💠 سلسله جلسات #چطور_نماز_خود_را_خدایی_کنیم 2 🔰 بیان راهکارهایی برای پی بردن به باطن و فهم بیشتر نماز 🎬 جلسه 2️⃣ 📕 تدریس بر اساس کتاب سر الصلوه امام خمینی و اسرار الصلوه میرزاجواد آقا ملکی تبریزی 🎤 با تدریس #استاد_عبادی از اساتید مهدویت 👌 با نشر این صوت ها ، مبلغ #نماز باشیم https://eitaa.com/zandahlm1357

📚 #معرفی_کتاب 💠 بارها شما عزیزان سوال فرمودید که چطور فرزندان یا اهل خانه یا دوستان خود را به نمازخواندن دعوت کنیم. 👈 بدون اغراق می گویم یکی از بهترین کتابها در این زمینه، این کتاب " شیوه های دعوت به نماز" تالیف حاج اقا قرائتی می باشد. 👈 ایشان علاوه بر شهرت در کار قرآن، سالهاست که در ستاد نماز هم هستند و تجربیات خوبی دارند ، حتما از این کتاب استفاده کنید و از خواندن آن لذت ببرید.

#توصیه_های_سیدعلی_قاضی 🔰 راه داشتن نشاط برای نماز شب https://eitaa.com/zandahlm1357

🔴چطور منظم شویم؟! 🔴راهکار دینی با کمکی ویژه از طرف خدا👇 👈 اگر کسی می خواهد زندگی اش نظم پیدا کند و کارهایش روی روال باشد و در برنامه ریزی هایش موفق باشد ، یکی از اساسی ترین کارهایی که باید بکند ، عادت دادن خودش به خواندن نماز اول وقت هست 👈 نماز منظم ، ناظم و نظم دهنده است 🔰 به تعبیر امیرالمومنین (ع) ، تمام اعمال تو تابع نماز تو می باشد ( نهج البلاغه ، نامه 27) {[| #عکس_نوشت #نماز #به_جهت_تبلیغ #توصیه |]}

🎙نماز واقعی با درون پاک 🔸 آیت الله فاطمی نیاء •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

صفحه پرسش و پاسخ @zandahlm1357

در ادامه.....👇👇👇👇

📝سلسله مباحث ولایت فقیه🗃 ⬅️قسمت سوم 👌اگر جامعه ای حکومت داشته باشد و آن حکومت درست و دقیق عمل کند بستری را فراهم می کند که آن جامعه رشد کند، و جامعه ای که رشد کند، آن ملت ها و اقوامی که در آن جامعه هستند و می‌خواهند رشد کنند این بستر را برای رشد پیدا می کنند. ⚠️مثلا: یک بذر خوب زمین خوب نداشته باشد، می تواند رشد بکند؟ نخیر، بذر خوب زمانی رشد می کند که زمین خوب داشته باشد. ای کسی که می خواهی رشد کنی تو باید بستر خوبی برای رشد داشته باشی، در جامعه ای که کسی تو را تحویل نمی گیرد، در جامعه ای که کسی به تو بهاء نمی دهد و زمینه را برای رشد تو فراهم نمی کند، تو چه طور می خواهی در آن جامعه رشد کنی؟ 👌پس باید در این جامعه یک حکومتی باشد، حکومتی که خوب باشد، حکومتی که واقعا فضیلت محور باشد، نه دیکتاتوری، نه استبداد!! تو اگر این حکومت را داشته باشی خیلی راحت تر و بهتر می توانی رشد کنی، این را عقل می گوید، همه این را قبول می کنند. ✅به وسیله ی یک حکومت مقتدر هست که انسان می تواند رشد کند، حکومت مقتدر و بسیار عالی و فضیلت محور هست که می تواند مالیات ها را به نحواحسن جمع آوری کند و در سطح جامعه پخش کند و نیرو برای جنگ فراهم بکند. ⁉️سوال..؟!؟ ⚠️ آنهایی که می گویند جامعه نیاز به رهبر ندارد، اگر در یک جامعه ای جنگ شد چه کسی می خواهد نیروها را سامان دهی کند؟ چه کسی می خواهد بین قوا مسلح هماهنگی ایجاد کند؟! چه کسی می خواهد مردم را بسیج کند؟؟ حق ضعیف از قوی را چه کسی می خواهد بگیرد؟ اگر یک ظلمی به کسی شد جامعه ای که حکومت نداشته باشد، در و پیکر نداشته باشد چه کسی می‌خواهد حق مظلوم را بگیرد؟ چه کسی می‌خواهد امنیت را در جامعه برقرار کند؟ ✅پس اینکه یک جامعه ای نیاز به حکومت دارد یک امر بسیار بسیار بدیهی است و کسی در آن شکی ندارد و اگر کسی شک کند به قول ارسطو یا یک انسان وحشی هست که نیاز به حکومت ندارد و مثل قانون جنگل می‌ خواهد باشد، یا انسان نیست یا فوق انسان است!!! ⚠️خیلی حواسمان در این چیزها جمع باشد که حکومت یک چیز بدیهی است و هر جامعه ای نیاز به حکومت دارد. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از فایل ولایت فقیه شماره(1) 🎤استاد احسان عبادی #متن_ولایت_فقیه ۳

.......: 📝سلسله مباحث ولایت فقیه🗃 ⬅️قسمت چهارم 🌀سه نوع حکومت را بررسی می‌کنیم👇 1⃣- حکومت استبدادی، حکومت زورمداری؛👇👇 ☝️یکی از بیشترین ضربه هایی که بشر تا به حال خورده، از همین حکومت های استبدادی هست. ⁉️جنگ های جهانی چه طور شروع شد، حکومت های استبدادی یک عده آدم که می‌خواستند بگویند که ما برتر باشیم، شصت هفتاد میلیون نفر را در جنگ جهانی اول و دوم کشتند! این تعداد کم است؟ به خاطر حکومت استبدادی که من می خواهم برتر باشم. نژاد من، نژاد برتر است! و آن دیگری می گفت نه نژاد من برتر است... ⚠️حاکمان مستبد اشتباه می کنند، اما بیشترین ضرر را مردم آن جامعه می بینند! در جنگ جهانی دوم اکثر کشته شده ها مگر نظامی بودند؟ نخیر آدم های عادی بودند، زن و کودک بودند! مردم بی پناه بودند. یعنی به خاطر حماقت یک پادشاه و حاکم مستبد این خسارت ها در جامعه ایجاد شد! اینها ضررهای حکومت استبدادی است. 🔰یکی با کودتا با جنگ با زور حکومت را به دست می گیرد مثل چیزی که در مصر شد، ژنرال السیسی با کودتا آمد و حکومت را سرنگون کرد و رفت یا آن قذافی که با کودتا آمده بود حکومت را بدست آورده بود و می گفت هر چه من می گویم، چون زور دارم.. ❌اینکه ما یک عده را مجبور کنیم حرف من را باید گوش بدهی، هر چه من می‌گویم درست است، چیز منطقی و عقلی نیست!!! در حکومت های استبدادی تصمیم گیرنده یک نفر است. ⁉️شاید بگویید در حکومت های دینی هم تصمیم گیرنده یک نفر هست مثلا شخص پیغمبر (ص) یا ولی فقیه است؟ بله، آن یک نفری که در حکومت دینی حکومت می کند نمی تواند براساس هوا و هوس خودش رأی بدهد! چون قانون، قانون الهی است، حکم خدا را باید اجرا بکند. ولی در حکومت های استبدادی طرف براساس هوا و هوس خودش حکومت می کند! اصلا قذافی قانون قبول نداشت، کتابی نوشته بود کتاب سبز، قانونش بود! می گفت قانون همانی که من می گویم! یعنی در حکومت های استبدادی نظر شخصی حرف آخر را می زند. 🚫بعد از آن حاکم هم وارث آن می نشیند یعنی ولیعهدی است یعنی پسرم. یعنی خانواده ی من! یعنی تمام مردم باید الی الابد تا وقتی که آن حکومت و پادشاهی هست حرف یک نفر را گوش بدهند!!! کجای این منطقی و صحیح است؟ یعنی اراده ی یک ملت دست یک فرد می افتد! ❌نارساییهای حکومت استبدادی👇 ✅مشخص هست چون حکومت دست یک نفر است، اگر آن یک نفر (عموما هم این طور بود) اهل تقوا و اهل ایمان نباشد حکومت را به فساد می کشاند! حکومت های استبدادی همه این طوری هستند. حاکمی که می خواهد براساس نظرات شخصی خودش رأی بدهد معلوم است این طور می شود. 👌حکومت ولی فقیه، حکومت اسلامی که این طوری نیست! در حکومت ولی فقیه و اسلامی طرف براساس قرآن و روایات و اهل بیت ما حکم می دهد. براساس نظرات الهی حکم می دهد، نه نظرات شخصی. حکومت های استبدادی این طوری نیستند و اگر آن فرد به انحطاط برود، جامعه را به انحطاط می کشاند. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از فایل ولایت فقیه شماره(1) 🎤استاد احسان عبادی #متن_ولایت_فقیه ۴

#پرسش_مخاطبین سلام کلیپ و متنی در فضای مجازی پخش شده که در سال 1904 میلادی ، در کرمانشاه وبا گرفت و راه کربلا بسته شد. اما ایت الله مامقانی گفت هیچ چیزی نمیتونه جلوی سفر کربلا رو بگیره و باعث شد مردم برن کربلا و وبا بگیرن و در راه برگشت به تهران ، هزاران نفر از مردم شهرهای مختلف رو مبتلا به وبا کردن و مردن. الان هم مراجع با قرنطینه قم مخالفت کردن و باعث شدن کل کشور کرونا بگیره. جواب این متن چی هست؟ 👇👇👇 🎤 پاسخ #استاد_عبادی از اساتید مهدویت کشور و پژوهشگر تاریخ پاسخ به شبهات مهدویت

بعد از ظهور همه چی خوب میشه⁉️ به محض ظهور همه چی درست میشه⁉️ بعد ظهور مسائل دنیوی و عدالت حل میشه⁉️ بعد ظهور ؛ بشر در معنویات به تکامل میرسد⁉️ 🎥کلیپ های یک دقیقه ای #پرسش_و_پاسخ پاسخ به شبهات و سوالات پرتکرار🤗 🗣پاسخگو: #استاد_احسان_عبادی

سلام ✋ ⭕️ یمانی دروغین که میگن ظهور کرده کیه ؟ ⁉️ چی چی میگه؟ 📚 می خوام در مورد این فرقه مختصر و مفید اطلاعات کسب کنم 🗣 جواب : بفرمایید این کلیپ رو ببینید ، بعد خودتون متوجه میشید ⚠️ مراقب و هوشیار باشید 🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357

⚠️هشدار! 🔻مراقب مدعیان ظهور سید یمانی و خراسانی باشید ✍️معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانه‌ای 🔸چندی است که شخصا درگیر مراجعه متعدد افرادی با پوشش حامیان سید یمانی و البته سیدخراسانی در قالب ارسال صوت و کتاب برای پذیرش اعتقاداتشان هستم. تجربه زیسته این مدت نشان می‌دهد این افراد به شکلی سازمان‌ یافته و هدایت شده درصدد فعالیت جدی‌تر و پررنگ‌تر از قبل برای ایجاد شبهه، تغییر باورهای دینی و جذب افراد مخصوصا قشر جوان هستند. 🔸مروجان این تفکر برای تاثیر بر مخاطبان، آنها را به نوعی شست‌و‌شوی مغزی می‌دهند که نتیجه معمول این حرکت ایجاد غفلت از اسرار درون این جریان انحرافی فکری و نیز سبب گرایش مضاعف مخاطب به سمت این تفکرات می‌شود. در دو مورد ذکر شده در بالا، مروجان با استناد به برخی آیات و البته روایات و به کارگیری ادبیاتی که به مخاطب نسبت به پذیرش ادعا کمک می‌کند، سعی در گیرانداختن مخاطب در دامی که پهن کرده‌اند، دارند. 🔸مساله مهم که در لایه‌های زیرین تمام پیام‌های ارسالی این افراد در گروه‌ها و برای افراد مختلف وجود دارد، هدف #مغزشویی و #تبعیت_محض افراد در مقابل تعالیم این گروه‌ها و ایجاد هویت‌های جدید و جدایی فرد از خانواده و محیط اطراف خود می‌شود. 🎯اما نشانه‌های فرآیند #شستشوی_مغزی چیست؟ در واقع می‌توان ۵ شاه کلید اصلی شستشوگران را به ترتیب زیر برشمرد: 1️⃣تکرار خستگی ناپذیر: یک ایده اصلی یا جمله محوری مرتب تکرار می‌شود تا کاملا ملکه ذهن شود. 2️⃣ترس‌آفرینی از دیگران: ایده‌ها و دیدگاه‌های متفاوت با ایده اصلی معمولا به توطئه، خطای فاحش، سوءنیت، ساده‌دلی یا فریب‌کاری متهم می‌شوند. 3️⃣ تعمیق بخشی هیجانی: برای محکم کاری و رفتن ذهن شما به مراحل عمیق‌تر از شستشوهای احساسی و شورانگیز استفاده می‌شود. به این ترتیب فکر منطقی و بکارگیری ادراک مشکل‌تر می‌شود. 4️⃣قدرت انتخاب توهمی: شستشودهنده، تعدادی انتخاب جلوی شما می‌گذارد اما در واقع تمام انتخاب‌ها به یکی ختم می‌شوند. شستشودهندگان عاشق دادن انتخاب‌های فراوانی هستند که به یک محصول/ایده یکسان ختم می‌شوند. ایده اصلی در لباس‌های متفاوت پیش روی شما گذاشته می‌شود. 5️⃣ ایزوله سازی و قطع ارتباط: برای اطمینان از اینکه شما در معرض ایده‌های متفاوت از ایده اصلی قرار نگیرید سعی می‌شود به ترفندهای مختلف، ارتباط شما با دیگران و دیگر اندیشان قطع شود. 💢و اما چند نکته: ✅بی‌نشانی و ابهام اطلاعاتی وجه بارز این ادعاهاست. هیچ‌گونه تصویر یا زندگی‌نامه‏ای از افراد مدعی منتشر نشده و معمولا در پاسخ به این سوال گفته می‌شود به اذن پروردگار این اطلاعات پاک شده است! ✅به نظر عدم نظارت و کنترل کافی در فضای مجازی باعث رونق این گروه‌ها که اتفاقا با برنامه و دست پر درصدد ایجاد شبهه در ذهن مخاطب هستند، می‌شود. ✅#جای_خالی_حوزویان بشدت در این زمینه احساس می‌شود. شبهات جدی دینی مطرح شده توسط این گروه‌ها برای ایجاد اقناع در مخاطب به متخصص برای نقض و پاسخگویی نیاز دارد. ✅روش قالب این گروه‌ها ارسال متن‌های تنظیم شده با بالاترین حد از اقناع برای مخاطب عام است. این افراد بیشتر کتاب‌های کوتاه با ادبیات ساده و همه فهم و سراسر از مفاهیمی که روح بشر امروز تشنه شنیدن آن است بهره می‌گیرند تا ادعای دروغین خود را باورپذیرتر کنند. به نظر می‌سرد رسانه غالب این افراد کتاب و بستر بازنشر آن شبکه‌های اجتماعی است. ✅به نظر می‌رسد علاوه بر وظیفه مسوولان امر برای پاکسازی فضای مجازی، نیاز است مخاطبان در معرض قرار نگیرند چراکه این افراد برای رها نکردن مخاطب تا حصول نتیجه مورد نظر، آموزش دیده‌اند و روی ساده‌انگاری و زودباوری مخاطب نیز حساب ویژه‌ای باز کرده اند. ✍️پیش از این نیز مقاله علمی _پژوهشی با عنوان «شیوه‌های تبلیغاتی معنویت‌های نوپدید در رسانه‌ها و نقش سواد رسانه‌ای در مصون‌سازی خانواده‌ها» ( نگاشته شده توسط معصومه نصیری ـ حجت‌الاسلام و المسلمین حسین عرب _مرتضی چشمه نور) به همایش سواد رسانه‌ای و خانواده ارائه شده است. این مقاله به آگاهی خانواده‌ها جهت صیانت از فرزندانشان در مقابل فرقه‌های نوظهور کمک می‌کند. /عصر هوشمندی https://eitaa.com/zandahlm1357

.......: مهم | برملاشدن بخش دیگری از ارتباط مدعی دروغین مهدویت با سرویس های اطلاعاتی انگلیس بعد از اتفاقات سال ۲۰۱۸ بصره در #عراق بود که نام «سید جعفر صدر» بواسطه ی معرفی اش توسط مدعی دروغین یمانی، بیشتر بر زبان ها افتاد؛ اگر چه معرفی جعفر صدر به دلیل انتسابش به خاندان صدر، در میان طرفداران احمدبصری با استقبال مواجه شد، اما سؤال اساسی و قابل تاملی که از همان زمان مطرح شد، این بود که چرا جریان احمدالحسن که دائماً دم از حاکمیت الله می زنند و شعار «راه حل فقط مهدیست» را تکرار می کند، و اصلاً انتخابات و حکومت مردمی را قبول ندارد، اصرار بر روی کار آمدن «صدر» دارند و می گویند اگر #سید_جعفر_صدر روی کار بیاید، اشکالی ندارد و ما حکومت او را به رسمیت می شناسیم!! بعد از مدت ها، گویا این روزها پرده در حال کنار رفتن است و نقشه ی انگلیس خبیث، ایالات متحده آمریکا و متحدین عربی عبری آنان، برای روی کار آوردن مهره ی موردنظرشان در عراق در حال رو شدن است و بازیگر اصلی در تکمیل این پازل شوم، و جاده صاف کن این ماجرا، کسی نیست جز مدعی دروغین مهدویت، احمد اسماعیل بصری!! https://eitaa.com/zandahlm1357

⁉️ شبهه👇👇👇 امروزه برخی از معلمان ما میگویند : امام حسین #فرار کرد نه #قیام ! آیا حدیث یا روایتی در آن کلمه "قیام" باشد از کتب معتبر حدیثی وجود دارد ؟! ✅پاسخ👇👇👇 ☑️همیشه عادت کنیم که ابتدا از مدعی ، آیه ، حدیث ، سند و دلیل بخواهیم ، نه اینکه هر کسی که رد شد و سخنی گفت را بشنویم ، بعد به دنبال آیه و حدیث و دلیل برای نفی و رد آن بدویم. 1⃣به معلم بگویید : یک چیزی روی هوا گفتی که حاکی از ناباوری‌ های خودت از یک سو ؛ ضعف معلومات خودت از سوی دیگر و نیز بغض شدیدت میباشد ؛ حال آیا بر اساس آیه ، حدیث ، سند تاریخی و دلیل روشن و متقن این حرف را زدی ، یا از روی عناد و لجاج با اسلام و تشیع و اهل بیت (ع) . 2⃣به معلم بگویید : اگر ما به شما بگوییم که هدف شما از قرار گرفتن در جایگاه مقدس معلمی ، تعلیم و تربیت نمیباشد ، بلکه ایجاد انحراف و اعوجاج در افکار دانش ‌آموزان است ، بر نمیتابید و علیه ما با نمره ، اخراج و تجدیدی و ردی میشورید ، در حالی که اظهر من الشمس است و گفته‌ هایتان نیز بهترین سند میباشد ، بعد شما همینطور می ‌آیید و میگویید : « #امام_حسین (ع) ، قیام نکرد، بلکه فرار کرد» و ما نیز باید بپذیریم یا به شما حدیث ارائه دهیم؟! 3⃣کسی که میگوید : «امام حسین فرار کرد» ، نه تنها هیچ از منزلت امامت و شخصیت امام نمیداند ، بلکه حتی از تاریخ نیز چیزی نمیداند ، (مگر اینکه به عمد تحریف کند) ، حالا شما میخواهید با بیان یک یا چند حدیث ، او را قانع کنید ؟! مگر خودش به عمرش این احادیثی را که شما میخواهید ارائه دهید ، نخوانده و نشنیده است؟! پس آن چه ذیلاً ایفاد میگردد ، در پاسخ معلمی نادان ، معاند و لجوج نمیباشد ، بلکه صرفاً جهت افزایش معلومات و اطلاعات شما نوجوان و جوانان عزیز میباشد. ♦️حدیث: 1⃣ابتدا توجه داشته باشید که در مطالعه و تحقیق ، الزاماً به دنبال یک کلمه ‌‌ی مشخصی مانند "قیام" نگردید ، چرا که ممکن است از قیام تحت عنوان "خروج ، جهاد ، مقابله و ..." نیز یاد شود، چنان که در مورد امام زمان (ع) ، هم به خروج حضرت مهدی (عجّ) ، تصریح شده ، هم به قیام ایشان ، هم به فرج و ... . 2⃣سپس دقت کنیم که خود ایشان در مورد حرکتشان چه فرموده ‌اند ؛ آیا فرموده‌اند که من فرار میکنم ، یا فرموده‌ اند : قیام و خروج و مقابله و مبارزه میکنم؟ ♦️دفاع از اسلام : 1⃣هنگامی که مروان بن حکم ، برای #بیعت او با یزید اصرار ورزید ، در پاسخ فرمود : 🌼«اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الإسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ، وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ (ص) يَقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ اَبى سُفيانَ» (موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام 285، ح252) ✏️ترجمه : (در اينصورت بايد گفت) : انا للّه و انا اليه راجعون ؛ فاتحه اسلام را باید خواند هنگامی که امّت اسلام ، رعیت چون یزیدی گردند ؛ و من خودم از رسول خدا (ص) شنيدم كه میفرمود : خلافت بر آل ابوسفيان حرام است. ♦️امر به معروف و نهی از منکر: 2⃣در وصیت خود به برادرش محمد حنیفه ، هدف اصلی "خروج = قیام" را بیان نموده و نوشتند : 🌼«وَ اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فِی اُمَّةِ جَدّی (ص) اُریْدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اَسیْرُ بِسیرَةِ جَدّی وَ اَبی عَلیّ بن ابی طالِبٍ (ع)» ✏️ترجمه : [بدانید] من برای سرکشی و خوشگذرانی و فساد و ستم خروج نکردم ؛ بلکه فقط برای دنبال کردن #اصلاح_امّت_جدّم خارج شدم [خروج کردم] و تصمیم گرفته‌ام که امر به معروف و نهی از منکر نمایم و سیره جدّم [رسول خدا (ص)] و پدرم علی بن ابی طالب (ع) را دنبال نمایم.» ♦️رهبری و هدایتی امتی که طالب امام شدند : 3⃣ایشان پیش از خروج از مکه و نیز پیش از اعزام مسلم ، نامه ‌ای در پاسخ درخواست مردم کوفه، به دست سعید و هانی فرستادند . در این نامه به درخواست مردم جهت برخورداری از امامی هادی تصریح شده است: 🌼«بِسم اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ مِنْ حُسَیْنِ بنِ عَلَیٍّ، اِلی الْمَلَأِ مِنَ الْمُؤمِنینَ وَ الْمُسْلِمیْنَ، اَمّا بَعْدُ: فَاِنَّ هانِیاً وَ سَعیْداً قَدَما عَلَیَّ بِکُتُبِکُمْ وَ کانا آخِرَ مَنْ قَدِمَ عَلَیَّ مِنْ رُسُلِکُمْ وَ قَدْ فَهِمْتُ کُلَّ الَّذی اقْتَصَصتُمْ وَ ذَکَرْتُمْ وَ مَقالَةَ جُلِّکُمْ: اِنَّهُ لَیْسَ عَلَیْنا اِمامٌ فَاقْبِلْ، لَعَلَّ اللّه ُ اَنْ یَجْمَعَنا بِکَ عَلی الهُدی وَ الْحَقِّ» پاسخ به شبهات ، شایعات https://eitaa.com/zandahlm1357

صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357

در ادامه.....👇👇👇👇

(56) مأمون و امتحان امام جواد عليه السلام روزي مأمون كه به قصد شكار از قصر خود بيرون آمده بود، در گذرگاه به عده اي از كودكان كه امام جواد عليه السلام هم در ميان آنان بود، برخورد نمود. كودكان همگي گريختند، جز آن حضرت! مأمون نزد ايشان رفت و پرسيد: - چرا با كودكان ديگر نگريختي؟ حضرت جواب داد: - من گناهي نكرده بودم كه بگريزم و مسير هم آن قدر تنگ نبود كه كنار بروم تا راه تو باز شود. از هر كجا كه مي خواستي مي توانستي بروي. مأمون پرسيد: - تو كيستي؟ حضرت پاسخ داد: - من محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالبم! مأمون پرسيد: - از علم و دانش چه بهره اي داري؟ امام عليه السلام جواب داد: - مي تواني اخبار آسمان ها را بپرسي! مأمون از او جدا شد و به راه خود ادامه داد، باز سفيدي بر روي دستش بود مي خواست با آن شكار كند. مأمون باز را رها كرد و باز دنبال دراّجي پرواز كرد، به طوري كه مدتي از ديده ها ناپديد شد و پس از زماني، در حالي كه ماري (77) را زنده صيد كرده بود، بازگشت. مأمون ماري را جاي مخصوص گذاشت. سپس به اطرافيانش گفت: - مرگ آن كودك، امروز - به دست من - فرا رسيده است! آن گاه از همان راهي كه رفته بود برگشت به همان محل كه رسيد فرزند امام رضا عليه السلام را ديد كه در بين تعدادي از كودكان است، احضار كرد. از او پرسيد: - تو از اخبار آسمان و زمين چه مي داني؟ امام جواد عليه السلام پاسخ داد: - من از پدرم و پدرانم از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و ايشان از جبرئيل و جبرئيل از پروردگارم جهانيان شنيدم كه فرمود: ميان آسمان و زمين دريايي است مواج و متلاطم كه در آن مارهاي است كه شكم هاشان سبز و پشت هاشان نقطه هاي سياه دارد، پادشاهان آنها را با بازهاي سفيدشان شكار مي كنند تا دانشمندان را با آنها بيازمايند! مأمون با شنيدن اين پاسخ گفت: - تو و پدرانت و جدت و پروردگارت همه راست گفتيد!(78) داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357

(57) شعله حسد در اواخر تابستان و در شب دوازدهم ماه رجب سال 218 (ه- ق) مأمون خليفه عباسي از دنيا رفت و در ناحيه طرسوس (79) به خاك سپرده شد. برادرش معتصم زمام خلافت را عهده دار گشت. معتصم كه از هر راه ممكن جهت تثبيت پايه هاي زمامداري خويش تلاش مي كرد، براي جلوگيري از خطرهاي احتمالي از ناحيه امام جواد عليه السلام و اينكه تحت مراقبت شخصي قرار گيرند، ايشان را از مدينه به بغداد آورد. هنوز از اقامت امام عليه السلام در بغداد مدت زيادي نگذشته بود كه به اشاره معتصم خليفه عباسي به وسيله زهر آن حضرت به شهادت رسيدند. اين حادثه، به دنبال ماجرايي پيش آمد كه داستانش چنين است. زرقان دوست صميمي ابن ابي دُآد (80) بود مي گويد: روزي ابن ابي دُآد از نزد معتصم بازگشت در حالي كه سخت غمگين بود. علت اندوه را جويا شدم. پاسخ داد: - امروز آرزو كردم كه كاش بيست سال پيش از اين مرده بودم. گفتم: - براي چه؟ جواب داد: - به خاطر واقعه اي كه از ابوجعفر، امام جواد عليه السلام، در حضور معتصم عليه من رخ داد. - مگر چه پيش آمد؟ - دزدي را نزد مجلس خليفه آوردند دزد به سرقت خود اعتراف كرد و از خليفه خواست با اجراي حد او را پاك سازد. خليفه فقها را گرد آورد و ابوجعفر را نيز حاضر كرد، از ما پرسيد دست دزد از كجا بايد قطع شود؟ من گفتم: از مچ دست. گفت: به چه دليل؟ گفتم: دست از انگشتان است تا مچ، زيرا كه خداوند در آيه (تيمم) فرموده است: (فامسحوا بوجوهكم و ايديكم)(81) (صورت و دستهايتان را مسح كنيد) منظور از دست در اين آيه، انگشتان تا مچ دست است. عده اي از فقها نيز با من موافق شدند و گفتند دست دزد بايد از مچ قطع گردد، ولي عده اي ديگر گفتند دست دزد را از آرنج بايد قطع كرد، چون خداوند در آيه وضو مي فرمايد: (و ايدكم الي المرافق) يعني (دست هاي خويش را تا آرنج ها بشوييد!) و اين آيه دلالت دارد بر اينكه حد دست آرنج است. سپس معتصم رو به ابوجعفر كرد و پرسيد: در اين مسأله چه نظر داريد؟ ايشان اظهار نمود: حاضران در اين باره سخن گفتند، مرا معاف بدار! معتصم بار ديگر سخنش را تكرار كرد و او عذر خواست. در آخر، معتصم گفت تو را به خداوند سوگند! آنچه را در اين باره مي داني بگو. امام جواد عليه السلام گفت: حال كه مرا قسم دادي، نظرم را مي گويم. اينها به خطا رفتند زيرا فقط انگشتان دزد بايد قطع شد، و كف دست بماند. معتصم پرسيد: دليل اين فتوا چيست؟ گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمود است سجده با هفت عضو بدن تحقق مي يابد، صورت (پيشاني)، دو كف دست، دو سر زانو، دو پا (دو انگشت بزرگ پا.) بنابراين، اگر دست دزد از مچ يا از آرنج قطع شود، ديگر دستي براي او نمي ماند تا هنگام سجده آن را بر زمين گذارد. و نيز خداي متعال فرموده است: (و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا) (سجده گاهها از آن خداست. پس هيچ كس را همپايه و همسنگ با خدا قرار ندهيد) منظور از سجده گاهها اعضاي هفتگانه است كه سجده بر آنها انجام مي گيرد، و آنچه براي خداست قطع نمي شود. معتصم از اين بيان خوشش آمد و دستور داد فقط انگشتان دزد را قطع كردند.. ابن ابي دُآد مي گفت: در اين هنگام، حالتي بر من رخ داد كه گويي قيامت بر پا شده است و آرزو كردم كه كاش مرده بودم و چنين روزي را نمي ديدم. پس از سه روز نزد معتصم رفته به او گفتم: توصيه خيرخواهانه خليفه بر من واجب است، من مي خواهم در موردي با شما صحبت كنم كه مي دانم به واسطه آن وارد آتش جهنم مي شوم. معتصم گفت: كدام صحبت؟ گفتم: خليفه در مجلس خويش، فقها و علما را براي حكمي از احكام دين جمع مي كند و از آنان در شرايطي كه رؤ ساي لشگري و كشوري حضور دارند و تمام گفتگوها را مي شنوند، حكم مسأله اي را مي پرسند و آنان جواب مي دهند، ولي نظر فقها را نمي پذيرند و تنها سخن مردي را قبول مي كنند كه نيمي از مسلمانان به امامت و پيشوايي وي اعتقاد دارند و ادعا مي كنند كه او سزاوار خلافت است، اين كار براي خليفه پسنديده نيست! در اين هنگام سيماي خليفه دگرگون شد و فهميد چه اشتباهي كرده آن گاه گفت: خداوند تو را پاداش دهد كه مرا توصيه خوبي كردي. سپس روز چهارم به يكي از دبيران (كتّاب) دستور داد ابوجعفر، (امام جواد عليه السلام)، را به خانه اش دعوت كند. او نيز چنين كرد، ولي امام نپذيرفت و عذر خواست. اما وي در دعوت خويش اصرار ورزيد و گفت: من شما را به مهماني دعوت مي كنم و آرزو دارم قدم به خانه ام بگذاريد تا من از مقدم شما تبرك جويم. چند تن از وزراي خليفه نيز آرزوي ديدار شما را در منزل من دارند. امام عليه السلام ناچار! دعوت وي را پذيرفت و به خانه اش رفت، اما آنان در غذاي وي زهر ريخته بودند. به محض اينكه از غذا ميل نمود، احساس كرد آغشته به زهر است، از اين رو تصميم گرفت حركت كند. ميزبان از ايشان خواست بماند ولي حضرت در پاسخ فرمود: اگر در خانه تو نباشم براي تو بهتر است! امام جواد عليه السلام، براي مدتي سخت ناراحت بود تا آنكه زهر در اعض

اي بدنش اثر كرد و چشم از جهان فروبست.(82 داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357