مگه میشه⁉️ مگه داریم⁉️
تردید نکن اگه ضمانت کسی رو در بانک کردی و بدهی اش را نپرداخت بانک تا دینار آخر (هم اصل پول، هم سود ، هم جرائم ، هم هزینه دادرسی ، هم هزینه اجرا و هم حق الوکاله وکیل ) را از شما خواهد گرفت .ضمن آنکه ممکنه ممنوع الخروج هم بشی.
تازه اگه بانک نتونه مالی ازت پیدا کنه باید زندان هم بری‼️
پس اگه میخای ضمانت کنی از کسی ضمانت کن که یقین داری اقساط شو میپردازه و متعهد به انجام تعهداتش هست.
#ضامن
https://eitaa.com/zandahlm1357
✅شرایط تغییر تاریخ تولد
۱)تغییر سن تنها برای یک بار در طول عمر فرد پذیرفته می شود.
۲)اختلاف میان سن واقعی و سن مندرج در شناسنامه باید بیش از 5 سال باشد.
۳)اختلاف سن باید به تأیید کمیسیون مقرر در ماده برسد. یکی از اعضای کمیسیون مذکور، پزشک منتخب است که با توجه به اینکه علم پزشکی میتواند در شناخت واقعی سن فرد کمککند، نشاندهنده این است که مقنن لازم میداند 5 سال اختلاف با واقع منطبق باشد.
مرجع صالح جهت تغییر سن
۴)فرد متقاضي براي اصلاح تاريخ تولد بايد به دبيرخانه كميسيون تشخيص سن اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه خود مراجعه کند. تاريخ تشكيل جلسه رسيدگي توسط دبيرخانه كميسيون تشخيص سن محل صدور شناسنامه به متقاضي ابلاغ ميشود و وي موظف است در وقت تعيين شده به كميسيون تشخيص مراجعه كند. در صورت عدم حضور متقاضي اگر پرونده براي اظهارنظر آماده باشد، كميسيون تصميم لازم را اتخاذ كرده و در غير اين صورت درخواست وي رد ميشود؛ بنابراين خواهان ميتواند درخواست مجدد خود را به كميسيون تسليم كند.كميسيون ميتواند در صورت لزوم، صاحب سند را جهت معاينه و تعيين سن به پزشكي قانوني معرفي كند و تصميم كميسيون تشخيص سن نيز قابل اعتراض نخواهد بود. در صورت عدم موافقت كميسيون با تغيير تاريخ تولد صاحب سند, درخواست مجدد فرد متقاضي پذيرفته نخواهد شد. مرجع صالح جهت پذیرش امکان تصحیح یا ابطال این اسناد، هیئت حل اختلاف و دادگاه دانسته می باشد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
آیا ثبت ازدواج موقت اجباری است؟
ثبت ازدواج موقت در دفتر اسناد رسمی ازدواج، ضرورتی ندارد. اما درقانون حمایت خانواده مصوب سال 1391، درسه حالت ثبت ازدواج موقت اجباری شده ودرصورت عدم ثبت ازدواج موقت، ضمانت اجرای کیفری ومحکومیت به زندان وجزای نقدی برای مرد پیش بینی شده است
موارد اجباری بودن ثبت ازدواج موقت
درصورت بارداری زوجه درازدواج موقت، ثبت ازدواج موقت، الزامی است.
درصورت توافق طرفین مبنی برثبت ازدواج موقت.
درصورتی که ضمن عقد ازدواج موقت شرط شود.
همانطور که عرض شد درصورتی که ثبت ازدواج موقت طبق موارد مذکور اجباری بوده ومرد اقدام به ثبت ازدواج موقت ننماید علاوه براجبار والزام وی به ثبت ازدواج موقت، به مجازات مقرردرقانون نیز محکوم می شود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هرشب
انس با قران .....
https://eitaa.com/zandahlm1357
0075 baghareh 189.mp3
7.67M
#لالایی_خدا ۷۵
#سوره_بقره آیه ۱۸۹
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
#شهید_میشم...:
《 #از_بیت_الاحزان_من_تا_فردوس_تو 》
💛قسمت هفدهم
بعدِ از یکی دو روز بالاخره بابا و عمه آماده ی رفتن شدن بابام ماشین یکی از فامیلای نزدیکمون رو کرایه گرفت و همراه عمه، سه نفری، راهی شهر مامان شدیم ، اتفاقات تو مسیر یادم نمیاد تا اینکه رسیدیم شهرِ مامان
دل تو دلم نبود تا یه بار دیگه چهره ش رو ببینم با پرس و جو کردن بلاخره خونه شون رو پیدا کردیم.
خیلی پریشان بود دلم؛ انگار تمام دنیا رو سرم آوار شده بود نمیدونستم چطور باید با مامان روبرو بشم؛ تو خیال خودم صفت بغلش میکردم و تا میتونستم گریه میکردم با صدای بلند اما میدونستم چون همراه عمه و بابا هستم نمی تونم حس واقعیم رو بروز بدم .
❓نمی دونم چرا!؟
😔اما کلاً احساساتم لگدمال و نابود شده بود ؛ از سرِ ترس بود، یا خجالت، و یا غرور هر حسی که بود نمیدانم، اما مانع بروز احساساتم میشد و من رو به بچهای عجیب و گوشه گیر در جمع خانواده تبدیل کرده بود
🔹زنگ در رو زدیم و ناپدریم در رو باز کرد از سلام احوالپرسی کردنشون اینطور حس کردم که این اولین دیدار بابا و ناپدریم نیست چون خیلی طبیعی برخورد کردن و انگار از قبل منتظر رفتن من بودن
ناپدریم فورا بغلم گرفت و نازم کرد و قبل از اینکه بابا و عمه و راننده ی همراهمون وارد خونه بشن؛ منو تو بغلش برد آشپزخونه که تو تنهایی مامان رو ببینم
دیدم مامان دستاش رو رو صورتش گذاشته و اشک میریزه ناپدریم نزدیکتر رفت و گفت راحله جانم آروم باش و گریه نکن مهمونا دارن میان تو اینم فردوست که شبو روز بهونه اش رو می گرفتی؛ بالاخره دادنش بهمون
مامان فوری بغلم کرد و تا تونست بغضاش رو شکست و بالا سرم اشک ریخت و شکر خدا رو به جا میآورد
من مات و مبهوت بودم و گاهاً با دستای کوچیکم اشکای مامان رو پاک میکردم
بعدِ دو سال این اولین باری بود که حس کودکی سراغم اومد و شده بودم همون فردوسِ لوس و بهونه گیر مامان که اگه بهونه شیر گنجکشم میگرفتم برام مهیا میکرد
😔وقتی بغل مامان بودم حس کردم با تمام دنیا و آدمهاش غریبه ام ؛
مامان شاید اگه میدونست تو این دوسال چه زجری کشیدم دق میکرد از غصه
شاید براش باور کردنی نمیبود اگه میدونست دختر کم سن و سالش که جز اذیت و بهونه چیز دیگه ای براش نداشت، الان مجبور بود مثل یک انسان بالغ فکر کنه و مصلحت اندیش باشه و غصه ی پدر و خواهر بیمادرش رو هم به دوش بکشه
مامان اصلا حواسش به مهمونا نبود و فقط اشک میریخت و منو صفت بغل کرده بود، یهو نگاهم به عمه افتاد که دیدم اونم مثل ابر بهار اشک میریزه و ما رو نگاه میکرده
😔اومد طرفِ مامان و همو بغل کردن و اونجا از نو شروع کردن به گریه و زاری
تا آروم شدیم و نشستیم و مامان پذیرایی کرد، حدود نیم ساعتی طول کشید و بعدش هم موندیم برای نهار
💭من عقلم به این نمیرسید دو نفر که از هم طلاق میگیرن، بعدش نمیتونن رابطه ای نرمال و عادی داشته باشن واسه همینم اولین برخورد مامان و بابا که بدون سلام و احوالپرسی کنار هم رد شدن دیدم و تا مدتها فکرم رو مشغول کرده بود که چرا بهم سلام نکردن !
😔پیش مامان بچگیهام دوباره جون گرفتن و واسه خودم اتاقا رو میگشتم
در اتاقی رو باز کردم دیدم یه بچه تقریبا 2 ساله خوابیده و روش یه تور سفید کشیدن
اصلا به فکرم خطور نکرده بود مامانم بچه ی دیگه ای بجز من داره جلو رفتم و رویه ی بچه رو بلند کردم دیدم یه دختر بچه ست
🔹نمیدونم حسادت بود یا چی!؟ اما یک لحظه دلسردی عجیبی بهم دست داد داشتم ویران میشدم؛ هیچوقت برای به دنیا آمدن فرشته اینطور نبودم
رفتم بیرون اما روم نشد به مامان هیچی بگم
ولی مامان خودش سریع فهمید و اومد برم گردوند اتاق گفت بیا ببین خواهرتو. با زبان بچهها گفت: نمیدونه آبجیش اومده وگرنه نمیخوابید
😔گفتم اسمش چیه؟ گفت از دلتنگیم واسه تو اسمش رو رویا گذاشتم مامان فورا اشکاش سرازیر شد منو گذاشت بغلش و گفت بخدا قسم تا حالا نتونستم درست و حسابی بوسش کنم هروقت خواستم نازش کنم یاد تو میافتادم که پیشت نیستم، قلبم از غصه درد میگرفت نزدیکای اذان ظهر که رسید، مردا رفتن مسجد و نهار رو گذاشتن برای بعدِ جماعتِ ظهر
💛 ادامه دارد....
https://eitaa.com/zandahlm1357
✅تلنگر
✍از حکیمی پرسیدند: چرا از کسی که اذیتت می کند انتقام نمی گیری؟ با خنده جواب داد:
آیا حکیمانه است سگی را که گازت گرفته را گاز بگیری . میان پرواز تا پرتاب تفاوت از زمین تا آسمان است . پرواز که کنی، آنجا میرسی که خودت می خواهی .
پرتابت که کنند ،
آنجا می روی که آنان می خواهند .
پس پرواز را بیاموز...!!!
پرنده ای که "پرواز" بلد نیست،
به "قفس" میگوید....
"تقدیر"
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠🔸💠🔸💠
🔸وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا 🔸
🔹و یقیناً آنان را گمراه می کنم،
🔸و دچار آرزوهای دور و دراز می سازم،
🔹و آنان را وادار می کنم که گوش های چهارپایان را بشکافند،
🔸 و فرمانشان می دهم که آفرینش خدایی را تغییر دهند .
🔹و هر کس شیطان را به جای خدا سرپرست ویار خود گیرد،
🔸مسلماً به زیان آشکاری دچار شده است.
🔶🔹🔶🔹🔶
🔶سوره نساء🔹 آیه 119🔶
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 الصلاة على النبي ﷺ
🔖 القارئ #هيثم_الدخين
اللهم صلِ وسلم على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📚🔍📚🔍📚 ⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی قسمت دهم 📝بررسی روایات نفس زکیه 🔆نفس زکیه یکی از پنج نشانه های حتمی
📚🔍📚🔍📚
⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی
قسمت یازدهم
📝خواندن حدیث کساء در اولین جمعه ماه صفر
✍این مبحث راجع به مهدویت نیست. ولی چون در ماه صفر شیوع پیدا می کند می گوییم.
📲احادیثی در شبکه های مجازی دست به دست می شود👇
🔹که پيغمبر (ص) قسم ياد کرد اگر ميان پيروان ما طالب حاجتی باشد، خدا به واسطه خواندن حديث کساء در اولين جمعه ماه صفر بر آورده می كند.
❌این حدیث تهمتی ست دروغ،
به پیغمبر خدا. آقا رسول الله هیچ گاه چنین حدیثی نگفتند.
❌این حدیث، کاملا جعلی و بی سند است. در هیچ کتابی چنین حدیثی نداریم. و این حدیث هیچ چیزی نیست جز یک تهمت بزرگ به آقا رسول الله (ص).
👌خواهشا دوستان عزیز در فضای مجازی جلوی نشر این حدیث را بگیرند و آگاه سازی کنند.
💽برگرفته از فایل
حدیث شناسی مهدوی شماره ۱۱
🎤استاد عبادی
#حدیث_شناسی_مهدوی ۱۱
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨﷽✨
✅جواب امام زمان را چه بدهم؟
✍شیخ زین العابدین مازندرانى از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصارى ساکن کربلا بوده است در مورد سخاوت و انفاق او نوشته اند: تا مى توانست قرض مى کرد و به محتاجان مى داد، و هر چند وقت که بعضى از هند به کربلا مى آمدند قرضهاى او را مى دادند.
روزى بینوائى به در خانه او رفت و از او چیزى خواست. شیخ چون پولى در بساط نداشت، بادیه مسى منزل را برداشت و به او داد و گفت: این را ببر و بفروش! دو سه روز بعد که اهل منزل متوجه شدند که بادیه نیست فریاد کردند که: بادیه را دزد برده است. صداى آنان در کتابخانه به گوش شیخ رسید؛ فریاد برآورد که: دزد را متهم نکنید، بادیه را من برده ام.
در یکى از سفرها که شیخ به سامرا مى رود، در آنجا سخت بیمار مى شود. میرزاى شیرازى از او عیادت مى کند و او را دلدارى مى دهد. شیخ مى گوید: من هیچگونه نگرانى از موت ندارم ولیکن نگرانى من از این است که بنا به عقیده ما امامیه وقتى که مى میریم روح ما را به امام عصر علیه السلام عرضه مى کنند. اگر امام سئوال بفرمایند: زین العابدین ما به تو بیش از این اعتبار و آبرو داده بودیم که بتوانى قرض کنى و به فقرا بدهى، چرا نکردى؟ من چه جوابى به آن حضرت مى توانم بدهم؟!
💥گویند میرزاى شیرازى پس از شنیدن این حرف متاثر مى شود به منزل مى رود هر چه وجوهات شرعى در آنجا داشته میان مستحقین تقسیم مىکند.
📚یکصد موضوع ۵۰۰ داستان؛ سید علی اکبر صداقت
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⏰https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹رهبرمعظم انقلاب خطاب به همسر شهید شهریاری:تركشی که نزدیک قلب شما خورد، اما وارد نشد؛ اتفاقی نیست و حتما خدا توقع دارد کاری بکنید
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔴دشمن از کار شهید شهریاری متحیر شد
♦️امام خامنه ای:«شهید شهریارى بسیجىوار کار کرد. آن روزى که درها را به روى ملت ایران خواستند ببندند که محصول این رادیوداروها به دست #مردم نرسد و #جمهورى_اسلامى دچار مشکل بشود و گفتند «نمیفروشیم» که این مرکز تهران تعطیل بشود، اینها - مرحوم شهید #شهریارى - هم مشغول کار شدند، تلاش کردند، که بعد آمدند به ما گفتند که توانستیم بیست درصد را تولید کنیم، بعد هم آمدند به ما اطلاع دادند که ما لولهى سوخت و صفحهى سوخت را هم ساختیم؛ دشمن [متحیر] ماند. این کار کار #بسیجى بود.» ۱۳۹۳/۰۹/۰۶
#روایت_تاریخی: حرکت بسیجیوار شهید شهریاری در زمینهی فعالیتهای علمی #هسته_ای و ناکام گذاشتن توطئه #دشمن
https://eitaa.com/zandahlm1357
شخصیت محوری،12-20.rar
46.01M
#فایل_فشرده
🎧صوت قسمتهای ۱۲ تا ۲۰ #شخصیت_محوری
https://eitaa.com/zandahlm1357