eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ چهار ناظر حاضر بر زندگی انسان : هرلحظه و هرزمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند ❶⇦ ناظر اول〖خــدا〗 است. 🍀 ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؛ ‏آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟ سوره مبارکه علق آیه ۱۴ ❷⇦ ناظر دوم〖ملائک مقرب خدا〗 هستند؛ 🍀 الله تعالی میفرماید : ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛ از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند سوره مبارکه قاف آیه ۱۸ ❸⇦ سومین ناظر 〖زمین〗 است. 🍀 خداوند در قران کریم میفرماید : یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند. سوره مبارکه زلزال آیه ۴ ❹⇦ چهارمین ناظر 〖اعضاء و جوارح خود ما〗 می‌باشند. 🍀 الله سبحان میفرماید : تکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ در آنروز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند. سوره مبارکه یس آیه ۶۵ # •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: 🙄وتفکر🤔 🍁در قیامت نوبت حساب کردن مثقال ذرّه هاست... درشتها که حساب کردنشان واضحه❗️ 🍁مثقال ذرّه که می گویند؛ 💥یعنی همان چند لحظه ای که بوی عطر تو تمام مردم را به هم می ریزد...❗️ 🍁مثقال ذرّه که می گویند؛ 💥یعنی همان چند لحظه ای که با ناز و عشوه برای نامحرمی می خندی ولی فکرش ساعت ها درگیر همان یک لبخند شماست...❗️ 🍁مثقال ذرّه که می گویند؛ 💥یعنی همان چند لحظه ای که حواست به حجابت نیست و جوانی نیز در آن حوالی است و انگار نه انگار... ❗️ 🍁مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛ 💥 باشوهرت بلند می خندی و دختر مجردی هم درحال شنیدن است...❗️ 🍁مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛ 💥در پایان صحبت هایت با نامحرم از روی ادب جانم و قربانت می پرانی و رابطه ای را به همین اندازه سرد و گرم می کنی...❗️ 🍁مثقال ذره؛ 💥یعنی همان چند لحظه ای که با فروشنده صمیمی می شوی❗️ 💥💥قدر این ها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمی آیند...💥💥 مثقال ذرّه که می گویند همین هاست😔 💥همین کارهای کوچکی که به چشم خیلی کوچک است ❗️ ♻️امّا انتهایش را روزی که پرده ها کنار رفت، خواهیم دید و دیگه فرصتی برامون نیست که ......‼️ 🍂گناهان کوچک و مثقال ذره ها که اصلا برامون مهم نیست در روز حساب و کتاب از کوه ها بسیار بزرگ تر خواهند شد و دیگه چاره ای جز عذاب سخت و وحشتناک نخواهیم داشت🍁 🌿الهی گناهان بزرگ و کوچک و مثقال ذره های ما را با قلم عفو و بخشش خود پاک کن🌿 🙏 ..... 😞 https://eitaa.com/zandahlm1357
✨✨✨✨✨ قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي ﴿۲۵﴾ گفت پروردگارا سينه‏ ام را گشاده گردان (۲۵) وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي ﴿۲۶﴾ و كارم را براى من آسان ساز (۲۶) وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي ﴿۲۷﴾ و از زبانم گره بگشاى (۲۷) يَفْقَهُوا قَوْلِي ﴿۲۸﴾ [تا] سخنم را بفهمند (۲۸) وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي ﴿۲۹﴾ و براى من دستيارى از كسانم قرار ده (۲۹) هَارُونَ أَخِي ﴿۳۰﴾ هارون برادرم را (۳۰) اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي ﴿۳۱﴾ پشتم را به او استوار كن (۳۱) وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي ﴿۳۲﴾ و او را شريك كارم گردان (۳۲) كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا ﴿۳۳﴾ تا تو را فراوان تسبيح گوييم (۳۳) وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا ﴿۳۴﴾ و بسيار به ياد تو باشيم (۳۴) إِنَّكَ كُنْتَ بِنَا بَصِيرًا ﴿۳۵﴾ زيرا تو همواره به [حال] ما بينايى (۳۵) 🦋سوره طه🦋 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿• https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸هَٰذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا وَنَمِيرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذَٰلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ 🎧 محمود الشحات أنور https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📚🔍📚🔍📚 ⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی قسمت بیست و هشتم 📝بررسی روایات سفیانی 📜در روایت معتبر از امام باقر
📚🔍📚🔍📚 ⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی قسمت بیست و نهم 📝بررسی روایات سفیانی 📜امام باقر (ع) در روایت معتبری در کتاب ″الغیبة نعمانی، ص288″ می فرمایند: و سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل می دارد، مهدی (عج) از آنجا به سمت مکه کوچ می کند و به فرمانده ی سپاه سفیانی گزارش می دهند که مهدی به سمت مکه رفته است. یعنی سفیانی وقتی لشکر به سمت مدینه می برد آقا متوجه می شوند و به سمت مکه می روند تا از شر سفیانی در امان بمانند. 📖در روایات هم راجع به مقاومت حاکمیت حجاز چیزی نوشته نیست، می توانیم بگوییم به این خاطر است که حکومت مقتدری در حجاز نیست یا اصلا خود حجازی ها اهل سعودی با خود سفیانی هم دست هستند. 🔸سفیانی خودش در کوفه است، ولی یک لشکر به سمت مدینه می فرستد. لشکر سفیانی مدینه می رود و می بیند اثری از امام زمان (عج) نیست، کشت و کشتار فجیعی در آنجا راه می اندازد و بعد لشکر به سمت مکه حرکت می کند تا امام زمان را که در مکه است از بین ببرند، در آنجا نشانه ی مهم حتمی ظهور خسف بیداء رخ می دهد. زمین دهان باز می کند و لشکر سفیانی به زمین فرو می روند. 🔸یک لشکر سفیانی در عراق مانده، امام زمان (عج) اعلان ظهور می کند: «الا یا اهل العالم انا المهدی» ندای جهانی اش را می دهد و به سمت عراق می رود که عراق را از شر سفیانی پاک بکند. در عراق جنگی بین سپاه امام زمان (عج) و سپاه سفیانی رخ خواهد داد. 📚بعضی روایت ها نوشته اند سفیانی از امام زمان اطاعت می کند و از عمل خودش پشیمان می شود، مثل روایتی که در کتاب ″معجم الاحادیث مهدوی، ج3، ص313″ آمده این روایت مرسلِ است و اصلا سند درستی ندارد و ما نمی توانیم این روایت را بپذیریم. ❌پس روایاتی که می گوید سفیانی از امام زمان (عج) اطاعت می کند و پشیمان می شود، روایت های معتبری نیستند. ⚠️سفیانی سرانجام توسط یاران حضرت کشته می شود، حدیثی از امام باقر (ع) داریم که می فرماید: سپس امام مهدی می فرماید این مرد سفیانی از اطاعت من سر بر تافته او را بکشید. که می گویند بر سنگ بیت المقدس گردنش زده می شود یا در بعضی روایت ها در همان کوفه نوشته شده است. یا می توانیم اینطور بگوییم چون امام زمان به سمت بیت المقدس می روند آنجا سفیانی را می کشد. ⏳مدت اقدامات سفیانی طبق روایت معتبری که داریم: سفیانی از حتمیات است در حدیث ″الغیبة نعمانی، ص310″ از ابتدای حرکت او تا آخرش 15 ماه طول می کشد، 6 ماه جنگ می کند و 4 کشور فلسطین، سوریه، اردن و لبنان را می گیرد و 9 ماه حکومت می کند. 📃روایتی هم که می گوید سفیانی مدت حکومتش به جای 9ماه، 8ماه است که روایتش خیلی ضعیف است. 💽برگرفته از فایل حدیث شناسی مهدوی شماره ۲۱ 🎤استاد عبادی ۲۹ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢چرا امام زمان عجل‌الله‌فرجه ظهور نمی‌کند؟ 👈 دو شرط برا ظهور وجود داره... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢ظهور امام زمان (عج) را جدی بگیریم... #استاد_پناهیان https://eitaa.com/zandahlm1357
4_5832707794335172030.mp3
8.29M
🎵 #ظهور_كن 🎶 #پويا_بياتي🎤 نفس واسم نمونده و دیگه تحملم تموم شده بیا بیا که دیدنت هزار ساله آرزوم شده صدای بی صدای این ترانه هارو میشنوی دعای دلشکسته های انتظار و میشنوی..... هزار ساله گریه هام به هیچ جا نمی رسه  غم غروب جمعه ها به انتها نمیرسه....... زمان و پر سرور کن زمین و غرق نور کن تو رو به غربتت قسم   ظهور کن ظهور کن...... #اللّٰھـُم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجـْــ # https://eitaa.com/zandahlm1357
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️شفا پیداکردن گدایی کور در 30 دقیقه در امام رضا(ع) ✳️اگه نبینی ضرر کردی حجمشم خیلی کمه دل های پاکتون رو به پنجره فولاد #امام_رضا گره بزنید https://eitaa.com/zandahlm1357
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... https://eitaa.com/zandahlm1357
🔰از دماسنج به جای متر استفاده نکنیم! 🔻 ما باید هنر را هم زبان ارزش‌ هایمان بکنیم. هر چیزی که نام هنر به خودش می‌گیرد باید دقیقا بر همان اساس تکنیک‌هایش کشف شود. ما زبان خاصی برای ارائه این مفاهیم لازم داریم و این زبان را نمی‌توانیم از شرق و غرب بگیریم چون داریم یک مفاهیمی را ارائه می‌کنیم که قابل ادراک برای آن ها نیست و آنها نمی‌توانند تصویر و تصوری از آن داشته باشند تا اینکه بتوانند تکنیک مناسبی برای این مفاهیم ارائه کنند. این کارِ ماست و اگر این کار را نکنیم در معادلات فرهنگی جهان ضربه پذیر می‌شویم. 🔻 در هجوم فرهنگی‌ای که غرب و شرق برای ما ترسیم کرده، ما می‌خواهیم با ابزار فرهنگی دشمن کار بکنیم و ابزار فرهنگی دشمن را استفاده کردن به معنی این است که دشمن دارد ما را دور می‌زند. ابزار فرهنگی مثل ابزار نظامی نیست که مثلا بگوییم ما یک تانک از آنها گرفتیم و دقیقا یک ساعت قبل این در دست دشمن بوده و الان که دست ماست از آن علیه دشمن استفاده می‌کنیم. ابزار فرهنگی پیام خاص خود را هم دنبال خودش می‌آورد.  🔻 ما هنوز نتوانسته ایم مساله استفاده ابزاری از زن در فیلم را که برای بالا بردن جذابیت است، حل کنیم؟ و از آن طرف هم نتوانسته ایم کارهای گیرا و جذابی را بدون اینکه ابزارهای آنها را به کار ببریم، ارائه کنیم و اگر هم شده بسیار کم رنگ است چون ما با ملاک ها و معیارهای آنها می خواهیم هنر اسلامی خلق کنیم. اصلا آن معیارها برای اینجا ساخته نشده است. مثل اینکه ما دماسنج را برداریم و بخواهیم طول را با آن اندازه بگیریم!  ♻️ سخرانی شهید محمد تقی شرعی https://eitaa.com/zandahlm1357
آیا میدانید؟ https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یلدا یک واژه سریانی به معنی زایش است. این واژه اشاره به طلوع خورشید پس از یک شب طولانی دارد. در باور ایرانیان باستان شب یلدا نقطه آغاز خلقت بوده و پس از یک شب طولانی و تاریک، نور بر ظلمت غلبه کرده، روشنایی پیروز و مهر زاده می‌شود. https://eitaa.com/zandahlm1357
از اعتقادات تهرانی های قدیم برای بخت گشایی دختران این بود که در شب یلدا، دخترشان را از میان کمان پنبه زن عبور می دادند و اعتقاد داشتند که به زودی زه کمان پاره می شود و بخت دخترشان هم باز می گردد! https://eitaa.com/zandahlm1357
‏ژاپنی‌ها هم ‎شب یلدا دارند، در این شب كه "توئوجی" نامیده می‌شود ژاپنى ها وانى را پر از نارنج می‌کنند و از بخار آب با رایحه‌ی نارنج لذت می‌برند. اين رسم در بين جوانان ژاپنى رنگى ندارد! https://eitaa.com/zandahlm1357
در ایران باستان فردای "شب یلدا"، روز برابری بود و همه از جمله پادشاه لباس ساده اى میپوشیدند تا یکسان باشند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام میگرفت! https://eitaa.com/zandahlm1357
داستان شب https://eitaa.com/zandahlm1357
...: 《 》 💛قسمت سی وپنجم زن‌عمو به بابا گفت نیازی نیست علافِ فردوس بشی من خودم میبرمش خوابگاه سروسامانش میدم تو برگرد به کارات برس خودتم که باید سرِکار بری بابا اول قبول نکرد گفت بزار خودم پیشش باشم اما زن عمو خیلی اصرار کرد و بالاخره بابا قبول کرد که برگرده شهرِ خودمون بعدِ نماز عصر آماده ی حرکت شد. یاالله چه دلتنگی کُشنده ای سراغم اومد توان حرف زدنو ازم گرفت موقع خداحافظی، دمِ در که تنها شدیم همدیگه رو بغل کردیم بابا میخواست جلو گریه و دلتنگیش رو بگیره که من دلتنگ نشم اما نتونست چشماش قرمز شد و اشکاش ریخت بوسم کرد و رفت 😔پاهام توان حرکت نداشت همونجا؛ رو پله ها کمی نشستم بعد رفتم بالا اونجا عمو و زن عمو بغلم کردن و دلداریم دادن و باهام شوخی کردن؛ تا نزدیکای شب، مات و دلتنگ بودم اما کم کم بهتر شدم؛عمو ده سالی از بابا بزرگتر بود سه تا پسر و یه دختر داشت که همه از من بزرگتر بودن عمو شاغل بود و وضع زندگیشون خیلی خوب بود الحمدلله خانواده ی دینداری بودن هم خودش هم زن عمو و بچه هاشون واسه همین خونشون خیلی راحت بودم؛ آخرِشب زن عمو وسایلام رو باز کرد ببینه کم و کسری چیزی دارم یا نه؛ بعد چنتا تیکه به وسایلام اضافه کرد و گفت راحت بگیر بخواب فردا خودم کاراتو راست و ریس میکنم. فردا بعدِ عصر با زن عمو رفتیم اونجایی که آدرس داده بودن وقتی رسیدیم دیدم خیلی شلوغه، همه با یه ساک و چمدان با مادراشون دنبال اتاق و تخت می گشتن. زن عموهم انگار سردر نمیاورد که چکار باید بکنه من فقط به این فکر میکردم که چطوری اینجا زندگی کنم با کسایی که نمیشناسمشون خیلی لحظات سختی بودن ✨فقط یاری الله بود وگرنه بچه ای مثل من تابِ تحمل اون غربت و تنهاییِ جدید رو نداشت؛ داشتم بیهوش میشدم از غصه ی زیاد رفتم گوشه ی حیاطِ خوابگاه نشستم و انگشتامو گذاشتم تو گوشام که صدای شلوغی رو نشنوم. سرمو رو زانوهام گذاشتم و تا توستم اشک ریختم کسی هم حواسش بهم نبود همه تو حالِ خودشون بودن بعدِ نیم ساعت زن عمو اومد تو حیاط دنبالم میگشت از دیدش پنهان بودم فکر کرده بود رفتم فرار کردم هول شد دوید طرفِ در منم فهمیدم ترسیده فورا رفتم سمتش گفتم نترس زن عمو من اینجام خواست عصبانی بشه دید گریه کردم بغلم کرد. گفت اتاقتو برات گرفتم بیا نشونت بدم و برگردیم خونه تا فردا که کلاسات شروع میشه. 🔹تو راه که بر می گشتیم خونه ی عمو، یاد آدرسی افتادم که علی آقا موقع آخرین خداحافظی بهم گفته بود که برم سر بزنم و بگم من رو فلانی معرفی کرده. آدرس مشهوری نبود و اسم خیابانی توش نبود که من بشناسمش. واسه همین خواستم از زن عمو بپرسم اما یه لحظه فکر کردم نکنه بهم شک کنه چیزی بهش نگفتم با اینکه میشد بعدا از هرکسی پرسید آدرس رو، اما خیلی ذهنم رو درگیر کرد اون شب واسه همین طاقت نیاوردم رفتم پیش دختر عموم کلی قسمش دادم که به کسی چیزی نگه گفتم اینجایی که اسم میبرم کجاست تو بلدی؟ دختر عموم چشماش گرد شد!! 😳گفت یاالله فردوس چی داری میگی؟ بخدا امیر بفهمه اسمشم بردی بیچارت میکنه اگه به باباتم نگه خودش حسابتو میرسه امیر برادر بزرگَش بود حدس میزدم اینطوری پیش بیاد اما نه در این حد!! گفتم لابد خونه عمو اینقدری منطقی هستن که بشه باهاشون حرف زد. اومدم واسه دختر عمو ماسمالی کنم، گفتم یه همکلاسی داشتم که هی میگفت ما اونجا فامیل داریم واسه همین پرسیدم ببینم اونجا کجاست؟! دختر عموم اول دبیرستان بود عقلش میرسید که من دروغ گفتم زیرچشمی نگام کرد گفت فردوس! برو خودتی من به کسی نمیگم خودتم دهن لقی نکنی یه وقت 💛 ادامه دارد.... https://eitaa.com/zandahlm1357