هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی
تولید : ایران صدا
#روایت_رهبری
#سید_یاسر_جبرائیلی
#تاریخ_معاصر #انقلاب_اسلامی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗کتاب صوتی #روایت_رهبری قسمت 6⃣3⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part37_روایت رهبری.mp3
21.52M
📗کتاب صوتی
#روایت_رهبری
قسمت 7⃣3⃣ #پایان
در محضر امام روح الله ( 6)
✍ لکن ما متکی هستیم به لطف او و ما متکی هستیم به عنایات او و ما در ماه رمضان هر چه قصور کرده باشیم، تقصیر کرده باشیم، در این روز مبارک از او عیدی می خواهیم، او به فضل خودش با ما رفتار کند، نه به عدلش
صحیفه نور،جلد 19،صفحه 18
🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خضر (ع) متن حديث خضرعليه السلام ۱- الصدوق حدّثنا المظفّر بن جعفر بن المظفّر العلوى العمرى السمرقند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانيال (ع)
متن حديث
دانيال عليه السلام الرواندى باسناده عن الصدوق عن أبيه عن محمّد العطّار عن الأشعرى عن السيّارى عن إسحاق بن إبراهيم عن الرضا عليه السلام قال: إنّ الملك قال لدانيال: أشتهى أن يكون لى ابن مثلك، فقال: ما محلّى مِن قلبك؟ قال: أجلّ محلّ و أعظمُه، قال دانيال: فاذا جامعتَ فاجعل همّتك فىَّ، قال: ففعل الملك ذلك، فولد له ابن أشبه خلق الله بدانيال.
دانيال (ع) راوندي به إسناد خود از صدوق، از پدرش، از محمد عطار، از أشعري، از سيّاري، از اسحاق بن ابراهيم، از امام رضا (ع) نقل كند كه آن حضرت فرمود: ملك به دانيال گفت: دوست دارم پسري چون تو داشته باشم، و او گفت: آن وقت چه جايگاهي نزد تو خواهم داشت؟ گفت: برترين و بزرگترين جايگاه را، دانيال گفت: پس هرگاه مجامعت كردي فكرت را متوجه من ساز، گفت
: ملك چنين كرد و پسري برايش به دنيا آمد كه شبيه ترين خلق خدا به دانيال بود۱.
منبع حديث
۱- قصص الأنبياء ۲۳۰.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📺برنامه گامی به سوی ظهور 🔢 بخش یازدهم 📚استاد نصوری تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات اللهم صل علی م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺برنامه گامی به سوی ظهور
🔢 بخش دوازدهم
📚استاد نصوری
تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
🌹🌹🌹🌹
🔰 سلسله #پوسترهای_وظایف_منتظران 34
شماره 4⃣3⃣
🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نمایش فراتر از فریاد داستان زندگی #مالکوم_ایکس قسمت پنجم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فراتر از فریاد 6.mp3
15.06M
نمایش فراتر از فریاد
داستان زندگی #مالکوم_ایکس
قسمت ششم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم سلامتیش رو انفاق کرد، راحتیش رو انفاق کرد، جونش رو انفاق کرد، حالا اگه از ما بپرسن تو میخوای چیکار کنی چی میخوایم بگیم؟
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
بازگشت حوادث در دوره کهغری این است که یوذاسف که یکی از حکماء متقدّمین ماهر در هر علم نجوم است گوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اثبات علم در خداوند
قوله علیه السلام: وَ کَیْفَ یَخْفَی عَلَیْکَ یَا إِلَهِی مَا أَنْتَ خَلَقْتَهُ.
معصوم در اثبات علم به نحو اتمّ و اکمل از برای حق تعالی عرض مینماید که چگونه میشود که مخفی و مستور باشد بر تو چیزی که تو او را ایجاد فرموده[ای]، که اشاره به اثبات علم است از طریقه علم به علّت تامّه که مستلزم علم به معلول است، چنان که از اثر و معلول هم علم به علّت حاصل میشود، که یکی را دلیل « لِمّ » گویند، و دیگری را دلیل « إنّ ».
چنان که حق تعالی اثبات علم از برای خود مینماید از روی دلیل اوّل که: « أَ لاَ یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ [۲] »، که استفهام انکاری است. یعنی: چگونه
عالم به اشیاء نباشد و حال آن که آنها را خلق نموده، با وجود آن که علم به علّت که خود ذات مقدس باشد، مستلزم علم به معلوم است، چنان که مشهود است که وقتی که انسان علم به وجود و حضوراتش که علّت است حاصل نمود، علم به حرارت لازم او است، و علم به طلوع شمس که علّت است پیدا شد، علم به وجود نهار بالتبع حاصل است ؛ زیرا که: کلّما طلع الشمس فالنهار موجودة، و علم به وجود اربعه مستلزم است علم به زوجیت را الی غیر ذلک.
چنان که گاهی از اثر و معلول علم به مؤثّر و علّت پیدا میشود، مثل این که دیدن دخان از دور مستلزم علم به وجود آتش است، و دیدنِ بنا و صنایع دقیقه، دلالت بر وجود بنّا و صانع، و دیدن کتابت که اثر است، دلالت بر وجود کاتب و مؤثر مینماید.
چنان که از این طریقه ثانی از آثار پی به مؤثر بردن، موسی علیه السلام استدلال نمود وقتی که فرعون از او دلیل اثبات خدا و کنه حقیقت سؤال نمود به « من »، و « مای حقیقیه »، کما قال تعالی: « قَالَ فِرْعَوْنُ وَ مَا رَبُّ الْعَالَمِینَ [۱] »، چون حق تعالی سوای وجود بحت بسیط ماهیتی ندارد که ذات او را محدود نموده و بتواند عقل احاطه به کنه او پیدا نماید، به این جهت تعریف کنه ذات غیر ممکن است، لهذا موسی علیه السلام اثبات او را به آثار او نموده.
----------
[۲]: ۳ - سوره مبارکه ملک، آیه ۱۴.
[۱]: ۱ - سوره مبارکه شعراء، آیه ۲۳.
قال: « رَبُّ السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ [۲] »، یعنی: این آثار و صنایع و آیات آفاقی و انفسی و سما و سماوی و ارض و ارضی، دلالت بر وجود صانع و رب عالم مینماید. و چون فرعون از حقیقت سؤال نمود، و موسی علیه السلام با آثار جواب داد و به ظاهر مطابق با سؤال او نبود ؛ به حضّار محضر خود گفت از روی استهزاء و
سخریه: « إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِیآ أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ [۱] »، یعنی این فرستاده به سوی شما مجنون است، چه، ارتباطی در محاورات و تکلّمات او نیست، زیرا که من از چیزی سؤال مینمایم و او از چیزی جواب میدهد.
باری، « لطیف » در آیه شریفه چون مقابل غلیظ و کثیف است، لهذا به معنی تجرّد است، و تجرّد همه جا مناط علم است، چنان که مادیت و جسمیت مناط غیبت و جهل است.
پس حق تعالی در آیه مبارکه، اولاً اثبات علم را برای ذات خود مینماید، از راه لطافت و تجرّد خود، و بعد اثبات علم خود را بماسوی خود مینماید از راه علم خود به ذات خود که علّت است. و علم به علّت فهمیدی که مستلزم علم به معلول است.
و قال: « أَ لاَ یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ [۲] »، یعنی: چگونه میشود که عالم به ذات خود نباشد، با آن که او لطیف و مجرد است؟ و چگونه عالم بماسوی نیست با آن که خالق ماسوی است؟ و حال آن که علم به علّت مستلزم علم به معلول است، پس او است « خبیر بما کان و ما یکون ».
----------
[۲]: ۲ - سوره مبارکه مریم، آیه ۶۵.
[۱]: ۳ - سوره مبارکه شعراء، آیه ۲۷.
[۲]: ۱ - سوره مبارکه ملک، آیه ۱۴.
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
بخل نکوهیده ترین شعر عرب، شعر اخطل است که گفته است: بعضی وقتی مهمانشان از دور آشکار میشود و سگ آنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه نفاد
در باره ی آیه وَ لَوْ أَنَّ مٰا فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلاٰمٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مٰا
نَفِدَتْ کَلِمٰاتُ اللّٰهِ... [۱]، شیخ شهاب الدین احمد بن ادریس قرافی میگوید: لو اگر بر دو چیز اثباتی داخل شود، هر دو منفی خواهد شد، و اگر بر دو جمله نفی وارد شود، هر دو ثبوتی میگردد. نتیجه این کلام این است که باید کلمات اللّٰه پایان پذیرد، در حالی که چنین نیست. نظر این آیه حدیث پیامبر است که فرموده است:
نعم العبد صهیب لولم یخف اللّٰه لم یعصه. مطابق آنچه گفته شد معنای حدیث این است که خوف از خدا موجب عصیان است.
در حالی که چنین نیست.
ابن عصفور میگوید: لو در حدیث به معنای ال است و برای مطلق شرط آمده است، شمس الدین خسروشاهی نیز گوید: لو در اصل لغت برای ربط است و عرفاً به آنچه گذشت مشهور شده است و حدیث به معنای لغوی لو باید حمل شود.
شیخ عزالدین بن عبدالسلام میگوید: گاهی یک چیز، دو علت دارد، و با نبود یکی، آن چیز معدوم نمی شود. اینجا نیز مردم عصیان نمی کنند چون میترسند، وقتی خوف نباشد، عصیان میآید، و پیامبر فرموده است که دو چیز در صهب جمع شده و مانع معصیت او شده است. خوف و اجلال.
برخی پاسخ داده اند که جواب لو حذف شده است (لم لو یخف اللّٰه عصمه اللّٰه).
آنچه من به آن معتقدم این است که لو برای ربط دو چیز میآید، ولی گاهی برای قطع ربط نیز استعمال شده است مثلاً میگویی لو لم یکن زید عالما لاکرم لشجاعته، این کلام جواب پرسش سائل است که میپرسد وقتی عالم نیست اکرام نمی شود؟ شما بین عدم علم و عدم اکرام که تصور ربط وجود داشته، قطع کرده ای، نه اینکه بین عدم علم و اکرام ربط ایجاد کنی.
در این حدیث و آیه نیز مسئله همین است. چون غالباً عدم عصیان با خوف مرتبط است.
پیامبر این ارتباط را قطع کرده و میفرماید اگر نترسد باز هم عصیان نمی کند، و چون نزد مردم غالباً اگر درختها قطع شوند و دریاها مرکب گردند و همه چیز نوشته شود اینها تمام میشوند. خدا این ارتباط را قطع کرده و میفرماید کلمات خدا تمام نمی شود.
----------
[۱]: ۱) - لقمان، ۲۷.
.......:
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
۴۳- قنوت پرتوی از اسرار نماز » قنوت معنای «قنوت»، اطاعت، دعا، توجّه به خدا و خشوع در نماز است. و د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۵- سلام
پرتوی از اسرار نماز » سلام
پس از تشّهد، در پایان نماز، سه سلام است.
سلام نخست، به رسول خدا،
سلام دوّم، به خود ما و بر بندگان شایسته خدا
سلام سوّم، بر همه فرشتگان، مؤمنان و...
سلام، خواستاری سلامتی و خیر و برکت است.
سلام، یکی از نامهای پروردگار است (۴۲۳) و به این معنی است که آنچه از خداوند دریافت میکنیم، خیر و لطف و حال که صلوات، این همه پاداش دارد و در اهمیتش همین بس که در تشّهد نماز هم آمده، ما هم برای برخورداری از این پاداش ها، تکرار میکنیم: «اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد»
سلامی که در نماز، بر پیامبر میدهیم، همراه با رحمت و برکات الهی است و این بهترین شکل سلام است.
السلام علیک ایّها النّبیّ و رحمةاللّه و برکاته
سلام ما به پیامبر، قدرشناسی از زحمات اوست که ما را هدایت کرده و با خدا آشنا و مرتبط ساخته است.
نمازگزار، وقتی در سلام نماز، به همه مؤمنان و بندگان صالح و بر خودش سلام میدهد، احساس میکند که تنها نیست و یکی از آحاد امّت بزرگ اسلام است و با مردان خدا در هر جای زمین، احساس همبستگی میکند.
نگاهی به سلام
سلام، غیر از نماز، در برخوردهای مسلمانان در جامعه اسلامی، یکی از آداب معاشرت و ادب و
اخلاق بشمار میآید، آه هم جلب محبّت و دوستی میآند، هم نشان تواضع و فروتنی است، و
هم پاداش بسیار دارد.
خداوند، بر اهل بهشت، سلام میفرستد. [۱] و به پیامبر، دستور میدهد آه در
برخورد با مؤمنان، به آنان سلام بدهد. [۲]
فرشتگان نیز به رستگاران، سلام میدهند. [۳]
[۴] « تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَمٌ »: بهشتیان نیز در برخوردها، به یکدیگر سلام میگویند
در آنها مطرح است. « سلام » این ها، گوشه ای از آیاتی بود آه مسئله
امّا در روایات:
احادیث بسیار فراوانی، درباره سلام و پاداش آن و آیفیّت آن وارد شده آه در آتب حدیثی میتوان
است، اآتفا میآنیم: « سلام » ملاحظه آرد. در اینجا تنها به چند نمونه، آه حاوی نکاتی درباره
----------
[۱]: یس، آیه ٥٨
[۲]: انعام، آیه ٥٤
[۳]: رعد، آیه ٢٤
[۴]: ابراهیم، آیه ٢٣
[۵] « اَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلام »
بخیل ترین افراد، آسی است آه در سلام دادن بخیل باشد.
امام صادق علیه السلام سلام آردن به هر آس را، یکی از نشان ههای تواضع، و نداشتن غرور و
[۶] . « تکبّر میشمارد. (مِن التّواضع أن تسلّم علی مَن لقیت
گاهی سلام دادن، وسیله تشویق است و سلام ندادن، نوعی توبیخ و نهی از منکر به حساب
می آید.
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: بر افراد، مست، مجسّمه ساز، قمار باز و... سلام نکنید.
----------
[۵]: بحارالانوار، ج ٧٣، ص ٤
[۶]: بحارالانوار، ج ٧٣، ص ٣
و در حدیث است: نزدیک ترین افراد به اخلاق پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و لطف خداوند، کسی است که ابتدا سلام کند. [۱]
امام رضا علیه السلام میفرماید: هر کس در سلام کردن (یا جواب سلام دادن) میان فقیر وغنی فرق بگذارد، خداوند در قیامت بر او غضب میکند. [۲]
گرچه سلام کردن مستحب است، ولی پاسخ آن واجب است و بهتر است که جواب سلام، گرمتر و با تحیّت بیشتر نسبت به اصل سلام باشد. قرآن میفرماید:
«وَإِذَا حُیِّیْتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَآ أَوْ رُدُّوهَآ» [۳]
هر گاه مورد تحیّت و لطف قرار گرفتید (و به شما سلام دادند) شما جواب بهتر، یا همانند آن بدهید و احترام کنید.
سلام کردن، نه تنها سبب کوچک شدن نیست، بلکه عزّت و محبوبیّت میآورد. رسول خدا صلی الله علیه وآله به همه، حتّی به کودکان سلام میکرد و به این کار، افتخار مینمود. [۴]
در حدیث است: برای یک سلام، هفتاد ثواب است که ۶۹ ثواب به سلام دهنده است و یک اجر، برای پاسخ دهنده میباشد. [۵]
قرآن دستور میدهد: وقتی وارد خانهها میشوید، بر خود سلام کنید، سلام و تحیّتی از سوی خداوند که مبارک و پاک است. [۶] امام باقر علیه السلام در تفسیر آن میفرماید: منظور، سلام کردن فرد به اهل خانه است. [۷] چرا که همسر و فرزندان، چون جان انسانند و اینگونه برخورد، از نظر قرآن پاک و مبارک است و نشان محبّت و صفای زندگی و از بین برنده خستگی هاست.
گرچه سلام کردن، موجب افتخار است، نه عار، ولی بهتر است که کوچک بر بزرگتر، رونده بر ایستاده، گروه کم بر گروه زیاد سلام کنند. [۸]
پایان بخش سلام را، روایتی از امیر مؤمنان قرار دهیم.
فرمود: رسولخدا صلی الله علیه وآله بر زنان و مردان سلام میکرد.
امّا خود علی علیه السلام، بر زنان جوان سلام نمی کرد، و میفرمود: میترسم جواب نرم آنان در من اثر بگذارد، و پیش از آنکه به پاداش سلام برسم، به دام وسوسه بیفتم.