#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1. بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟ 2. اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگو
.......:
مشاهده پاسخ معماها
1. تمام ماهها حداقل 29 روز را دارند.
2.یک ساعت( شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1/5و بعدی را در ساعت 2 می خورید).
3. ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که ساعت 9 شب است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
✧ چهار ذکر ارزشمند آرامش بخش ✧
💟امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمیبرد؟
❶ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ】⇦سوره آل عمران، آيه ۱۷۱
❷و در شگفتم برای کسیکه اندوهگین است، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ】⇦سوره انبيا، آيه ۸۷
❸و در شگفتم برای کسیکه مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد】⇦سوره غافر، آیه ۴۴
❹و در شگفتم برای کسیکه طالب دنیا و زیباییهای دنیاست، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ 】
https://eitaa.com/zandahlm1357
امام صادق عليه السلام
فرمودند:👇🏻👇🏻
✅با تلاوت سوره نور مال و عفت خود و زنانتان را حفظ كنيد، زيرا همانا هر كسى كه هر روز يا هر شب بر قرائت آن مداومت نمايد، تا زمان مرگش هيچ يك از افراد خانواده اش زنا نخواهند كرد، و هنگامى كه بميرد، هفتاد هزار فرشته او را تا قبرش تشييع مى نماين و تمامى اين فرشتگان تا زمان ورود او به قبر براى او دعا و از خدا برايش آمرزش مى خواهند.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
#کتاب_ثواب_الاعمال_و_عقاب_الاعمال_شیخ_صدوق
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠امام زين العابدين عليه السلام نقل مى نمايد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:👇🏻
📖كسى كه چهار آيه اول سوره بقره، آيت الكرسى و دو آيه بعد از آن و سه آيه آخر اين سوره را قرائت نمايد، خودش و مالش دچار هيچ گونه آفتى نخواهد شد. شيطان به او نزديك نشده و قرآن را فراموش نخواهد كرد.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
#کتاب_ثواب_الاعمال_و_عقاب_الاعمال_شیخ_صدوق
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/zandahlm1357
《 #از_بیت_الاحزان_من_تا_فردوس_تو 》
💛قسمت بیست ویکم
😔عمه با شوهرش دعواش شده بود و حسابی کتکش زده بود واسه همین اومده بود خونمون و بابامم نزاشت دو هفته ای برگرده و پیشمون موند..
یه شب باهم حرفشون شد سر اینکه چرا عمه این همه ظلم های شوهرش رو قبول میکنه و تا حالا هم هیچ اعتراض نکرده بابا و عمه خیلی همدیگه رو دوست داشتن و واسه هم دل میسوزوندن واسه همینم بابا همیشه دنبال مشکلات و کارای عمه میافتاد؛خواستیم بخوابیم که یهو عمه نرگسم دست رو قلبش گذاشت و کبود شد و افتاد رو زمین بابا خیلی ترسید و شروع کرد به ناله و زاری من زبونم بند اومده بود از ترس
سریع خونه عمه بزرگم رو خبر کردیم و بردیمش بیمارستان
بعد یکی دو ساعت دکتر گفت مریضتون حمله قلبی زده و حامله هم هست سریعا باید عمل بشه و بچه شم مجبوریم سقط کنیم؛ عمه نرگسم یه دختر و پسر داشت و دکترا منع کرده بود که مجددا حامله بشه، اما انگار شوهرش خواسته بود که این بار حامله بشه..
در هر صورت عمه خودش مطلع بود که حامله ست و برای تشکیل پرونده منتظر امضای شوهرش بودیم که بعدِ چند ساعت اومد
😢از ترسِ بابام جرئت نداشت خودش رو نشون بده و مستقیما رفت پیش عمه بزرگم و شروع کرد به مظلوم نمایی و گفت که نمیخواد عمل بشه و بچه یک ماهشون سقط بشه؛اینو که گفت، عمه با صدای بلند گریه میکرد و به شوهر عمم فحش میداد بابا از دور صداشونو شنید و اومد جلو..
😡خون جلو چشماشو گرفته بود تا رسید یقه ی شوهر عمه چسپید و شروع کرد به تهدید کردن و باهم درگیر شدن آخرسر شوهر عمه مجبور شد امضا کنه پرونده رو
بابام از استرس و ناراحتی نمیتولنست بشینه و مدام راه میرفت و دنبال کارای عمل بود منم گریه میکردم و از ته دلم دعا میکردم که عمه چیزیش نشه چون الان تنها یار و یاورم تو اون طایفه، عمه بود که جای مادر و همه کس رو برام پر کرده بود؛ سبحان الله وقتایی که کنارم بود احساس آزادی میکردم و انگار بوی مامان رو میداد
😔چشمای بابا قرمز شده بود و بغض سنگینی گلوش رو گرفته بود نمیتونست حرف بزنه یادمه خانم دکتر گفت من عملش نمیکنم، خطره و امکان به هوش نیومدنش خیلی بالاست
بابا صداش رو بلند کرد و گفت: مرگ و زندگی دست خداست و تو یک وسیله ای همین امشب باید دست بکار بشی و عملش کنی
😢اونجا هم با خانم دکترم کمی درگیر شد و بالاخره بردنش اتاق عمل، بابا میدونست چه حالی دارم سرم رو بغلش گرفت و گفت فردوس میبرمت خونه بشین برای عمهت دعا کن که تنهامون نزاره و یتیممون کنه
اینو که شنیدم اشکام بند نمیاومد
فهمیدم که ته دل بابا همونیه که من نگرانشم؛ منو برگردوندن خونه ی عمه پیش بچه هاشون و خودِ عمه و بابا هم بیمارستان موندن
😔دوست داستم قرآن رو بغل کنم و تا میتونم دعا کنم اما روم نشد پیش اونا نمی دونم چرا..!
ناچارا رفتم زیر پتو و تا دلم خواست دزدکی گریه کردم و اشک ریختم تا خوابم برده بود.
اون شب برای اولین خواب رسول اللهﷺ رو دیدم؛ اون موقع هم خوابم رو دقیق بیاد نیاوردم
(تو خواب بهم میگفتن پشت اون پرده اسبِ رسول اللهﷺ هست الان راه میفته صدای پاهاش رو می شنوی؛ الان معجزه ای اتفاق میفته صدای پاهای اسب رو شنیدم و از خواب پریدم)
من اون موقع نمی دونستم خیلی خوبه کسی خواب رسولاللهﷺ رو ببینه اما حس عجیب و قشنگی بهم دست داد وقتی بیدار شدم
💗دل تو دل نداشتم تا خواب رو واسه بابا تعریف کنم چون میدونستم بیشترین کسی که درک کنه در این موارد باباست کسی نبود منو ببره بیمارستان پیششون تا اینکه عمه و بابا برگشتن کمی استراحت کنن و برگردن بیمارستان تا بابا رو دیدم رفتم خواب رو براش تعریف کردم.
🔸سبحان الله چهره بابام از خوشحالی روشن شد و گفت یقین دارم نرگس این بار هم چیزیش نمیشه و مدام الحمدلله میگفت و چشماش پر اشک شد نزدیکای عصر بابا و عمه برگشتن بیمارستان و منو هم با خودشون بردن
همه اقوام و فامیل ریخته بودن اونجا و منتظر بودن دکتر از اتاق عمل بیاد بیرون، عملش خیلی طول کشید خانم دکتر زن با ابهت و میان سالی بود که جواب احدی رو نمیداد؛ یهو از اتاق عمل اومد بیرون و با نگاه دنبال بابام میگشت
وقتی رفتیم نزدیک تر چشماش پر اشک شد و نتونست حرف بزنه؛ نزدیک بود قلبم بترکه همه زدن زیر گریه بابا هم آرام و بی صدا اشکاش سرازیر شد و لباش رو با دندوناش فشار میداد که صداش بلند نشه ، خانم دکتر تو اشک ریختن شریک ما شده بود با صدایی لرزان گفت: آقای ملکی!مریضتون مال موندن نبود اما خدا خواست که زنده بمونه من یک وسیله ام حق با شماست
گریههای شادی اینبار تمام بیمارستان رو پر کرد و پرستار و خدمه ها با ما گریه میکردن از خوشحالی چون بخاطر دعواها و بی تابی های بابام اون یکی دو روز اکثر بیمارستان مارو میشناختن
الحمدلله خدا عمه رو بهمون برگردوند
💛 ادامه دارد....
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
✨﷽✨
✍کاش از انگشتهای دستمان یاد میگرفتیم..
💠یکی کوچک یکی بزرگ...
💠یکی بلند و یکی کوتاه...
💠یکی قوی تر و یکی ضعیف تر...
⇦اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند
⇦آنها کنار هم یک دست میشوند و کار میکنند..
چرا ما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم,لهش میکنیم
و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم
⇦شاید بخاطر همینکه یادمان باشد..
نه کسی بنده ماست..
نه کسی خدای ما..
آری,باید باهم باشیم و کنار هم
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم
#صلوات
https://eitaa.com/zandahlm1357
#هرروزیک_آیه
✨الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ
✨وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ
✨وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳۴﴾
✨همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مى كنند
✨و خشم خود را فرو مى برند
✨و از مردم در مى گذرند
✨و خداوند نیكوكاران را دوست دارد (۱۳۴)
📚 سوره مبارکه آل عمران
✍ آیه ۱۳۴
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی زیبا و دلنشین از قاری نوجوان ارومیه ای در جلسه استاد حاج حامد ولیزاده
قاری : #مبین_نصیری
تقدیم شما عزیزان
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📚🔍📚🔍📚 ⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی قسمت چهاردهم 📝بررسی روایات نفس زکیه ⚠️نفس زکیه بعد از ظهور و قبل از
📚🔍📚🔍📚
⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی
قسمت پانزدهم
📝بررسی روایات خسف بیداء
👌خسف بیداء یکی از نشانه های ظهور آقا امام زمان (عج) است. که از دو واژه خسف و بیداء تشکیل شده است.
🔸خسف به معنای فرو رفتن است.
🔸بیداء هم به معنای بیابان است، که اینجا منظور بیابانی بین مکه و مدینه است.
✍اما منظور از اصطلاح خسف بیداء این اسـت کـه؛
🔰یکی از لشکرهای سفیانی (نه همه ی لشکر سفیانی) که قصد کشتن امام زمان را دارند، وقتی می فهمند که حضرت در مکه هستند، به قصد کشتن حضرت اول به مدینه و بعد به سمت مکه می روند. بین راه مدینه و مکه یک بیابانی است به نام بیداء، در آنجا به اذن خدا این لشکر سفیانی به زمین فرو می روند، یعنی در بیداء دچار خسف می شوند.
👈این حادثه چون اهمیت ویژه ای دارد، در برابر نشانه های ظهور به صورت مستقل ذکر شده است.
⚠️چند دلیل مهم برای اهمیت
خسف بیداء:
1⃣- در روایات از علائم حتمی ذکر شده است.
2⃣- این پدیده، نسبت به صیحه ی آسمانی پدیده ای منحصر به فرد است. صیحه ی آسمانی هم یکی از علائم حتمی است. صیحه در آسمان رخ می دهد و جنبه ی اخباری و گزارش دادن دارد. ولی خسف بیداء علنا در روی زمین است و مردم با چشم خودشان می بینند و به نوعی دخالت مستقیم خدا در حفظ جان حضرت است.
3⃣- وجه تمایز میان صیحه ی آسمانی و خسف بیداء این است از آنجایی که جنبه اطلاع رسانی دارد می تواند با تبلیغات باطل دشمن اثرش کم شود. همان طور که در روایات آمده بلافاصله یا چند وقت بعد از صیحه ی آسمانی اول که ندای حق است، ندای شیطانی از آسمان می آید.
⚠️و با آن ندای شیطانی خیلی ها گمراه می شوند. ولی این خسف واقعیتی است که علنا ما با چشم خودمان می بینیم و یک اقدام کوبنده برای دشمنان است که در حقیقت حجت را بر آنان تمام می کند.
4⃣- مهمترین ویژگی و اهمیت خسف این است که شبیه داستان اصحاب فیل است، شما در داستان اصحاب فیل و ابرهه می بینید که می خواستند کعبه را ویران کنند، و خدا چه بلایی سر آنها آورد.
❌سفیانی هم قصد دارد کسی را بکشد که در حقیقت روح کعبه است، باطن کعبه است، شخص آقا امام زمان (عج) است و به همین علت این واقعه از لحاظ اهمیت شبیه واقعه اصحاب فیل است.
💽برگرفته از فایل
حدیث شناسی مهدوی شماره ۱۴
🎤استاد عبادی
#حدیث_شناسی_مهدوی ۱۵
#بررسی_روایات_خسف_بیداء
📚🔍📚🔍📚🔍📚
==•==•==•==•==•==•=
https://eitaa.com/zandahlm1357
کاش من هم شاعر بودم...
کاش می توانستم واژه های آشفته ای را که از فراق بر زبان می آورم، کنار هم بچینم و کمی شرح حال دهم برای آنهایی که نمی توانند بفهمند سکوت غروب های جمعه یعنی چه؟
آن وقت شعرهای تب دارم را روی تن زمخت دیوارهای این شهر می چسباندم تا شاید کسی با خواندنشان رحم بر حال من کند و نشانی از تو بیابد.
شاید هم تمامش را در دفتری ثبت میکردم و با آمدنت غزل های وصال را جایگزین تلخی اشعار فراق میکردم.
شاید هم شعرهایم را بعد از آمدنت در نیمه شبی، تنها برای خودت نجوا میکردم تا شاید سنگینی سالهای نبودنت را یک شبه کنار خودت سبک کنم و تو شاهد اشک هایی باشی که همیشه آرزویم بود مقابل تو جاری شوند...
و تو دستهای گرمت را سد اشک هایم کنی و چون خورشید، نم زمین خیس گونه ام را بستانی و تا رنگین کمان لبخندم را نبینی، آشفته نگاهم کنی
و تو نظاره گر من باشی و با حرف حرف سخنانت آباد کنی حال ویرانم را
که فرزندم
منم پدر
آمده ام دیگر...
4_5787591937439566060.mp3
2.79M
من هنوزمنتظرم
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨﷽✨
🌸حدیثی زیبا از امام رضا (ع) دربارهی وظایف منتظران واقعی مهدی موعود (عج)
✅امام رضا (ع)
💠انتظار فرج به چند چیز است:
✨صبور بودن
✨گشادهرویی
✨همسایهداری
✨خوشرفتاری
✨ترویج کارهای نیک
✨خودداری از آزار و اذیت دیگران
✨خیرخواهی و مهربانی با مومنان
📚:تحفالعقول ص۴۱۵
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
https://eitaa.com/zandahlm1357