eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست‌واقعی‌خداست...: سلام دختر 22 ساله ای هستم که حدود یک سال و نیم از عروسیم میگذره و متوجه شدم که همسرم با وجود این که برای من و خانواده ام سیگاری و قلیونی بودن به شدت قبح داره اهل این چیزاست و جلسات کاریش هم با همچین ادمایی هست و اون نمیتونه کنار بزاره و من هم میترسم همسرم از این طریق به راه های بدی کشیده بشه و اون هم در این زمینه از من مخفی کاری داره چون میدونه من بدم میاد. حالا اعتمادم رو دارم به همسرم از دست میدم و در روابط عاطفی مون دارم بی انگیزه میشم و به شدت از ازدواجم پشیمونم به خصوص که پدرم هم اون زمان چندان راضی نبودن ایا این وضعیت شرایط جدایی رو فراهم می کنه؟ من چه کار کنم تو زندگیم حالم خوب نیست؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی درک میکنم از این جهت که متوجه رفتاری در همسرتون شدید که خط قرمز شما و خانوادتون بوده، بسیار ناراحت و دلخور هستید، اما آیا صرف انجام یک رفتار مثل سیگار و قلیون کشیدن، باعث پشیمانی شدید از ازدواج و فکر کردن به طلاق شده؟ یا مسائل دیگری هم در میان هست که شما در سوال خود مطرح نکردید؟ روابط عاطفی همسر محترم با شما چگونه است؟ نوع توجه ایشان به شما در روابط چگونه است؟ از روابط زیستی خودتون با همسر چقدر رضایت دارید؟ نوع خرج کردن ایشان در منزل و برای شما، چگونه است؟ مسئولیت پذیری ایشان در قبال شما و زندگی چگونه است؟ و ... اگر در بقیه جنبه های زندگی رضایت نسبی و حدودی وجود دارد، اقدام برای طلاق و جدایی اصلا توصیه نمیشود، بلکه این مسئله ناراحت کننده در زندگی باید مورد بررسی قرار بگیرد و حل بشود، قطعا همان طور که یک انسان بیمار میشود و در بسیاری از مواقع بهبود پیدا میکند، یک رابطه هم گاهی بیمار میشود یا آسیب میبیند، ما این بیماری یا آسیب را درمان میکنیم نه اینکه کل رابطه را قطع کنیم، همان طور که به محض ابتلای یک انسان به بیماری او را راهی سردخانه نمیکنیم بلکه درمان میکنیم. درک میکنم این که مسائل پدر شما با ازدواج شما مخالف بوده، موجب میشود شما الان با احساس منفی تری به مسائل زندگی خود نگاه کنید یا با پیش آمدن کوچکترین مشکلی احساس منفی تری پیدا کنید، اما این نکته را در نظر داشته باشید که هیچ دو نفری و هیچ رابطا ای کامل و بی عیب و نقص نیست و شما باهر کس دیگری حتی افرادی که کاملا مورد تایید پدر محترم هم بودند، قطعا با مسائلی مواجه می شدید که موجب سطحی از نارضایتی میشدند، و در حقیقت تفاوت زوجین خوشبخت با دیگر زوجین در نداشتن اختلاف نظر یا مسئله نیست بلکه در نحوه مواجهه و حل این اختلافات و مسائل هست. مگر این که مسائل دیگری هم برای شما مطرح باشه که در این صورت توصیه میکنم از مشاوره ی امین استفاده کنید و به طور مفصل درباره آن ها به مشاور توضیح بدید. در ارتباط با این مسئله راهکار های اولیه، تلاش برای ارتباط گرفتن با خانواده های مومن و با اخلاق دورو برتون هست تا همین طور که ثاتیرات منفی از محل کار و ... گرفته میشود،تاثیرات مثبتی هم از این جهات گرفته بشه و تا حدودی فضا تعدیل بشود. این که ایشان این مسئله را از شما مخفی میکند از یک جهت نشانه خوبی هست و آن اینکه ایشان شما را دوست دارند، برای نظرات شما در ارتباط با سیگار و قلیون ارزش قائلند و نمیخواهند ارتباط و زندگیشون با شما به این خاطر تحت تاثیر قرار بگیرد، نحوه مواجهه شما هم در این مورد باید به گونه ای باشد که قبح این مسئله در خانواده شما نشکند و این رفتار ایشون تحت هیچ شرایطی به داخل خانه و جلوی خانواده کشیده نشود، توصیه میکنم صوت های هنر زن بودن را گوش بدید، شیوه صحیح صحبت کردن با همسر و تکنیک نامه نگاری که در این صوت ها توضیح داده شده استفاده کنید و در این مورد با هم به توافقی برسید که مورد قبول و اجرای دو طرف باشد، اگر انجام این کار برای شما مقدور نشد، به یک مشاور حضوری هر دو نفر مراجعه کنید. بقیه سوالات را در ارتباط با سیگار کشیدن همسر در کانال سرچ کنید و مطالعه بفرمایید. ان شاالله موفق و موید باشید.
.......: باعرض سلام و خداقوت🌹 بنده ۲۴ ساله هستم، دو فرزند ۷ و ۳ ساله دارم. به لطف خدا ما یه زندگی مذهبی و آرومی داریم، با همسرمم رابطه مون خوبه الحمدالله. یه سوالی برام پیش اومده، بنده به عنوان مادرخانواده چطور باید با بچه هام رفتارکنم که ازدین زده نشن.(افراط نکنم).. یا حریص آهنگ و تفریح ناسالم نشن!!!( پسرم الان خیلی ما همکاری میکنه اما ازسالهای بعدش میترسم) سوال بعدی هم که دارم تو مسائل عروسی رفتن هست که ما مخالف شرکت در مجالس گناه هستیم. ما دوست نداریم بچه ها وقتی بزرگ میشن حریص عروسی بشن،(بعضی ها بهم میگن اینطوری سخت گیری میکنید، بچه ها بیشتر مشتاق میشن، اما خودم این حرف رو قبول ندارم) به نظرشما موقعی که صدای آهنگ میشنون، یا درموردش سوالی شد که چرا ما نمیریم چطور برخوردکنم؟ ممنونم ازلطف و راهنماییتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز الحمدلله که زندگی آرومی در کنار همسر و فرزندان دارید. و آفرین به شما که نسبت به تربیت صحیح فرزندان دقت نظر دارید. 🌹 ♻️در رابطه با تربیت صحیح فرزندان این نکته را توجه کنید که فرزندان ما آن می‌شوند که می‌بینند. یعنی گزاره های تصویری که در طول روز با آن مواجه هستند و نگاه الگویی که به ویژه به پدر و مادر دارند. از همین سنین کودکی باید مراقبت لازم را نمود و سبک صحیح زندگی اسلامی را در متن زندگی پیاده کرد تا از همین کودکی الگو پذیری صحیحی پیدا کنند. حتما این جمله را شنیده اید که " بچه را هر جوری بار بیاورید و به هر چیز عادت دهید؛ همان جور هم بار می‌آید و عادت می‌کند. " این جمله در واقع یک اصل تربیتی را بیان می‌کند و نقش یادگیری و الگوپذیری کودکان را بیان می‌کند. پس در زندگی با مطالعه و یا شنیدن مجموعه های صوتی اساتید مطرح و یا شرکت در کلاس اخلاق بزرگان سبک صحیح زندگی را بیاموزید و همان را در زندگی اجرا کنید به دور از تعصب و یا سختگیری و با روحیه تعادل و انعطاف تا بتوانید الگوی خوبی برای فرزندتان باشید. ♻️در زمینه موسیقی و آهنگ نیز به همین نحو اگر کودک ما در معرض آهنگ های تند و موسیقی قرار گیرد به مرور علاقمند به آن می‌شود اما اگر از همان ابتدا کودک را با نواهای قرآنی و بازی های سالم رشد دهید به صورت طبیعی علایق او را در جهت درست که مدنظر تعالیم اسلامی است سوق داده اید و باعث رشد فکری و تربیت صحیح او می شوید. بر اساس تعالیم اسلام پدیده موسیقی هم استفاده حلال دارد و هم حرام و چون حرام و حلال الهی دائر مدار مصلحت و مصالح و مفاسد واقعی است عقل حکم می‌کند که از آنچه در شرع حرام گردیده اجتناب کرد و رفتن به مجالسی که موسیقی حرام و لهو و لعب دارد جایز نیست. اما از آنجا که معمولا کودکان به شادی و بازی های مهیج و فرح بخش علاقه دارند میتوانید جایگزین مناسبی برای او پیدا کنید. منع یکطرفه به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود و بهتر است اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید کودکتان را با سرگرمی های جذاب دیگر مثل کتاب قصه و یا بازی مشغول کنید. ▫️همچنین میتوانید خودتان پیشقدم شوید و با گرفتن جشن تولد برای کودک و یا مهمانی و مراسمات دیگر به جای موسیقی حرام از موسیقی ملایم و مجاز و برنامه های مفرح و شاد استفاده کنید. نظیر مولودی خوانی مداحان که در مناسبت های شادی و تولد اهل بیت علیهم السلام اجرا کرده اند. در واقع از همین کودکی فرزندتان را با نواهای قرآنی و یا تواشیح های زیبا و مولودی آشنا کنید تا مجذوب آهنگ و نواهای سالم گردد. و خود به خود تمایلش به موسیقی حرام کم می‌شود. و به مرور یاد بگیرد که این موسیقی مورد رضایت الهی نیست. ▫️رفتن به دل طبیعت و کوه و گوش دادن به موسیقی طبیعی مثل نغمه جویبارها؛ صدای آبشار؛ صدای برگ درختان هنگام وزیدن باد؛ و یا آواز پرندگان و.... نیز می‌تواند جایگزین خوبی برای کودک شما باشد در این شرایط توجه کودک را به این موسیقی طبیعی جلب کنید و از زیبایی های آن بگویید. 🦋به جهت آشنایی با تربیت صحیح فرزندتان پیشنهاد میکنم حتما مطالعه داشته باشید به عنوان نمونه مجموعه های زیر را خدمتتان معرفی میکنم ان شاء الله تهیه و استفاده کنید. ✨مجموعه صوتی "تربیت فرزند از تولد تا ده سالگی" از استاد پور احمد (کانال همسران خوب) ✨مجموعه کتب "منِ دیگر ما" از استاد محسن عباسی ولدی ✨سخنرانی های استاد تراشیون و استاد پناهیان در زمینه تربیت دینی فرزندان. 👌به جهت بالا بردن کیفیت رابطه خود و همسرتان و هماهنگی و همراهی لازم با یکدیگر توصیه میکنم مجموعه "هنر زن بودن" را هم تهیه و استفاده کنید. ان شاء الله خداوند در تربیت فرزندان صالح شما را یاری بفرماید. موفق و مؤید باشید. 🌺
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هشتاد و یکم مجید سعی می‌کرد با هر دو دست مانع هجوم پدر شود و نمی‌خواست دست روی پدر بلند کند و باز حریف جنون به پا خاسته در جان پدر نمی‌شد که انگار با رفتن نوریه از خانه، عقل از سر و رحم از دلش فرار کرده بود که به قصد کُشت مجید را کتک می‌زد و دستِ آخر آنچنان مجید را به دیوار کوبید که گمان کردم استخوان‌های کمرش خُرد شد و باز تنها نگاهش به من بود که دیگر نفسی برایم نمانده و احساس می‌کردم جانم به گلویم رسیده و هیچ کاری از دستم ساخته نبود. نه ضجه‌های مظلومانه‌ام دل پدر را نرم می‌کرد و نه فریاد کمک خواهی‌ام به گوش کسی می‌رسید و نه دیگر رمقی برایم مانده بود که بر خیزم و از شوهرم حمایت کنم و پدر که انگار از کتک زدن مجید خسته شده و هنوز عقده رفتن نوریه از دلش خالی نشده بود، به جان جهیزیه‌ام افتاده و هر چه به دستش می‌رسید، به کف اتاق می‌کوبید. سرویس کریستال داخل بوفه، قاب‌های آویخته به دیوار، گلدان‌های کنار اتاق و تلویزیون را در چند لحظه متلاشی کرد و حالا صدای خُرد شدن این همه چینی و شیشه و نعره‌های پدر، پرده گوشم را پاره می کرد و دیگر فاصله ای تا بیهوشی نداشتم که مجید به سمتم دوید و شانه‌هایم را در آغوش گرفت تا قدری لرزش بدنم آرام بگیرد و من بی‌توجه به حال خودم، نگاهم به صورت مجیدم خیره مانده بود که نیمی از موهای مشکی و صورت گندمگونش از خون پیشانی شکسته‌اش رنگین شده و لب و دهانش از خونابه پُر شده بود و باز برای من بی‌قراری می‌کرد که همین غمخواری عاشقانه هم چند لحظه بیشتر دوام نیاورد. پدر از پشت به پیراهن مجید چنگ انداخت و از جا بلندش کرد و اینبار نه به قصد کتک زدن که به قصد اخراج از خانه، او را به سمت در می‌کشید و همچنان زبانش به فحاشی می‌چرخید که مجید با قدرت مقابلش ایستاد و فریاد کشید: «مگه نمی‌بینی الهه چه وضعی داره؟!!!» و خواست باز به سمت من بیاید که پدر نعره کشید و دیدم با تکه گلدان سفالی شکسته‌ای به سمت مجید حمله ور شده که به التماس افتادم: «مجید، تو رو خدا برو! مجید برو، بابا می‌کُشتت...» و پیش از آنکه ناله‌های من به خرج مجید برود، پدر تکه سنگین سفال را بر شانه‌اش کوبید و دیگر نتوانست خشمش را در غلاف صبر پنهان کند که به سمت پدر برگشت و هر دو دست پدر را میان انگشتان پُر قدرتش قفل کرد. ترسیدم که دستش به روی پدر بلند شود و در این درگیری بلایی سرِ همسر یا پدرم بیاید که ناله‌ام به هق هق گریه بلند شد: «مجید تو رو خدا برو... » می‌دیدم که چشمان ریز و گود رفته پدر از عصبانیت مثل دو کاسه آتش می‌جوشد و می‌دانستم تا مجید را از این خانه بیرون نکند، شعله خشمش فروکش نمی‌کند و نمی‌خواستم پایان این کابوس، از دست دادن همسر یا پدرم باشد که هر دو دستم را کف زمین گذاشته و همانطور که از سنگینی قفسه سینه‌ام نفسم بند آمده بود، ضجه می‌زدم: «مجید اگه منو دوست داری، برو... به خاطر من برو... تو رو خدا برو...» که دستانش سُست شد و هنوز پدر را رها نکرده، پدر طوری یقه‌اش را گرفت و کشید که پیراهنش تا روی شانه پاره شد. شاید سیلاب گریه‌هایم پایش را برای ماندن مردد کرده بود که دیگر در برابر پدر مقاومتی نمی‌کرد و من هم می‌خواستم خیالش را راحت کنم که از پشت گریه‌های عاشقانه‌ام صدایش زدم: «مجید! من خوبم، من آرومم! تو برو...» و دیگر صدایش را نمی‌شنیدم و فقط چشمان نگرانش را می‌دیدم که قلب نگاهش پیش من و حوریه جا ماند و با فشار دست‌های سنگین پدر از در بیرون رفت. https://eitaa.com/zandahlm1357 با ما همراه باشید🌹
4_5812278215456066240.mp3
14.77M
سخنرانی 🎤 سوم ۱۴۴۳ ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
YEKNET.IR - vahed - shabe 2 muharram 1400 - motiee.mp3
5.49M
🏴 سلام ای زیباترین صحرا 🏴 رسیده تنهاترین مولا 🎤 میثم مطیعی
کتاب صوتی "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" ....................
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 ۶۳ سال ... 😔 💠اولین باری که رهبر انقلاب به زیارت رفته‌اند در سال ۱۳۲۵شمسی در ۷ سالگی بوده: «پدرم می‌خواست برود مکه.بنا بود مارا ببرد عتبات، بگذارد،خودش برود مکه و برگردد.اما نتوانست گذرنامه‌اش را درست کند.گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد.شبهای سختی گذراندیم. در بصره گمان می‌کردیم که دیگر تقریباً از خطر جسته‌ايم. منزل یکی از علمای آنجا وارد شدیم.یکی دو روز آنجا ماندیم. بعد بلیط گرفتند رفتیم نجف. چند ماهی نجف بودیم. کربلا بودیم. کاظمین و سامرا بودیم.» ⭕️‌‌: سفر دیگر ایشان به در حدود ۱۸سالگی بوده است.در سال ۱۳۳۶، حدود ۶۰ سال پیش، به همراه مادر و برادر و تعدادی از بستگان برای دیدار با خویشاوندانی که ساکن نجف بوده‌اند عازم عراق می‌شوند. در شهر نجف در درس علما و مدرسان حوزه علمیه نجف حضور می‌یابند ولی به خواست پدر پس از حدود دوماه به مشهد بازمی‌گردند. محرم سال ۱۳۴۷ بار دیگر ایشان قصد زیارت کربلا می‌کند، اداره گذرنامه درخواست او را به ساواک فرستاد و برای صدور گذرنامه از آن سازمان استعلام كرد. پاسخ داده‌ شده بسيار طبيعی بود: «مشاراليه...از هر فرصتی برای تحريک مردم استفاده می‌نمايد و پایبند به هيچ اصول و همچنين تعهدات خود نمی‌باشد. در صورت تصويب با عزيمت وی به عراق مخالفت شود.» این ممنوعیت خروج از کشور تا زمان پیروزی انقلاب باقی بود. پس از پیروزی انقلاب نیز تاکنون فرصتی برای کربلای معلی برای ایشان فراهم نشده است. 🌐 منتشر شده در پیج دفتر معظم له در سال ۱۳۹۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹دو آیه کلیدی قران🌹 1⃣ اگر میخواهید خدا در همه حال به یاد شما باشد. 📚سوره بقره ایه 152 2⃣اگر میخواهید خدا در سختی ها و مشکلاتتان ،شما را فراموش نکند. 📚سوره توبه ایه 67 ‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت زیبای آیات انتهایی سوره نبأ با سبک مرحوم عبدالباسط توسط نوجوان خوش صدای ایرانی ؛ نوجوانی که صداش دلها رو به لرزه میآره
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
پيشگويي امام راجع به محل دفن حسن بن على بن وشا از مسافر نقل مى كند: با ابوالحسن الرّضا (ع) در « منى » بودم، يحيى بن خالد با گروهى از آل برمك از آنجا گذشتند. امام صلوات الله عليه فرمود: بيچاره‌ها نمى دانند در اين سال چه بلايى به سرشان خواهد آمد، بعد فرمود: بدانيد عجيب تر از اين آن است كه من با هارون مانند اين دو انگشت خواهم بود، آنگاه دو تا انگشت مبارك را در كنار هم گذاشت. مسافر گويد: والله من معنى اين كلام را نفهميدم مگر بعد از آنكه امام را در طوس در كنار قبر هارون دفن كرديم. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌺امام رضا علیه السلام: 🖤ای پسر شبیب، اگر بر حسین گریه کنی تا اشک بر گونه‌ات روان شود، هر گناه کوچک و بزرگ و کم و زیادی که داری خداوند متعال بیامرزد. ای پسر شبیب، اگر خواهی بی‌گناه خدای عزوجل را ملاقات کنی، حسین را زیارت کن. ای پسر شبیب، اگر دوست داری در طبقات بهشت با پیغمبر و آلش همنشین باشی، به قاتلان حسین لعن کن. ای پسر شبیب، اگر دوست داری ثواب شهیدان در رکاب حسین را ببری، هر وقت او را یاد کردی بگو: کاش با آنها بودم و به آن فوز عظیم رسیده بودم. ای پسر شبیب، اگر دوست داری در درجات اعلای بهشت با ما باشی، در اندوه و شادی ما شریک باش و ملازم ولایت ما باش. اگر کسی سنگی را هم به ولایت بپذیرد، خدایش در قیامت با آن محشور کند. 📙الأمالی، صدوق رحمه الله، مجلس بیست و هفتم، حدیث 5 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 برخی افراد به قولی دوستدار مهدویت هستند اما اعتقادشون این هست اگر امام ظهور کرد ۱.دیگر قطعا همه چی تمام است ۲.سفیانی نابود می شود ۳.امام یار به اندازه کافی دارد ۴.مردم شرایط ظهور و بعد از آن را فراهم کرده اند ۵.دشمنان نمی توانند اسیبی به امام بزنند ۶.تمام دشمنان شکست خواهند خورد ۷.عدالت کل جهان رو فرا می گیرد و..... یعنی منظورشان این هست ظهور که شد همه چی حل است حتی اگر در خونه برای خودمون بخوابیم! و می گویند هیچ نگرانی هم نداریم چون ظهور که شد بعدش همه چی حل می شود! آیا این تفکر و اعتقاد انحرافی است؟ با چه دلایلی می توان این تفکر را نقد کرد؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ☝️🏻این تفکر که شما فرمودید فکر کنیم بعد از ظهور همه چیز حل هست ما کاری نباید بکنیم.. حالا نمی گوییم تفکر انحرافی، ولی قطعا غلط هست! حالا انحرافی باشد یا نه من کاری با آن ندارم، ولی قطعا این تفکر غلط است! در کتاب الغیبة نعمانی📘 معتبرترین کتاب حدیثی مهدوی روایتی است عده ای رفتن پیش امام باقر (ع)✨ و‌ گفتن ای پسر رسول خدا بعضی ها اینطور می گویند که اگر امام عصر✨ ظهور بکند همه چی بر وفق مراد است و خون از دماغ کسی نمی آید و خلاصه.. ⬅️امام گفت لا والله، به آن کسی که جانم در دست اوست اگر قرار بود همه چیز بعد آمدن یک مرتبه حل بشود خدا چرا برای پیغمبر چنین کاری نکرد⁉️ آیا بعد از فتح مکه همه چی حل شد؟ نخیر. بعد از فتح مکه سال هشت هجری بود بعدش هم دوباره جنگ ها بود، جنگ تبوک بود، پس بعد از فتح مکه هم همه چی حل نشد، همه چی به وفق مراد نبود. آیا حضرت علی (ع)✨ جنگ جمل را برد همه چی حل شد؟ نه امتحان بعدی جنگ صفین رخ داد⚔، پس کی گفته همه چیز قرار است بعد از ظهور حل بشود. این تفکر کاملا غلطی است و روایات ما هم کاملا مخالف این قضیه را ائمه فرمودن.‌ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)