04-ziaratnoomeh.mp3
2.16M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
میرسم غمگین و خسته
گرد غربت روی دوشم
ابر بارونیه چشمام
اما از عطش میجوشم
به حریم روشن تو یه روی سیاه آوردم
مثل یک آهوی خسته به حرم پناه آوردم
غربت این سرزمینو کفتر چاهی میدونه
که رو گلدسته نشسته زیارت نومه میخونه
نظر کرامت تو خزونو بهاری کرده
از دل سنگای تیره
چشمه ها رو جاری کرده
توی صحن سینه ی من
اذون غربتو سر کن
به دخیل پشت این در با کرامتت نظر کن
#مصطفی_محدث_خراسانی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
https://eitaa.com/zandahlm1357
➣
۞ #یڪـــآیــهقـــــرآن ۞
و به وسـيله اين قـرآن كسانى را كه
بيم دارند كه به سوى پروردگارشان
محشــور شوند هــشدار ده چـرا كه
غــير او براى آنها #يـــار و شفـيعى
نيست باشد كه پـــروا كنند.
📒سوره مبارکه الأنعام آیه ۵۱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📝💠📝💠📝💠📝 📝شرح و تفسیر دعای عصر غیبت 4⃣4⃣قسمت چهل و چهارم 💠«اَللّٰهُمَ وَ مُدَّ فٖی عُمْرِهِ...»
📝💠📝💠📝💠📝
📝شرح و تفسیر دعای عصر غیبت
5⃣4⃣قسمت چهل و پنجم
👈در ادامه دعا می گوید؛ خدایا
بر آن چیز هایی که سرپرستی اش را به او دادی یاری اش کن. «وَاَعِنْهُ عَلیٰ ما وَلَّیْتَهُ، وَاسْتَرْعَیْتَهُ..» خدا سرپرستی چه اموری را به امام زمان (عج) داده است⁉️ در حقیقت باید بگوییم تمام امور را. تمام اموری که بر بندگان👥 جاری و ساری است، خدا سرپرستی اش را به امام عصر داده است. میگوید «خَلِیفَةالله فِی الْأَرْضِ»🌏
⚠️ باز تأکید می کنم 👈تمام این امور به اذن خدا صورت می گیرد، با دستور خداست👉 نه اینکه امام زمان (عج) را از خدا جدا بدانیم. یعنی خدا بگوید روی کره ی زمین باش، کارهای کره ی زمین با تو، نه این طوری نیست! خدا به ایشان اذن میدهد، هر چه هست با اذن خدای متعال است، همان معجزاتی که انجام می دهند، خرق عادت هایی که انجام می دهند، همه این ها با 🔅اذن خدای متعال است.
⚜پس اینکه می گوید خدا بر آن
اموری که امام زمان (عج) را سرپرستی دادی تا آن امور را انجام بدهند منظور از این امور، سرپرستی بندگان است که خدای متعال به ایشان داده است. کسی که می خواهد سرپرستی بندگان را بر عهده داشته باشد، باید صفت هایی را خدا به او بدهد و این صفت ها را باید داشته باشد، چه صفتی⁉️
✅می گوید؛ «فَاِنَّهُ الهٰادِی الْمَهْدِیُّ، وَالْقٰائِمُ الْمُهْتَدٖی..» (امام زمان) هم هدایتگر هستی، هم هدایت شده ای (یعنی اول خدا تو را هدایت کرد و الان شما هدایتگر ما مردم شده ای)
👈بعد صفت قائم را داده است، اینکه ما باید برای صفت ″قائم″ از جایمان بلند شویم؛ اصل روایت در کتاب کمال الدین شیخ صدوق هست ″که امام رضا کلمه ی قائم را شنید و گریه ای کرد″ و بلند شدن به هیچ عنوان نوشته نیست!
🔹استاد سلیمیان از اساتید مرکز تخصصی مهدویت 📝مقاله ای درباره ی ″قائم″ نوشت که آنجا اثبات می کند اگر روایت های اولیه را ببینید اصلا چنین چیزی نیست که امام رضا (ع) اسم قائم را شنیده باشد و بلند شده باشد. نه، فقط اسم ☀️قائم را شنیده و گریه کرد!
⭕️حالا اینکه دست روی سر
گذاشت و بلند شد، بعدا یک سری افراد به روایت اضافه کردند!✍ والا در اصلش چنین چیزی نیست و برفرض هم حتی باشد واجب نیست، یعنی جاهایی که سخت است برای انسان و نمی تواند بلند شود، هیچ اشکالی ندارد!
❌آنهایی که می گویند مطالب حدیثی که کار نمی کنند فقط چیزی می شنوند و یا در کتابی می بینند و باور می کنند! ول اصل روایت در 📗کتاب″ کمال الدین شیخ صدوق، باب احادیث امام رضا (ع)″ بحث دعبل خزاعی بود که وقتی شعری را برای امام رضا خواند و اسم قائم آنجا آمد امام گریه کرد🍂، همین اینکه بگوید امام بلند شد دست روی سر گذاشت چنین چیزی در اصل روایت نوشته نیست.
🔹ادامه دارد ...
💽برگرفته از فایل شماره (۴)
شرح و تفسیر دعای عصر غیبت
🎤استاد احسان عبادی
#متن_شرح_و_تفسیر_دعای_عصر_غیبت ۴۵
📝💠📝💠📝💠📝
================
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت صد و پنجاه و هشتم 📃روایت فوق العاده ای هست از آقا امیرالمومنین
💠☀️💠☀️💠☀️💠
☀️اخلاق مهدوی☀️
◀️قسمت صد و پنجاه و نهم
📑..نکته بعدی که در این روایت می گوید این است که چه بسا خدا اجابتش را به تأخیر انداخته ولی پاداش را بیشتر میکند. یعنی فردای قیامت ثواب عمل این فرد را بیشتر می کند.
👈ما در روایت شریف هم داریم که در فردای قیامت بنده ای می آید و خدای متعال فلان پاداش بزرگ🎁 را به او میدهد. بنده می گوید خدایا من که چنین عملی انجام ندادم که تو چنین پاداشی به من دادی. خدا می گوید در دنیا یادت هست که فلان دعا🍃 را انجام دادی، هی دعا میکردی ما دعایت را مستجاب نکردیم چون به صلاحت نبود، اما الان در اینجا میدهیم، به جای اینکه آن دعایت را مستجاب بکنیم فلان پاداش بهشتی را به تو می دهیم. حالا هر چیزی هست. آنجا روایت داریم که بنده خدا می گوید ای کاش هیچ کدام از دعاهای من در دنیا مستجاب نمی شد🙂 تا خدا اینجا در آخرت به من می داد.
👌بله شما بهترین چیز دنیا را هم بخواهی فانی هست از دست رفتنی هست❌، اما آن چیزی که اخروی و ابدی و دائمی ست «كلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ» همه چیز فانی ست «وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ» فقط وجه الهی✨ هست که می ماند. پس ما دلمان نگیرد گاهی دعاهایمان مستجاب نمی شود، بفهمیم، بدانیم که خدای متعال فردای قیامتی را برای ما قرار داده برای دادن به آن پاداش و جزع و فزع💥 نکنیم.
📙روایت داریم این جزع و فزع کردن ها (یعنی بی تابی کردن های شما) اجر شما را کم می کند. اینطور نشود ما وقتی دعا کردیم دعایمان مستجاب نشد گله بکنیم به خدای متعال، به همه چیز 🚫فحش بدهیم. حواسمان را بسیار جمع بکنیم که خدا برای ما نگه داشته.
〽️در ادامه حضرت فرازهای دیگری را مطرح می کند می فرمایند «اَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِما هُوَ خَيْرٌ لَكَ». عدم اعطای آن چیز هست به تو نمی دهد ولی به جایش بهتر به تو عطا می کند، از آنطرف هم «اَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِما هُوَ خَيْرٌ لَك» یعنی چه⁉️ یک موقع هست حاجت حتی بهترش را هم به تو نمیدهد اما یک ضرر بزرگی را از تو دفع می کند، خدا جلوی آن ضرر را می گیرد. مثلا تو یک میلیون💶 از خدا خواستی خدا به تو نداد اما جلوی ضرر ده میلیونی تو را گرفت، کدام بهتر است؟
🔹حاجت را خدا گاهی نمی دهد سریع گله نکنیم، سریع.. اینکه می گوییم «اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ» بعضی ها شبهه می کنند پس چرا من دعا می کنم دعای من مستجاب نمی شود، خدا جواب نمی دهد⁉️ خدا جواب را داده اما لزوما جواب خدا آن چیزی نیست که من و تو بخواهیم،
👈یا آن چیزی هست که من و تو بخواهیم.
👈یا بهتر از آن چیزی هست که من و تو می خواهیم.
👈یا نه نمی دهد به جایش ضرری را دفع می کند.
پس در هر حالت باید دعا را انجام بدهیم، در هر حالت دعا🤲 را بکنیم که اگر مستجاب هم نشد حداقل خاصیت دفع بلا و دفع ضرر را دارد.
🔹ادامه دارد ....
💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق
مهدوی" فایل شماره (37)
🎤استاد احسان عبادی
#اخلاق_مهدوی 159
💠☀️💠☀️💠☀️💠
________________
1575117155__5987637555443533515.mp3
2.81M
🎙جوانی که با توسل به امام رضا(ع) ازدواج کرد
🔺حجت الاسلام #پناهیان
https://eitaa.com/zandahlm1357
05 - gole doa va ebadat.mp3
1.94M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
یه سال بودم مسافر امام رضا
چه جایی بود نشونی از نور خدا
رفتم و گفتم ای امام مهربون
خدا می دونه من چمه تو هم بدون
خوب می دونی دلم پر از درد و غمه
هرچی بگم غصه دارم ، بازم کمه
کاشکی می شد یه بار منو نگاه کنی
خدا بخواد حاجتمو روا کنی
کبوترا دور حرم پر می زدن عاشقونه
به گنبدت سر می زدن می گفتن ای رضا رضا
صبح و غروب نقاره ها کرامت تو رو می گن
می خوان که مهربونی تو تو گوش آدما بگن
واشده توی سینه ها گل عبادت و دعا
پیر و جوون به هم می گن رضا رضا رضا رضا
تا یادمه هرجا باشی ، خدا نگاتون می کنه
اون ور دنبا که باشی ، رضا دعاتون می کنه
در می زنیم به نوبت دل شکسته داریم
هزار تا قفل مشکل تو قلب خسته داریم
قسم به اشک زائرای خسته
به دل های پریشون و شکسته
تو خواب دیدم درای بسته واشد
از قفس غصه دلم رها شد
دلم رو تو دشت دعا صدا کرد
به سادگی حاجتمو روا کرد
#ناهید_اردبیلی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ڪلام_شهـید :
شهـادت .....
در راہِ آرمانِ الهی معشوق ماست
آیا شنیدہ ای عاشقی را
از معشوق بترسانند ؟
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#ترفندهای_خدا برای جذب انسان به سوی نور ✨✨ #پرواز_تا_خدا مجموعه فوق العاده زیبا که درمان ریشه ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گوشِ دلتو باز کن.mp3
4.45M
#هزینه_های_عاشقانه_خدا 💗🌿
گلهای زیبا،شکوفه های رنگارنگ، حیوانات و تمام عالَم دارن باتــو حرف می زنن
همشون برات پیغامی💌دارن
گوش دلتو باز کن و...☺👇
#پرواز_تا_خدا
مجموعه فوق العاده زیبا که درمان ریشه ای بسیاری از افسردگی ها و سردرگمی های انسان هست 🌺
🍃
جلسه40👏👏
عالیه حتما گوش بدید
#اسرار_الهی_آرامش 🍃🌺👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
من نهج البلاغه میخوانم
.......:
@zandahlm1357
💠💠💠💠💠💠💠
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_108
تَقْصِير بِهِ مُضِرٌّ، وَکُلُّ إِفْرَاط لَهُ مُفْسِدٌ.
امام(عليه السلام) فرمود:
در درون سينه اين انسان قطعه گوشتى است که به رگ مخصوصى آويخته شده و عجيب ترين اعضاى او و همان قلب وى است، اين شگرفى به علت آن است که صفاتى از حکمت و ضد حکمت در آن جمع است، پس هرگاه آرزوها (ى افراطى) در آن ظاهر شود (حالت طمع به او دست مى دهد و) طمع او را ذليل و خوار مى کند و هنگامى که طمع در او به هيجان آيد به دنبال آن حرص، و هرگونه افراط او را فاسد مى کند.(1)
(1). سند گفتار حکيمانه:
نويسنده کتاب مصادر مى گويد: اين سخن بخشى از خطبه معروف وسيله است که از خطبه هاى مشهور آن حضرت است (هرچند مرحوم سيّد رضى آن را در نهج البلاغه نقل نکرده است) و از جمله کسانى که پيش از مرحوم سيّد رضى اين خطبه را نقل کرده اند. کلينى در روضه کافى و ابن شعبه حرانى در تحف العقول است. سپس به جمع کثير ديگرى از دانشمندان معروف اشاره مى کند که در کتب خود اين کلام حکمت آميز را نقل کرده اند از جمله: مرحوم شيخ مفيد در ارشاد، مسعودى در مروج الذهب، ابن عساکر در تاريخ دمشق و آمدى در غررالحکم مى باشد. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 100).
صاحب کتاب تمام نهج البلاغه اين گفتار حکمت آميز را به ضميمه سخنان ديگرى از قول «ضرار بن ضمره» و در پاسخ معاويه که سخنان بيشترى را از على(عليه السلام) طلب مى کرد ذکر نموده است. (تمام نهج البلاغه، ص 563).
شرح و تفسير
اعجوبه جهان خلقت!
امام(عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه خود به يک سلسله عواطف انسانى و بخش مهمى از رذايل اخلاقى و آثار هر يک از آنها اشاره فرموده و مرکز آنها را قلب مى شمرد و مى فرمايد: «در درون سينه اين انسان قطعه گوشتى است که به رگ مخصوصى آويخته شده و عجيب ترين اعضاى او و همان قلب وى است»; (لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا الاِْنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ: وَذَلِکَ الْقَلْبُ).
در اين که چگونه قلب همان عضو صنوبرى که مأمور رساندن خون به تمام اعضاست مى تواند مرکز عواطف انسانى و فضايل و رذايل اخلاقى باشد در پايان اين بحث به طور مشروح از آن سخن خواهيم گفت.
«نياط» همان رگى است که قلب بهوسيله آن در سينه انسان آويزان است که اگر قطع شود در کمترين زمان حيات انسان پايان مى يابد. گاه آن را مفرد شمرده و زمانى جمع «نَوط» (بر وزن فوت) دانسته اند و هنگامى به معناى خود قلب نيز آمده است. به هر حال امام(عليه السلام) اين قلب آدمى را که در درون سينه اش با رگى آويخته شده شگفت انگيزترين عضو بدن او مى شمرد.
سپس به دليل آن پرداخته و در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «اين شگرفى به خاطر آن است که صفاتى از حکمت و ضد حکمت در آن جمع است»; (وَ ذَلِکَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِکْمَةِ وَأَضْدَاداً مِنْ خِلاَفِهَا).
حکمت اشاره به فضايل اخلاقى و اضداد آن اشاره به رذايل اخلاقى است و به اين ترتيب امام قلب انسان را مرکزى براى فضايل و رذايل اخلاقى مى شمرد و اين که مرحوم مغنيه در فى ظلال حکمت را به غير فضايل اخلاقى تفسير کرده که نتيجه آن نوعى رذايل محسوب مى شود بسيار خلاف ظاهر است.(1)
سپس امام(عليه السلام) به شرح بخشى از رذايل اخلاقى که در طرف افراط و تفريط قرار دارند پرداخته به ده نکته در اين زمينه اشاره مى کند:
نخست به سراغ حالت رجاى افراطى و سپس يأس افراطى مى رود و مى فرمايد: «هرگاه آرزوها (ى افراطى) در آن ظاهر شود (حالت طمع به او دست مى دهد و) طمع او را ذليل و خوار مى کند و هنگامى که طمع در او به هيجان آمد به دنبال آن حرص، او را به هلاکت مى کشاند»; (فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ أَذَلَّهُ الطَّمَعُ، وَإِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ أَهْلَکَهُ الْحِرْصُ).
منظور از «سَنَحَ» از ماده «سنوح» به معناى عارض شدن است.
منظور از «رجاء» در اينجا اميد افراطى به ديگران داشتن و چشم به اموال و امکانات آنها دوختن است واضح است که اين اميد افراطى، او را به طمع، و طمع، او را به حرص مى کشاند که همه از رذايل اخلاقى است.
امام در مقابل آن «يأس افراطى» را مطرح مى کند و مى فرمايد: «و هنگامى که يأس بر او قالب گردد تأسف او را از پاى در مى آورد»; (وَإِنْ مَلَکَهُ الْيَأْسُ قَتَلَهُ الاَْسَفُ).
منظور از «يأس» در اينجا نااميدى افراطى در عالم اسباب است که انسان در صحنه هاى علم و تجارت و کسب و کار از موفقيت خود مأيوس باشد; اشخاص مأيوس به يقين در زندگى ضعيف و ناتوان و گاه نابود مى شوند. حد وسط در ميان اميد افراطى و يأس همان حالت اميدوارى معتدل است که اگر نباشد انسان در زندگى به جايى نمى رسد همان گونه که پيغمبر اکرم فرمود: «الاْمَلُ رَحْمَةٌ لاُِمَّتى وَ لَوْ لا الاْمَلُ لَما رَضَعَتْ والِدٌ وَلَدَها وَ لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَراً; اميد و آرزو رحمتى است براى امت من و اگر اميد نبود هيچ مادرى فرزندش را شير نمى داد و هيچ باغبانى نهالى نمى کشت».(2)
آن گاه سومين و چهارمين صفات رذيله اى را که در حد افراط و تفريط قرار دارند بيان مى کند و مى فرمايد: «هرگاه غضب بر او مستولى شود خشمش فزونى مى گيرد (و دست به هر کار خلافى مى زند) و اگر بيش از حد (از کسى يا چيزى) راضى شود (و به آن اطمينان پيدا کند) جانب احتياط را از دست مى دهد»; (وَإِنْ عَرَضَ لَهُ الْغَضَبُ اشْتَدَّ بِهِ الْغَيْظُ، وَإِنْ أَسْعَدَهُ الرِّضَى نَسِيَ التَّحَفُّظَ).
به يقين هم حالت غضب که سرچشمه کارهاى نادرست مى شود جنبه افراط دارد و هم اعتماد بى حساب به افراد و اشخاص که آن هم سبب مشکلات فراوان مى گردد. حد وسط ميان اين دو رضايت معتدل آميخته با رعايت احتياط است.
سپس حضرت از پنجمين و ششمين رذيله اخلاقى که در طرف افراط و تفريط قرار دارند سخن مى گويد و مى فرمايد: «هرگاه ترس بر او غالب شود احتياط کارى (افراطى) او را به خود مشغول مى دارد و هرگاه کار بر او آسان گردد در غفلت و بى خبرى فرو مى رود»; (وَإِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ، وَإِنِ اتَّسَعَ لَهُ الاَْمْرُ اسْتَلَبَتْهُ الْغِرَّةُ).
علماى اخلاق ترس بجا و معتدل را در برابر عواقب منفى و خطرناک فضيلت مى شمرند. در واقع خداوند آن را سپرى در برابر خطرات در وجود انسان قرار داده تا بى حساب در هر ميدانى وارد نشود و دشمنانى که در کمين او هستند و خطراتى که بر سر راه ر
سيدن به مقصد وى را تهديد مى کنند از نظر دور ندارد; ولى اگر اين حالت جنبه افراطى به خود بگيرد صفتى رذيله به نام «جُبن» است همان گونه که اگر در جهت تفريط واقع شود و انسان بى باکانه در هر ميدان و مسيرى قدم بگذارد، رذيله ديگرى است که از آن به غفلت، غرور و بى خبرى ياد مى شود.
آن گاه در بيان هفتمين و هشتمين اوصاف افراطى مى فرمايد: «هرگاه مالى به دست آورد بى نيازى او را به طغيان وا مى دارد و اگر مصيبتى به او برسد بى تابى او را رسوا مى کند و اگر فقر دامنش را بگيرد مشکلات (ناشى از آن)، او را به خود مشغول مى دارد»; (وَإِنْ أَفَادَ مَالاً أَطْغَاهُ الْغِنَى، وَإِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ فَضَحَهُ الْجَزَعُ، وَإِنْ عَضَّتْهُ الْفَاقَةُ شَغَلَهُ الْبَلاَءُ).
«عَضَّتْهُ» از ماده «عضّ» (بر وزن حظ) به معناى گاز گرفتن و گزيدن است.
امام(عليه السلام) طغيان به سبب فزونى مال را در برابر دو چيز قرار داده است: مصيبت توأم با بى تابى و فقر مشغول کننده.
در نسخه کافى جمله «وَإِنْ عَضَّتْهُ الْفَاقَةُ» قبل از جمله «وَإنْ أصابَتْهُ مُصيبَةٌ» آمده است و مناسب نيز همين است، زيرا «فاقه» (فقر) بلا فاصله در برابر «غنا» قرار مى گيرد.
به يقين مال و ثروت، بهترين وسيله براى نيل به اهداف والاى انسانى، کمک به دردمندان و کمک به پيشرفت علم و دانش و برقرار ساختن عدالت اجتماعى و ساختن بناهاى خير و مانند آن است; اما اگر توأم با خودخواهى و کم ظرفيتى شود انسان را به طغيان وا مى دارد همان گونه که قرآن مجيد مى فرمايد: «(کَلاَّ إِنَّ الاِْنسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى); (آن گونه نيست که آنها مى پندارند، انسان طغيان مى کند هرگاه خود را مستغنى و بى نياز ببيند» (منظور انسان هاى کم ظرفيت و بى تقواست).
در هر حال مناسب اين است که مصيبت را در عبارت بالا به مصائب مالى تفسير کنيم; مانند ورشکست شدن در تجارت يا آفت گرفتن محصولات در زراعت و مانند آن که در قرآن مجيد گاه بر آن اطلاق مصيبت شده است آنجا که مى فرمايد: (وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَىْء مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْص مِنْ الاَْمْوَالِ وَالاَْنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا للهِِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ).
سرانجام امام(عليه السلام) رذيله نهم و دهم را مورد توجه قرار داده مى فرمايد: «اگر گرسنگى پيدا کند ضعف زمين گيرش مى کند و اگر پرخورى کند شکم پرورى او را به رنج انداخته راه نفس را بر او مى بندد»; (وَإِنْ جَهَدَهُ الْجُوعُ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ، وَإِنْ أَفْرَطَ بِهِ الشِّبَعُ کَظَّتْهُ الْبِطْنَةُ).
«کَظَّتْهُ» از ماده «کظ» (بر وزن حظ) به معناى به زحمت افکندن است.
به يقين همان گونه که افراط در پرخورى نکوهيده است و سرچشمه بيمارى هاى جسمى و روحى است، کم خوردن بيش از حد نيز مايه ضعف و ناتوانى و عدم قدرت بر انجام مسئوليت هاست.
امام(عليه السلام)، اين معلم بزرگ اخلاق و فضيلت، بعد از ذکر ده مورد بالا به طور خصوص به سراغ يک اصل کلى مى رود که هم آنچه را گذشت فرا مى گيرد و هم موارد ديگر از افراط و تفريط ها را و مى فرمايد: «(به طور کلى) هرگونه کمبود (و تفريط) به او زيان مى رساند و هرگونه افراط او را فاسد مى سازد»; (فَکُلُّ تَقْصِير بِهِ مُضِرٌّ، وَکُلُّ إِفْرَاط لَهُ مُفْسِدٌ).
درسى را که امام(عليه السلام) در اين کلام نورانى اش به همه ما مى دهد در واقع درسى است که تمام علم اخلاق و سخنان علماى اخلاق در آن خلاصه شده است.
امام(عليه السلام) در اين درس پرمعنا به همگان هشدار مى دهد که غرائزى که خداوند در انسان آفريده و در درون جان او قرار داده است همه براى حيات مادى و معنوى انسان ضرورى است مشروط بر اين که به سوى افراط و تفريط کشيده نشود; اميد خوب است; ولى افراط و تفريط در آن زيان بار، احتياط و ترس در برابر حوادث خطرناک لازم است; اما افراط و تفريط در آن سبب بدبختى است. مال و ثروت از اسباب سعادت است مشروط بر اين که افراط و تفريط و طغيان و جزع در آن نباشد. خوردن غذا براى داشتن بدن سالم به عنوان مقدمه داشتن روح سالم لازم است; اما افراط و تفريط در آن مشکل آفرين مى باشد.
(1). فى ظلال نهج البلاغه، ج 4، ص 282.
(2). بحارالانوار، ج 74، ص 175.
نکته
آيا قلب کانون صفات خوب و بد انسان است؟
سؤال مهمى که در اينجا مطرح مى شود اين است که قلب به معناى عضوى که درون سينه براى پمپاژ خون به تمام اعضا قرار دارد طبق تحقيقات دانشمندان هرگز مرکز ادراکات نيست و کار آن فقط رساندن خون تصفيه شده به اعضا و گرفتن خون آلوده و فرستادن آن به تصفيه خانه بدن يعنى ريه است. چگونه امام(عليه السلام) مى فرمايد قلبى که با رگى به سينه انسان آويخته شده مرکز اين صفات است؟
همين سؤال درباره استعمالات قلب در قرآن مجيد نيز آمده است مخصوصاً آنجا که مى فرمايد: «(خَتَمَ اللهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ...); خداوند بر دل هاى آنها مهر نهاده...».(1)
در پاسخ اين سؤال، بحث جامعى در تفسير نمونه آمده که در اينجا مى آوريم.
چرا درک حقايق در قرآن به قلب نسبت داده شده است در حالى که مى دانيم قلب مرکز ادراکات نيست، بلکه تلمبه اى براى گردش خون در بدن است؟!
در پاسخ چنين مى گوييم:
«قلب» در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله:
1. به معنى عقل و درک، چنان که در آيه 37 سوره «ق» مى خوانيم: «(إِنَّ فِى ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ); در اين مطالب تذکر و يادآورى است براى آنان که نيروى عقل و درک داشته باشند».
2. به معنى روح و جان، چنان که در سوره «احزاب»، آيه 10 آمده است: «(وَإِذْ زَاغَتِ الاَْبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ); هنگامى که چشم ها از وحشت فرومانده و جان ها به لب رسيده بود».
3. به معنى مرکز عواطف. آيه 12 سوره «انفال» شاهد اين معناست: «(سَأُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِينَ کَفَرُوا الرُّعْبَ); به زودى در دل کافران ترس ايجاد مى کنيم». در جاى ديگر در سوره «آل عمران» آيه 159 مى خوانيم: «(فَبِمَا رَحْمَة مِنْ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ);... اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند».
توضيح اينکه در وجود انسان دو مرکز نيرومند به چشم مى خورد:
1. مرکز ادراکات که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است، لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پيش مى آيد احساس مى کنيم با مغز خويش آن را مورد تجزيه و تحليل قرار مى دهيم (اگرچه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسيله و ابزارى براى روح هستند).
2. مرکز عواطف که عبارت است از همان قلب صنوبرى که در بخش چپ سينه قرار دارد و مسائل عاطفى در مرحله اول روى همين مرکز اثر مى گذارد و اولين جرقه از قلب شروع مى شود.
ما بالوجدان هنگامى که با مصيبتى روبه رو مى شويم فشار آن را روى همين قلب صنوبرى احساس مى کنيم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگيزى بر مى خوريم فرح و انبساط را در همين مرکز احساس مى کنيم (دقت کنيد).
درست است که مرکز اصلى «ادراکات» و «عواطف» همگى روان و روح آدمى است ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است عکس العمل درک و فهم نخستين بار در دستگاه مغز آشکار مى شود; ولى عکس العمل مسائل عاطفى از قبيل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در قلب انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ايجاد اين امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنيم.
نتيجه اين که اگر در قرآن مسائل عاطفى به قلب (همين عضو مخصوص) مسائل عقلى به قلب (به معنى عقل يا مغز) نسبت داده شده، دليل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است.
از همه اينها گذشته قلب به معناى عضو مخصوص نقش مهمى در حيات و بقاى انسان دارد، به طورى که يک لحظه توقف آن با نابودى همراه است، بنابراين چه مانعى دارد که فعاليت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود.
(1). بقره، آيه 7 .
لینک کانال را با دوستان خود به اشتراک بگذارید تا با دنبال کردن حکمت ها و
انشالله با عمل به حکمت ها ،
🌹 مرام علی پررونق تر از نام علی بشه
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
تکنیک یازدهم مهربانی بقیه رو توی نعماتت شریک کن! هم بزرگ میشی، هم نعمتهات زیاد میشن! #اسرار_الهی_آ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا