eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه سند شماره 11 ، خیلی خیلی این اسناد مهم هست، حتما با پاورقی بخوانید ، چندبار بخوانید تا خوب متوجه موضوع شوید
ادامه سند شماره 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله کلیپ های تصویری 5 ✅ بررسی تاریخی تحلیلی حکومت های ایران بعد از اسلام 🎬 جلسه 5️⃣ 👈موضوع : (1) 🎤 با توضیحات از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ
ما ایرانی‌یان درعصر انقلاب اسلامی زندگی می‌کنیم. در عصری که انگلیسی‌ها برای آزاد کردن نفتکش هایشان به ایران التماس می‌کنند. نیروهای آمریکایی دستگیرشده روی ناو با گریه خودشان را خیس کردند. روسیه به قدرت ایران درمنطقه اذعان دارد. ایران 1400 هیچ شباهتی به 1322 ندارد. عکس اولی در زمانی است پهلوی‌ها نوکری ابرقدرت‌ها را پذیرفته بودند. عکس دومی خالی بودن صندلی بازی کن نقش اول نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی باعث حذف آن شده است. حتمن در سومی هم جای روباه خالی خواهد شد. اتحاد جماهیر شوروی با روسیه تعاوت ماهوی دارد. با حذف روباه پیر دیگر کسی وجود ندارد که در برابر ایران روی صندلی بشیند و افول قدرت‌های استکباری حتمی می‌باشد. پس این عکس هیچ شباهتی به آن ندارد. جهانیان بدانند: انقلاب اسلامی ایران بر ضد مستکبران تا سرنگونی آن‌ها تلاش مضاعف می‌نماید. جهانیان بدانند: امروز دیگر نه تنها سران کشورهای زورگوی دنیا نمی‌توانند همچون دوره پهلوی به دخالت در امور داخلی ایران دست بزنند که حتی نمایندگان آن‌ها در ایران زیر ذره‌بین افکار عمومی و حاکمیت مقتدر ایران قرار دارند. مساله‌ای که نشان ‌دهنده نهادینه شدن فرهنگ انقلابی استقلال‌خواهی و آزادگی در بین مردم ایران است.
📰در اخبار سیره مکرر به سرما اشاره شده است.❄️ حیی بن اخطب که یکی از محدثان، وی را در خودخواهی و نخوت به ابوجهل تشبیه کرده، سریعتر از سپاه قریش به مدینه آمد و به سراغ کعب بن اسد رئیس قبیله بنی قریظه و امضا کننده معاهده با رسول خدا(ص) آمد. ابتدا کعب او را به درون خانه راه نداد زیرا همین به منزله نقض عهد تلقی می شد. اما حیی آن قدر اصرار کرد تا آن که به درون خانه🏠 رفت. 💭کعب به او گفت: به خدا سوگند با وفاتر از محمد✨ ندیده ام، او ما را به پذیرش دین خود مجبور نکرده و اموال ما را غصب ننموده است، اما حیی آنقدر اصرار کرد تا کعب بن اسد راضی شده و عهدنامه خود و رسول خدا(ص)✉️ را به دست حیی داد و او نیز آن را پاره کرد. 👈در اصل یهودیان تنها مشکلشان آن بود که مبادا قریش و دیگر قبایل از عهده کاری برنیایند و منطقه را ترک کنند، در آن صورت بنی قریظه توان برابری با مسلمانان را ندارد. حیی قسم خورد که او در کنار آنان باقی خواهد ماند. 📣خبر نقض عهد بنی قریظه مسلمانان را به وحشت انداخت و در همان حال رسول خدا(ص) وعده نصرت و پیروزی به مردم می دادند.🌸 در این لحظه نفاق منافقان که شامل عده زیادی از افراد ضعیف الایمان و مذبذب بود، آشکار شده و شروع به تهدید مسلمانان و تمسخر سخنان رسول خدا(ص) کردند. در برابر رسول خدا (ص)وعده پیروزی به مسلمانان میداد. 📃در گزارش دیگری آمده که گویا قبل از آمدن مشرکان، منافقان به ظاهر مسلمان، در کندن خندق کم کاری کرده❌ و بدون اطلاع پیغمبر و اجازه آن حضرت به خانه هایشان باز می گشتند. به هر روی وضعیت بحرانی بود. اگر سپاه دشمن وارد مدینه می شد، به همراه هفتصد نفر جنگجوی بنی قریظه، به راحتی می توانست مسلمانان را تحت فشار💥 گذاشته و به قتل عام آنها بپردازد. 🔹ادامه دارد ... ✍بـرگرفته از کتاب: "تـاریخ سیـاسی اسلام، ج1، ص551-558"، رسول جعفریان. ۴۲
👆👆👆 ادامه پست قبل 🔯 مرحله سوم عرفان یهودیت هم کابالاست . عرفان مرکابا ابتدا علم رموز حروف و اعداد بوده که از تمدن یونان گرفته شده بود و در مرکابا قصدبراین بود که به رموز و اسرار جهان برسند ولی اینها کم کم به جادو و سحر انجامید و در نهایت به کابالا رسید. کابالا یا قبالا سنت شفاهی یهوده.یهودیان معتقدند که خدا غیر از تورات مکتوب ، علومی رو هم بطور شفاهی به مُشِه رَبِنو یعنی حضرت موسی ع آموخت و این علوم شفاهی هم ما رسیده سینه به سینه. درواقع دروغ میگن و کابالا رو از کاهنان معابد مصرباستان آموختند. برای همین هم نمادگراییشون بسیار با نمادها و اسطوره های مصری هماهنگ و یکسانه.
👆👆👆 🔯 البته ماسونها و کابالیست ها و یهودیان ، در نمادگرایی های هنری از این نما ها بطور صریح و مستقیم استفاده نمیکنند بهر دلیل . بجای اون در آثار هنری و سینمایی ، از تصویر تک درخت استفاده میکنن که نماد همین درخت حیات هستش . مثلا در فیلم آواتار به کارگردانی جیمز کامرون ( کارگردان تایتانیک ، دروغ های حقیقی و مستند مقبره گمشده عیسی ع و غیره ) . در این فیلم درختی وجود داره که در دنیای دیگه و به وسعت یک دنیاست و در اون درخت موجوداتی آبی رنگ با گوشهای نوک تیز وجود دارند که از توانایی های فوق العاده و فرابشری برخوردارند . وسیله نقلیه اونها عقاب است ( نماد کشور امریکا ) و از طریق ناوی ها با جهان مردگان مرتبط میشن . ناوی در عبری به معنی نبی و پیامبر هستش. شبیه این موجودات رو در فیلم ارباب حلقه ها میبینیم که طایفه الف نام دارند . اونها هم گوشهای نوک تیز و توانایی های فوق بشری دارند. اِلْف در انگلیسی یعنی جن و شیطان . نمادهای ماسونی و شیطانی و کابالایی در فیلم های هالیوودی فراوان به چشم میاد . منظور از هالی وود در واقع چوب مقدس و عصای مقدس جادوگری هستش که عصای موسی ع منظوره . یهودیان کابالیست اصلا موسی ع رو هم صاحب فن سحر و جادو میدونند . همچنانکه سلیمان ع رو هم پادشاه و جادوگر میدانند نعوذبالله . https://eitaa.com/zandahlm1357
Part26_علی از زبان علی.mp3
13M
..........دوران جنگ نهروان............. *گفتگو و مباحثه با خوارج *صبر امام در برابر آزار خوارج *پاسخ به شعار لا حکم الا للله *دلیل حذف لقب امیرالمومنین در معاهده حکمیت *مناظره امام با خوارج
آیا میدانید؟ .......: @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اولین مولد برق در سال 1264 (شش سال بعد از اختراع ادیسون) به دستور ناصرالدین شاه وارد ایران و در کاخ گلستان نصب شد و 2 سال بعد هم در عزاداری محرم در تكيه دولت استفاده شد. https://eitaa.com/zandahlm1357
🔸تصویری نادر از احمد شاه در کودکی که در روزهای عزاداری ماه محرم از او گرفته شده است https://eitaa.com/zandahlm1357
🔸ثبت چهار آیین مذهبی شهرستان داورزن در فهرست آثار ملی ناملموس کشور رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی داورزن: 🔹چهار اثر فرهنگی مرتبط با آیین عزاداری ماه محرم شهرستان داورزن در غرب خراسان، با تایید شورای ثبت میراث ناملموس کشور، در فهرست آثار ملی ثبت شد. 🔹این آثار، شامل مراسم نخل گردانی روستاهای مزینان و چشام و آیین سنگ زنی و آیین عزاداری حسن، حسین (ع) شهرستان داورزن است. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه خانگی - طفلان حضرت زینب(س) - 678.mp3
10.45M
🔸من عَلَم حجب و حیا زینبم... من حرم آل عبا زینبم... 🔹 حاج محمود کریمی
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هشتادم و شنیدن همین جمله کافی بود تا فاتحه زندگی‌ام را بخوانم که می‌دانستم از دست دادن نوریه برای پدر به معنای از دست دادن همه چیز است و می‌توانستم تصور کنم بعد از رفتن نوریه، چه بلایی به سر من و زندگی‌ام می‌آورد که باز دستم در میان دستان مجید به تب و تاب افتاد و او همانطور که چتر چشمان مهربانش را از روی نگاه پریشانم جمع نمی‌کرد، به رویم لبخند زد تا همچنان دلم به حضورش گرم باشد. صدای پدر دیگر از ناله گذشته و به پای نوریه و پدرش التماس می‌کرد تا معشوقه جوانش را از دست ندهد و پدر نوریه که انگار منتظر چنین فرصتی بود، با حالتی بزرگوارانه پاسخ بی‌تابی‌های پدر پیرم را داد: «عبدالرحمن! خوب گوش کن ببین چی میگم! من امشب نوریه رو با خودم می‌برم! ولی اگه می‌خوای دوباره نوریه به این خونه برگرده، سه تا راه برات می‌ذارم!» نگاه من و مجید به چشمان یکدیگر ثابت مانده بود که نمی‌دانستیم پدر نوریه چه شرطی برای بازگشت نوریه پیش پای پدرم می‌گذارد و انتظارمان چندان طولانی نشد که با لحنی قاطعانه شروع به شمارش کرد: «یا اینکه این داماد رافضی‌ات توبه کنه و وهابی شه! یا اینکه طلاق دخترت رو ازش بگیری تا دیگه عضوی از خونواده تو نباشه! یا اینکه برای همیشه دخترت رو از این خونه بیرون می‌کنی و حتی اسمش هم از تو شناسنامه‌ات خط می‌زنی! والسلام!!!» من هنوز در شوک کلمات شمرده و شوم پدر نوریه مانده بودم که احساس کردم دستم از میان دستان مجید رها شد و دیدم با گام‌هایی بلند به سمت در می‌رود که با بدن سنگینم از جا پریدم و هنوز به در نرسیده، خودم را سپر رفتنش کردم که باز گونه‌هایش از عصبانیت گل انداخته و در برابر نگاه ملتمسانه‌ام، فریادش در گلو شکست: «برو کنار الهه! می‌خوام برم ببینم این کیه که داره واسه من و زندگی‌ام تصمیم می‌گیره!!!» به پیراهنش چنگ انداختم و با بغضی که گلویم را پُر کرده بود، التماسش کردم: «مجید! تو رو خدا...» مچ دستم را گرفت و از پیراهنش جدا کرد و پرخاشگرانه جواب داد: «دیگه انقدر بی‌غیرت نیستم که ببنیم کسی برای ناموسم تعیین تکلیف می‌کنه و هیچی نگم!!!» و دستش به سمت دستگیره بلند شد که خودم را مقابل پایش به زمین انداختم و به پای غیرتش زار زدم: «مجید! جون الهه نرو... تو رو به ارواح پدر و مادرت نرو... مجید! من می‌ترسم، تو رو خدا نرو... به خدا دارم از ترس می‌میرم، تو رو خدا همینجا بمون...» از شدت گریه نفسم بند آمده و دیگر به حال خودم نبودم که کارم از کمر درد و سرگیجه گذشته و حالا فقط می‌خواستم همسر و زندگی‌ام را حفظ کنم و شاید باران عشق الهه‌اش، آتش افتاده به جانش را خاموش کرد که اینبار او برابر صورتم به زمین افتاد و بی‌صبرانه تمنا می‌کرد: «الهه، قربونت بشم! باشه، من جایی نمیرم، همینجا پیشت می‌مونم! آروم باش عزیز دلم، نترس عزیزم!» و هر چه ما به حال هم رحم می‌کردیم، در عوض کسی در این خانه آنچنان زخم خورده بود که انگار جز به ریختن خون مجید راضی نمی‌شد که به ضرب لگد سنگینش در را باز کرد و در چوبی خانه با همان سرعت به سر مجید خورد و دیدم که پیشانی‌اش شکست و خون گرم و تازه روی صورتش خط انداخت که جیغم در گلو خفه شد. همانطور که روی زمین نشسته بودم، خودم را وحشتزده عقب می‌کشیدم و از پشت پرده تیره و تار چشمانم می‌دیدم که پدر چطور به جان مجید افتاده که با یک دست، یقه پیراهنش را گرفته بود و با دست دیگر در سر و صورتش می‌کوبید و مجید فقط با چشمان نگران و نگاه بی‌قرارش به دنبال من بود که چه حالی دارم و در جواب خشونت‌های پدر، تنها یک جمله می‌گفت: «بابا الهه حالش خوب نیس...» و من دیگر صدای مجیدم را نمی‌شنیدم که فریادهای پدر گوشم را کر کرده بود. با ما همراه باشید🌹
شب اول محرم 1400(1).mp3
24.32M
سخنرانی 🎤 دوم ۱۴۴۳ از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب صوتی "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" ....................
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا