امریکاییه با ایرانیه ﯾﻪ ﺑﺎر با ﻫﻢ ﻣﻴﺮﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﯾﻪ ﺷﻴﺮﯾﻨﯽ ﻓﺮﻭﺷﯽ، امریکایی ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﻴﺴﺖ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺷﻴﺮﯾﻨﯽ ﻣﻴﺬﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﻴﺒﺶ ﻭُ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ...
🔥
ﺑﻪ ایرانیه ﻣﻴﮕﻪ
: ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ، ﺍﻳﻨﻪ ﺣﻴﻠﻪ امریکاییها..؟
ایرانیه ﻣﻴﮕﻪ : ﭘﺲ ﺑﺮﻳﻢ ﻣﻨﻢ ﻳﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﺍَﺯ ﻫُـﻨـﺮ ایرانیارو ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻧﺖ ﺑﺪﻡ، ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ...
ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻥ ﺷﻴﺮﯾﻨﯽ ﻓﺮﻭﺷﯽ، ﻣﻴﮕﻪ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺷﻴﺮﯾﻨﯽ ﺑﺪﻩ ﻣﻴﺨﻮﺍﻡ ﻭﺍﺳﺖ ﺟﺎﺩﻭ ﻛﻨﻢ، ﺷﻴﺮﯾﻨﯽ ﻓﺮﻭﺷﻴﻪ ﻫﻢَ ﺍﻭﻟﻴﺸﻮ ﻣﻴﺪﻩ،ایرانیه ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ، ﺩﻭﻣﻴﺸﻮ ﻣﻴﺪﻩ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ، ﺳﻮﻣﻴﺶ ﻫﻢ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ... ﺷﻴﺮﯾﻨﯽ ﻓﺮﻭﺷﻴﻪ ﻣﻴﮕﻪ: ﭘﺲ ﻛﻮ ﺟﺎﺩﻭش!؟
ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮ ﺟﻴﺐ امریکاییه ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻛـُﻦ، ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﭘﻴﺪﺍﺵ ﻣﻴﻜﻧﯽ...😂 😂😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
02020.mp3
4.76M
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🔶🔶🔶
🌹🔶🔷
🌹🔶
#هادی_فاعور
🎵زینب الحوراء...
#نواهنگ👌
#_ولادت_حضرت_زینب_س
https://eitaa.com/zandahlm1357
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستند کف خیابان
با ما همراه باشید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
الْحَمْدُلِلّٰهِ رَبِّ الْعالَمین:
#کف_خیابون 95
عبداللهی بالاخره جواب داد... با حالت دسپاچگی گفت: «دارن میبرنش... دارن میبرنش... ندا خورد زمین... هیچیش نیست... کسی با یه زمین خوردن ساده و معمولی ازش اینقدر خون نمیریزه... دو نفر بالای سرش بودند ... همون دو نفر دارن سوارش میکنن... دو نفر هم فیلم برداری میکردن... الان دارن سوار ماشینش میکنن...»
گفتم: «عبداللهی لطفا آروم باش... با بچه های تقاطع کارگر هماهنگی میکنم... ماشینشون چیه؟ چند نفر سوار شدند؟!»
فورا گفت: «یه پیکان سفید... یه راننده... دو نفری که سوارش کردند... ندا... جمعا چهار نفر...»
گفتم: «باشه... آروم باش لطفا... میتونی یه زحمتی بکشی؟!»
گفت: «بفرمایید... برم دنبالش؟!»
گفتم: «نه... وقتی کسی در سطح ندای جاسوس آموزش دیده، وسط خیابون میخوره زمین و دو نفر هم میگی دوربین دستشون بوده، مشخصه که میخوان یه فتنه تازه برای نظام درست کنند! هر جا هستی یه کم از جمعیت فاصله بگیر تا بهت بگم!»
یک دقیقه طول کشید... صداش معلوم بود که هنوز نتونسته روی هیجان و ترسش غلبه کنه... البته ترس که نه... چون اگر میترسید، تا چند قدمی یه جاسوس وحشی آموزش دیده نمیرفت... گفت: «بفرمایید قربان! شرایطم بد نیست!»
گفتم: «احتمالا ندا کارش تمومه... دیگه مصرفی نداره که جلوی دوربین خودشون زمین میخوره و میگیرن دور و برش! هر چند به بچه های موقعیت کارگر جنوبی گفتم پیگیری کنند... شما فقط یه زحمتی برام بکش! من یکی از اون کسانی که دوربین داشتن و فیلم میگرفتن را میخوام! مفهومه؟!»
گفت: «دوربینو میخواید یا صاحب دوربینو؟!»
گفتم: «اگر هردوش باشه بهتره! فقط لطفا با حفظ احتیاط کامل!»
به شجاعت و جسارتش پی نبرده بودم...کلا نظرم دربارش عوض شد ... گفت: «تلاشمو میکنم... اما اینجا جوش دست اوناست... منو لطفا با یکی از بچه های خودمون لینک کنید تا به محض شکارش، تحویلش بدم!»
گفتم: «اون حله... الان جمعیتو میکشونن به طرف موقعیت خسروی... پلن 6... منتظر باش...»
هماهنگ کردم... همه جمعیتو که نمیشد... اما از یه جایی به بعد را کشوندیم تو موقعیتی که عبداللهی منتظر شکارش بود... دوربین اتاق دوربین داشت موقعیت عبداللهی را نشون میداد... دیدم عبداللهی چادرش نداشت... مثل کسایی که بیست سال تو کار عملیات هستند، روسریشو پیچید دور صورتش!! نمیدیدم تو دستش چیه؟ اما ... یهو دیدیدم رفت زیر یه سمند که همون نزدیکی بود... نمیدونستم نقشش چیه؟ اما ... چاره ای نبود...
صحنه ای دیدیم که خیلی برام تعجب آور بود... زن باشی و اهل ایذه و این همه حرفه ای؟!... الله اکبر... دیدم وسط فرار جمعیت... مثل تمساحی که یهو از آب میپره بیرون تا گاو وحشی که داره از کنار برکه رد میشه را شکار کنه... با دست چپش مچ پای یه نفری که داشت فرار میکرد را محکم گرفت... فکر کردم دارم فیلم جنگی فانتزی میبینم... یه کم غیر طبیعی به نظر میرسید اگر دوربین واقعی شهری نبود...
آره... چسبید به مچ پای یه نفر و محکم زدش زمین... جوری زدش زمین که حتی سه چهار نفر پشت سرش هم نتونستند کنترلشون موقع فرار حفظ کنند و ما دیدیدم که چهار پنج نفر محکم خوردند زمین!!
خب شتاب حرکت اون خیلی بود و از دست عبداللهی در رفت و یه متر اونطرف تر با صورت اومد زمین... اما عبداللهی مثل افعی از زیر ماشین پرید بیرون ... من که از هیجان، با وجود سوزش زیادی که در کمرم داشتم، از روی صندلیم بلند شده بودم و فقط میگفتم: الله اکبر... الله اکبر... و لا حول و لا قوه الا بالله... این چیکار میخواد بکنه؟!
دیدم عبداللهی با سرعت رفت طرف همونی که دوربین گردنش بود... خم شد و دو تا پاهای اون بدبخت را گرفت ... تا قبل از اینکه بخواد به خودش بیاد... عبداللهی پاهاشو گرفت و کشید و دوید به طرف فرعی 5 ... اون بیچاره همینجوری روی زمین کشیده میشد و فرصت هیچ ابتکاری نداشت... عبداللهی فقط میدوید و اونو میکشوند رو زمین!!
اون سه چهار نفری که با اون خورده بودند زمین... تا دیدن یه زن با صورت پوشیده... داره یکی را مثل گونی برنج روی زمین میکشونه و با خودش با سرعت میبره... وحشت کردن و فرار کردند!!!|
کسانی که باهاشون هماهنگ کرده بودند فورا به عبداللهی پیوستند و دوربینو با صاب دوربین برداشتند و آوردند...
بچه های موقعیت کارگر اومدن رو خطم... خدا شاهده حدس میزدم چی میخوان بگن... چون با هیچ محاسبه ای جور در نمیومد که ندا بدون هیچ دلیلی کله پا بشه!! بچه ها گفتن: «حاجی ندا را زدند... از زاویه نزدیک و پشت سر زدند... ماشین را هم ول کردن و در رفتن... الان جنازه ندا اینجاست... تو ماشین... دستور چیه؟!»
ادامه دارد...
دلنوشته های یک طلبه
💟 @Mohamadrezahadadpour
https://eitaa.com/zandahlm1357
4_6017231847207994110.mp3
10.18M
ایران
https://eitaa.com/zandahlm1357
7433975_956.mp3
8.86M
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🔶🔶🔶
🌹🔶🔷
🌹🔶
🌹
#حاج_محمدرضا_طاهری
🎵نگاه کن که از آسمون پیک امید رسیده
#سرودبسیارزیبا👌
#_ولادت_حضرت_زینب_س
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕برنامه هفتگی کانال
مجله تازنده ایم رزمنده ایم📰👓
#شنبه📖آیه گرافی📚نهج البلاغه📚صحیفه سجادیه👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان
#یکشنبه📖آیه گرافی📝احکام 📡امر به معروف 👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان
#دوشنبه 📖آیه گرافی👼فرزند سالم 🔬پزشکی📜اولیاء الله📂داستان
#سه شنبه📖آیه گرافی 💑همسرداری🎓موضوع بصیرتی🖋کلاس مربی📂داستان
#چهارشنبه📖آیه گرافی⏱نماز💅حجاب🔍پرسش و پاسخ📂داستان
#پنج شنبه🌍تدبر در قرآن⚰معاد شناسی💠آیه درمانی📂داستان
#جمعه 📖آیه گرافی☀️مهدویت 💻آیا می دانید😂لبخند📂داستان
با ما همراه باشید👇👆
https://eitaa.com/zandahlm1357
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
❣خوب باش❣
🌈بهشت 🌈
از همان جایی
شروع میشود که
✨ به خدا اعتماد میکنی✨
----------------------------------------
🔶🏷Be good garden starts from the same place that you trust God
📙سوره هود آیه ۲۳
سوره هود آیه ۲۳
-----------------------------------------------
🔰انَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ 🔰
-----------------------------------------------
💕همانا كسانى كه ايمان آورده وكارهاى شايسته انجام دهند ودر برابر پروردگارشان فروتن باشند، آنان اهل بهشتند و براى هميشه در آنجا خواهند ماند.💕
-----------------------------------------------
🔗Indeed, they who have believed and done righteous deeds and humbled themselves to their Lord - those are the companions of Paradise; they will abide eternally therein
-----------------------------------------------
📌نکته ها
🔖واژهى «أَخْبَتُوا» از «خبت» گرفته شده، كه هم به معناى تسليم و خضوع آمده و هم به معناى آرامش و اطمينان بكار رفته است.
🔖در كنار هشدار و تهديد، تشويق آمده است. بدنبال آيات قبل كه سرنوشت اهل افترا را بيان مىكرد، اين آيه سيماى اهل حقّ را بيان مىكند.
-----------------------------------------------
📬 پیام ها
1📤- به ايمان و عمل صالح خود مغرور نشويم كه تسليم مطلق بودن، شرط عبوديّت است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ»
2📤- حالات قلبى و معنوى، در پاداش انسان مؤثّر است. «أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ»
https://eitaa.com/zandahlm1357
4_623380572772761697.mp3
721K
استاد شهید محسن حاجی حسنی
مقطعی از سوره مبارکه شمس
✨🌺🍂🍃
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠💠💠💠💠💠💠
#حکمت_شانزدهم
کلام امام در نهج البلاغه، معجزه ای آشکار است. کلامی است زیبا که وقتی با وجدان خود آن را میخوانی، میفهمی که جنس حرفهایش آسمانی است.
🌹 #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌴 #شماره_16
وقال عليه السلام :
تَذِلُّ الاَُْمُورُ لِلْمَقَادِيرِ، حَتَّى يَكُونَ الْحَتْفُفي التَّدْبِيرِ.
امور،تسليم تقديرها است تا آنجا كه گاه مرگ انسان در تدبير وهوشيارى او است.
مولا در حکمت شانزدهم به نکته مهمی اشاره میفرماید
و آن ، اینکه چنان نیست که همیشه ،انسان های مدیر و مدبر، پیروز بشن ....
گاه تقدیرات ، همه ی تدبیرات اونا رو به هم میزنه
.......:
خداوند براى بیدار ساختن انسان و شکستن غرور و غفلت او گهگاه امورى مقدر مى کند که بر خلاف تمام تدبیرها و پیش بینى ها و مقدمه چینى هاى انسان است تا به او بفهماند در پشت این دستگاه، دست نیرومندى است که هیچ کس بى نیاز از لطف و محبت او نیست.
در طول تاریخ گذشته و در زندگى خود بسیارى از این صحنه ها را دیده ایم که گاه افراد بسیار هوشیار و قوى و صاحب تدبیر ضربه هایى از تدبیر و هوشیارى خود خورده اند و دست تقدیر مسیرى جز آنچه آنها مى خواستند برایشان فراهم ساخته است.
تنها مطلبى که در اینجا تذکر آن لازم است این است که هرگز مفهوم این سخن آن نیست که انسان دست از تدبیر و دقت و بررسى لازم در کارها بردارد و همه چیز را به گمان خود به دست تقدیر بسپارد، بلکه شعار
(وَأَنْ لَیْسَ لِلاِْنْسانِ إِلاّ ما سَعى) ؛
بهره انسان تنها با سعى و تلاش او ارتباط دارد ؛ را نباید هرگز فراموش کند و به تعبیر دیگر انسان نباید از اراده و تقدیرات الهى و این که همه چیز به دست اوست غافل شود و نیز نباید دست از تلاش و کوشش بردارد.👌👌
🌹 #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌴 #شماره_17
وسئل عليه السلام وعن قول النَّبيّ صلَّى اللهُ عَلَيْهِ [وَآله] وَسلّم:
«غَيِّرُوا الشَّيْبَ،، وَلاَ تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ».
فَقَال عليه السلام :
إِنَّمَا قَالَ صلى الله عليه وآله ذلِكَ وَالدِّينُ قُلٌّ فَأَمّا الاَْنَ وَقَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَمَا اخْتَارَ.
از امام درباره اين گفتار پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سؤال شد كه فرموده است:
«موهاى سفيد را تغيير دهيد و خود را شبيه يهود نكنيد»
امام عليه السلام فرمود:
اين سخن را پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم زمانى فرمود كه پيروان اسلام كم بودند اما امروز كه اسلام توسعه يافته و امنيت حكمفرما است هركسى مختار است(كه اين كار را بكند يا نكند)
.......:
پاسخی ست بر سوالی که یاران امام درباره ی تفسیر یکی از سخنان پیامبر ص ، داشتند
به اینصورت که پیامبر ص سخنی فرموده بودن که برای یاران امام علی جای سوال داشت
امیرالمومنین این سخن پیامبر رو تفسیر فرمودند
حالا ببینیم پیامبر صلی الله علیه و آله چی فرمودن که برای یاران امام علی ع ،سوال بوده 😊👇
.......:
از امام درباره این گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) سؤال شد که فرموده است:
موهاى سفید خود را تغییر دهید (رنگ و خضاب کنید) و خود را شبیه یهود نسازید.
مولا فرمود:
این سخن را پیامبر(صلى الله علیه وآله) زمانى فرمود که پیروان اسلام کم بودند اما امروز که اسلام گسترش یافته و آرامش و امنیت برقرار گشته و اسلام استقرار یافته است هر کسى مختار است که رنگ و خضاب بکند یا نه !
در آغاز اسلام که عدد مسلمانان کم بود و در میان آنها گروهى از پیران نیز وجود داشتند پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله اصرار داشت که پیران چهره جوان به خود بگیرند تا مایه ترس و وحشت دشمن شوند و نشانى از ضعف در آنها دیده نشود به همین دلیل دستور خضاب و رنگ کردن صادر شد.
منتها براى این که دشمنان اعم از یهود و مشرکان، از نکته این کار باخبر نشوند و دوستان نیز احساس ضعف نکنند پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله این دستور را مستند به عدم شباهت با یهود کرد که این کار را به خود اجازه نمى دادند.
مولا به این نکته دقیق اشاره مى کند که هر حکمى تابع موضوع خود است، اگر موضوع تغییر یابد آن حکم نیز عوض مى شود،
همان گونه که اگر شراب سرکه شود و یا کافر مسلمان گردد حکم آن تغییر پیدا مى کند.
مولا مى فرماید: موضوع این حکم رعب افکندن در دل دشمنان از طریق جوان نمایى پیران بوده و این مربوط به زمانى است که عدد مسلمانان کم بود اما در عصر امام که اسلام سراسر منطقه را فرا گرفته بود و حکومت اسلامى تثبیت یافته بود نه ترسى از مشرکان وجود داشت و نه خوفى از یهود، دیگر موضوعى براى رعب افکندن در دل دشمن از طریق رنگ کرد موهاى سفید باقى
نمانده بود.