eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357
(10) خطر دنياپرستي در زمان صلي الله عليه و آله مؤمني از اهل صفه (10) سخت فقير و مستمند بود. وي تمام نمازها را پشت سر پيامبر صلي الله عليه و آله مي خواند. رسول خدا صلي الله عليه و آله بر او ترحم مي كرد و به نيازمندي و غريبي او توجه داشت و مي فرمود: اي سعد! اگر چيزي به دستم برسد تو را بي نياز مي سازم. مدتي گذشت چيزي به دست پيغمبر نيامد. حضرت به حال سعد بيشتر اندوهگين شد. خداوند سبحان به اندوه پيامبر صلي الله عليه و آله نسبت به سعد توجه فرمود. جبرئيل را با دو درهم خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله فرستاد. جبرئيل به حضرت عرض كرد: اي محمد! خدا از اندوه تو براي سعد آگاه است. آيا دوست داري او را بي نياز سازي؟ پيامبر صلي الله عليه و آله: آري! جبرئيل: اين دو درهم را به او مرحمت كن و دستور بده با آن تجارت كند. پيامبر صلي الله عليه و آله در درهم را گرفت. وقتي كه براي نماز ظهر از منزل خارج شد سعد را ديد كه در خانه ايستاده و منتظر آن حضرت است. فرمود: اي سعد! آيا تجارت خوب بلدي؟ عرض كرد: سرمايه اي ندارم كه با آن تجارت كنم. پيامبر صلي الله عليه و آله دو درهم به او داد و فرمود: با آن تجارت كن و روزي خدا را به دست آور. سعد دو درهم را گرفت و در خدمت پيغمبر صلي الله عليه و آله به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا صلي الله عليه و آله خواند. آن گاه حضرت فرمود: - برخيز به دنبال روزي برو! همواره به حال تو غمگين بودم. سعد مشغول تجارت شد خداوند بركتي به او داد. هر چه مي خريد به دو برابر مي فروخت. دنيا به سعد روي آورد. كم كم سرمايه اش ترقي كرد و مالش فراوان شد و معامله اش رونق گرفت. به طوري كه در كنار در مسجد دكاني گرفت و سرمايه و كالاي خود را در آنجا جمع كرده، تجارتش را انجام مي داد. وقتي كه بلال اذان مي گفت و رسول خدا صلي الله عليه و آله به سوي نماز حركت مي كرد، سعد را مي ديد كه سرگرم خريد و فروش بوده، مشغول دنيا است. هنوز وضو نگرفته و خود را براي نماز مهيا نكرده است. با اينكه قبل از اين پيش از اذان مهياي نماز مي شد. رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمود: اي سعد! دنيا تو را از نماز باز داشته است؟ سعد مي گفت: چه كنم؟ سرمايه ام را تلف كنم؟ به اين مرد جنسي فروخته ام، مي خواهم پولم را از او بگيرم و از آن ديگري كالايي خريده ام بايد پول او را بدهم. رسول خدا صلي الله عليه و آله به آن حال سعد بيشتر از فقرش غمگين شد. جبرئيل محضر آن جناب رسيد، عرض كرد: اي پيامبر! خداوند از غم تو براي سعد آگاه است. كدام يك را بيشتر دوست داري؟ حالت اول يا حالت فعلي او را؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اي جبرئيل! حالت اول (تنگدستي) او را دوست دارم. زيرا دنيا آخرت او را از دستش گرفته است. جبرئيل عرض كرد به راستي محبت و اموال دنيا امتحان بوده و بازدارنده از آخرت مي باشد. آن گاه عرض كرد: - يا رسول الله! به سعد بگو آن دو درهمي كه به او داده اي به شما بازگرداند، وضعش به حالت اول برمي گردد. پيامبر به سعد فرمود: آيا آن دو درهم را به من باز مي گرداني؟ عرض كرد: به جاي دو درهم، دويست درهم مي دهم. حضرت فرمود: نه! همان دو درهم را مي خواهم. سعد آن دو درهم را به حضرت داد. به دنبال آن چيزي نگذشت كه دنيا از وي روي گرداند و هر چه داشت از دستش رفت. سعد دوباره به حال فقر و نداري افتاد. (11) جلد ۲ 📚داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
‌ 🌷 یکی از انگیزه‌های شهدا، زنده‌ نگه داشتن حجاب بود ‌ رهبر انقلاب اسلامی: 🌸 "شهیدان برای چه رفتند به میدان جنگ که به شهادت‌شان منتهی شد؟ این مهم است. در بسیاری از این وصیتنامه‌های شهدا اسم مبارک امام هست، مسئله‌ی حجاب هست، مسئله‌ی انقلاب هست؛ اینها انگیزه‌ [شهدا] است." ‌‌ ➡️ ۹۹/۱۲/۲۵ https://eitaa.com/zandahlm1357
‌ 🔰 فعالیت بی‌سابقه زنان در عرصه‌های مختلف جامعه به برکت جمهوری اسلامی است ‌‌‌‌ 🔺 رهبر انقلاب اسلامی در نشست تصویری با جمعی از مداحان به‌مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا(س): ‌ "غربی‌ها تبلیغ می‌کنند که اسلام و حجاب اسلامی مانع رشد زن می‌شود. این یک دروغ واضح است و دلیل بارز خلاف واقع بودن آن، وضعیت زنان در جمهوری اسلامی است. ‌ در ایران در هیچ مقطع تاریخی تا به این حد، زن تحصیل‌کرده و فعال در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری، علمی، سیاسی و اقتصادی حضور نداشته و همه اینها از برکت جمهوری اسلامی است ۹۹/۱۱/۱۵ ‌ https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از حسین زاده....
‌ 🌹 باحجاب و کارامد ‌ 1️⃣ اولین طرح از مجموعه‌ی ؛ بازخوانی نگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی به زن مسلمان ایرانی 🌺 حضرت امام خمینی: آری در اسلام زن باید داشته باشد... زن می‌تواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ‌ ☀️ اسلام می‌خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی و بسازد. ما هرگز اجازه نمی‌دهیم تا زنان فقط شیئی برای مردان و هوسرانی آنان باشند. ۵۷/۱۰/۰۷ ❣ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فیلم ویژه | ایران؛ مهد پوشش ❇️ بررسی تاریخی موضوع پوشش و زنان در ایران معاصر و ایران باستان ➕ تصاویر و مستندات تاریخی https://eitaa.com/zandahlm1357
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت هشتادم ساعتی نشستیم و در این مدت از همه نوع پذیرایی و مهمان‌نوازی عمه فاطمه لذت بردیم. از میوه و شیرینی و شربت گرفته تا دم نوش مخصوصی که برای حالت تهوع مادر تدارک دیده بود و همه این کارها را در حالی می‌کرد که روزه بود و لبانش به خشکی می‌زد. گاهی با خوش صحبتی‌اش سرِ ما را گرم می‌کرد و گاهی کنترل تلویزیون را به دست می‌گرفت و سعی می‌کرد با یافتن برنامه‌ای جالب توجه، وقت ما را پُر کند و خلاصه می‌خواست به هر صورت، فضای راحتی برای ما فراهم کند تا ساعت 12:30 که دخترش ریحانه از راه رسید و جمع ما را گرم‌تر کرد. ریحانه هم مثل مادرش زنی محجبه بود و مقابل مجید، فقط نیمی از صورتش از زیر چادر نمایان می‌شد. با مهربانی به ما خوش آمد گفت، کنار مادر نشست و برای آنکه به انتظارمان پایان دهد، بی‌مقدمه شروع کرد: «حاج خانم! براتون وقت گرفتم که به امید خدا همین امروز بعد از ظهر بریم.» مادر لبخندی زد و با گفتن «خیر ببینی عزیزم!» قدردانی‌اش را ابراز کرد که ریحانه با لبخندی ملیح پاسخ داد: «اختیار دارید حاج خانم! وظیفم بود! شما هم مثل مامان خودم هستید!» سپس رو به من کرد و گفت: « ان‌شاء‌الله که نتیجه می‌گیرید و با دل خوش برمی‌گردید بندرعباس.» که صدای اذان ظهر بلند شد و ما را مهیای نماز کرد. من و مادر وضو گرفتیم و برای خواندن نماز به اتاق رفتیم. داخل اتاق دو سجاده زیبا پهن شده و با هوشیاری میزبان، مُهری هم رویش نبود تا به مذهب میهمان هم احترام گذاشته شود. کمک مادر کردم تا با درد کمتری چادرش را سر کند و آماده نماز شود که هر حرکت اضافی به درد غیرقابل تحمل بدنش اضافه می‌کرد. نمازم زودتر از مادر تمام شد و از اتاق بیرون آمدم که دیدم مجید هنوز روی سجاده سر به مُهر دارد و لبانش به دعا می‌جنبد. حضورم را احساس کرد و با کوتاه کردن سجده‌اش سر از مُهر برداشت. نگاهش کردم و گفتم: «مجید جان! برای مامانم دعا کن!» همچنانکه سجاده‌اش را می‌پیچید، به رویم لبخندی زد و گفت: «اتفاقاً داشتم برای مامان دعا می‌کردم.» و زیر لب زمزمه کرد: «ان‌شاء‌الله که دست پُر بر می‌گردیم!» به چشمانش خیره شدم و با صدایی آهسته پرسیدم: «نگران حرف ابراهیم و بابایی؟» با شنیدن نام ابراهیم و پدر، نگرانی در چشمانش موج زد و خواست چیزی بگوید که مادر رسید و نتوانست نگرانی‌اش را با من در میان بگذارد، در عوض به صورت مادر خندید و گفت: «قبول باشه!» مادر با چهره‌ای که از درد و ناراحتی در هم رفته بود، در جواب مجید لبخندی زد و روی مبل نشست. ریحانه در سکوت میز نهار را آماده می‌کرد که به کمکش رفتم. با دیدن من لب به دندان گزید و با خوش زبانی تعارف کرد: «شما چرا زحمت می‌کشید؟ بفرمایید بشینید!» دسته بشقاب‌ها را از دستش گرفتم و گفتم: «شما دارید با زبون روزه این همه زحمت می‌کشید، ما به انداره کافی شرمنده هستیم!» پارچ آب را وسط میز گذاشت و جواب داد: «ان‌شاء‌الله بتونم براتون یه کاری بکنم، اینا که زحمتی نیس!» که با آمدن دیس برنج و ظرف‌های خورشت، میز نهار تکمیل شد و عمه فاطمه برای صرف نهار، تعارفمان کرد و خودشان برای اینکه ما راحت باشیم، تنهایمان گذاشتند. خوردن یک قاشق از برنج و خورشت فسنجان کافی بود تا بفهمم دستپخت عمه فاطمه هم مثل اخلاق و میهمان‌نوازی‌اش عالی است، اخلاقی که خانه‌اش را در این شهر غریب، مثل خانه خودمان راحت و دوست داشتنی می کرد، گرچه مادر معذب بود و مدام غصه می خورد و سرانجام با ناراحتی رو به مجید کرد: «مجید جان! ای کاش میذاشتی ماه رمضان تموم شه، بعد می‌اومدیم. اینجوری که نمیشه این بنده خداها با زبون روزه همش زحمت می‌کشن و از ما پذیرایی می‌کنن.» مجید لبخندی زد و با شیرین زبانی پاسخ داد: «چاره ای نبود مامان، هر چی زودتر می‌اومدیم بهتر بود.» همچنانکه نهار می‌خوردیم، صدای خوش قرائت قرآن از داخل اتاق می‌آمد که مجید به نگاه کنجکاو من و مادر لبخندی زد و گفت: «عمه فاطمه همیشه ماه رمضان با نوارهای استاد پرهیزگار ختم قرآن می‌کنه.» مادر از شنیدن این جمله آهی کشید و همچنانکه به در نیمه باز اتاقی که صوت قرآن از آنجا به گوش می‌رسید، نگاه می‌کرد، گفت: «چهار روز از ماه رمضان گذشته و من هنوز نتونستم یه خط قرآن بخونم!» سپس رو به مجید کرد و با لحنی لبریز افتخار ادامه داد: «من هر سال ماه رمضان یه دور قرآن رو ختم می‌کردم!» مجید با غصه‌ای که در چشمانش نشسته بود، لبخندی امیدبخش نشان مادر داد و گفت: «ان‌شاء‌الله خیلی زود حالتون خوب میشه!» و مادر با گفتن «ان‌شاء‌الله!» خودش را با غذایش مشغول کرد، هر چند از ابتدا جز مقدار اندکی چیزی نخورده بود و خوب می‌دانستم از شدت حالت تهوع و درد نمی‌تواند لقمه‌ای را به راحتی فرو بدهد. https://eitaa.com/zandahlm1357
کارگاه انصاف_25.mp3
10.53M
۲۵ ✿ اولین رفتار منصفانه‌ی هر انسان، که زمینه‌ی رعایت انصاف در حق دیگران است؛ گم نکردن، رها نکردن، و کم نکردن تغذیه‌ی بخش انسانی در لابلای فعالیت‌های بخش حیوانی ماست. 💥کسی که می‌تواند خود حقیقی‌اش را بدون آب و غذا رها کند؛ حتما از حق دیگران هم راحت می‌گذرد. 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-1 - سرزمین خورشید - فرشاد جمالی.mp3
794.6K
🎵 تصنیف : ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 خورشید به دامانم انجم به گریبانم در من نگری هیچم در خود نگری جانم در دشت و بیابانم در کاخ و شبستانم من دردم و درمانم ، من عیش فراوانم من تیغ جهانسوزم ، من چشمهٔ حیوانم تقدیر فسون من تدبیر فسون تو تو عاشق لیلائی من دشت جنون تو چون روح روان پاکم از چند و چگون تو تو راز درون من ، من راز درون تو از جان تو پیدایم ، در جان تو پنهانم من رهرو و تو منزل من مزرع و تو حاصل تو ساز صد آهنگی تو گرمی این محفل آوارهٔ آب و گل ، دریاب مقام دل گنجیده بجامی بین این قلزم بی ساحل از موج بلند تو سر بر زده طوفانم من تیغ جهانسوزم من چشمه حیوانم از جان تو پیدایم، در جان تو پنهانم 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- ناشناس.mp3
4.11M
🎵 تلاوت جزء 9 قرآن کریم با صدای استاد معتز آقایی (تند خوانی)
حرف های من و خدا_۹.pdf
271K
`🔖 حرف‌های من‌ و خدا یا دائــــم 🌟
سحر نهم_یا دائم.mp3
8.5M
🌟نگاهی متفاوت و لطیف به یک اسم از أسماء جوشن کبیر .... سحر نهم ؛ اسم شریف ¤ واحد مؤسسه منتظران منجی ـ با صدای "سامان کجوری" ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی " ـ تنظیم " امید اردلان "
اسرار روزه _3.mp3
7.98M
۳ ـ چگونه گرسنگی، می‌تواند به رشد انسانیت کمک کند؟ ـ جسم، و محدودیت‌های آن، چه ارتباطی به روح و رشد آن دارد؟ 🎤
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: كسى كه روزه او را از غذاهاى مورد علاقه‌اش باز دارد برخداست كه به او از غذاهاى بهشتى بخورانند و از شرابهاى بهشتى به او بنوشاند. https://eitaa.com/zandahlm1357 ••✬🌟❃✨✬✨❃🌟✬••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره نساء (آیه بخشی از۷۷-۷۸) ٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَىٰ وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا (٧٧) به آنها بگو: «سرمایه دنیا، ناچیز است! و سرای آخرت، برای كسی كه باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شكافِ هسته ، به شما ستم نخواهد شد أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا (٧٨) هر جا باشید، شما را درمییابد؛ هر چند در برجهای محكم باشید! و اگر به آنها [= منافقان‌] حسنه (و پیروزی) برسد، می‌گویند: «این، از ناحیه خداست.» و اگر سیّئه (و شكستی) برسد، می‌گویند: «این، از ناحیه توست.» بگو: «همه اینها از ناحیه خداست.» پس چرا این گروه حاضر نیستند را درك كنند؟! ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)