eitaa logo
| ضَـمیـرِ مُـشْتَـرَک |
83 دنبال‌کننده
312 عکس
16 ویدیو
10 فایل
ضـَمیـرِ مُـشـْتَرَکَـــم، آنْچِـنان کـه خـود پـیـداسـت کـه در حِـصـار تـو و ما و من نِـمـی گُنـجَم # کتاب_بخونیم
مشاهده در ایتا
دانلود
یه نکته‌ای که خیلی برام جالبه اینکه سقراط (به نوعی میشه گفت مهم‌ترین فیلسوف یونانی) از هر تفکری آدم دور خودش جمع کرده. از سوسیالیست (‌طرفدار حکومت) بگیر تا انارشیست (قائل به زندگی بدون حکومت). و جالبش اینجاست که سقراط دنبال این بوده که باب بحث و گفت‌و‌گو بازشه. این خیلی نکته مهمی تربیتی‌ هست. چیزی که الان تو جامعه اصلا نیست! انگار سقراط به ما این رو یاد میده که یکی از رسالت‌های فیلسوف، باز کردن باب گفت و گو در جامعه است.
حالا کلا نه‌تنها در جامعه; بلکه حتی تو خونه. یکی از مشکلات اعضای خانواده‌ها اینکه بلد نیستن (و نیستیم) که درست با هم حرف بزنن. (و بزنیم) با اینکه همه اعضای خانواده همدیگه رو دوست دارن، باعث به وجود اومدن کلی سوتفاهم و ناراحتی میشه. و اینجاست که به‌نظرم فلسفه با روان‌شناسی یه پیوند خیلی عمیق می‌تونه برقرار کنه!
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هشت نفرند كه اگر مورد اهـانت قرار گرفتند، جز خودشان كس ديگرى را سرزنش نكنند: ۱ ـ كسى كه به مهمانى و سفره اى رود كه دعوت نشده است. ۲ ـ مهانى كه به صاحب خانه دستور دهد. ۳ ـ كسى كه از دشمنانش خير و نيكى بطلبد. ۴ ـ كسى كه از فرومايگان انتظار فضل و نيكى داشته باشد. ۵ ـ كسى كه در يك كار سرّى ميان دو نفر وارد شود كه او را وارد آن راز نكرده اند. ۶ ـ كسى كه حكومت را سبك بشمارد. ۷ ـ كسى كه جايى نشيند كه شايسته آنجا نيست. ۸ ـ كسى كه سخن خود را به كسى بگويد كه از او حرف شنوايى ندارد.
امروز رفته بودم دندون‌پزشکی نوبت بگیرم. تا وقتی من اونجا بودم هرکسی تو صف نوبت بود، یا می‌گفت هفته اول شهریور بهم وقت بده یا بنداز بعد ۱۵ شهریور... اونجا بود که واقعا حس کردم که اربعین خیلی نزدیکه.🥺
بگردیم. مصداقش تو زندگی خیلی‌هامون هست...
غروب تاسوعا، محمد ابن بشير حضرمی را گفتند « پسرت در ثغرِ ری اسیر شد.» گفت: ثوابِ مصیبت او و خود را از خدای چشم دارم. دوست ندارم او اسیر شود و من زنده باشم. حسين سخن او بشنید و گفت: رحمک الله من بیعت از تو برداشتم. در رهایی پسر خویش بکوش. گفت: درندگان زنده زنده مرا ،بخورند، اگر از تو جدا شوم. گفت: پس این جامه‌های بُرد را به این پسرت ده تا در فدای برادرش، بدانها استعانت جوید و پنج جامه به وی بخشید که بهای آن هزار دینار بود. @Zamire_moshtarak
روضه‌خون می‌گفت تو ناحیه مقدسه داریم که امام زمان به اصحاب، به صورت کلی سلام میده و درود می‌فرسته. اما برای بشر این عبارت‌ها رو به صورت خاص داریم تو ناحیه مقدسه: السّلامُ عَلی بِشْرِ بْنِ عُمَر الْحَضْرَمی‌، شَکِّرَ اللَّهُ لَکَ قَوْلَکَ لِلْحُسَیْنِ علیه السلام وَقَدْ اذِنَ لَکَ فِی الانْصرافِ: اکَلَتْنِی‌ اذَنْ السِّباعُ حَیَّاً انْ فارَقْتُکَ وَاسْأَلُ عَنْکَ الرّکَبانَ وَاخْذُلُکَ مَعَ قِلَّةِ الَاعْوانِ لا یَکُونُ هذا ابَداً. سلام بر بشر بن عمر حضرمی؛ خدا به تو پاداش خیر دهد به جهت اعلام وفاداریت نسبت به امام حسین (علیه‌السلام)، آنگاه که به تو اجازه انصراف داد و در پاسخ گفتی: درندگان زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا شوم و در این بی‌کسی تنهایت گذارم و سپس سراغت را از کاروانیان بگیرم، نه، نه، هرگز چنین نخواهد شد!
ببین امام زمان چی جوری ازش تعریف می‌کنه...🥺 میگه شکّر الله... اونایی که ادبیات عرب بلدن، می‌دونن که شَکَّر بای تفعیل‌عه و یکی از مواد استعمال باب تفعیل مبالغه‌ست.. به تعبیر من امام زمان داره به بشر میگه دمت گرم که جدم رو تنها نذاشتی. پ.ن: کاری کردیم که امام اینجوری ما رو برای خودش بخواد؟🥺☹️
چون سحر شد، حسین را خوابی سبک بگرفت. بیدار شد و گفت « می‌دانید اکنون در خواب چه دیدم؟» گفتند «يَابنَ رسول الله، چه دیدی؟» گفت « دیدم سگانی به من روی آورده‌اند تا مرا بدرند، و در میان آن‌ها سگی دورنگ دیدم که از همه سخت‌تر بود بر من و گمان دارم آن که مرا می‌کشد از میان این مردم، مردی پیس باشد. و جد خود، رسول خدا را دیدم و با وی، گروهی از اصحاب بودند می‌فرمود "ای پسر من، تو شهیدِ آلِ محمدی و اهل آسمان‌ها و صفيح اعلی از آمدن تو شادی می‌نمایند. امشب افطار، تو نزد من باشی. تأخیر مکن. این فرشته‌ای است از آسمان فرود آمده، تا خونِ تو را بگیرد و در شیشه سبزی نگاه دارد. این خوابی است که دیدم. اجل نزدیک است و بی‌شک هنگام کوچیدن از این جهان فراز آمده است.» @Zamire_moshtarak
خیلی روایت جالبی بود...