✅ذکر بسیار عالی از آیت الله سید علی قاضی ره ،برای رفع همه مشکلات
✅علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم آیت الله قاضی هستند، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که:
در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟
❌سید علی قاضی ره در جواب فرمودند:
”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی، در "دل خود و بدون آوردن به زبان "بسیار بگو:
🌟«اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ»🌟
إن شاء الله گشایش یابد.❌
✅ علاّمه انصاری فرمودند:من اطاعت کرم و در مواقع گرفتاری های سخت و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب و بسیار عالی گرفتم
🌺✨✨🌺✨✨🌺✨✨🌺✨✨
📚 مهر تابناک ص 260
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ختم #سوره_حمد
جهت گشایش #رزق و #روزی
در #شب_چهارشنبه
قبل یا نزدیک #اذان_صبح 40 مرتبه سوره حمد را خوانده و سپس سر خود را برهنه کرده و دستان خود را بالا برده و هفتاد مرتبه #یاوهاب گوید
آنچنان روزی به او روی می آورد که خود تعجب کند
📚کشکول شمس ص 659
🌸✨ختم مجرب برای رسیدن به مقاصدومطالب مهم
📢این عمل برای رسیدن به مطالب ومقاصد مهم یقینی است!!
📢 تا 3روز به #اجابت خواهد رسید🤗
به مدت3روز دروقت #طلوع_آفتاب به سجده رفته و3مرتبه سوره والشمس را بخواند و در آیه شریفه فالهما ( آیه 8 )
حاجت خویش را در ذهن تصور کند
👈👈 شروع ختم #چهارشنبه و پایان آن روز جمعه باشد
📗 منتخب الختوم ص 43
#طریقه_تــوسل_به_حضرت_ام_البنيـن :
🌸✨ :چهل روز، هر روز 135 مرتبه صلوات هديه به آن مخدره نموده ، مجرب است
🌸✨* #ختم_صلوات_به_طریقه_زیر:
👈روز #چهارشنبه شروع نماید تا چهل روز، هر روز پس از نماز صبح به تعداد 135 مرتبه به نام فاطمه صلوات فرستاده و به روح حضرت فاطمه کلابیه ، خانم ام البنین سلام الله علیها هدیه نماید . ان شاء الله در روز چهلم حاجت روا گردد.
🌸✨* #ختم_قرآن:
🌸✨ختم یک دوره کامل قرآن به نیابت حضرت ام البنین سلام الله علیها جهت رفع گرفتاریها موثر خواهد بود.
#براے_گشایش_ڪار_و_رفع_گرفتارے
📍روز #چهارشنبه قبل از طلوع غسل ڪردہ و بعد از نماز صبح 110 مرتبـہ یا علے بگوید
💖بعد از آن میان نماز ظهر و عصر بهمان عدد یا علے بگوید
💖 و هڪذا میان نماز مغرب و عشاء نیز بدستور سابق عمل نماید
🔅 روز پنج شنبـہ بـہ همان طریق و روز جمعـہ باز غسل ڪردہ
🔻 و ورد را بگوید و شب بعد از فرایض دو رڪعت نماز بخواند
🔅 در رڪعت اول حمد و سورہ اذا جاء نصر اللـہ و بعد از نماز سورہ مبارڪـہ یس را بخواند
🔻 و در آیـہ و ڪل فے فلڪ یسبحون حاجت را از قلب خود بگذراند
💮 و نیز در آیـہ سبحان الذے خلق الازواج ڪلها نیز از خاطر بگذراند و قبل از رسیدن
⭕️ بـہ آیـہ آخر بگوید :
🌿⚡️ سبحانَ المُنَفِّسِ عَن كُلِّ مَديون، سُبحانَ المُفَرِّجِ عَن كُلِّ مَڪروب ، سُبْحانَ الَّذي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ⚡️ 🌿
✴️ پس بـہ سجدہ رفتـہ و حاجات خود را از خدا مسئلت نماید
📚گلهاے ارغوان ج 1ص 190
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و پنجاهم
هوای گرفته و پر گرد و غبار این روزهای رفته از دی ماه سال 1392، چهره حیاط را حسابی کدر کرده و دلم میخواست آبی به سر و رویش بزنم، ولی از کمر دردم میترسیدم که بلاخره دل به دریا زدم و قدم به حیاط گذاشتم. سنگفرش حیاط از خاک پوشیده شده و شاخههای نخلها با هر تکانی که در دل باد میخوردند، گرد و خاک نشسته در لابلای برگهایشان را به هوا میفرستادند. نوریه و پدر که کاری به این کارها نداشتند و از زمان آغاز بارداریام، هر بار خود مجید حیاط را میشست. خجالت میکشیدم که با این کار سختی که در پالایشگاه داشت، شب هم که به خانه باز میگشت، در انجام کارهای خانه کمکم میکرد و هفتهای یکبار، صبح قبل از رفتن به محل کارش، حیاط را هم میشست و دوست داشتم قدری کمکش کنم که جارو دستی بافته شده از شاخههای نخل را از گوشه حیاط برداشتم، تمام سطح حیاط زیبای خانهمان را جارو زدم و به نوازش پاک و زلال آب، تن خاک گرفتهاش را شستم و بوی آب و خاک، چه عطر دل انگیزی به پا کرده بود!
هر چند به همین مقدار کار، باز درد آشنای این مدت در کمرم چنگ انداخته و دوباره نفسم به تنگ آمده بود، ولی حال و هوای با صفای نخلستان کوچک خانه، که یادگار حضور مادرم در همین حیاط دلباز و زیبا بود، حالم را به قدری خوش کرده بود که ارزش این ناخوشی گذرا را داشت. شلنگ را جمع کردم و پای حوض دور لوله شیر آب پیچیدم، جاروی دستی را کنار حیاط پای دیوار گذاشتم و خودم به تماشای بهشت کوچکی که حالا با این شست و شوی ساده، طراوتی دیگر پیدا کرده بود، روی تخت کنار حیاط نشستم. آفتاب کم رمق بعد از ظهر زمستان بندر، که دیگر جانی برای آتش بازیهای مشهورش نداشت، فرصت خوبی مهیا کرده بود تا مدتی طولانی در آرامش مطبوعش، آرام بگیرم. همانطور که تخته پشتم را صاف نگه داشته بودم تا نفسم جا بیاید و درد کمرم قرار بگیرد، با نگاهم به تفرج شاخههای با شکوه نخلها رفته بودم، ولی این خلوت خوش عطر هم چندان طولانی نشد که در ساختمان با صدای کشداری باز شد و نوریه قدم به حیاط گذاشت.
با قدمهای کوتاهش به سمت تخت آمد و مثل همیشه لب از لب باز نکرد تا من مقابل پایش برخاسته و سلام کنم. جواب سلامم را داد و با غروری که از صورتش محو نمیشد، گفت: «خوب شد حیاط رو شستی! اونقدر خاک گرفته بود که نمیتونستم پام رو از اتاق بیرون بذارم.» از این همه بیاخلاقیاش، گرچه عادت کرده بودم، ولی باز هم دلم گرفت و تنها لبخند کمرنگی نشانش دادم، ولی نیش و کنایههایش تمامی نداشت که مستقیم نگاهم کرد و پرسید: «تو چرا هیچ وقت نمیای پایین؟ من الان دو ماهه که اینجام، ولی تو یه سر هم نیومدی خونه من. از من خوشت نمیاد؟» از اعتراض بیمقدمهاش جا خوردم و پیش از آنکه فرصت کنم جوابش را بدهم، با همان حالت موزیانهاش ادامه داد: «نکنه شوهرت از من خوشش نمیاد؟ آخه هر وقت تو حیاط هم من رو میبینه، خیلی سنگین برخورد میکنه.» از توصیفی که از رفتار مجید میکرد، ترسیدم و خواستم به گونهای توجیهش کنم که باز هم امان نداد و با لحنی لبریز شک و تردید پرسید: «عبدالرحمن میگفت از اهل سنت تهرانه، آره؟» و من نمیخواستم دروغ پدر را تأیید کنم و میترسیدم نوریه شک کند که دستپاچه جواب دادم: «آره، تهرانیه، اینجا تو پالایشگاه کار میکنه...» و برای اینکه فکرش را از مجید منحرف کنم، با لبخندی ساختگی ادامه دادم: «حالا امشب مزاحمتون میشیم!»
در برابر جمله خالی از احساسم، او هم لبخند سردی تحویلم داد و بدون آنکه لحظهای کنارم بنشیند، به سمت باغچه حاشیه حیاط رفت و من که نمیتوانستم لحظهای حضورش را تحمل کنم، به سمت ساختمان برگشتم که صدایم زد: «الهه! عبدالرحمن عادت داره شبها زود بخوابه. اگه خواستی بیای، زود بیا که مزاحمش نشی!» از عصبانیت گونههایم آتش گرفت که با دو ماه زندگی در این خانه، خودش را بیش از من مالک همه چیز پدرم میدانست و باز هم چیزی نگفتم و وارد ساختمان شدم. حالا از بغض رفتار نوریه، سردرد هم به حالم اضافه شده و با سینهای که از حجم غم پُر شده و دیگر جایی برای نفس کشیدن نداشت، پلهها را یکی یکی طی میکردم تا به خانه خودمان رسیدم. خودم طاقت دیدن نوریه را در خانه مادرم نداشتم و حالا میبایست مجید را هم راضی میکردم که در این میهمانی پُر رنج و عذاب همراهیام کند که اگر این وضعیت ادامه پیدا میکرد، آتش غیظ و غضب نوریه دامن زندگیمان را میگرفت.
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#ارتباط_موفق ۹ حتماً انسانها میفهمند، حتی اگر تو نقش بازی کنی ؛ ۱ـ زمانهاییکه ؛ موفق میشوند و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موفق_10.mp3
11.86M
#ارتباط_موفق ۱۰
🧨 سرزنش و طعنه، حتی اگر به زبان جاری نشود؛
و فقط از درون شما، بگذرد نیـــز ؛
دیگران را از اطراف شما، پراکنده میکند!
محال است، شما در جذب دیگران موفق باشید؛
مگر آنکه اهل سرزنش، طعنه و قضاوت نباشید.
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
@shervamusiqiirani - جوانی - عبدالحسین مختاباد.mp3
4.83M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم
که شب در خواب بیند همرَهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شِکَر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را
سخن با من نمیگوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شِکوِهی بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
#شهریار
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📝📝📝 #امام_علی ع #امیرالمؤمنین ع #گزارش ☪ کشیش شیعه شده آمریکایی: نام مبارک علی و محمد بارها د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬆️⬆️ ادامه
#امام_علی ع
#امیرالمؤمنین ع
📝 نظریه «کانت» که میگوید آزادی فقط در چارچوب احکام الهی وجود دارد، راهی برای فرار از یک جهان محدود و بدون حق انتخاب واقعی انسان به نظر میرسد. این مسئله به لحاظ فلسفی بسیار پیچیده است و راه حل مناسب، همان حالت تعادل بین جبر و اختیار (امر بین الامرین) است که در روایات ائمه (علیهم السلام) مثلاً در «کافی» میبینیم. با این فرض، فقط وصی الهی است که میتواند معمای لاینحل آزادی اگزیستانسیالیستی را حل کند. بنابراین، تعیین رهبر از سوی خدا با آزادی تضادی ندارد، بلکه بر عکس، آزادی خارج از چارچوب رهبری منصوب از جانب خدا ممکن نیست.
در مورد دموکراسی وضع از این هم بدتر است. من بعید میدانم که این کلمه اصلاً معنایی داشته باشد. دموکراسی تنها یک دستاویز سیاسی است. از دموکراسی چنین برمیآید که مردم حق انتخاب دارند و از این حق استفاده میکنند و این، مستلزم نوعی آزادی است که دیدیم اساساً وجود ندارد. آزادی در جهان واقع، استثمار محض است و مهم نیست که با چه نامی بر آن سرپوش بگذاریم. زنجیرهای استثمار انسان، تنها در چارچوب رهبری منصوب از جانب خدا شکسته خواهد شد.
❓❓ غفلت و روگردانی از اوصیای الهی پیامبران در روزگاران پیشین هم وجود داشته و در کتاب مقدس هم ذکر شده است. چرا انسانها باز هم مرتکب چنین اشتباهی میشوند؟
✅ پاسخ : برای بررسی ریشههای این غفلت باید شرایط اعتقادی افراد را در نظر گرفت. اگر فرض کنیم که اختیار محض وجود دارد، روگردانی از وصی الهی ریشه در ناآگاهی انسان از منافع حقیقی خود دارد. اگر به جبر قائل باشیم، پشت کردن به وصی ریشه در شرارت ذاتی انسان دارد که مسیحیان به همین معتقدند. و اگر به همان حالت میانه جبر و اختیار ائمه معتقد باشیم، با دو احتمال روبرو میشویم. در شرایطی که اصول ائمه به درستی اجرا شود، مردم #ولایت را میپذیرند، چون میبینند که در این صورت منافعشان تأمین میشود. اما اگر اصول ائمه کنار گذاشته شود، مردم از اطلاعات لازم برای درک ولایت بی بهره و در نتیجه، تنها و بی یاور میمانند. فقط کسانی که مورد لطف خدا قرار گرفته اند، ولایت و وصایت را درک میکنند. چنین افرادی نخبگان جامعه هستند و وظیفه دارند که در دنیایی خصومت آمیز، بر اساس رهبری الهی عمل کنند. اقبال جهانی به وصایت و ولایت، با ظهور مهدی (علیه السلام) پدید خواهد آمد.
❓❓ امت اسلامی چگونه تنها پس از ۷۰ روز واقعه غدیر را به فراموشی سپرد؟
✅ پاسخ : این، حکایت غم انگیزی است. من بالشخصه، چون سالها مسیحی تعمیدی (باپتیست) بوده ام و به کتاب مقدس اعتقاد دارم، فکر میکنم که اگر مسلمانان کتابهای آسمانی پیشین را جدی تر گرفته بودند، به این راحتی به خطا نمیرفتند. تورات در سه بخش، از امام علی (علیه السلام) خبر داده است و، همان گونه که گفتم، واژه «گدیر» هم چند بار تکرار شده است. مسلمانان زمان پیامبر (صلی الله علیه واله) باید از این حقایق اطلاع میداشتند و خطبه غدیر خم را جدیتر می گرفتند.
❓❓ اگر در همان روزگار در غدیر خم حضور داشتید، چگونه با امام علی (علیه السلام) تبریک میگفتید؟
🔰 پاسخ : از ایشان شرم حضور داشتم و نمیتوانستم چیزی بگویم.
📚 منبع: پایگاه اطلاع رسانی رهیافته
https://eitaa.com/zandahlm1357
khotbe ghadir part2.mp3
2.19M
خوانش #خطبه_غدیر پیامبر اکرم
#ترجمه_فارسی
2️⃣🔶بخش دوم خطبه : فرمان الهی برای اعلان ولایت امیرالمومنین علیه السلام
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: خدا در ديدگاه على (ع) فعل حضرت حق درباره وجود مقدس حضرت حقّ البته در جهت فعل حقّ كه شياطين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
نهايتاً حرف اسلام اين است كه كليد حل مشكلات متخلق شدن همه، به اخلاق پروردگار است. اگر يك نفر ستمكار هم بين مردم باشد باز كشتى حيات عيب پيدا خواهد كرد، و خيمه حيات دچار تنگنا خواهد شد. در قيامت هم همين طور، با اين كه «مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ» است قدرت واحد و تمام مهار قيامت به تنهايى به دست اوست.
در قرآن مجيد مى فرمايد: به اندازه رشته نازك وسط هسته خرما كه به زحمت هم به چشم مى آيد، يا در آيات ديگر مى فرمايد: به اندازه سوراخ ريز ميان هسته خرما به احدى ستم روا نخواهم داشت.
اين طور نيست كه در بازار قيامت بگويم اين طرفم فرعون است، اين نمرود است، اين شمر است، اين يزيد است و با اين اوضاعى كه در دنيا داشتند بيش از حد جرمشان توى سرشان بزنم، نه، جريمه به اندازه جرم است، خداوند ستم نمى كند. (۳)
منفعت اين ديدگاه
يك منفعت اين نظر پاك اين است كه هيچ گاه انسان گلايه مند و شاكى از وجود مقدس او نمى شود. وقتى كه آنجا را در اوج عدالت ببيند و ستمكارى و مولدش را انحراف فكرى و روحى خود انسان بداند، تمام درهاى گلايه و شكايت از پروردگار عالم به روى ذهن بسته مى شود، آن وقت رابطه آدم با پروردگار عاشقانه مى شود، بى رغبتى به حق در دل پيدا نمى شود، كسالت از حق در باطن پديدار نمى شود
و خستگى از حق براى انسان نمى آيد. بلكه انسان در اين سير فكرى پاك روز به روز بر عشق و ايمان و ارتباط و عبادت و حركتش به جانب مقام قرب اضافه مى شود. اين پاكى و عشق تا جايى مى رسد كه نوشته اند: روز عاشورا هر چه بر أباعبدالله (ع) مى گذشت
برافروختگى چهره او بيشتر مى شد، و زمانى كه شمر تيزى خنجرش را مى خواست به گلوى حضرت بكشد سيد الشهداء (ع) لبخند زد، اين لبخند خيلى معنى داشت، معنايش هم اين بود كه تمام وجودم از محبوبم در اوج رضايت قرار دارد و آنچه مىگذرد مربوط به انحراف انسان است نه تقدير و عمل پروردگار. اين نظر وجود مباركشان به پروردگار در جهت فعل پروردگار است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🚫
#قرآن_کریم
🍃🌸کسانی که دوست دارند فساد در میان مومنین شیوع پیدا کند در دنیا و آخرت عذاب دردناکی خواهند داشت..
☘نور، آیه ۱۹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️الرحمن، علم القرآن....
✴️فراز فاخر و خاطره انگیز استاد راغب مصطفی غلوش در اولین سفر به کشور ایران
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا و امالى از حسين بن احمد بيهقى از محمد بن يحيى صولى از حسن بن جهم از پدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
الفرج گويد: احمد بن محمد بن سعيد برايم چنين روايت كرد و شيخ مفيد گويد: احمد بن محمد بن سعيد از يحيى بن حسن علوى نقل كرده است كه گفت كه: از عبد الحميد بن سعيد شنيدم كه در اين سال بر منبر رسول خدا (ص) در مدينه خطبه مى خواند. پس در دعا براى آن حضرت گفت: خدايا! نكو گردان كار ولى عهد مسلمانان على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب عليهم السلام را.
ستة اباءهم ما هم افضل من
يشرب صوب الغمام (۱)
و از جمله شاعرانى كه بر آن حضرت درآمد دعبل بن على خزاعى، رحمة الله بود و چون بر آن حضرت وارد شد گفت: من قصيده اى گفته و با خود پيمان بستهام كه پيش از آن كه آن را براى شما بخوانم براى كسى ديگر نخوانم. امام به او دستور داد بنشيند و چون مجلسش خلوت شد به وى فرمود: شعرت را بخوان. دعبل قصيده خود را به مطلع زير خواند:
مدارس آيات خلت من تلاوة و منزل وحى مقفر العرصات (۲)
و قصيده را به آخر رساند چون از خواندن قصيده اش فراغ يافت امام برخاست و به اتاقش رفت، سپس خادمى را فرستاد و به وسيله او پارچه اى از خز براى دعبل فرستاد كه ششصد دينار در آن بود و به آن خادم فرمود: به دعبل بگو در سفر خود از اين
پول خرج كن و عذر ما را بپذير. دعبل به آن خادم گفت: به خدا سوگند من نه پول مى خواهم و نه براى پول اينجا آمدهام ولى بگو يكى از جامه هايش را به من بدهد.
امام رضا (ع) پولها را دوباره به دعبل بازگردانيد و به او گفت: اين پولها را بگير و جبه اى از جامه هاى خود را بدو داد. دعبل از خانه آن حضرت برون آمد تا به قم رسيد، چون مردم قم آن جبه را نزد او بديدند خواستند آن را به هزار دينار از وى بخرند اما او نداد و گفت: به خدا يك تكه آن را به هزار دينار هم نخواهم فروخت. سپس از قم بيرون شد. گروهى وى را تعقيب كرده راه را بر وى بند آوردند و آن جبه را گرفتند. دعبل دوباره به قم برگشت و درباره بازپس گرفتن آن جبه با ايشان سخن گفت. اما آنان پاسخ دادند: ما اين جبه را به تو نخواهيم داد ولى اگر بخواهى اين هزار دينار را به تو مى دهيم. دعبل گفت: پاره اى از آن جبه را نيز بدهيد. پس آنان هزار دينار و تكه اى از آن جبه به وى دادند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥سخنرانی #استاد_دانشمند
✍موضوع: کرامت امام رضا(ع)زن بدهکار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 آیا انسان بدون یادگیری مهدویت، با خودسازی به شناخت امام زمان (عج) میرسد؟ ➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
استاد خیلی از آقا دور شدم بخدا احساس میکنم دیگه حتی نمیتونم بهشون سلام بدم چیکار کنم؟ خیلی دلم گرفته ..
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
👌🏻خُب، این دل گرفتگی ها، اینکه گاهی دل انسان می گیرد این ها طبیعی است، خاصیت دنیاست. به خاطر اینکه ما در دنیا زندگی می کنیم🌍 با افراد مختلفی روبه رو می شویم. شعر معروفی است که میگوید کمال همنشین در من اثر کرد، این واقعا حقیقت است! انسان با بعضی از افراد دنیایی که نشست و برخاست می کند روی قلب اثر می گذارد.
👈🏻به همین خاطر بود که پیغمبر خدا (ص) وقتی در یک جمعی می نشست بعد از اینکه بر می خاست، حالا بعضی روایت ها نوشته ۲۵ تا بعضی نوشته ۷۰ تا استغفار می فرستاد. به خاطر آنکه اثر دنیایی از بین برود.📿
☝️🏻به همین خاطر گناهانی که در طول روز می کنیم، حتی گناه هم نه، حرف های دنیایی که می زنیم اینها روی قلب اثر میگذارد. آن چیزی که بزرگان توصیه کردند مثل آیت الله بهجت (ره)، آیت الله مجتهدی تهرانی فرمودند؛
🔸در این جور مواقع ذکر استغفار را زیاد بگویید، استغفار زیاد بفرستید. به صفحات قرآن نگاه کنید، قرآن بخوانید دل انسان نرم می شود.
🔸برای رفع گرفتاری مؤمنین و مؤمنات در کل عالم دعا🤲🏻 کنید که مشکلات و گرفتاری هایشان رفع بشود، دعا بکنید. مطمئنا خدا به برکت آن دعا، گرفتاری شما را هم برطرف می کند.
☀️اما نسبت به امام زمان (عج) شما حتی اگر حالش را هم ندارید سلام به امام زمان را بدهید، روایت داریم امام از پدر هم مهربان تر است، از برادر هم دلسوز تر است. به همین خاطر شما حتما حتما این ارتباط با امام را داشته باشید💞. حتی شده حال آل یاسین خواندن را ندارید، سلام به امام زمان (عج) را در زندگیتان ترک نکنید، این ارتباط باشد.
🔸دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
🔸فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
👌🏻 یعنی جوری زندگی بکنید، جوری برنامه ریزی بکنید، جوری مطالب را بچینید، جوری هدیه برای امام زمان (عج) بفرستید که اگر روزی لغزشی داشتید، در سبدتان چیزی باشد که امام زمان (عج) به برکت آن دست شما را بگیرد.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)