ می گذرد؛
و هر کس در هر زمره که میخواهد ما را بشناسد!
داستان #کربلا را بخواند؛
اگر چه خواندن داستان را سودی نیست!
اگر #دل کربلایی نباشد...
خدایا!
این دلِ من با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود...
بساز بفروش کسی سراغ ندارد!؟😔
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
همه گویند از #سر گذشت ...
اما من گویمت
چگونه از #دل گذشت؟!
.
ای کسی که
مصداقِ تُعِزُّ مَنْ تَشَاء خداوندی ...
حالا آوینی بیاید و تو را روایت کند :
”تو را با خدا #چه_عهدی_بود که از این کرامت برخوردار شدی؟”
که خون تو سَبَب بیداری تمامِ خواب زده هایِ عالمِ غفلت است ...
از کدام #خواسته های دِلَت گذشتی تا اینگونه گمنام و ناگاه بیایی و از همه #دلبری کنی ...
#شهید_محسن_حججی🌷
#سالروز_ولادت
🌸
نـشر مـعارف شـهـدا در ایتــا
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
با من بگو: " أ أدْخُلُ ..."
مشکی بپوش #دل
با من بخوان سراسر اذن دخول را ...
با من بخوان
سراسر اذن دخول را:
أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟
أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ؟
أَ أَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ
الْمُقِيمِينَ
فِي هَذَا الْشهر الشريف؟
أَ أَدْخُلُ يَا حسين بن علی؟
آقا جان اجازه ورود
به ماهت را می دهی؟
#آجرکاللهیابقیهالله
سی سال پیـش و #همت ها و #باکری ها با نوای "ای مھدی صاحب زمان آماده ایم" پر کشیدند
و امروز #دهقانها و #کریمی ها و #صدرزاده ها با نوای "منم باید برم ؛ آره برم سرم بره" آسمانی شدند🕊
دیروز #متوسلیان جاویدالاثر شد
و امروز برخی از #شھدایخانطومان مفقودالاثـر
نام آنها شد #شھدایدفاعمقدس•🕊•
ونام اینها شد #شھدایمدافعحرم•🌹•
آنها با نوای #آهنگران جان میگرفتند
و اینها با نوای #مطیعی و #نریمانی
آن روز درِ باغ شھادت را بستند
و اینها نالهکنان التماس کردند :
#درباغشهادترانبندید !
+و امروز نوای :
#ازشامبلاشهیدآوردند
گواهی بر ایـن مدعاست که
دعایشان بھ اجابت رسیده اسـت:)💔🕊
و اما ما...
گویی ما سھمی جـز #شنیدن آنها و #دیدن اینها نداریم...
#حضرتآقا فرمونـد :
دیــروز بـراۍ #شهادت دروازهای بھ آسمـان باز بود و امــروز معبری تنـگ...
گویا این معبر بازهـم درحال دروازه شدن اسـت!
پ.ن :
هنوز هم برای شھـید شدن فرصت هست
#دل را باید صاف کرد... :)
#حدیث_عشق🍂
🍁زخمیان عشق🍁
به مناسبت سالروز شهادت شهید سعید بیاضی زاده #کانال_زخمیان_عشق
♡بسم رب شهدا
.
🍃گاهی که میخواهم از #شهیدی بگویم و بنویسم زبانم قفل میشود ، نگاهم روی خط های دفتر سفید ثابت میماند و قلم کاغذ سفید را با کلماتی نامفهوم سیاه میکند.
.
🍃اینبار هم همینطور!
بالاخره با یک حرف ، با یک کلمه #چراغی در ذهنم روشن میشود.
#قلم به دست مینویسم از او : گرمای #تابستان را با حضورش در خانواده #بیاضی ها به خنکای بهار تبدیل کرد، مثل هر نور چشمی که تازه متولد میشود.😉
.
🍃#سعید آقایی که راه #طلبگی را در پیش گرفت و #لباس_انبیا را به تن کرد. باز هم یک شاگرد از مدرسه #عشق آمده بود که امتحان پس بدهد.🙂
.
🍃باز مردی از #فاطمیون که دل به #حریم_عشق باخته بود و هیچ جوره نمیشد پای رفتن را از او بگیری...❣️
وَ باز شاگردی که رسم #گذشتن از خود را خوب بلد بود ، گذشتن #دل میخواهد به #حرف نیست به #عمل است.
باید بی ریا و صادقانه بگذری از هرآنچه که مانع سعادتمندیات میشود و این طلبه #صادقانه گذشت از هر چیزی که #دوستش داشت!❤️
.
🍃هرچه بگویم باز نمیتوانم حق مطلب را ادا کنم چرا که هنوز درکی از مقام والای شهید و #رسم_شهادت ندارم.😔
هنوز اندر خم این کوچه ماندم وَ به گمانم قرار نیست دل را تکانی بدهم تا گرد و غبارهای هایش برود و #صاف شود ،دلم یک #پایان متفاوت میخواهد مثل همه آنهایی که رفتند. 😓
.
🍃دلم پر میکشد برای #مکتبی که جایی برای من نیست چون هنوز خود را پیدا نکردم.😞
.
🍃کاش متفاوت به آخر برسیم!😌
وگرنه #مرگ
پایان همه قصه هاست.🌹
.
✍️نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مدافع_حرم_سعید_بیاضی_زاده
.
📅تاریخ تولد : ۵ تیر ۱۳۷۳
.
📅تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۵ .حما سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : روستای محمد آباد ساقی
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#کانال_زخمیان_عشق
#شهید_امیر_حاجامینی ♥️
ای کسانیکه این نوشته را میخوانید!
اگر من به آرزویم رسیدم و #دل از این دنیا کندم،بدانید که نالایقترین بندهها هم میتوانند به خواست او به بالاترین درجات دست یابند.
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#خاطره
#دل کندن
احمدجان! خدا تازه 2 ماهه که بهت بچه داده، کجا میخوای بری؟! بچه پدر میخواد؛ بچه خیلی عزیزه؛ چطور میخوای از این بچه دل بکنی؟! صبر کن محمدرضا بزرگتر بشه، بعد برو جبهه.
- نه! اگه محمدرضا بزرگتر بشه، به من پایبند میشه و دیگه من نمیتونم رضا را ول کنم. الآن که رضا منو نمیشناسه، باید برم.
#شهید_احمد_نیکجو ♥️
به روایت خواهر
°
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
✨﷽✨
"این که آرزوی #شهادت داشته باشی کافی نیست...
کسی #شهید میشود، که هم #پایش به "دنیا" گیر نباشد ، هم #دلش ...
"نیت" شهادت" از #دل ست...
و الا "در" باغ #شهادت را نبستند...
"در" نزدیم... "جوابی" هم از #شهدا نیامد...
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
به مناسبت سالروز شهادت شهید حسن باقری🌺 نشر معارف شهدا درایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
🍀فکه ، سرزمینی است؛ که هر قسمت اش ، قصه گوشت و پوست و استخوان رزمنده هایی را در #دل به یادگار دارد.دلاور مردانی که با #شهادت عاقبت بخیر شدند. و خونشان ، این روزها، دل هر #زائری را به بازی می گیرد.
🍀در روز ولادت #امام_حسین ، چشم به جهان گشود و در شناسنامه اش نام #غلام_حسین_افشردی ثبت شد اما همه او را با نام #نظامی حسن باقری می شناسند.
🍀فرمانده ای که هدایت #عملیات را نه از پشت میز بلکه در منطقه عملیات به عهده گرفت .شناسایی مقر #دشمن را به نیروهایش آموزش داد.همانی که لقب #نخبه دفاع به او دادند و همیشه یک قدم جلوتر از دشمن بود..
🍀مثل همان روز سرنوشت ساز ، که برای شناسایی مکان عملیات با #مجید_بقایی همراه شدند و هردو با خمپاره دشمن و با ذکر #یا_حسین آسمانی شدند .آسمانی از جنس #عشق که شاید مزد شب زنده داری های شهید بود .
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🍁به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حسن_باقری
📅تاریخ تولد : ۲۵ اسفتد ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت: ۹ بهمن۱۳۶۱
📆تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱۳۹۹
🥀محل دفن : بهشت زهرا تهران
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
•
فرموده بود از نشانه های مومن،
محبت ِ کودکان است که هم رقیق القلب اند
و هم بی کبر اند و هم بی کینه؛
اصلا بچه ها همیشه دوست داشتنی اند...
دختر بچه ها اما؛
دوست داشتنی تر اند!
سه ساله هم که باشند و تازه زبان باز کنند؛
مدام توی این #خیمه و آن خیمه گشت می زنند
و زبان می ریزند و #دل می برند و یک بغل
وان یکاد ِ #عاشقانه جمع می کنند!
خلاصه کلّی هاشمی ِ غیرت اللّهی باید ساعت ها
توی صف ِ انتظار بایستاند تا شاید چند لحظه ای
هم که شده، توفیق ِ به آغوش کشیدن ِ دردانه ی
#ارباب و نوازش آبشار ِ گیسوان ِ حضرتش، رزق
من حیث لایحتسبشان شود!
این وسط اما سهمیه ی آغوش ِ بعضی ها محفوظ
است تا خارج از نوبت های طولانی، خریدار ِ
نازهای حضرت ِ #بانو شوند!
برادرهای بزرگ خصوصا برادرهایی
از جنس ِ #علی، مشتری همیشگی زبان ریختن
های بانوی سه ساله اند و دلشان با هر داداش
علی گفتن ِ حضرت ِ بانو قنچ می رود و مست ِ
تماشای سیمای #فاطمی اش می شوند...
جناب ِ عمو هم که تا بوده جذاب ترین و مردترین
و عبّاس ترین ِ همبازی های #رقیه بوده که هیبت
ِ مردانه اش را هیچ چیز به اندازه ی در آغوش
گرفتن ِ حضرت سه ساله تلطیف نمی کند و با هر
#عمو گفتن ِ حضرت رقیه در حضور جناب ِ امام
و حضرت ِ خواهر؛
سیمای #حیدری اش گل می اندازد و سر ِ ادب ِ
ابالفضلی اش را تا تماشای ارض ِ کربلا نزول
اجلال می دهد...
این وسط اما #رقیه خوب فهمیده
از وقتی به کربلا رسیده اند؛
جنس ِ بغل کردن های #بابا حسابی
فرق کرده است...
این روزها حضرت ِ سه ساله باران ِ چشم های بابا
را زیاد می بیند و هر چقدر هم که زبان می ریزد
برای خنداندن ِ بابا؛
امام بیش تر می بارد...
رقیه اما شکایت ِ #اشک های بابا را فقط به علی
می گوید و علی هم فقط گوش می کند و گاه
گاهی لبخندی تحویل حضرت ِ سه ساله ای
می دهد که خیلی دوست دارد نقش ِ #مادر ِ
شش ماههها را بازی کند...
خلاصه سه ساله، سه ســــــــــــال است از گل
کمتر نشنیده و اگرچه شب های #کربلا زیادی
شب اند و تاریک؛
اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است...
آخر اینجا پاسبان ِ خیام #عباس است و #عمو
هست و #امن هست و #بابا هست و #داداش
علی هست و #آب هست و عـ طـ شـ نیست...
تا فردا اما؛
خدا بزرگ است...
🍃به مجرد این که حرف به حرف نامت، ذهنم را چراغانی میکند #آوینی دیگری در ذهنم متجلی میشود. در زمانی که شهر در #آرامش_مطلق است و دور از هر گونه هیاهو و آشوبی، فارغ از نوای شبانه آژیر های خطر، فارغ از بمب و خمپاره و تیراندازی های بیستو چهار ساعته، آوینی دیگری #متولد میشود❤
🍃 شهید هادی باغبانی، #مستندسازی که از همان روز های آغازین نبرد #سوریه بههمراه مستندسازان دیگر برای ثبت دقیق جنایات سلفیها و تکفیریها در این کشور حضور پیدا کرده بود، #خبرنگار و مستندساز بابلسری قصه ی ما در درگیریهای مناطق حاشیهای #دمشق توسط تروریستهای تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید😔
🍃قطع به یقین مسیر #شهادت برای هرکسی باز نیست، #دل خالص و روحی بزرگ میخواهد. چراکه لازمه آن دست شستن از همه ی بود و نبودهای #دنیاست. چیزهایی که فکرت را به خود اسیر کرده و هر لحظه و ثانیه برای رسیدن به آنها تلاش میکنی😓
🍃باید گامنخست را در دوری از آنها برداری، تا بتوانی از دنیای پر ازهوا، هوس و خواهشهای نفسانی دور شوی. شهید هادی باغبانی از جمله کسانی بود که نخستین گام شهادت را با حمایت از مردم سوریه برداشت🌹
🍃کاش برسد روزی که دنیا را از زاویه نگاه شهید باغبانی و امثال ایشان ببینیم
#خالصانه برای خدا گام برداریم و #مخلص_فی_الارض باشیم نه #مفسد آن... و خود را از #بهشت جهالتمان نجات دهیم😭
#شهید_هادی_باغبانی
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید ابراهیم بابلسر
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#دل و #جانم به
#تــو_مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند #حریفان ڪه #تــو_منظور_منی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
#تـــو چنان در #دل_من رفته ڪه #جان_در #بدنی
#حضرت_سعدی
#حدیث_دل 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رسیدن_به_آرامش
#بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی،
خمش میکنی.
هر چه خم شود خالی تر میشود.
اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی میشود.
#دل آدم هم همین طور است،
گاهی وقت ها #پر میشود از غم،
از غصه از حرفها و طعنه های دیگران.
🌴💞🌴
#قرآن میگوید:
#وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ (97)
#فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ (98)
(اى پیامبر)"هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت."🌴💎🌴
#این نسخه ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است:
"ما قطعا می دانیم و اطلاع داریم، دلت میگیرد، به خاطر حرف هایی که می زنند."
"سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن"
#سوره_حجر_آیه۹۷و۹۸
🌴💎🌹💎🌴