سؤال: اگر در منزل در عوض کاری که بچه ها انجام می دهند، به آن ها پول بدهیم عادت به این کار نمی کنند و برای هرکاری پول از ما بخوان؟
پاسخ : من ابتدا مشارکت را توضیح دادم و گفتم که یک سری کارها در خانه را باید بچه ها به عنوان مشارکت انجام بدهند و قرار نیست که دیگه ریز به ریز کارهای خانه را پولی کنیم این دیگه معامله گری می شود. ما کار مشترک انجام می دهیم مثل غذا خوردن و چیدن و بردن وسایل آن؛ سهم مادر و سهم پدر و سهم کودک در انجام آن مشخص می شود. یا مثلاً بچه مهد می رود یا مدرسه می رود و درس می خواند این ها همه شغل و وظیفه ی او حساب می شود.
اما یک جاهایی بعضی کارها اضافه است. این دو باید از هم تفکیک شوند و اول مشارکت انجام شود بعد کارهای اضافه. مثل، می خواهیم دیوارها را تمیز کنیم، پسر بزرگ هم در منزل داریم، کارگر پانزده هزار تومان می گیرد مثلاً ما می گیم من بیست هزار تومان به تو پسرم میدم اما باید تمیز بشوری! بشوره تمیز کنه پولش را بگیره چه اشکالی داره؟! حتی چه خوبه که بچه ها برن و کوچه را تمیز کنند و کمک رفتگر کنند. یا کفش های همه ی اعضاء خانه را واکس بزند و در مقابلش دستمزد بگیرد. حالا ممکنه که به خاطر دستمزد بیان هی تند تند واکس بزنند حواستون باشه مثلاً فقط هفته ای یک بار دستمزد داره.
بازی های زندگی را دقت کنید که درست انجام بدهید و درست هدایت کنید روح کلام و مطلب را دریافت کنید، با کتاب و جزوه بچه بزرگ نکنید. مسئله ی مهم این است که بچه ها تلاش برای پول درآوردن را یاد بگیرند. من در این جا کلیات را مطرح کردم. هر خانواده ای باید با باورها و ارزش های خودش عمل کند. روح کلام من این است که بچه ها را برای تلاش تربیت کنید نه برای آماده خواهی. بچه ها باید بدانند که باید تلاش کنند.
یکی از مسائلی که در جامعه ی ما ندیده گرفته شده، تلاش است. تلاش فکری، جسمی، ذهنی و غیره. بیگاری در فرهنگ ما کلمه ی بدی است ولی باور کنید که چیز خوبی است. بچه ها خصوصاً کوچکترها عاشق بیگاری هستند، بیگاری یعنی کار بدون دستمزد، کار مجانی، بچه ها عاشق بیگاری هستند به خصوص تا زمانی که خیلی کوچک هستند. اما والدین به خاطر نظم و نظافت و میندازه و میشکنه و مخصوصاً به خاطر عجول بودن مانع کار بچه ها می شوند. ما می خواهیم که زود و تند و سریع همه چیز را ببندیم و درست کنیم. اجازه بدهید بچه ها کار کنند، می دونم خراب می کنند، می شگنند و گند می زنند ولی رشد می کنند. خوب تا این جا در زمینه ی تولید صحبت کردیم، در بخش بعد در زمینه ی مصرف و تفکر مصرف صحبت خواهیم کرد.
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت24}
[مباحث کودک متعادل ]
.......:
#مصرف
درباره کودک و تولید صحبت کردیم اکنون بحث در مصرف است. مصرف در زمینه ی اقتصاد و مادیت یعنی دریافت نیازهای زیستی. دریافت نیازهای زیستی بسیار مهم هستند. ما اولین جلسات کودک متعادل را راجع به جسم و نیازهای آن صحبت کردیم. اصولاً مسئله ی نیاز، در رشد حرف اول را می زند و ما معتقدیم که اگر کودک به نیازهایش نرسد و به آن ها پاسخ داده نشود دچار خشونت شده است. و در کل تعریف خشونت یعنی مانع شدن از رسیدن کودک به نیازهایی که برای رشدش لازم است.
مصرف بسیار مهم است و پایه و اساس تمام ابعاد رشد است. یعنی اگر کسی خوب غذا نخورد و لباس و سرپناه نداشته باشد، بقیه ابعادش هم رشد نمی کند. در هرم نظریه ی مزلو اولین مرحله، نیازهای زیستی است یعنی مصرف. مصرف مهم است چون ما مجبوریم مصرف کنیم و حق انتخاب نداریم و در این حیطه ما با حیوان و گیاه یکی هستیم و باید مصرف کنیم.
چگونه مصرف کردن ارزش است چون در آن حق انتخاب داریم. حیوانات در مصرف انتخاب نمی کنند و هرچیزی گیرشان بیاید می خورند. یک گل ارکیده ی زیبا را به بز نشان بدهید سریع می خوردش و یا حیوانات گوشت خوار همدیگر را می خورند و اصلاً هم عذاب وجدان نمی گیرند و دچار مشکل هم نمی شوند ولی به اندازه ی نیازشان می خورند. انسان چگونه مصرف کردنش ارزش است چون هرجا که ارزش مطرح است پای حق انتخاب وسط می آید.(درباره ارزش، اهمیت، اصل واصول قبلا بحث شده است) (ادامه دارد...)
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت25}
[مباحث کودک متعادل ]
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔷#هشدار
🔷⇦ وایتکس از عوامل اصلی افزایش دهنده مرگ و میر در کرونا است. زیرا آمونیاک و ماده ی سفید کننده ی بکار رفته در وایتکس قلیایی است و به ریه آسیب می رساند. آسیب دیدن ریه در صورت ابتلا به کرونا وضع بیمار را در شرایط خطرناک قرار می دهد.
🔷 بارها شنیده ایم که افرادی در شرایط عادی بر اثر استفاده از مواد شوینده نظیر وایتکس و...کارشان به اورژانس کشیده و بعضا جانشان را از دست داده اند.
🔷عقل و تدبیر تنها راه نجات در جنگ رسانه ی دشمن است.
🔷لطفا برای ضدعفونی کردن دستها و محیط از راهحل های ذکر شده در پستهای کانال استفاده کنید.(مانند گلاب، ترکیب سرکه +نمک طبیعی+آب جوشیده، دود کردن عنبر النسارا و....)
🔸آنمی (کمخونی فقر آهن)
تحت تأثیر ژل رویال خام، فرآیند شکلگیری سلولهای قرمز خون افزایش مییابد.
برای این منظور، روزانه ۲ تا ۵ گرم ژل رویال به مدت ۴ هفته مصرف میشود (مقدار مصرف به نسبت شدت آنمی افزایش مییابد).
🔸میوپی (نزدیکبینی مترقی)
میزان مصرف در این دوره درمان، روزانه ۱ گرم ژل رویال خام به مدت ۲ تا ۳ ماه مصرف نمایید
🔸دیابت نوع ۲
یکی از مهمترین کاربردهای ژل رویال خام، در وضعیت ابتلا به دیابت نوع ۲ است که مقاومت در برابر انسولین را در بدن بطور قابل توجهی کاهش میدهد.
این روش درمان به مدت ۲ ماه طول میکشد و میزان مصرف روزانه ۱ تا ۳ گرم است که به کاهش چشمگیر گلوکز خون منجر شده و این اثر به مدت چند هفته پس از درمان، در بدن باقی میماند.
🔸ناتوانی جنسی و عدم باروری در مردان
ژل رویال خام سطوح تسترون را درون خون افزایش میدهد. یک مرد باید روزانه ۲ گرم ژل رویال خام را برای یک دوره ۹۰ روزه مصرف نماید.
🔸درمان زخم ها
ژل رویال بصورت خوراکی و بصورت موضعی ممکن است باعث بهبود زخم و سایر بیماری های التهابی شود. این ماده دارای اثر ضدمیکروبی است که میتواند زخم را تمیز و عاری از عفونت نگهدارد.
🔸ناباروری در زنان
سطوح هورمونهای لوتئینه کننده (تولیدکننده جسم زرد تخمدان که به تخمکگذاری کمک میکند) را در خون افزایش میدهد، که در زنان مبتلا به آمنوره (وقفه در جریان عادت ماهانه)، اولیگومنوره (طولانی شدن دوره قاعدگی)، دورههای قاعدگی نامنظم، نارسایی تخمدان و غیره، بسیار مفید است.
درمانهای این گروه ۲۸ روز طول میکشد که روزانه ۱ تا ۲ گرم ژل رویال مصرف میکنند. سپس یک دوره ۲۸ روزه توقف درمان وجود دارد و پس از آن، این درمان تا زمان تکمیل ۶ دوره درمانی ادامه مییابد. بدون شک، ژل رویال مشهورترین داروی طبیعی در برابر ناباروری زنان است.
🔸سقط خودبخودی
ژل رویال سطوح پروژسترون، هورمونی که به حفظ حاملگی کمک میکند، را افزایش میدهد. برای این منظور، مصرف روزانه ۱ گرم ژل رویال بصورت ناشتا و ۳۰ دقیقه پیش از وعده غذایی اصلی، از یک ماه پیش از نزدیکی و تا انتهای ماه دوم حاملگی توصیه میشود.
🔸یائسگی زودرس
در این وضعیت از یک دوره درمانی ۳ ماهه مصرف ژل رویال با دوزهای تصاعدی (افزایشی) استفاده کنید. در ماه اول، روزانه ۱ گرم، در ماه دوم روزانه ۲ گرم و در ماه سوم روزانه ۴ گرم ژل رویال مصرف نمایید. همچنین باید این روش درمانی را بصورت دو بار در سال و هر بار به مدت سه ماه انجام دهید، بطوریکه بین هر دو دوره، ۳۰ روز توقف درمان وجود داشته باشد.
🔸روماتیسم (آرتروز، آرتروز روماتسیمی، ورم مفاصل و استخوانها)
روزانه ۱ تا ۳ گرم ژل رویال را به مدت ۳۰ تا ۴۵ روز مصرف کنید. این دارو باعث تحریک غدد آدرنال جهت ترشح کورتیزول با اثر ضدالتهابی شده، فرآیندهای فرسایشی را در مفاصل متوقف میکند و میزان غضروف ترمیمی مفاصل را افزایش میدهد.
🔸شکستگیها
در یک دوره ۴۵ روزه، روزانه ۲ گرم ژل رویال را بصورت ناشتا مصرف کنید. این کار سرعت تشکیل پینههای استخوانی (ترمیم استخوان)را افزایش داده، فرآیندهای بازسازی استخوان پس از ایجاد شکستگیهای را تسریع میکند و مدت زمان دوره بهبودی را کاهش میدهد.
⛔️⛔️ موارد منع مصرف ژل رویال
در صورتیکه نمیدانید که آیا به ژل رویال یا سایر فرآوردههای زنبورعسل آلرژی دارید یا خیر، ابتدا مقدار بسیار کمی از آن را مصرف نموده و مقدار آن را در وقت مناسب افزایش دهید. واکنشهای بدن خود به این ماده را بررسی کنید:
– احتیاط اصلی در مورد مصرف این ماده، مربوط به افراد دارای آلرژی به فرآوردههای زنبور عسل است. همچنین افرادی که مستعد آلرژی هستند نیز در سه روز ابتدایی درمان، باید مقدار کمی (۱/۰ گرم) از ژل رویال مصرف نمایند و در صورتی که علائمی مانند خارش در ناحیه گلو، اختلالات گوارشی، سختی در تنفس و ترشح بیش از حد مخاط ایجاد شدند، مصرف آن را بلافاصله متوقف کنید.
– آسم و در برخی موارد به همراه آنافلاکسی، در ۷ مورد از افرادی که ژل رویال مصرف میکردند، مشاهده شده است. تحقیقات نشان میدهد که این علائم آسم و آنافلاکسی مشاهده شده در افرادی که ژل رویال مصرف میکردهاند، نوعی واکنش مستقیم به حساسیت شدید با واسطه IgE است. اهمیت بالینی آنتیبادیهای یافت شده در سروم خون افراد کنترل، نامشخص است، اما ممکن است که مقدار این آنتیبادیها در واکنش به مواد حساسیتهای استنشاقی رایج افزایش یافته باشند که نشان دهنده واکنش متقابل آلرژیک آن با ژل رویال میباشد. در این شرایط، تهیه ژل رویال مناسب برای افراد آلرژیک از طریق یک درمان آنزیمی بوسیله پروتئاز جهت مصرف ایمن آن مثمر ثمر خواهد بود.
– بیماران مبتلا به آسم و بیماریهای تنفسی مشابه ژل رویال را نباید مصرف کنند یا باید تحت نظارت پزشک خود مصرف نمایند
افراد مبتلا به سرطان سینه گیرنده استروژن مثبت به هیچ وجه ژل رویال مصرف نکنند.
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1_6613899.mp3
3.33M
زيارت اهل قبور
حضرت ( (حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا ابطحى) ) اصفهانى فرمودند:
مرحوم ( (آيت حق حاج آقا رحيم ارباب) ) رضوان اللّه تعالى عيله فرمودند: يك روز جمعه اى ما به تخت فولاد براى زيارت اهل قبور رفتيم، ديديم ( (آقاى شيخ حسن على) ) زيارت اهل قبور مى رود، ما خيلى خوشحال شديم كه ايشان را ديديم و سلام عليك و آقا كى تشريف آورده ايد و چطور شد قدم رنجه فرموديد؟
مرحوم شيخ فرمود: براى زيارت دو نفر تخت فولاد آمده ام، يكى براى ( (حسين كشيك چى) ) كه حالات ايشان را در كرامات حضرت مهدى عج آوردهام يكى هم براى ( (فاضل هندى) ). بعد فرمودند من صبح بزيارت نجف و كربلا رفتم و الا ن هم آمدهام اينجا.
من هر چه اصرار كردم كه آقا ظهر تشريف بياوريد برويم منزل.
فرمودند: خير اَلا ن مردم در مشهد منتظرم هستند بعد خداحافظى فرمودند و غيب شدند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
سه حاجت
( (حضرت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا هاشمى نژاد) ) فرمودند: يك پيرمرد مسنّى ( (ماه مبارك رمضان) ) ( (مسجد لاله زار) ) مى آمد خيلى آدم موفقى بود هميشه قبل از اذان توى مسجد بود.
به او گفتم حاج آقا شما خيلى موفق هستيد من هر روز كه مسجد مى آيم مى بينم شما زودتر از ما آمده ايد جا بگيريد.
گفت: نه آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم. بعد گفت: من در نوجوانى به مشهد رفتم. مرحوم ( (حاج شيخ حسن على) ) باغچه اى در نخودك داشت به آنجا رفتم و
ايشان را پيدا كردم و به ايشان گفتم: من سه حاجت مهم دارم دلم مى خواهد هر سه تا را خدا توى جوانى به من بدهد. يك چيزى يادم بدهيد.
فرمودند: چى مى خواهى؟ گفتم: يكى دلم مى خواهد در جوانى به حج مشرف شوم. چون حج در جوانى يك لذت ديگرى دارد.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.
گفتم: دومين حاجتم اين است كه دلم مى خواهد يك همسر خوب خدا به من عنايت كند.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.
سوم اينكه خدا يك كسب آبرومندى به من عنايت فرمايد.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.
اين عملى را كه ايشان فرمودند من شروع كردم و توى فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم هم زن مؤ منه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنايت كرد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و سی و سوم و هنوز حرفش تمام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و سی و چهارم
از اینهمه خودخواهی همسرش، اعصابم به هم ریخت و باز روی مبل نشستم که حبیبه خانم با حالتی عصبی، عقدهاش را پیش من خالی کرد: «ذلیل مرده خیلی آتیش میسوزونه! پول نداره، ولی یه زبون داره مثل مار افعی که همش نیش میزنه! همین دیروز به دخترم گفته یا بابات خونه رو بده، یا صبر کن هر وقت پول داشتم یه جایی رو اجاره کنم!» که او هم گریهاش گرفت و ناله زد: «ولی میترسم! میترسم یه وقت این پیرزنه بمیره و یه سال دیگه دختر عقد کردهام تو خونه بمونه! به خدا دستم زیر ساطوره، وگرنه اینجور التماست نمیکردم...» و دیگر نتوانست ادامه دهد که صدایش به هق هق گریه بلند شد. دخترش به دلداریاش آمد و دست پشت کمرش گذاشت تا آرام بگیرد و همین صحنه سرشار از احساس، خاطره مادرم را برایم زنده کرد که شبنم اشک پای چشمانم نَم زد. نگاهم دور خانه میچرخید و نمیدانستم چه کنم، نه میتوانستم بپذیرم خانهای را که با این همه هزینه و زحمت چیده بودم، به این سرعت تخلیه کنم و نه دلم میآمد دل این مادر و دختر را بشکنم که حالا با این هم آغوشی پُر مهر و محبت، مرا به یاد گریههای گاه و بیگاهم در آغوش مادرم انداخته و پای دلم را بیشتر میلرزاندند. حبیبه خانم با هر دو دستش، اشکهایش را پاک کرد و لابد نمیدانست من از اهل سنت هستم که با لحنی عاشقانه به پای احساسم افتاد: «دخترم! قربونت برم! فدات بشم! امروز تولد امام جواد (علیهالسلام)! میگن امام جواد (علیهالسلام) گرههای مالی رو باز میکنه! تو رو به جان جواد الائمه (علیهالسلام) در حق این دختر من خواهری کن!» هرچند به این توسلات شیعیانه چندان اعتقادی نداشتم و در مصیبت مرگ مادرم، سوزِ تازیانه همین توسلها را چشیده بودم، ولی نفهمیدم در منتهای قلبم چه حس غریبی به لرزه افتاد که بیاختیار لب گشودم و بیپروا رخصت دادم: «باشه حاج خانم! من با شوهرم صحبت میکنم. انشاءالله که راضی میشه...» و هنوز حرفم به آخر نرسیده بود که صورتش از شادی درخشید. از روی مبل بلند شد، کنار پایم روی زمین نشست و با حالتی ناباورانه سؤال کرد: «یعنی من خیالم راحت باشه؟!!!» در دلم نیت کردم به هر زبانی که شده، مجید را راضی کنم که دستش را گرفتم و با مهربانی پاسخ دادم: «انشاءالله که همسرم رضایت میده!» و دختر جوان که حالا نگرانی چشمانش به شادی نشسته بود، با صدایی پُر شور و شعف توضیح داد: «خانم! ما قراره برای جمعه دوم خرداد جشن بگیریم! اگه شما لطف کنید دو سه روز زودتر خونه رو به ما بدید، خیلی ممنون میشم. چون باید جهیزیه بچینیم، چند روزی وقت میخوایم.» از شادی نوعروسانهای که در چشمانش به درخشش افتاده بود، دل من هم شاد شد و به یاد روزهای عروسی خودم، با لبخندی شیرین جوابش را دادم: «باشه عزیزم! ما ان شاءالله تا دوشنبه خونه رو تخلیه میکنیم که شما تا پنجشنبه خونه رو آماده کنید!» صورتش که تا لحظاتی پیش در دریایی از ناامیدی و غم موج میزد، حالا به ساحل آرامش و شادی رسیده و دیگر روی پایش بند نمیشد که حبیبه خانم با نگرانی رو به من کرد: «امروز شنبه اس، تا دوشنبه هفته دیگه فرصت میکنید یه جایی رو پیدا کنید؟» و نمیدانم به چه بهانهای، ولی دل من آنچنان به پشتیبانی پروردگارم گرم شده بود که با امیدواری پاسخ دادم: «خدا بزرگه حاج خانم! ان شاءالله ما این خونه رو دوشنبه تحویل شما میدیم!» و نگران موضوع دیگری هم بود که باز زیر گوشم زمزمه کرد: «حاجی گفته که فسخ قرارداد جریمه داره، ولی به خدا ما دستمون تنگه! هر چی داشتیم برای جهیزیه این دختر دادیم! تو رو خدا شوهرت رو راضی کن که از حاجی جریمه نگیره!» و من بابت کاری که برای خدا میکردم، دیگر جریمه نمیخواستم که با لحنی شیرین خیالش را راحت کردم: «این چه حرفیه حاج خانم؟ ما داریم دوستانه با هم یه توافقی میکنیم. خیالتون راحت باشه!» و خدا میداند که از انجام این کار خیر، دل من بیش از قلب شکسته این مادر و دختر شاد شده بود که حبیبه خانم هر دو دستش را بالا بُرد و از تهِ دلش برایم دعا کرد: «ان شاءالله هر چی از خدا میخوای، بهت بده! ان شاءالله به حق همین امام جواد (علیهالسلام) عاقبتت رو ختم به خیر کنه!» و تا وقتی از در بیرون میرفت، همچنان برایم دعا میکرد و دل من چقدر به دعاهای صاف و سادهاش شاد شد که همه را به نیت سلامتی دخترم به خدا سپردم و به انتظار آمدن مجید، مدام آیتالکرسی میخواندم تا دلش راضی شود.
با ما همراه باشید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔰 سلسله جلسات #جهاد_با_نفس 58 👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت 👈 تدریس کتاب جهاد با نف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا