eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.5هزار دنبال‌کننده
47.2هزار عکس
34.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
🌹 به یاد روزگاری که کودکانش هم مردان جهاد اصغر و اکبر بودند . 🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
1_79570730.mp3
10.04M
۲۲ عرضشو داشته باش؛ وقتی خـــدا؛ تصمیمی مخالف تصمیم خودت برات میگیره پذیرا و تسلیمِ تصمیمِ خدا باشی! خـــدا رو در تمــام کارهات وکیل بگیر! تا از حرص و جوش تدبیر کردن راحت بشی... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10252.pdf
564.1K
🔰 ✅ جستاری پيرامون عليهم السلام برای عليه السلام ⭕ این روایات صرفا دلیل بر بر علیه السلام نمی باشد، بلکه به صورت کلی را ثابت می کند، همانطور که در تعدادی از این روایات آمده خود از شاعران درخواست می کنند  که کنند و امام معصوم و مکرمشان علیهم السلام می کردند. ⚫ https://eitaa.com/zandahlm1357
ساحل چشمامو از بچگی دریا کردم - @Maddahionlin.mp3
2.44M
🌴 امام حسین(ع) 🍃ساحل چشمامو از بچگی دریا کردم 🍃خودمو با گریه تو قلب حسین جا کردم 🎤 🌷 https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ، لَيِّنٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِي جَوْفِهَا؛ يَهْوِي إِلَيْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ، وَ يَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ. امام(علیه السلام) فرمودند: دنيا مانند مار (خوش و خط و خال) است كه به هنگام لمس كردن نرم به نظر مى رسد در حالى كه سم كشنده در درون آن است (به همين دليل) مغرورِ نادان به سوى آن مى رود و خردمند عاقل از آن حذر مى كند
شرح و تفسير دنيا مار خوش خط و خال! امام(عليه السلام) در اين گفتار پربار خود تشبيه ديگرى براى دنياى فريبنده بيان کرده و به همگان هشدار داده است، مى فرمايد: «دنيا مانند مار (خوش و خط و خال) است که به هنگام لمس کردن نرم به نظر مى رسد در حالى که سم کشنده در درون آن است (به همين دليل) مغرورِ نادان به سوى آن مى رود و خردمند عاقل از آن حذر مى کند»; (مَثَلُ الدُّنْيَا کَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا، وَالسَّمُّ النَّاقِعُ فِي جَوْفِهَا، يَهْوِي إِلَيْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ، وَيَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ). طبيعت دنيا داراى اين دو ويژگى ظاهرى فريبنده و باطنى خطرناک است; کاخ ها، زر و زيورها، لباس ها، غذاهاى رنگارنگ و عيش و نوش ها مظاهر جذاب دنياست; ولى در درون، غفلت، بى خبرى از خدا آلوده شدن به انواع گناهان را براى به دست آوردن يا حفظ آن با خود دارد. روى اين جهت امام(عليه السلام)در عبارات مختلفش با ذکر مثال هاى متعدد تناقض اين ظاهر و باطن را آشکار ساخته و هشدار داده است. در ذيل نامه 68 که امام(عليه السلام) پيش از دوران خلافت ظاهرى اش به سلمان فارسى(قدس سره) نگاشته، همين مثل را با کمى تفاوت بيان فرموده است. ما تشبيهاتى براى دنيا از آيات قرآن و روايات اسلامى جمع آورى کرديم که به هجده تشبيه بالغ مى شد و نشان داديم که چگونه خداى متعال در قرآن و سپس پيشوايان معصوم در احاديث خود براى بيدار کردن غافلانِ بى خبر، از مثال هاى حسى مختلف بهره گرفته اند. تعدد و تکثر اين امثله به خوبى نشان مى دهد که تا چه اندازه اين مسئله داراى اهميت است. در مثال مورد نظر تضاد ظاهر و باطن دنيا با تمثيل به مار نشان داده شده که به هنگام لمس آن بسيار نرم و ملايم به نظر مى رسد و انسانِ بى خبر از لمس آن لذت مى برد در حالى که اگر يک لحظه غافل شود سم «ناقع» (سم قاتل و جان گدازى) که در درون اين حيوان خطرناک است از طريق نيش آن به بدن انسان منتقل مى شود. سوزش فوق العاده توأم با پيچ و تاب تا آنجا که مار گزيده به صورت يک مثل در بيتابى درآمده است و سپس از کار افتادن تدريجى دستگاه هاى اصلى بدن و شتاب به سوى مرگ. تعبير به «غِرِّ جاهل» (غِر به معناى انسان خام بى تجربه که زود فريب مى خورد) اشاره به انسان هاى نادان و نا آگاهى است که تنها چشم به ظواهر فريبنده دنيا مى دوزند و از آنچه در باطن دارد و تاريخ پيشينيان آن را به خوبى مجسم ساخته بى خبر مى مانند; ولى عاقلان باتجربه و آگاه که سرنوشت دنياپرستان را در آيينه تاريخ مشاهده کرده اند خود را از آن برحذر مى دارند. به همين دليل حب دنيا (دنياپرستى) سرچشمه تمام گناهان شمرده شده است. افراد دنياپرست چنان اسير آن مى شوند که نه خدا را بنده اند و نه فرمان عقل را مى برند، نه حق الناس مى شناسند و نه وجدان بيدار و آگاهى دارند و گاه با صراحت مى گويند: براى رسيدن به اهداف دنيوى هر کار براى ما مجاز است. در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «أُتْرکُوا الدُّنْيا لاِهْلِها فَإنَّهُ مَنْ أخَذَ مِنْها فَوْقَ ما يَکْفيهِ أخَذَ مِنْ حَتْفِهِ وَهُوَ لا يَشْعُرُ; دنيا را به اهل آن واگذاريد، زيرا کسى که بيش از نياز خود از آن برگيرد در واقع مرگ خود را از آنجا که نمى داند تسريع کرده است».(1) در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «ما أحَدٌ مِنَ الاْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ إلاّ وَ هُوَ يَتَمَنّى يَوْمَ الْقِيامَةِ إنَّهُ لَمْ يُعْطَ مِنَ الدُّنْيا إلاّ قُوتاً: هيچ کس از اولين و آخرين نيست مگر اين که روز قيامت آرزو مى کند که اى کاش جز به اندازه نياز از دنيا به او داده نشده بود».(2) بى شک تمام آنچه گفته شد درباره دنياى دنياپرستانى است که هدفى جز لذت و عيش و نوش ندارند و دنيا براى آنها غاية الآمال است; ولى هرگاه از امکانات دنيا براى وصول به سعادت اخروى استفاده شود، دنياى ممدوح و محبوب و به تعبير روايت امام سجاد(عليه السلام) «دنياى بلاغ» (دنيايى که انسان را به هدف مى رساند) محسوب مى شود. در حديثى مى خوانيم: شخصى خدمت امام صادق(عليه السلام) عرض کرد: به خدا ما دنيا را دوست داريم و علاقه منديم به ما داده شود. امام(عليه السلام) به او فرمود: دنيا را دوست دارى؟ مى خواهى با آن چه کنى؟ عرض کرد: زندگى خودم و خانواده ام را تأمين کنم، با آن صله رحم به جا آورم، در راه خدا صدقه دهم و حج و عمره به جا آورم. امام(عليه السلام) فرمود: «لَيْسَ هذا طَلَبُ الدُّنْيا هذا طَلَبُ الاْخِرَةِ; اين طلب دنيا نيست بلکه طلب آخرت است».(3) (1). کنز العمال، ح 6058. (2). بحارالانوار، ج 74، ص 54. (3). کافى، ج 5، ص 72، ح 10.
🌴 🌹 وسئل عن قريش أَمَّا بَنُو مَخْزُوم فَرَيْحَانَةُ قُرَيْش، نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ، وَالنِّکَاحَ فِي نِسَائِهِمْ. وَأَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْس فَأَبْعَدُهَا رَأْياً، وَأَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا. وَأَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا، وَأَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُـفُوسِنَا، هُـمْ أَکْثـَرُ وَأَمْکَرُ وَأَنْکَرُ، وَنَحْنُ أَفْصَحُ وَأَنْصَحُ وَأَصْبَحُ. از امام(عليه السلام) در مورد قريش سؤال شد. امام(عليه السلام) فرمود: اما بنى مخزوم، گل هاى قبيله قريشند که ما دوست داريم با مردانشان هم سخن شويم و با زنانشان ازدواج کنيم، اما طايفه بنى عبد شمس، از همه بدانديش تر و بخيل ترند، اما ما (طايفه بنى هاشم) از همه آنها به آنچه در دست داريم بخشنده تريم و به هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتر; جمعيت آنها بيشتر و مکرشان فزون تر و زشت ترند و ما فصيح تر و دلسوزتر و زيباتريم.
شرح و تفسير ويژگى هاى قبايل قريش اين کلام حکيمانه در پاسخ کسى بيان شد که از امام(عليه السلام) درباره ويژگى هاى قبايل قريش سؤال کرد امام(عليه السلام)نيز به سه قبيله معروف آنها («بنو مخزوم»، «بنو عبد شمس» و «بنو هاشم») اشاره کرد و ويژگى هاى روحى و جسمى آنها را بر شمرد و در واقع به عنوان يک روان شناس ماهر در عبارات کوتاهى سجاياى آنها را بررسى کرد»; (وَ سُئِلَ(عليه السلام) عَنْ قُرَيْش). نخست در پاسخ اين سؤال ـ سؤال درباره طايفه قريش ـ از قبيله «بنى مخزوم» سخن مى گويد و مى فرمايد: «اما بنى مخزوم گل هاى قبيله قريش اند که ما دوست داريم با مردانشان هم سخن شويم و با زنانشان ازدواج کنيم»; (فَقَالَ أَمَّا بَنُو مَخْزُوم فَرَيْحَانَةُ قُرَيْش، نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ، وَالنِّکَاحَ فِي نِسَائِهِمْ). «مخزوم» جد اين قبيله فرزند «يقظة بن مرة» بود. و اين طايفه به پاکيزگى و برخورد خوب و حسن معاشرت معروف بودند. امام(عليه السلام)نيز همين اوصافشان را ستود نه اوصاف معنوى و اخلاقى ديگر را و مى دانيم که «ابو جهل» معروف، «وليد» و دودمان «مغيره» از دشمنان سرسخت اسلام از اين قبيله بودند که شأن نزول بعضى از آيات قرآن مسائل مربوط به آنها را تشکيل مى دهد; از جمله در شأن نزول آيات (ذَرْنِى وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً * وَجَعَلْتُ لَهُ مَالا مَّمْدُوداً ...)(1) گفته اند که اين آيات درباره «وليد بن مغيره» ى معروف است که تصميم داشت با قرآن معارضه کند. و آيه شريفه (ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْکَرِيمُ)(2) درباره «ابو جهل» نازل شده که مذمت شديدى در اين آيات از هر دو به چشم مى خورد. سپس امام(عليه السلام) به سراغ معرفى طايفه «بنى عبد شمس» مى رود که «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنى اميه» از اين قبيله اند، مى فرمايد: «اما طائفه بنى عبد شمس از همه بدانديش تر و بخيل ترند»; (وَأَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْس فَأَبْعَدُهَا رَأْياً، وَأَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا). جمله «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» گاه به شکل مدح تفسير شده به اين گونه که آنها داراى افکارى عميق و دورنگرند و نسبت به آنچه در اختيار دارند شجاعانه دفاع مى کنند و گاه به صورت دو وصف مذموم تفسير شده و جمله «أَبْعَدُهَا رَأْياً» يعنى دورترين قبايل قريش از حقند و «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» به اين معنا تفسير شده که آنها بخيل ترين افرادند نسبت به چيزهايى که در اختيار دارند. با توجه به شواهد و قراين تاريخى و وجود افرادى همچون «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنى اميه» در ميان آنها، تفسير دوم مناسب تر به نظر مى رسد و جمله «امکر» و «انکر» که بعدا خواهد آمد نيز شاهد اين مدعاست. آن گاه امام(عليه السلام) از بنى هاشم ياد کرده، مى فرمايد: «اما ما (طايفه بنى هاشم) از همه آنها به آنچه در دست داريم بخشنده تر و به هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتريم، جمعيت آنها بيشتر و مکرشان فزون تر و زشت ترند و ما فصيح تر و دلسوزتر و زيباتريم»; (وَأَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا، وَأَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا، وَهُمْ أَکْثَرُ وَأَمْکَرُ وَأَنْکَرُ، وَنَحْنُ أَفْصَحُ وَأَنْصَحُ وَأَصْبَحُ). فصاحت بنى هاشم نمونه بارز آن در پيغمبر اکرم و اميرمؤمنان(عليهما السلام)و خطبه هاى نهج البلاغه و نامه ها و کلمات قصار آن کاملاً نمودار است. دعاى عرفه امام حسين(عليه السلام) و دعاهاى صحيفه سجاديه نيز نمونه هاى ديگرى از اين فصاحت بى بديل است. خيرخواهى آنها درباره اسلام تا آنجا بود که تا پاى جان ايستادند و همه چيز را براى حفظ اسلام در صحنه هايى همچون کربلا و غير آن فدا کردند. زيبايى صورت آنها در تواريخ کاملاً منعکس است. بذل و بخشش آنان در زندگى امير مؤمنان که هزار برده را با دسترنج خود آزاد کرد و در رکوع نماز انگشتر گران قيمتى را به سائل داد و آيه در مدح او نازل شد و در زندگى بانوى اسلام فاطمه زهرا(عليها السلام) که پيراهن شب زفافش را به سائل تقديم کرد و در زندگى امام حسن(عليه السلام) که در طول عمر خود چند بار تمام اموالش را ميان خود و نيازمندان تنصيف نمود و همچنين در زندگى امام صادق(عليه السلام) که بخشى از اموال خود را به دست يکى از شيعيان سپرده بود تا اگر اختلافى در ميان شيعيان در باره مسائل مالى ببيند مبلغ مورد اختلاف را از اموال او بپردازد و ميان آنها صلح و صفا برقرار سازد معروف است. کوتاه سخن اين که تاريخ اسلام که به دست دوست و دشمن نوشته شده شاهد گوياى سخنان فشرده و پرمعنايى است که امام(عليه السلام) در اين کلام حکمت آميز خود بيان فرموده است. در اينجا اين سؤال مطرح مى شود که چگونه امام(عليه السلام) قبيله اى را به طور عموم زير سؤال مى برد و آنها را
آشکارا مذمت و نکوهش مى کند در حالى که از نظر شرع اسلام چنين کارى مناسب به نظر نمى رسد. پاسخ اين سؤال روشن است. اولاً اين گونه حکم هاى عام ناظر به عموم نيست، بلکه ناظر به غالب افراد است. مثلاً وقتى مى گوييم: جوانان جسور و سرکش اند مفهومش اين نيست که همه بدون استثنا چنين اند و يا اين سخن که پيران پخته و پرتجربه اند دليل وجود اين صفت در تمام افراد کهن سال نيست. ثانياً ابراز صفات مخفى و پنهان اشکال دارد اما صفات آشکار که افراد نمونه هاى آن را در اين قبايل آشکارا ديده بودند، بيان آن بى اشکال است; مثلا در طايفه بنى عبد شمس چهره هايى همچون «ابو سفيان» و فرزندانش و همچون همسر آلوده و زشت کارش «هند» را مى ديدند. سؤال ديگر اينکه در عصر جاهليت، عرب به افراد قبيله خود افتخار مى کردند و حتى کثرت جمعيت خود را به رخ ديگرى مى کشيدند; ولى با ظهور اسلام اين تفاخر به انساب جاهلى از ميان رفت. چگونه امير مؤمنان على(عليه السلام) در اينجا ويژگى هاى قبايل قريش و برترى بنى هاشم را بيان مى کند؟ پاسخ آن است که عرب جاهلى بر ارزش هاى اخلاقى تکيه نمى کرد، بلکه روى تعداد و کثرت و پاره اى از صفات زشت مانند غارت گر بودن تکيه داشت و اصولاً دفاع از قبيله، دفاعى بى چون و چرا و بى قيد و شرط و تعصب آميز بود نه براى ارزش هاى اخلاقى آنها. امام(عليه السلام) نيز در اينجا تکيه بر ويژگى هاى اخلاقى مى کند. * * * بارالها! تو را سپاس مى گوييم که توفيق رحمت فرمودى دوازدهمين جلد شرح نهج البلاغه مولاى متقيان اميرمؤمنان على(عليه السلام) را مقارن ايام غدير به پايان رسانديم و از غدير پرفيض کلمات حکيمانه آن حضرت خود و ديگران را سيراب کرديم. خداوندا! توفيق عمل به اين سخنان نورانى را نيز مرحمت فرما و عنايت خود را کامل بگردان. آمين يا رب العالمين پايان جلد دوازدهم ذى الحجة 1430 مطابق آذر ماه 1388 (1). مدثر، آيه 11 و 12. (2). دخان، آيه 49.
لینک کانال را با دوستان خود به اشتراک بگذارید تا با دنبال کردن حکمت ها و انشالله با عمل به حکمت ها ، 🌹 مرام علی پررونق تر از نام علی بشه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه گلدان من🌳🌳🌳🌳 با ما همراه باشید👇👇👇 .......: @zandahlm1357
نگهداری : یکی از ساقه های جوان آن را به طول 6 تا 7 سانتی متر انتخاب کرده، برگ های پایین آن را جدا کنید و شاخه را درون خاک قرار دهید نگهداری :سبک، مخلوط خاک باغچه، خاک برگ و ماسه :کود کامل در بهار، تابستان و پاییز نگهداری :آبیاری زیاد ریشه این گیاه را می پوساند. تقریبا دو بار در هفته برای روزهای گرم نیاز به آبیاری دارد. https://eitaa.com/zandahlm1357 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
نکات کلیدی نگهداری کاکتوس به نور فراوان نیاز دارند و قرار دادن آنها در داخل اتاق و پشت پنجره های جنوبی بسیار مناسب است نکات کلیدی نگهداری میتوانند در فصل رشد خود دمای 32 تا 38 درجه را تحمل کنند و بهترین دما در فصل استراحت آنها، 7 تا 12 درجه سانتیگراد است نکات کلیدی نگهداری بسته به اب و هوا و گلدان تغییر میکند بهترین زمان آبیاری وقتی است که خاک کاملا خشک شده باشد ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ نکات کلیدی نگهداری گلدانی را انتخاب کنید که تنها اندکی از گلدان فعلی بزرگتر باشد زیرا فضای بیش از حد به آبیاری بیش از اندازه منجر میشود نکات کلیدی نگهداری بهترین زمان برای این کار بهار است کاکتوس ها از راه قلمه زدن به راحتی تکثیر می شوند https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: فصل نهم : در فوائد ساير روغنها منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بحضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: كه ياعلى ، روغن زيت بخور، و بربدن بمال هر كه روغن زيت بخورد، وبمالد، شيطان چهل صباح نزديك از نياديد. در بعضى اخبار وارد شده است كه روغن گل خيرى ، روغن لطيفى است . در روايت ديگر وارد شده است كه حضرت امام موسى عليه السلام روغن گل خيرى برخود ميماليدند. در حديث موثق منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در وقتيكه صداع ايشان را عارضى ميشد، روغن كنجد در بينى مى چكانيدند. در حديث معتبر ديگر منقول است كه آنجناب دوست مى داشتند كه روغن كنجد در بينى بچكانند. حلیة_المتقین https://eitaa.com/zandahlm1357