eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.3هزار دنبال‌کننده
45.6هزار عکس
32.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶- تقاضای تذکّر به جناحهای سیاسی برای وحدت و تقویت اسلام بعد از سلام و... پس شما تا کی میخواهید در برابر وحدت زدایی جناحهای سیاسی سکوت کنید؟ البتّه میدانم که به آنها تذکّر میدهید، ولی حالا که به لطف خدا رئیس جمهور محترم توانسته چهره ی صلح دوست ایران را به جهانیان برساند، آیا بهتر نیست در کشور نیز فضایی ایجاد کنیم تا دولت خدمتگزار بتواند برنامه‌های خود را اجرا کند؟ - یک عبارتی اینجوری است، یک قدر خوش خطتر هم بنویسید که راحت بشود خواند - اگر ما مسلمانیم، اگر جناحهای ما برای ایران دل میسوزانند، آیا بهتر نیست به جای تضعیف همدیگر، به تقویت توانی اسلام بپردازیم؟ خب، این بسیار حرف درستی است. باید به این برادر یا خواهرمان که این مطلب را نوشتند، بگویم «جانا سخن از زبان ما میگویی»؛ ما هم همین را میگوئیم. البتّه من خوشبختانه در این مورد سکوتی نکردم و نمیکنم. من بارها نه فقط به خود این جناحهای سیاسی و مجموعه‌های سیاسی گفتم - در جلساتی که مخصوص خود آنها بوده؛ گاهی بعضی جلسات، مشترک از چند تاشان بوده؛ اینها را خواستم - بلکه برای اینکه بیشتر وادار شوند به اینکه عمل کنند، در مجامع عمومی، در نماز جمعه، در خطابه‌های عمومی گفتم، تا احساسات مردم فشاری برای اینها باشد که به سمت وحدت و یکپارچگی و همکاری حرکت کنند. حالا وحدت که میگوئیم، نه اینکه همه بشوند یک مجموعه؛ بلکه با هم همکاری کنند، کارشکنی نکنند، پیش بروند؛ که حالا من می‌بینم این دوست دانشجومان این احساس را دارد. خب، من هم اتّفاقاً همین را میخواهم. من میخواهم که همه همین احساس مطالبه را از مجموعه‌های سیاسی داشته باشند. به نظرم یک قدمهایی هم برداشته شده، کارهایی هم کرده اند، که بد هم نبوده؛ ان شاءالله پیشتر بروند. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی "روزگار قائم مقامی" ( نگاهی نو به پیشینه و پیامدهای قائم مقامی آقای حسینعلی منتظری)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌در محضر امام روح الله (۱۶) 📌امام خمینی (ره): عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه، اراده است و پس از آن تصمیم بر این که سیادت کفر و شرک جهانی خصوصاً آمریکا را بر خود حرام کنید. 📚صحیفه امام،جلد ۲۱،صفحه ۸۲ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page020.mp3
688.3K
ترتیل قرآن کریم صفحه۲۰ قاری قرآن ؛ سعدالغامدی
ص ۲۰.opus
1.7M
‏🌷بسْمِ اللَّهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِيمِ «ترجَمِـہ تَحْتُ اللّـ؋ظےقرآن کَریم» 🌟مترجم:آقای کریم بخشایش ✅ ✅سوره مبارکه
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موسي (ع) ۱- راوندي به اسناد خود از صدوق، از پدرش، از سعد، از ابوعيسي، از حجال، از مقاتل بن مقاتل و او از ابوالحسن الرضا (ع) نقل نموده كه فرمود: خداوند تعالي بني اسرائيل را فرمان داد تا ماده گاوي را ذبح كنند، كه اگر آنچه برايشان ممكن بود انجام مي‌دادند تكليفشان را به انجام رسانده بودند، اما آنان سخت گرفتند و خداوند نيز برايشان سخت گرفت۱. ۲- صدوق گفت: پدرم ما را حديث نمود كه سعد بن عبدالله، از احمد بن محمد بن عيسي، از حسن بن علي بن فضّال، از ابوالحسن الرضا (ع) نقل نموده كه حضرتش فرمود: ماه از بني اسرائيل پنهان شد، خداوند عزّوجلّ به موسي وحي نمود استخوانهاي يوسف (ع) را از مصر خارج كن، و او را وعده داد كه چون چنين كند ماه طلوع نمايد، موسي (ع) پرسيد: چه كسي جاي آن را مي‌داند؟ به او گفته شد: اينجا پيرزني است كه اين علم نزد اوست، پس در پي او فرستاد و پيرزني زمين گير و نابينا را نزد او آوردند، موسي (ع) او را گفت: آيا جاي قبر يوسف را مي‌داني؟ گفت: بلي. فرمود: مرا از آن آگاه كن، گفت: نه، مگر آن كه چهار خصلت به من داده، پايم را و جواني و چشمم را به من بازگرداني و مرا با خود در بهشت همراه كني، فرمود: اين خواست بر موسي (ع) بزرگ نمود. آنگاه فرمود: خداوند عزّوجلّ به او وحي نمود كه اي موسي آنچه مي‌خواهد به او عطا كن كه [ تعهد ] آنچه وعده دهي بر من است، و او چنين كرد و پيرزن جاي آن را به وي نشان داد، پس [ موسي ] (ع) آن (استخوانها) را از كنار نيل در حالي كه در صندوقي از مرمر بود بيرون آورد و چون آن را خارج ساخت، ماه دميد، آنگاه آنها را به شام برد و به همين دليل است كه اهل كتاب مردگان خود را به شام مي‌برند۲. ۳- عيّاشي از احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي نقل نموده كه گفت: از ابوالحسن الرضا (ع) شنيدم مردي از بني اسرائيل كسي از خويشان خود را كشت، پس او را برداشت و در راه برترين سبط‌هاي بني اسرائيل انداخت، سپس به طلب خون او نزد موسي (ع) آمد، به موسي (ع) گفتند: فرزند (سبط) فلان خاندان، فلاني را كشتند قاتل او را به ما بشناسان؟ گفت: ماده گاوي نزد من آوريد (گفتند: آيا ما را به استهزا مي‌گيري، گفت: به خداوند پناه مي‌برم از اين كه از جاهلان باشم) فرمود: اگر ماده گاوي آورده بودند بار تكليفشان را نهاده بودند، اما سخت گرفتند و خداوند نيز برايشان سخت گرفت (گفتند: از پروردگارت بخواه جنس و سنّ گاو چقدر باشد گفت: مي‌فرمايد نه كوچك باشد و نه بزرگ) و اگر آنان هر ماده گاوي مي‌آوردند، رفع تكليف از ايشان نموده بود اما سخت گرفتند و خداوند نيز بر ايشان سخت گرفت (گفتند: از پروردگارت بخواه تا رنگ آن را براي ما روشن كند، گفت: مي‌فرمايد: گاوي زرد رنگ و روشن كه رنگ آن بينندگان را شاد كند) كه اگر هر ماده گاوي آورده بودند عهده شان را بر آورده بود، اما ايشان سخت گرفتند و خداوند نيز بر آنان سخت گرفت. (گفتند: از پروردگارت بخواه آن را براي ما روشن سازد كه گاو بر ما مشتبه شده و ان شاء الله هدايت شدگانيم، گفت: او مي‌فرمايد آن گاوي است كه نه زمين شخم زده باشد و نه آبكشي كند. سالم و بي هيچ لكّه اي باشد، گفتند: اكنون حق را آوردي) ۳ پس به جستجوي آن برآمدند و چنان گاوي را نزد جواني از بني اسرائيل يافتند، گفت: آن را نمي فروشم مگر كه در برابرش پوست او را پر از طلا كنيد، نزد موسي (ع) آمدند و گفتند: چنين گفته است، فرمود: آن را بخريد، پس آن را خريدند و آوردند و دستور داد آن را ذبح كنند، سپس امر نمود دمش را به پيكر آن مرده زنند و چون چنين كردند، كشته زنده شد و گفت: اي پيامبر خدا پسر عمويم مرا كشته است نه آن كه عليه او ادعا كنند، و بدين ترتيب همگان قاتل او را شناختند. گفت: آنگاه رسول خدا، موسي بن عمران (ع) به يكي از يارانش گفت: اين ماده گاو را داستاني است، گفت: آن چيست؟ فرمود: جواني از بني اسرائيل نسبت به پدرش نيكوكار و خوش رفتار بود، گوساله اي خريد و نزد پدرش آمد ديد پدر در خواب و كليدها زير سر او هست دلش نيامد او را بيداركند و گوساله را رها كرد، پدر از خواب بيدار شد و او وي را از آنچه رخ داده بود با خبر كرد، پس پدر گفت: آفرين بر تو! حال اين ماده گاو را به جاي آنچه از دست دادي بگير، گفت: آنگاه پيامبر خدا موسي بن عمران فرمود: بنگريد نيكي، اهل خود را به كجا رساند۴. ۴- مفيد به اسناد خود از عبدالله بن جندب، از ابوالحسن الرضا (ع) نقل نمود كه حضرتش فرمود: پيشاپيش لشكر فرعون هشتصد هزار سپاهي و دنباله لشكرش يك ميليون در حركت بودند، فرمود: چون موسي (ع) وارد دريا شد فرعون و سپاهيانش او را دنبال كردند، پس اسب فرعون از اين كه وارد دريا شود ترسيد و جبرئيل به شكل مادياني در برابرش ظاهر شد، و چون اسب فرعون آن ماديان را ديد او را دنبال كرد، و بدين سان او و يارانش وارد دريا شدند و گرفتار غرقاب۵.
۵- ابوجعفر طوسي گويد: جماعتي از ابومفضّل ما را خبر دادند كه محمد بن جعفر رزّاز قرشي، ابوالعباس، در كوفه ما را چنين حديث كرد: ايوب بن نوح بن دراج گفت: علي بن موسي الرضا (ع) به نقل از پدرش موسي بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش، از جدش، از حسين بن علي، از علي بن ابي طالب از پيامبر خدا (ص) ما را حديث كرد و فرمود: خداوند عزّوجلّ به هم نجواي خود موسي بن عمران (ع) وحي نمود: اي موسي مرا دوست دار و نزد خلقم محبوب كن، گفت: پروردگارا تو را دوست دارم اما چگونه نزد خلقت محبوب گردانم؟ فرمود: نعمت هايم بر ايشان و حقّم را بر ايشان برايشان يادكن، زيرا مرا ياد نكنند مگر آن كه بدانند هر خيري از من است۶. ۶- راوندي باسناد خود از صدوق، از پدرش، از سعد، از ابن عيسي، از برنظي نقل كرده كه از امام رضا (ع) پرسيدم: (پدرم تو را مي‌خواند تا پاداش آبكشي ات براي ما را بدهد) ۷ آيا او هماني است كه [ موسي ] (ع) با وي ازدواج كرد؟ فرمود: آري و چون گفت: (او را به مزدگير كه بهترين آنكه به مزدگيري شخصي نيرومند و امين است) ۸ پدرش گفت: چگونه اين را دانستي؟ گفت: چون پيام تو را به او رساندم به طرفم آمد و گفت: پشت سر من باش و راه را نشان ده، و من پشت سر او بودم چون ناخشنود داشت چيزي از مرا ببيند، و چون موسي (ع) آهنگ بازگشت نمود، شعيب گفت: وارد اتاق شو و از آن چوبدستيها يكي را بردار تا همراهت بوده، بدان درندگان را براني، در حالي كه شعيب موضوع آن چوبدست را كه موسي برداشته بود مي‌دانست، چون موسي وارد اتاق شد همان چوبدست پريد و در دست او قرار يافت و با آن خارج شد، شعيب گفت: چوبدستي ديگري بردار و موسي به اتاق بازگشت و همان چوبدست به طرف او پريد و در دستش قرار گرفت، شعيب گفت: آيا تو را نگفتم ديگري بردار؟! موسي گفت: سه بار آن را برگرداندم اما در هر سه بار همين به دستم بازگشت، پس شعيب گفت: همان را بردار و شعيب هر سال به ديدن موسي مي‌رفت و چون بر غذا مي‌نشست موسي روي سرش ايستاده و برايش نان مي‌شكست۹. منبع حديث ۱- قصص الأنبياء ۱۶۰. ۲- خصال ۲۰۵، عيون أخبار الرضا۱/ ۲۵۹. ۳- بقره /۷۱- ۷۶. ۴- عيون أخبار الرضا ۲/ ۱۳. ۵- اختصاص ۲۶۶. ۶- أمالى طوسى ۴۸۴. ۷- قصص / ۲۵. ۸- قصص / ۲۶. ۹- قصص الأنبياء ۱۵۲. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺برنامه گامی به سوی ظهور 🔢 بخش بیست و دوم 📚استاد نصوری تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
ایات مهدوی 5.mp3
3.05M
💠 سلسله مباحث 5 ❇️ آیه مهدوی مربوط به جزء 5 قرآن کریم 🎤 با توضیحات حجت الاسلام و المسلمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
دیروز کانالها را بہ سختی کندند تا مقابلہ کنند با هجوم دشمن، هم نگهبانی خط مرزی را مےدادند، هم نگهبان دلشان بودند! امروز کانالهای مجازیِ دشمن میخواهد جای را با عوض کند.... 🌺🍃🌺🍃🌺 @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا