📓📕📗📘📙📔📒📕 #داستان روزگار من (۶۸) حدودا ۳ساعت از تماس محسن با خونشون میگذشت که تلفن خونه به صدا در اومد... مامان رفته بود خرید کنه منم خونه تنها بودم داشتم قران میخوندم... گوشی رو برداشتم.. الووو..... سلام....بفرمایید.... الوو سلام دختر عموو... محسنم !! بله شناختم خوب هستین اقا محسن ؟؟ شکر شما چطورین ؟زن عمو خوبه ؟؟ ممنون ماهم خوبیم .. محسن ـ ببخشید که مزاحم شدم فرزانهـ خواهش میکنم مراحمید.. امروز مامان گفتن که شما تماس گرفته بودین و کار واجبی داشتین!!‌ بله درسته یه کار مهمی داشتم میخواستم در موردش باهاتون صحبت کنم... بله بفرمایید من گوش میدم .. پسر عمو اول از همه بابت برخورد اون روزم ازتون معذرت میخوام شاید یه خرده تند رفتم و باعث ناراحتی شدم خواهش میکنم به دل نگیرین مجبور بودم 😔😔😔 نه خواهش میکنم من اصلا ناراحت نشدم بهتونم حق میدم ... خیلی ممنون ، اقا محسن یادتونه من حرف شمارو قبول نکردم و برای اثباتش ازتون سند خواستم بله یادمه... یه چند روز بعدش زینب خواهر عباس بهم زنگ زد و مطالبی در مورد وصیت نامه عباس گفت مثل اینکه عباس قبل اعزام یه وصیت پیش زینب به امانت گذاشته تا بعد شهادت به دست من برسه ... محسن ـ بله درسته... متاسفانه بنا به دلایلی فراموش شده و تازه به دست من رسید ومن با خوندنش به درستی حرف شما رسیدم وحالا اقا محسن ازتون یه سوالی داشتم ،اما نمیدونم چه جوری بهتون بگم😰😰😰😰 خواهش میکنم راحت حرفتونو بزنید اقا محسن شما هنوزم ... محسن که متوجه منظورم شده بود دنباله ی حرفمو گرفت و خودش ادامه داد... بله فرزانه خانم من هنوزم رو حرفم هستم چون به دوستم قول دادم و هرگز زیرش نمیزنم مرده و قولش ... ممنون این نشانه ی بزرگواری شماست ومن هم میخوام به وصیت عباسم عمل کنم 🙈🙈🙈🙈 وای بعد این حرف کلی خجالت کشیدم 😥😥 محسن ـ چقدر خوب ، خوشحالم که این قضیه روشن شد 😊😊😊 فرزانه ـ فقط یه مشکلی هست... الووو... صدام میاد ....الوووو فرزانه خانم ...پشت خطید صداتون نمیاد.... الووو... الووو اقا محسن من صدای شمارو دارم ..شماچی صدای منو دارین؟؟.!!! الووو الووو فرزانه خانم صداتون اصلا نمیاد اگه صدای منو میشنوید گوش کنید من تا ۲ـ۳‌روزه دیگه بر میگردم مزاحمتون میشم باهم حرف ..... 🔇🔇🔇🔇🔇🔇 یه دفعه تماس قطع شد تلفن بوق اشغال زد..... ای خدااا درست لحظه ی مهم و حساسه حرفم قطع شد 😞😞😞😞 یه خورده کلافه شدم همش خود خوری میکردم کاش پشت گوشی قضیه ی بارداریمو بهش میگفتم اگه بیاد اینجا همه چیزو بدونه اونجوری خیلی بد میشه ... 😰😰😰😰😰😰 ادامه دارد.... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357 📗📘📙📔📕📓📒📘

🎵ساز و آواز از آلبوم : شب، سکوت، کویر ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من زلف تو درهم شکست توبه و پیمان من بی تو دل و جان من سیر شد از جان و دل جان و دل من تویی ای دل و ای جان من چون گهر اشک من راه نظر چست بست چون نگرد در رخت دیدهٔ گریان من هر در عشقت که دل داشت نهان از جهان بر رخ زردم فشاند اشک درافشان من شد دل بیچاره خون، چارهٔ دل هم تو ساز زانکه تو دانی که چیست بر دل بریان من گر تو نگیریم دست کار من از دست شد زانکه ندارد کران، وادی هجران من هم نظری کن ز لطف تا دل درمانده را بو که به پایان رسد راه بیابان من هست دل عاشقت منتظر یک نظر تا که برآید ز تو حاجت دو جهان من تو دل عطار را سوختهٔ خویش‌دار زانکه دل سنگ سوخت از دل سوزان من #عطار_نیشابوری 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357

🌹✨🌹✨🌹 ✨رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ✨ ❣پروردگارا🙏 🔸 مرا برپادارنده نماز قرار ده 🔹و از فرزندان من نيز ❣ پروردگارا 🔸 و دعاى مرا بپذير 🙏 🌸✨🌸✨🌸 🌹 سوره ابراهیم ✨ آیه 40🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ - الرحمن 17 او پروردگار مشرقها و پروردگار مغربها است. فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ - الرحمن 18 پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب و انکار می‌کنید؟! مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ - الرحمن 19 دو دریای (مختلف شیرین و شور، و گرم و سرد) را در کنار هم روان کرده است و مجاور یکدیگر قرار داده است. بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ - الرحمن 20 امّا در میان آن دو حاجز و مانعی است که نمی‌گذارد یکی با دیگری بیامیزد و سرکشی کند. 📺 تلاوت بسیار زیبا و آرامش بخش آیات 17 تا 21 سوره مبارکه الرحمن با صدای عمیر الشمیم

دعای عهد تصویری https://eitaa.com/zandahlm1357

هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)

کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀

راوی : آقای مجتهد شبستری نماینده مجلس خبرگان ) من طلبه بودم و در شهر قم تحصیل می کردم و هر از چند گاهی به تبریز برای احوال پرسی فامیل می رفتم . در یکی از همین سفرها با عده ای از اهالی روانه ی تبریز شدیم ، در آغاز حرکت ، به چه دلیلی نمی دانم تمامی سرنشینان به حضرت رضا علیه السلام متوسل شدند . فضای داخل ماشین فضای عجیبی شد ، نوحه خواندند و به یاد غربت حضرت سینه زدند ، دلها شکست . در مسیر راه چه اتفاقی افتاد معلوم نشد ، ترمز ماشین اشکال پیدا کرده بود ، وقتی که پلیس راه به راننده فرمان ایست داد ، راننده نتوانست ماشین را نگه دارد و به یک کامیون که از مقابل می آمد ۔ برخورد نمود . اتوبوس چندین معتق زد و به پایین دره افتاد و تمام مسافران از در و پنجره ی ماشین به بیرون ریختند ؛ اما به هیچ کس کم ترین آسیبی نرسید . زنی فریاد زد که کودک شیر خوارم نیست هرجا را گشتند نبود ، داخل ماشین را که وارسی کردند سالم زیر صندلی افتاده بود ، آوردند و به مادرش دادند . اگر نبود آن توسل و ارتباط ، یقینا یک نفر هم زنده نمی ماند ؟ هرکس آن ماشین را می دید باور نمی کرد ، فردی از آن ماشین سالم در آمده باشد ؛ اما این عنایتی بود که خود من شاهد آن بودم . توسل و توجه به امام رئوف و مهربان معجزه می کند و درباره ی سرنشینان آن ماشین چنان معجزه ی نمایانی را به رخ همگان کشید https://eitaa.com/zandahlm1357

کنارِ دربِ ورودی، دو دست بر دیوار توان نمانده برای گدایتان این بار دو قطره اشک به چشم و دعای اذنِ دخول اجازه می‌دهی ای هشتمین نگارِ رسول؟ https://eitaa.com/zandahlm1357

✏️📘✏️📕✏️ #متن_شرح_زیارت_جامعه_کبیره ⬅️قسمت پنجاه و هفتم 🔆«بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى وَاَهْلى وَمالى مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَأَ بِكُمْ، وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ، وَمَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُم..» 👌می فرماید ای اهل بیت بزرگوار پدر و مادر من و جان من و خـانواده من و مال من #فدای شما باد.💕 🔰این فدایی کردن پدر و مادر نه اینکه کشتن در راه خدا باشد، منظور این است که من حاضرم از #عشق و علاقه ی خانواده بزنم و به کار برای شما بپردازم. البته حالت #افراطی❌ نشود که آدم کلا زن و بچه را رها کند، در حد معمول. امام زمان (عج)✨ می خواهم از جمله افرادی بشوم که حاضر هستم از #خانواده مقداری بزنم 👨‍👩‍👧‍👦 و برای شما کار بکنم، حتی از مال خودم. طرف پول می دهد موبایل می خرد دو میلیون سه میلیون اما صد تومان برای امام زمان کمک نمی کند، برای #ترویج معارف مهدویت! 👌بعد می گوید هر که خدا را بخواهد از شما #آغاز 🌟 می کند (یعنی هر که بخواهد به خدا نزدیک بشود باید از سمت شما نزدیک شود یعنی خداشناسی از سمت شماست) و هر که بخواهد با حقیقت #توحید خدا آشنا بشود از شما🌸 باید بپذیرد و هر که بخواهد رو به خدا ببرد به شما روی می آورد. ⭕️اینکه #خدا_شناسی اول باید باشد یا امام شناسی؟ ما دو نوع شناخت داریم: 🔸اجمالی 🔸تفصیلی 1⃣- یکی شناخت #اجمالی و کلی است، ابتدا باید کلیت خدا را بدانیم که خدایی هست، عالمی را خلق🌓 کرده برای اینکه بندگانش را #هدایت بکند پیغمبرانی فرستاده بعد از پیغمبران هم امامان. این شناخت کلی است که از خدا به پیغمبر و امام✨. 2⃣- اما وقتی می خواهی #جزئی جزئی خدا را بشناسی باید بروی سراغ امام (یعنی از امام برو به پیغمبر و بعد خدا) چرا..⁉️ چون امام خدا را بهتر شناخته، بعد بالاتر می روی رسول الله (ص) بهتر #شناخته، بعد می رسی به خود خدا. پس اگر بخواهی صفات خدا🌸 و ویژگی های خدا را بدانی از #امام باید بپرسی. 🎤استاد احسان عبادی

فایل آموزش معارف مهدویت شماره (١٠) موضوع: بررسی دوران اختفا امام زمان از تولد تا ۵ سالگی

هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357

🌷🌹🌷🌹 #شهدا #دفاع_مقدس 🌹 کرامات شهدا 🔚 آخرین قسمت ؛ 🌻 هنوز انقلاب پيروز نشده بود و حضرت امام (ره) در تبعيد به سر ميبردند. يك روز صبح كه ميخواستم او را براي نماز از خواب بيدار كنم، ديدم بيدار است و ناراحت. 🌿 پرسيدم: چي شده مادر؟ 🌷 گفت: امام را در خواب ديدم. من و عده زيادي در يك طرف ايستاده بوديم و شاه و سربازان و درجه دارانش در طرف ديگر. شاه رو به امام كرد و گفت: «پس كو آن ياران باوفايی كه از آنها صحبت ميكردي؟» 🌼 امام دست مباركش را روي گردن من گذاشت و گفت : آنهايی كه ميگفتم همين ها هستند كه به ثمر رسيده اند! 🥀 چند سالي از اين قضيه گذشت. انقلاب پيروز شد و در دوران جنگ مثل بقيه جوانان براي دفاع از مرزهاي ميهن اسلامي راهي جبهه شد. 💫 آخرين بار كه ميخواست به جبهه برود، گفت: عمليات مهمی در پيش داريم. من هم ميخواهم در آن عمليات داوطلب باشم و اگر خدا بخواهد شهيد ميشوم. 🌈 حرف هايش را زد و ساكش را برداشت و با همه خداحافظي كرد. چند روز بعد كه مارش عمليات به صدا درآمد براي ما یقین شده بود كه او به شهادت رسيده است. همين طور هم بود. 🌸 پيكر پاكش را كه آوردند ديديم درست همان قسمت كه در خواب دیده بود امام دستش را بر آن نهاده بود تركش خورده و شهيد شده است. 🖌 راوي : مادر شهيد سيد رضا سيدين 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357

🌹ما بسیجی ها پیرو خط دین و قرآنیم تا ابد پای عهد دلهامون با شهیدانیم 🎤#سید_رضا_نریمانی

#مهارتهای_کلامی ۱۰ مقدماتی ترین تمرین برای رسیدن به ادبِ در کلام، کنترل خیال است! بدون مهار کردن قوّه‌ی خیال، و ممانعت از اسارت آن در چنگال خیالات منفی ، محال است زبان کسی اصلاح شود! از همین حالا، قدم قدم، تمرینات کنترل خیال را، آغاز کنیم...

داستان کوتاه https://eitaa.com/zandahlm1357

✨﷽✨ ✅داستان کوتاه پند آموز ✍ ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍهی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ، ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: قرﺑﺎﻥ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺭﻓﺖ؟ ‏» ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﺳﭙﺲ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﻧﺰﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺁﻣﺪ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﺣﻤﻖ،ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻣﺴﺖ؟؟؟ 💭 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﻮﻭﺍﻝ ﮐﺮﺩ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺩﻭﻡ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺳﻮﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯼ؟ ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ؟ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ… ﻭﻟﯽ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﮐﺘﮏ ﺯﺩ . 💥ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭﺳﺖ .ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ. ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼق و ادب اوست... ‌https://eitaa.com/zandahlm1357

صفحه من نهج البلاغه میخوانم https://eitaa.com/zandahlm1357

در ادامه.....👇👇👇👇