eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
۵- تشدید فاصله ی طبقاتی در کشور و روی آوردن خانواده ی برخی مسؤولین به دنیاطلبی بسم الله الرّحمن الرّحیم. حاج آقا قبل از اینکه من خدمتتان برسم - از دو سه روز پیش شاید از دو سه ماه پیش که آن جلسه ی قبلی خدمتتان بودیم - یک سؤالی ذهن من را مشغول کرده بود که از خدمت حضرتعالی بپرسم. امّا چند روز قبل یک کار تحقیقاتی - پایان نامه بود ظاهراً - دیدم و به آمار واقعاً عجیب و غریبی برخوردم که ناخودآگاه کشیده شدم به این سمت که این سؤال را امروز از خدمتتان بپرسم. در یک کار تحقیقاتی که توسط یکی از دانشجویان انجام شده بود و کار مدوّن و حساب شده ای هم بود، بررسی شده بود در رابطه با ماشینهای گران قیمت. اتومبیل‌های مدل بالا و بسیار گرانقیمتی که در سطح شهر تهران، ما مشاهده میکنیم و آمار در انتها این را نشان میداد که متأسّفانه یک درصد بسیار بالایی از این اتومبیلها - که اصلاً هیچکدام از دوستان، من این را مطرح کردم، توقّع این را نداشتند - اختصاص داشت به فرزندان و یا خانواده‌های مسؤولین بلندمرتبه ی کشور جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر. سؤال بنده این بود، از مدّتهای مدیدی اختلاف طبقاتی در این کشور وجود داشت، با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی خُب، بسیاری از مردم یک بارقه ای در دلشان بوجود آمد که ان شاءالله این فاصله، حالا نمیگوئیم از بین میرود، ولی بسیار کم میشود. متأسّفانه شاهد هستیم که این فاصله الان از زمین تا آسمان است. عدّه ای واقعاً بدون کوچکترین درد و دغدغه و مشکلی آنچه را که بخواهند، به هر قیمتی، به هر شکل ممکنی برایشان فراهم است و در مقابل، کسانی را هم داریم که برای گرفتن یک کیلوگوشت و یا آن اقلام ضروری زندگیشان، مجبورند یک شبانه روز یا بیشتر با خودشان کلنجار بروند، ده بار به یک مغازه بروند، بیرون بیایند تا به هر حال یک چیزی در دور از چشم مردم تهیه کنند. ما فقرای کشورمان الان کسانی نیستند که کاسه ی گدایی جلوی خودشان گذاشتند و در چهارراه‌ها یا خیابانها نشستند؛ کسانی هستند که واقعاً شخصیّت و وجهه ی اجتماعی مناسبی هم دارند و اینها متأسّفانه با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتند. مشکلات اقتصادی کشور را ما واقف هستیم، پائین آمدن قیمت نفت و یا سایر چیزها، کاهش درآمدهای سالیانه، همه ی اینها را واقف هستیم و میدانیم. امّا یک سری، من فکر میکنم، مدیریتهای ضعیفی که در بعضی از قسمتهای کشور داریم، باعث میشود که این مشکلات دامن زده بشود و ما از این امکاناتی که داریم به نحو احسن استفاده نکنیم. من میخواستم که تدبیر حکیمانه ی حضرتعالی را در جهت تحقق بخشیدن به عدالت اجتماعی - که یکی از شعارهای ما بوده و ان شاءالله دوست داریم که روزبه روز زمینه ی آن بیشتر فراهم بشود - تدبیرتان را بفرمائید و اینکه چه شکلی میشود واقعاً این اختلاف طبقاتی از بین برود و یا کاهش پیدا کند؟ بله، بسیار سؤال درست و مهمّی است. مسئله ی مهمّ جامعه ی ما، همین مسئله ای است که شما مطرح کردید. علی رغم اینکه بعضی سعی میکنند مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و پیدایش طبقه ی جدیدی از مرفّهین را کمرنگ کنند و در سایه قرار بدهند، مسئله ی اصلی این است؛ خطر اصلی این است. البتّه این هم مال این یک سال و دو سال نیست؛ این متأسّفانه ریشه در چند سال و در برخی از روشها دارد، یا بگوئیم ریشه در بی توجّهی‌هایی دارد که نسبت به این قضیه شده. چند سال است که من این مسئله را مکرّر مطرح میکنم. حالا اینکه نقش رهبری در این مورد چیست؛ شما، میدانید که رهبری برای برنامه‌های کشور سیاستگذاری میکند. برنامه را دولت میریزد و دولت اجرا میکند و دولت بازرسی میکند. البتّه در موارد زیادی که شکایتی میشود، یا از یک چیزی اطّلاعی پیدا میکنم، منتظر نمیمانم که کسی بازرسی کند، بیاید به من خبر بدهد؛ خودم میفرستم برای بازرسی؛ و اگر چنانچه ببینم یک ناحقّی وجود دارد، تا آنجایی که در حدود اختیارات قانونی من است، اقدام میکنم؛ یعنی به آن سیاستگذاریِ اوّل اکتفا نمیکنم. پس هیکل کار، سیاستگذاری است. خُب، در همین برنامه ی دوّمی که الان تقریباً دارد تمام میشود - امسال سال آخرش است، یا ماقبل آخر - همین مسئله ای که شما اشاره کردید؛ یعنی عدم پیدایش طبقات جدید، کاهش دادن فاصله ی طبقات، جزو فصول اصلی آن سیاستی است که ما ابلاغ کردیم؛ هم به دولت ابلاغ کردیم، هم به مجلس ابلاغ کردیم؛ که خُب، وظیفه ی مجلس، قانونگذاری است؛ وظیفه ی دولت، اجراست. مسئله ی دنیاطلبی که من این همه روی آن تأکید میکنم و هر وقت انسان این حرف را میزند، متأسّفانه اینها ناراحت میشوند و کأنّه اینها را میگزد، به خاطر همین است. دنیاطلبی یک لغزشگاه است؛ هیچ مرزی هم نمیشناسد، الّا تقوا، یا یک نظارت قرص و محکم؛ کسی ناچار باشد که یک چیزهایی را رعایت کند؛ تازه آنها هم از طرق غیرقانونی و قاچاق ممکن است کارهای خلافی را بکنند.
من در پنج شش سال قبل از این یک پیامی دادم برای یک مجموعه ی دانشجویی - چون اینها دانشجوهایی بودند که یواش یواش میخواستند بروند به تشکیلات دولتی - گفتم مواظب باشید چرب و شیرین دنیا شماها را به خودش متوجّه نکند. یعنی یک جوان دانشجو هم میتواند در معرض چنین لغزشی قرار بگیرد؛ کمااینکه یک مسؤول اینطور است. این مسئله ی «ثروتهای بادآورده» که ما مطرح کردیم و دستگاه قضایی یک حرکتی را اوّل کار شروع کرد و بعد همین مطبوعاتی که ملاحظه میکنید، سعی کردند فضا را غبارآلود کنند و نگذارند این مسئله به جایی برسد، ناظر به همین قضیه است. بله، من اعتقادم این است که باید مردم نسبت به مسئله ی عدالت اجتماعی و خواست عدالت اجتماعی، مجدّانه و منطقی با مسؤولینشان صحبت کنند؛ این را از دولتها و از نمایندگان مجلس باید بخواهند؛ آن کسی که شعار عدالت اجتماعی میدهد، او را موظّف و مسؤول بکنند و از او مطالبه کنند؛ آن کسی که عدالت اجتماعی را در درجه ی پنجم قرار میدهد و یک عناوین دیگری را به جای عدالت اجتماعی میگذارد، توجّه بکنند که او دارد بیشترین نیاز یک جامعه را نادیده میگیرد و از نظر دور میدارد. البتّه اینکه شما میفرمائید فاصله بیش از گذشته است، اینجور نیست. گذشته ای که شما میگوئید، ممکن است مثلاً ده سال پیش باشد؛ امّا زمانهایی که ما میشناسیم و دیدیم، نخیر، آن وقت یک جور دیگری بود؛ فاصله‌ها خیلی از اینها عمیق تر بود. در زمان رژیم طاغوت یک اکثریتی از مردم سطح زندگی شان بشدّت پائین بود، و یک اقلیتی هم همین برخوردارهایی که شما میگوئید، داشتند. امروز یک طبقه ی متوسّطی وجود دارد که به هر جهت وضعش خوب است، ولو اینکه آن ثروتهای افسانه ای را هم ندارد؛ لیکن یک عدّه ای هم هستند که برخورداریهای زیادی دارند. همین قضیه ی ماشینی که شما میگوئید، ما یک جلسه ای آقایان مسؤولین دولتی را دعوت کردیم و با آنها راجع به همین قضیه ی ماشین صحبت کردیم. خُب، یک مقدار هم عمل کردند؛ بالاخره بعضیها برخی ماشینهای گران قیمت را کنار گذاشتند؛ لیکن، بتدریج باز یواش یواش این کارها را میکنند. دستگاههایی که مسؤول این کار هستند، باید مراقبت کنند؛ مدیران، رؤسا باید مراقبت کنند؛ مردم هم باید این چیزها را بخواهند. به نظر من گفتن این چیزها در محیط دانشجویی، در مواجهه ی با مسؤولین، خودش هشدار دهنده است؛ کمک کننده ی به این است که ان شاءالله به نتیجه برسد. به هر حال شما بدانید؛ در جمهوری اسلامی، اساس، عدالت اجتماعی است. من یک وقتی گفتم؛ ما وقتی که میگوئیم منتظر امام زمان هستیم، بیشترین خصوصیّتی که برای امام زمان ذکر میکنیم، این است که یملأ الله به الأرض قسطاً و عدلاً [۱] ؛ نمیگوئیم یملأ الله به الأرض دیناً و صلوهًًْ و صوماً؛ با اینکه آن هم هست و قسط و عدل در چهارچوب دین، بهترین و بیشترین تحقّق را پیدا میکند؛ لیکن معلوم میشود که این عدل، یک مصرع بلند درخواستهای انسان است. اگر چنانچه این چیزی که الان بعضی غافلانه دنبال میکنند و آن، الگو گرفتن از زندگی غربی است، رواج پیدا کند، روزبه روز این حالت بدتر خواهد شد. علاج این است که ما خودمان را از دنباله روی فرهنگ غربی در زمینه ی مسائل اقتصاد کاملاً خلاص کنیم و نجات ببخشیم. اگر چنانچه در یک کشوری درآمد سرانه رقم بالایی است، معنایش این نیست که این درآمد سرانه به همه میرسد؛ نه. شما الان ببینید در آمارهایی که داده میشود، مثلاً میگویند در فلان کشور پیشرفته ی دنیا - فرضاً آمریکا یا کانادا - درجه ی حرارت مثلاً به ۴۲ درجه رسید، فلان قدر آدم کشته شدند! خُب، در تهران ۴۲ درجه اتّفاق می‌افتد، امّا چه کسی کشته میشود؟ اینهایی که کشته میشوند، چه کسانی هستند؟ یا مثلاً فرض کنید سرما رسید به ۱۰ درجه زیر صفر، فلان تعداد یخ زدند! اینهایی که یخ میزنند، چه کسانی هستند؟ آنهایی که در ساختمانهایی نشستند که با سرما و گرمای آنچنانی اداره میشود، که یخ نمیزنند؛ آنهایی که سرپناه دارند، که یخ نمیزنند یا از گرما نمیمیرند. این معنایش ---------- [۱]: . بحارالانوار، ج ۳۶، ص۳۱۶. این است که یک طبقاتی آنجا وجود دارند که زندگی بر آنها سخت است. الان برزیل هشتمین اقتصاد دنیاست؛ امّا آنجا چند میلیون بچه وجود دارد که اینها نه پدر و مادر دارند، نه سرپناه دارند، نه مسکن دارند؛ شب در کوچه‌ها میخوابند، در کوچه هم پرورش پیدا میکنند، در همان کوچه هم یا کشته میشوند یا میمیرند! ما نباید دنبال این زندگی برویم، ما نباید دنبال این اقتصاد برویم. شکوفایی اقتصاد معنایش این نیست. شکوفایی اقتصاد این است که به دولت امکان بدهد تا فقر عمومی را - نه فقر یک گروه خاص را - از میان جامعه بردارد؛ این اقتصاد، خوب است؛ این اقتصاد، اقتصاد اسلامی است و همین بایستی تحقّق پیدا کند.
البتّه ما نباید از حق بگذریم؛ برخی از مسؤولینی که من میشناسم، دنبال این مسئله هستند. اوائل این دولت جدید به من گفته شد که سعی بر این است که نظام بانکی را صددرصد اسلامی کنند - البتّه اسلامی است، قانون اسلامی است؛ منتها روشهایی در اجرا وجود دارد که متأسّفانه از آن حالتِ اسلامی بودن خارجش میکند - در آن طرح ساماندهی اقتصادی هم این آمد، من هم تأیید کردم؛ امیدواریم ان شاءالله بتوانند بکنند. البتّه دست که خالی باشد، این کارها یک خرده سخت تر انجام میگیرد. کاهش درآمدی که شما اشاره کردید - که مثلاً مال امسال و پارسال است - تأثیر دارد. این را باید دانست که واقعاً وقتی دولت از لحاظ مالی دستش پر باشد، خیلی از این کارها را راحت تر میتواند انجام دهد؛ وقتی نتواند، مشکل تر انجام میدهد. امیدواریم ان شاءالله این ایده‌ها در شماها زنده بماند. شماها مواظب باشید این خواستها و این آرزوها را از دست ندهید؛ وقتی که مسؤول شدید، وقتی که یک امکان خوبِ زندگی گیرتان آمد، همین حرفها یادتان باشد. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی تولید : ایران صدا
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
ترجمه أبومحمد هارون بن موسي تلعكبري (رض) از محمد بن همام بن سهيل (رض) از حسن بن محمد بن جمهور روايت كرده است كه گفت: پدرم كه از آشنايان أبو الحسن علي بن موسي الرضا (ع) و از خواصّ و ملازم خدمت آن حضرت بود و در سفر آن جناب از مدينه به خراسان كه به شهادت ايشان در طوس در سن چهل و نه سالگي انجاميد، آن بزرگوار را همراهي مي‌كرد برايم گفت: مأمون در نيشابور بود و سرورم أبوالحسن الرضا (ع) و جمعي از فلاسفه و پزشكان مانند يوحنّا بن ماسويه و جبرائيل بن بختيشوع و صالح بن بهلمه هندي و عده اي ديگر از عالمان و صاحب نظران در انجمن مأمون حضور داشتند. در آن مجلس از طبّ و آنچه باعث سلامت و تقويت بدن است سخن به ميان آمد، مأمون و حضّار غرق در صحبت شدند و از اين دانش و اين كه چگونه خداوند تعالي اين بدن را تركيب كرده و چهار طبع متضادّ را در آن تلفيق كرده، و از سود و زيانهاي غذاها و بيماريهاي ناشي از آن سخن گفتند، و أبوالحسن (ع) همچنان ساكت بود و در اين باره سخني نمي گفت، مأمون به ايشان عرض كرد: يا أباالحسن! نظر شما درباره اين موضوعي كه از اوّل امروز ما را به خود مشغول ساخته است، چيست؟ چون موضوع براي من مهم است و اين مطالب را بايد دانست، و شناخت غذاهاي مفيد و مضرّ، و تدبير بدن امري ضروري است. ابوالحسن (ع) به او فرمود: من در اين خصوص تجربياتي دارم و امتحان و گذشت زمان درستي اين تجربياتم را براي من روشن ساخته است، به علاوه از گذشتگان هم اطلاعاتي بدست آورده ام، و اينها چيزهايي است كه انسان بايد بداند و در ندانستنش معذور نيست، من اين تجربيات و اطلاعات خود را با مطالب ديگري نزديك به آنها كه شناخت و دانستنشان لازم است براي اميرالمؤمنين يكجا بيان خواهم كرد. راوي گويد: مأمون براي رفتن به بلخ عجله داشت، از اين رو جلوتر از ابوالحسن (ع) راهي بلخ شد و از آن جا به حضرت نوشت كه به وعده وفا كند و آنچه را در اين زمينه از ديگران شنيده و خود تجربه كرده است در خصوص خوراكيها و نوشيدنيها و داروها و فصد (رگ زني) و حجامت و مسواك زدن و حمّام و نوره و استفاده از اين چيزها برايش بنويسد. ابوالحسن (ع) نامه اي به او نوشت كه رونوشت آن اين است: بسم الرحمن الرحيم با توسل به خداوند، اما بعد: نامه اميرالمؤمنين كه فرموده بود شنيده‌ها و تجربيات خودم را در خصوص خوراكيها و نوشيدنيها و مصرف داروها و فصد و حجامت و حمّام و نوره و قوّه باه و ديگر چيزهايي كه باعث سلامت و قوّت بدن مي‌شود برايش توضيح دهم، به دستم رسيد. من در اين نامه آنچه را لازم است براي اميرالمؤمنين توضيح مي‌دهم و مطالبي را كه در خصوص خوراكيها و نوشيدنيها و مصرف دارو و فصد و حجامت و قوّه باه و ديگر چيزهاي لازم براي تدبير جسم ايشان لازم است شرح مي‌دهم، و توفيق از خداست. (بدان اي اميرالمؤمنين) كه خداوند عزّوجلّ براي معالجه هر دردي كه در بدن مي‌نهد دارويي قرارداده، و براي هر نوع بيماري نوعي دوا مقرّر داشته است، چون اين بدنها شبيه يك كشور است كه پادشاه آن قلب است ، و عمّال و كارگزارانش رگها و بندهايند (و مغز، و قصر پادشاه قلب اوست) و قلمرو او كلّ پيكر است، و معاونان و دستيارانش دستها و پاها و چشمها و لبها و زبان و گوشهايند، و خزانه هايش معده و شكم اوست، و سراپرده اش سينه او. دستها دو معاونند كه وسيله دور و نزديك ساختن هستند و طبق سفارشها و دستورهاي پادشاه عمل مي‌كنند (پاها پادشاه را جا به جا مي‌كنند) به هر كجا كه بخواهد، چشمها آنچه را كه از نگاه او پنهانند به وي نشان مي‌دهند، چرا كه پادشاه در سراپرده است و اخبار جز با اجازه به او نمي رسند. همين چشمها به منزله دو چراغ پادشاه نيز هستند. دژ و قلعه بدن گوشهايند، و تنها به چيزهايي اجازه ورود بر پادشاه را مي‌دهند كه او موافقت كند، زيرا اين دو عضو قادر نيستند چيزي را وارد كنند مگر آنگاه كه پادشاه به آنها اشاره كند و اذن دهد، پادشاه به آن دو گوش مي‌دهد و سپس پاسخ دلخواه خود را به آنها مي‌دهد. زبان با ابزارهاي چندي سخن پادشاه را ترجمه مي‌كند از جمله با ريح الفؤاد و بخار معده و كمك لبها. و لبها را قدرتي نباشد مگر با حركت زبان و اين دو از يكديگر بي نياز نيستند، و سخن گفتن جز با گرداندن صدا در بيني نيكو صورت نگيرد، زيرا همان گونه كه ني زن با دميدن در ني صدايي نيكو در مي‌آورد، بيني نيز سخن را نيكو مي‌سازد. (منخرها يا سوراخهاي بيني نيز اين گونه اند، بيني به پادشاه مي‌رساند) بوهاي خوش را كه او دوست مي‌دارد، و اگر بوي ناخوشي باشد پادشاه به دو دست فرمان مي‌دهد دستها (با كنار زدن شيئ بد بو يا گرفتن سوراخهاي بيني) مانع رسيدن آن بو به پادشاه مي‌شوند. مع هذا، اين پادشاه پاداش و كيفر هم مي‌دهد، كيفرش سخت تر از كيفري است كه پادشاهان قدرتمند دنيوي مي‌دهند، و پاداش او نيز از پاداش اين پادشاهان برتر است، كيفر آن غم و اندوه است، و پاداشش شادي و سرور. امام رضا علیه السلام
35.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مدرسه کادرسازی ، دوره هایی برای تربیت نیروهای تراز انقلاب 💠 دوره 13 🔰 با یادگیری این مبانی ، سیاست را بهتر تحلیل کنیم 🎤 با تدریس 🎬 جلسه 3️⃣1️⃣ ادامه بحث مغالطات سیاسی ❌❌ پایان دوره روش تحلیل سیاسی ❌❌ ✴️ انتشار فایلها بلا مانع است
🔰 سلسله 21 شماره 1⃣2⃣ 🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
Part13_قرارگاه محمود.mp3
22.38M
📗کتاب صوتی فصل 3️⃣1️⃣ "عشق دلبستگی است یا وابستگی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾 اگر این جنس مردان بودند . . . ⭕️‏خبرنگار: خوشحالی اخوی، عملیات دیشب چطور بود؟ رزمنده: خیلی خوب شد +حالت چطوره؟ -خیلی خوبه، اول شب دستم قطع شده از مچ ولی با این دستم جنگیدم 🟠مرد تویی،بقیه اداتو درمیارن... 🔴 حضرت علامه ایةالله مصباح یزدی اعلی الله مقامه الشریف خدای دفاع مقدس، خدای اقتصاد و فرهنگ هم هست، اگر ما همان رزمنده‌ها باشیم 🟢این مردانگی را بازنشر کنید تا مسئولان و کندفهم‌ها و ماله‌کش‌ها شناخته شوند
تحقیق در اسم مالک قوله علیه السلام: مَالِکُ الْمُلْکِ. الملک: المملکة والسلطنة، و هی الاستیلاء و التمکّن فی التصرف. و به اعتباری لفظ ملک اطلاق شده بر عالم طبیعی و عالم ناسوت، چه مراتب عوالم ایجاد در تنزّلات و ترقّیات چهار است از: عالم لاهوت و عالم جبروت و ملکوت و ناسوت که: اوّل: اشاره به عالم اسماء و صفات. و ثانی: اشاره به عالم مجرّدات که عقول طولیه و ملائکه « سَابِقَاتِ سَبْقاً » [۱] باشند. و ثالث: یعنی نشأه ملکوت عالم نفوس مجرّده و ارواح بسیطه سماویه، که از آنها به ملائکه « مُدَبِّرَاتِ أَمْراً » [۲] تعبیر شده، چه استکمال عالم عنصریات مربوط به تدبیرات حرکات اجرام سماویه و نفوس متعلّقه آنها است. و عالم ملک که از او به عالم ناسوت تعبیر شده « فارقات فرقاً » [۳] اند چه هر جزئی از جزء دیگر او در افتراق اند. ولی در فقره دعا و آیه شریفه که: «مالِکَ الْمُلْکِ [۴] » بر خدا اطلاق شده، مراد همان مملکت و استیلای بر تمام مراتب عوالم بجملتها مراد است، نه آن که مالک دنیا است فقط که عالم مُلک مقابل ملکوت باشد، چنان که در فاتحة الکتاب می‌خوانی: « مَالِکِ یَوْمِ الدِّین [۵] »، یعنی او است ---------- [۱]: ۶ - اشاره است به سوره نازعات، آیه ۴. [۲]: ۱ - اشاره است به کریمه نازعات، آیه ۵. [۳]: ۲ - اشاره است به سوره مرسلات، آیه ۴. [۴]: ۳ - سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۶. [۵]: ۴ - سوره مبارکه فاتحه، آیه ۴. مالک روز جزا که عالم ملکوت و عالم آخرت باشد. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
ابوتراب مردی سنی مقداری گندم کهنه برای یک شیعی فرستاد. شیعی گندم را عودت داد و مقداری گندم تازه مخلوط با خاک برای وی فرستاد، وی پذیرفت و این دو شعر را برای او ارسال نمود. به جای گندم ما، گندمی برای ما فرستادی، ما گندم کهنه خود را کنار گذاشتیم و گندم تازه تر آلوده به خاک را پذیرفتیم یعنی ابوترابی شدیم. بعثت لنا بذاک البریره رجاء للجزیل من الثواب رفضناه عتیقاً وارتضینا به اذا جاء و هو ابوتراب شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
سؤال👇 سلام ببخشید چت و تماس مجازی با جنس مخالف گناه دارد؟ پاسخ👇 سلام علیکم  اگر بدون قصد لذت و کلمات مهیج شهوت باشد و نسبت به عدم وقوع در حرام و مفسده مطمئن باشند، فی نفسه اشکال ندارد.