eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.3هزار عکس
36هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عج 🔻 یک کلاه برداری بزرگ از زنان که هم اکنون در جریان است❗️ (کاش زنان و دختران ما متوجه این نکته باشند...) استاد رحیم پور @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥داستان پنجم ؛ نماز صبح قضا شده‌ی محسن! 💢روی نماز صبح هایش خیلی حساس بود... 📌 مجموعه کلیپ‌های «حکایت سر» برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی شهیدِ بی سر محسن حججی @zandahlm1357
چه کسی ماشه را خواهد کشید - غلامعلی پیچک - رحیم مخدومی.pdf
302.8K
═•☆✦𑁍❧📚📖❧𑁍✦☆ 📕 عنوان کتاب : ✍️ نویسنده : رحیم مخدومی 📚 ناشر : ✨ موضوع : بر اساس زندگی شهید غلامعلی پیچک 📄 تعداد صفحات : ۵۰ صفحه 📥 دریافت کتاب pdf👆👆 @zandahlm1357
سنگینی دنیا و دردهای آن بر انسان قوله علیه السلام: وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. کئد الامر: الشاق الصعب. و ألمّ: بمعنی انضمّ و قرب و وقع. بهظنی: أی عجزنی. مفاد دعا آن که: ای ربّ و مالک و مدبّر من، نازل و وارد شده بر من چیزهائی از علایق و اوزار عالم طبیعت که خیلی شاقّ و دشوار است مرا ثقل و گرانی او، و منضمّ شده به من چیزهائی از هموم و آلام و عوارضات دنیوی که عاجز نموده مرا تاب تحمل آن. و تمام اینها از باب اسارت تن و قید حیات است، کما قیل: تن خاکی به ما چه‌ها که نکرد چه کشیدیم از این دنی زاده .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
نقاشی یا پزشکی زمان دیوجانس، نقاشی بود که رشته طبابت را برگزیده بود. دیوجانس به او گفت: آفرین بر تو، چون دیدی که خطاء نقاشی آشکار است و خطاء پزشکی در چاه دفن می‌شود، نقاشی را ترک و طبابت را اختیار کردی. پرخوری دیوجانس انسان پرخور و چاقی را دید، به او گفت: بر اندام تو پارچه ای از دندانهایت بافته اند. تمسخر بشار شاعر به حضور مهدی خلیفه عباسی رفت. یزید بن منصور حمیری، دایی مهدی نیز آنجا بود. بشار قصیده ای در وصف مهدی سرود. یزید گفت: کار تو چیست ای شیخ؟ بشار گفت: مروارید سوراخ می‌کنم. مهدی گفت: دایی مرا مسخره می‌کنی؟ بشار گفت: امیر می‌داند پاسخ داییش همان بود که گفتم، چون با اینکه می‌بیند پیرمردی کور هستم، باز چنین پرسشی می‌نماید. مهدی خندید و جایزه اش داد. صورت خط صورت خط، در چشم ظاهر سیاه است و در چشم باطن سفید. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357