من پر از ذوق میشم وقتی همه شهر رو پر تکاپو میبینم برای ولایت امیرالمومنینِ عزیزم😍😍
از تهدلترین صلوات عمرم رو میفرستم وقتی بعد از گفتن اشهد ان علیا ولی الله پیرمرد مسجدی میگه جمال نورانی امیرالمومنین صلوات
جیگرم حال میاد وقتی تو کل شهر اسم "علی" رو میبینم...
خلافت رو ندادید به امیرالمومنین؟
عوضش بعد ۱۴۰۰ سال امیرالمومنین هنوز تو دلهای ماست...
ولی و آقای ماست
با اسمش به وجد میایم و گریه میکنیم و حاضریم همه چیزمون رو بهخاطرش بدیم
بماند به یادگار از دیروز....
ایستگاهِ صلواتی که قرار بود تو مجتمع و فقط برا همسایهها باشه، به کمک همسایهها و کمکهایی که به لطف شما جمع شد، اومد در مجتمع❤️
راستش من خودم از واکنشها خیلی میترسیدم...
اما همه چی عالی بود...
بیشتر از قبل بهم ثابت شد همه آدمها خاکسترین... هی ذهنم میرفت سمت اون روایتی که تو یکی از منبرهای سیدعلی صادقی از پیامبر نقل کردند...
روایت داریم حضرت سلمان رفتند پیش پیامبر و گفتند پیامبر یکی از فضایل امام علی رو که میخواستید با خودتون به گور ببرید و هیچوقت نگید رو برای من بگید.
پیامبر گفتن: سلمان سوزن رو میزنی تو آب دریا چهقدر تَری و خیسی بهش میمونه؟ سلمان گفتن هیچی! پیامبر فرمودن که هیچیِ هیچی که نیست. یه چیزی میمونه بهش بالاخره. بعد فرمودند سلمان! اگه یکی همین انقدر حب امیرالمومنین داشته باشه اهل نجاته.🥲😍
داشتم فکر میکردم هر کسی، ولو یه کار کوچیک کرده باشه، اهل نجاته!
دروغ چرا؟! من باور دارم همه آدمهایی که فقط اومدن و شربت خوردند هم اهل نجاتن😍
اهل بیت دنبال بهانه برای نجات ما هستن ما فقط باید بهانههای نجاتمون رو بیشتر و بیشتر کنیم...
فردا و امشب، روز تبـسم کردن به چـهره مومنیـن است . کسی که در روز غـدیر به برادر خودش تبسـم کنه، خدا در روز قیامت با دیده رحمـت بهش نـگاه می کنه، هـزار حاجـت او را برآورده می کنه و کـاخی از مـروارید هـای بـزرگ و درخشـان و سفید برای او در بهشت می سازه. و چهره او را زیبا می کنه.
#المراقبات
آنچه همیشه طالِبَش چَندین برابر بود
نان و پنیر سفره یِ موسی بن جعفر بود...
❤️🍃
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحیِ موندگارِ این چند سال برای من❤️
#تحویلسالسوختگانازمحرماست
تموم این نه شب داشتم فکر میکردم که امسال چه کتابی رو شروع کنم و دلم هنوز که هنوزه پیش رهیدهست و روایتهای شیرینِ روضهها
تا امشب که همسایه کتابخونه سیارِ رو جاکفشیشون رو شارژ کرد😍
#همسایه_کتابخوار🌿❤️
مسلم در مسجد با سی نفر بماند.
چون چنین دید، بیرون آمد و روی به ابواب کنده آورد. به ابواب کنده رسید و با او ده تن بود. از آن باب بیرون آمد کسی نماند. به این سوی و آن سوی نظر انداخت کسی ندید که وی را راهنمایی کند و خانهاش را نشان دهد.
و اگر به دشمنی دچار گردد وی را در دفع او اعانت کند.
#آه
#یاسین_حجازی
عبیدالله ابن حصین ازدی که وی را در قبیلهی بجیله میشمردند، بانگی بلند برآورد و گفت «ای حسین! این آب را نبینی همرنگِ آسمان؟ والله از آن قطرهای نچشی تا از تشنگی درگذری حسین گفت «خدایا، او را از تشنگی بکش و هرگز او را نیامرز.»
حمید ابن مسلم گفت:
به خدا سوگند که پس از این، به دیدار او رفتم و بیمار بود. سوگند به آن خدایی که معبودی غیر او نیست، دیدم آب میآشامید تا شکمش بالا میآمد و آن را قی میکرد و باز فریاد میزد
العطش العطش ! »
باز، آب میخورد تا شکمش آماس میکرد و سیراب نمیشد. کار او همین بود تا جان بداد.
#آه
#یاسین_حجازی
@Zamire_moshtarak
عذاب میدن...
حتی به مرکباشون آب میدن...
#شبجمعهستهوایتنکنممیمیرم
الوجود کله رحمةٌ. ❤️🌿
پ.ن: کاش همه فلسفه بلد بودید تا این جمله ۳ کلمهای رو براتون توضیح میدادم. توش دنیا دنیا حرفه و توحید و خداپرستی.🥲🥺
عاشق سیراب آب حیات شد. از خوابِ عدم برخاست و قبای وجود در پوشید.
فخرالدین عراقی