eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.5هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
شناسايي منطقه ------------------------------------------- - در روزهاي آغازي جنگ، در ستاد جنگ‌هاي نامنظم فعاليت مي‌كرديم كارمان شناسايي دشمن بود. روزي براي شناسايي عراقي ها، منطقه اي رفتيم كه قبلاً دشمن در آن جا استقرار داشت، در آن محدوده، يك جوي آب به نام جوي سيد حسن بود كه دو طرف آن را درختان انبوهي پوشانده بود. هر طرف جوي كه مي‌ايستادي، طرف مقابل به علت ازدحام درخت ها، قابل رؤيت نبود. تصور ما اين بود كه عراقي‌ها در برابر ما - در آن سمت جوي - قرار دارند. با حالت آماده باش، از سمت راست جوي به طرف جلو حركت مي‌كرديم. ناگهان با سر وصداي زيادي مواجه شديم، فكر كرديم دشمن رو به روي ماست. آنها نيز در مورد ما همين تصور را داشتند. با رعايت اصول حفاظتي، به آن طرف جوي پريديم. در همان اثنا، نگاهمان به چهره مقام معظم رهبري افتاد. در آن زمان، ايشان نماينده حضرت امام قدس سره در شوراي عالي دفاع بودند. معظم له به اتفاق چند نفر ديگر - قبل از ما - براي شناسايي منطقه رفته بودند. كار شناسايي آنان تمام شده بود و داشتند برمي گشتند. ديدن آقا در آن مكان براي ما خيلي جالب بود. ما از آن ديدار، روحيه گرفتيم. سلاح هايمان را به حالت عادي درآورديم و از محبت گرم آيةاللَّه خامنه اي بهره برديم. آقا با تك تك ما دست دادند و يكايك ما را بوسيدند. سردار سرتيپ پاسدار علي فدوي. پرتوي از خورشيد، ص ۱۵۹. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بدی‌هات رو هم می‌بخشه! فقط کافیه که همیشه کنارت ببینیش... 📖برگرفته از آیه ۳۰ سوره شوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆به آسمان سوگند و آنكه آن را بنا كرد به زمین سوگند و آنكه آن را گسترانید به راستى رستگار شد آن كس كه نفس خود را پاک كرد و بى شك ناامید گشت هر كس كه آن را به پلیدى آلود🔆 سوره شمس
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
مرحله دوم ديديم كه دعوت عباسيان چگونه از مسأله علويان فاصله گرفت. ديگر حتى از تصريح نامشان نيز خوددارى مى كردند و با زيركى و سياست فراوانى به اين جمله اكتفا مى كردند كه بگويند دعوتشان به سود « اهلبيت » و « عترت » تمام مى شود (نه به سود خود آنان). مردم براى واژه « اهلبيت » مصداقى جز علويان نمى شناختند. از اطلاق اين واژه، اذهان خودبه خود متوجه چنين معنايى مى شد، زيرا در اين باره آيات و روايات بسيارى شنيده بودند كه در همه جا اهلبيت همين گونه به مردم شناسانده بودند. ابومسلم خراسانى ، كسى كه عباسيان را به حكومت رسانيد، در نامه اى به امام صادق عليه السلام نوشت: « من مردم را به دوستى اهلبيت دعوت مى كنم. آيا مايل به اين كار هستيد تا با شما بيعت كنم؟ » امام او را چنين پاسخ داد: «. نه تو مرد مكتب من هستى، و نه روزگار، روزگار من است ». (۲۴) سيدامير على پس از بازگويى اين مطلب كه عباسيان مدّعى وصايت از سوى ابوهاشم بودند، مى نويسد: « اين داستان در برخى مناطق اسلامى پذيرفته شد ولى عموم مسلمانان كه به نوادگان محمد صلّى اللَّه عليه و آله وسلم دل بسته بودند، زير بار آن نمى رفتند لذا عباسيان دعوت خود را چنين عنوان مى كردند كه براى اهل بيت است، و هم علاقه شديدى نسبت به اولاد فاطمه ابراز مى كردند و بر جنبش و جريان سياسى خود ماسك حق طلبى و تضمين عدالت براى نوادگان پيامبر مى زدند. ». (۲۵) وى همچنين مى افزايد: « اهلبيت واژه جادويى بود كه دلهاى طبقات مختلف مردم را به هم مى پيوست و همه را در زير پرچم سياه گرد هم مى آورد. ». (۲۶) https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: دختر درمانده شهيد بزرگوار دانشمند معظم جناب آقاي سيد عبدالكريم هاشمي نژاد در كتاب پر بهاي خود مناظره دكتر و پير قضيه اي نقل فرموده كه اين است: در يكي از قراء مازندران در خانواده ثروتمند و محترم آنجا دختري تقريباً در سن هشت سالگي دچار مرض سختي مي‌گردد كه اثر محسوس آن عارضه و تب و ضعف مفرط و فوق العاده و زردي صورت بود. خانواده مريض او را در شهر نزد دكترهاي معروف مي‌برند و معالجات زيادي هم انجام مي‌دهند ولي كمترين نتيجه اي از آن همه معالجات گرفته نمي شود، لذا از آنجا مريض را به ساري و بابل كه دو شهر از شهرستانهاي مركزي شمال است برده و به اطباي مشهور آنجا مراجعه مي‌كنند ولي باز فائده و اثري نمي بينند. بدين جهت مريض مزبور را از آنجا به تهران ميبرند و براي اولين بار در تهران شوراي پزشكي براي تشخيص مرض تشكيل ميشود و پس از معاينات دقيق دستورات لازمه را به خانواده مريض داده و آنها با گرفتن دستور بده خود بر ميگردند. ولي متاسفانه تفاوت محسوسي در حال مريض مشاهده نمي كنند. بدين لحاظ بار ديگر او را به تهران برده پس از عكسبرداري او را در بيمارستان نجميه كه از بيمارستانهاي مشهور تهران است بستري كرده و بنا به دستور دومين كميسيون پزشكي مريض مزبور را تحت عمل جراحي قرار مي‌دهند. اما در اين بار نيز پس از انجام عمل و مراجعت به مسكن خود حال مريض خود را مانند گذشته مي‌بينند ناچار براي بار سوم مريض به تهران برده دوباره عكسبرداري ميشود و براي دومين بار عمل جراحي انجام ميگردد اما با كمال تعجب باز پس از مراجعت به محل خود تفاوتي در حال مريض محسوس نميشود!! خلاصه براي چهارمين بار كه خانواده مريض به تهران مراجعت ميكنند پس از دو مرتبه عمل كردن و به بيشتر اطباء معروف تهران مراجعه نمودن و آن همه شوراي طبي و كميسيون پزشكي تشكيل شدن و نزديك به پانزده هزار تومان خرج كردن جواب يأس شنيده و تنها نتيجه قطعي كه خانواده مريض پس از اينهمه زحمات و خسارتها بدست مي‌آورند. اينكه بايد بانتظار مرگ دختر مريض خود باشند و از معالجه اش قطع اميد بنمايند!! البته پيداست كه يك خانواده محترم پس از آن همه رنج و مشقت و صرف آن مبالغ گزاف با شنيدن اين جواب تا چه درجه ناراحت شده و با يك دنيا تأثر مريض را به مسكن هميشگي خود بر مي‌گردانند و هر آن در انتظار مرگ دختر بسر مي‌برند. اما از آنجائيكه بايد اين بشر مغرور از اين خواب گران بيدار شود از آنجائيكه خداي قادر ميخواهد قدرت خود را به افراد غفلت زده و آنهائي كه يكبار آفريدگار تواناي خود را فراموش كرده اند نشان بدهد. از آنجائيكه بايد خداوند براي مغزهاي بي استعدادي كه غوغاي گوش خراش دنياي ماديت آنها را از ياد همه چيز حتي خدا برده است اتمام حجت كند همان مريضي كه از همه جا دست رد بر سينه او زده شد و الا ن به انتظار مرگ خود بسر مي‌برد در همان حال ضعف فوق العاده و عجيب گويا از عالم غيب مدد گرفته و مي‌گويد. مرا به مشهد ببريد طبيب حقيقي امام رضا (ع) است. ولي اين سخن با كمال بي اعتنائي تلقي مي‌شود زيرا مريض كه حداكثر فعاليت طبي براي معالجه او انجام گرديد و پس از مراجعه به ده‌ها دكتر معروف و جراح و متخصص و تشكيل چند شوراي طبي و كميسيون پزشكي و انجام و عمل جراحي آنهم از طريق معنوي و غيرعادي بنظر بيشتر مردم قطعاً غيرقابل قبول است لذا اين سخن جز از طرف مادر دل سوخته اش مورد استقبال واقع نگرديد ولي موافقت يك مادر در برابر مخالفتهاي شديد عموم افراد چه اثري خواهد داشت؟! اما خوشبختانه با آنكه تمام كسانيكه از حال مريض اطلاعي داشتند بالاتفاق معتقد بودند كه مريض را تا به مشهد هم زنده نتوان برد و با كمال تعجب اين نظريه از طرف دكترها و اطباء به مشهد هم مورد تأئيد واقع گرديده بود ولي باز پافشاري و اصرار مادرش كار خود را كرده در حاليكه تمام افراد آن خانواده دست از مريض شسته بودند و ديدار او را آخرين بار ملاقات مي‌پنداشتند. مادر دختر مريض خود را به مشهد آورده و بليط قطار خريده بقصد مشهد مقدس بهشهر را ترك گفت. اما فراموش نشود كه در بهشهر كارمندان ايستگاه بعلت آنكه مرگ مريض را حداكثر براي چند ساعت بعد قطعي مي‌دانستند ابتدا از دادن بليط خودداري نمودند ولي به لحاظ شخصيت و احترام آن خانواده بالاخره بليط داده شده و در يك كوپه دربست دختر مريض را در حالتي كه مادرش و سه زن ديگر براي پرستاري او بهمراه بودند قرار دادند. در بين راه رئيس قطار هنگام كنترل بليط با ديدن حال مريض به مادرش پرخاش كرده و اعتراض مي‌نمايد و مي‌خواست آنها را در يكي از ايستگاههاي بين راه پياده نمايد زيرا مي‌گفت اين مريض قبل از رسيدن بمقصد در بين راه قطعاً خواهد مرد. اما با ديدن گريه مادر و ناله او از پياده كردن آنها صرف نظر نموده تا اينكه قطار به ايستگاه گرم سار رسيد. در آنجا مريض را با مادرش به كمك سه زن ديگر پياده كرده و خود براي تهيه بليط مشهد به گيشه بليط فروشي مراجعه نمو
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
د ولي متصدي فروش از دادن بليط امتناع ورزيده و گفت اين مريض در بين راه ميان قطار خواهد مرد. اما بالاخره اشكهاي ريزان مادر جگر سوخته اش اثر خود را بخشيده بليط را خريداري نمودند تا خلاصه دختر را زنده به مشهد مقدس رساندند و به مجرد پياده شدن از قطار دختر را به صحن بزرگ حمل كرده و او را در پشت پنجره پولادي كه پشت سر مطهر امام هشتم (ع) واقع شده است قرار مي‌دهند. در حالتي كه مريض بحال عادي نيست ولي مادرش بناي گريه و ناله را گذارد و با سوز دل و اشك ريزان شفاي كامل دختر خود را از طبيب واقعي يعني پروردگار توانا بوسيله و شفاعت ثامن الائمه خواستار است. شب فرا مي‌رسد، مردم براي استراحت از خستگي روزانه به منازل خود مي‌روند درهاي حرم و صحن هم بسته مي‌شود و پاسبانان و خدمتگزاران آستان قدس رضوي هم آنجا را ترك مي‌گويند، تنها عده اي از آنان در بين حرم و داخل صحن مشغول نگهباني بودند و گاهگاهي از حال آن مادر و دختر مريضش كه در پشت پنجره پولادي قرار داشتند جويا مي‌شدند. ساعت اواخر شب را نشان مي‌داد. مادر رنج ديده آن مريض در اثر رنج سفر و خستگي فوق العاده اي كه ناشي از گريه‌هاي شديد او بود بخواب عميقي فرو رفته بود ولي با كمال تعجب آن مادر در اين هنگام دستي را روي شانه خود حس مي‌كند كه تكاني به او مي‌دهد با صدائي كه آميخته با يك دنيا عاطفه و محبت است مي‌گويد مادر. مادر برخيز من شفا يافته ام، حالم خوب شده امام رضا بمن شفا عنايت فرموده است!! مادر رنج ديده آن مريض با شنيدن اين صدا چشمهاي خود را باز كرده و دخترش را سالم و بدون هيچگونه احساس ناراحتي بالاي سر خود نشسته ديد ولي اين منظره براي آن مادر آنقدر غير منتظره بود كه با ديدن آن بلافاصله فريادي زده غش كرد و روي زمين قرار مي‌گيرد!! خدامي كه در داخل صحن مشغول پاسباني بودند با شنيدن فرياد آن زن به دورش جمع مي‌شوند و پس از گذشتن چند دقيقه و بهوش آمدن آن زن او را به اتفاق دختر شفا يافته اش به مسافرخانه اي مي‌رسانند. مادر آن دختر در اولين فرصت شفا يافتن مريض و حركت فوري خود را تلگرافي به خانواده اش اطلاع مي‌دهند ولي اين تلگراف بعنوان خبر مرگ تفسير شده و كنايه از مردن تلقي مي‌شود، بدنبال اين تفسير بيجا و خلاف واقع عده اي از زنان نزديك و خويشاوندان آن خانواده در منزلشان جمع آمده و بناي گريه و ناله را بعنوان عزاداري مي‌گذارند. از آنطرف دختر شفا يافته به اتفاق مادر و سه زن ديگر از همراهان به تهران حركت كرده و بار ديگر حركت خود را از تهران بوسيله تلگراف اطلاع مي‌دهند. اما مرگ آن دختر مريض بقدري براي آنها قطعي و مسلم بود كه با رسيدن تلگراف دوم هم يقين به حيات و زنده بودن دختر پيدا نمي كنند، تا بالاخره يك خبر قطعي دائر بر سلامتي دختر و حركت آنها به آن خانواده ميرسد. پس از دريافت اين خبر قطعي افراد آن خانواده در ايستگاه بهشهر از كاروان كوچك خود كه با يك دنيا افتخار و سربلندي از سفر پر ميمنت مشهد مراجعت ميكردند، استقبال مي‌نمايند، اين خبر عجيب بسرعت در بهشهر منتشر گرديد. اطباء معالج آن دختر حاضر شده و از او معاينه دقيق بعمل آوردند و سپس به اتفاق صحت كامل مزاج وي را تصديق مي‌نمايند و از وقوع اين حادثه تا حال چند سال ميگذرد و آن دختر هنوز در كمال صحت و سلامتي و بدون هيچگونه عارضه اي حتي عوارض كسالت‌هاي جزئي بسر مي‌برد، اطباء معالج آن دختر در بهشهر و ساري و بابل و تهران و جرجاني كه دوبار او را تحت معاينه و عمل جراحي قرار داده اند هنوز زنده و در حال حياتند، عكس هائي هم كه از آن دختر براي تشخيص مرض برداشته شده بود موجود است. [۵۶]. هر نسيمي كه بمن بوي خراسان آرد چون دم عيسي در كالبدم جان آرد دل مجروح مرا مرهم راحت سازد جان پر درد مرا مايه درمان آرد بوي پيراهن يوسف كه كند روشن چشم باد گوئي كه به پير غم كنعان آرد يا سوي آدم سرگشته رفته ز بهشت روح قدسي مدد روضه رضوان آرد در نوا آيم چون بلبل مستي كه صباش خبر از ساغر گلگون بگلستان آرد جان بر افشانيم صدره چو يكي پروانه كه شبي پيش رخ شمع بپايان آرد https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 امام صادق علیه السلام فرمود: در قائم عجل الله فرجه سنتی از موسی، سنتی از یوسف، سنتی از عیسی، و سنتی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم هست. اما سنت او از موسی ترس و وحشت اوست، و اما سنت او از یوسف این است که برادران یوسف با او داد و ستد می کردند و سخن می گفتند و او را نمی شناختند، و اما سنت او از عیسی جهانگردی اوست، و اما سنت او از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم دست به شمشیر بودن اوست. روزگار رهایی، ج۱، ص۲۲۸ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 بله این روایت به صورت خیلی خیلی مستفیض، در حد تواتر که نه ولی مستفیض در روایات متعدد، در کتب متعدد ذکر شده و روایت قابل قبولی است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
🎧 کتاب صوتی «بچه های حاج قاسم» کتاب بچه های حاج قاسم مروری است بر بخش کوچکی از خاطرات لشکر41 ثارالله در طول دوران دفاع مقدس از زبان سردار حسین معروفی؛ فردی که بنا به گفته سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، کم سن و سالترین فرمانده گردان لشکر 41 ثار الله... 📌 دریافت از سراج 👇دریافت 72 قسمت فایل صوتی👇
چند مسأله ریاضی اگر سئوال شود از ترکیب حروف معجم به شرط اینکه دو حرف از یک جنس در یک کلمه نیاید، چند کلمه دو حرفی ایجاد می‌شود؟ در پاسخ وی، دو عدد زیر را تقسیم کنید. ۷۵۶ \۲۷*۲۸ اگر بگویند چند کلمه سه حرفی بدست می‌آید؟ دو عدد زیر را تقسیم کنید. ۱۹۶۵۶ \۲۶*۷۵۶ اگر بگویند چند کلمه رباعی بدست می‌آید؟ دو عدد زیر را تقسیم کنید. ۲۹۱۴۰۰ \۲۵*۱۹۶۵۶ و... مساحت جسم راه بدست آوردن مساحت اجسامی مانند فیل و شتر که یافتن مساحت آنها سخت است این است که آنها را داخل حوض مربع آب قرار داده و آب حوض اندازه گیری شود. سپس آنها را از حوض خارج کرده و باز اندازه گیری شود. آنچه کم شده مساحت تقریبی آن اجسام است. کشکول شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام مَا كَذَبْتُ‌ وَ لَا كُذِّبْتُ‌، وَ لَا ضَلَلْتُ‌ وَ لَا ضُلَّ‌ بِي. امام عليه السلام فرمود: هرگز دروغ نگفته‌ام و هيچ‌گاه دروغ به من گفته نشده است (اشاره به اين‌كه آنچه پيامبر به من فرموده است راست و درست بوده است) و هرگز گمراه نبوده‌ام و كسى نيز به وسيلۀ من گمراه نشده است.
شرح و تفسير آنچه مى‌گويم حق است امام عليه السلام براى رفع ابهام از پيشگويى‌هايى كه درباره آينده دارد اين جملۀ پرمعنا را بيان كرده مى‌فرمايد:«هرگز دروغ نگفته‌ام و هيچ‌گاه دروغ به من گفته نشده است (اشاره به اين‌كه آنچه پيامبر به من فرموده است راست و درست بوده است) و هرگز گمراه نبوده‌ام و كسى نيز به وسيلۀ من گمراه نشده است»؛ (مَا كَذَبْتُ‌ وَ لَا كُذِّبْتُ‌ ١،وَ لَا ضَلَلْتُ‌ وَ لَا ضُلَّ‌ بِي) . همان گونه كه در سند اين گفتار حكيمانه اشاره شد، امام عليه السلام اين جمله را در حوادث مختلف بيان كرده است از جمله در داستان «ذوالثدية مخدج» است او كسى بود كه چون پيامبر صلى الله عليه و آله مشغول تقسيم غنايم جنگى بود آمد و با عصبانيت گفت: عدالت را رعايت نكردى. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: واى بر تو اگر من به عدالت رفتار نكنم چه كسى به عدالت رفتار خواهد كرد؟ به دنبال اين رخداد آيۀ ٥٨ سورۀ توبه نازل شد: «وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَلْمِزُكَ‌ فِي الصَّدَقاتِ‌ فَإِنْ‌ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ‌ لَمْ‌ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ‌ يَسْخَطُونَ‌» ؛و در ميان آنها كسانى هستند كه در (تقسيم) غنايم به تو خرده مى‌گيرند اگر سهمى از آن (غنايم) به آنها داده شود راضى مى‌شوند و اگر چيزى به آنها داده نشود خشمگين مى‌شوند (هر چند حقى نداشته باشند)» در اين ماجرا يكى از حاضران (عمر بن خطاب) از پيامبر صلى الله عليه و آله اجازه خواست گردن او را بزند، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله او را از اين كار باز داشت و فرمود: او را رها كن او در آينده پيروانى پيدا خواهد كرد كه از دين خدا خارج مى‌شوند، همان‌گونه كه تير از كمان رها مى‌شود. آنها گروهى خواهند بود كه (به ظاهر) نماز و روزۀ خود را در برابر نماز و روزۀ آنان ناچيز خواهيد شمرد. قرآن (بسيار) مى‌خوانند ولى از شانه و گلوگاهشان فراتر نمى‌رود. امير مؤمنان به پيروان خود پيش از جنگ نهروان خبر داده بود كه آن مرد در ميان خوارج است و كشته خواهد شد؛ ولى بعد از جنگ جسد او را پيدا نكردند. امام عليه السلام فرمود: نه من دروغ گفته‌ام و نه آن كسى كه به من خبر داده به من دروغ گفته است ناگهان مردى آمد عرض كرد: اى اميرمؤمنان جنازۀ او را يافتيم. امام عليه السلام به سجده افتاد و خدا را شكر گفت. ١ از اين جمله (علاوه بر احاديث فراوان ديگر) به خوبى استفاده مى‌شود كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله اخبار غيبى فراوانى مربوط‍‌ به حوادث آينده به اميرمؤمنان على عليه السلام داده بود و امام عليه السلام نيز با اعتماد و يقينى كه به اخبار پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله داشت، آنها را در حوادث مختلف بازگو مى‌كرد و هر گاه كسى در آن ترديد مى‌نمود مى‌فرمود:«نه من دروغ مى‌گويم و نه آن كسى كه به من خبر داده دروغ گفته است» و اين حوادث عيناً رخ مى‌داد و گاه كه يكى از ياران آن حضرت سؤال كرد كه اى اميرمؤمنان شما داراى علم غيب هستيد امام خنديد و در جواب براى اسكات او فرمود: «لَيْسَ‌ هُوَ بِعِلْمِ‌ غَيْبٍ‌، وَ إنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ‌ مِنْ‌ ذِي عِلْمٍ‌ ؛اين علم غيب نيست علمى است كه از صاحب علمى (پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) آموخته‌ام».
کاکتوس ایستر - لیلی این گل ها، معطر با ساقه لوله ای بلند به طول 15 تا 22 سانتی متر هستند. گیاه بالغ و مسن آن ممکن است گل های.بسیاری را در یک زمان داشته باشد. شکوفه های این گونه از اواخر بهار باز میشوند و در صبح روز اول باقی می مانند و فقط یک روز در زیبایی کامل هستند و در روز دوم شروع به پژمرده شدن میکنند. Echinopsis Subdenudata نیازمند نور کامل آفتاب است و نیاز به آبیاری کمی دارد به خصوص در زمستان و رطوبت زیاد خاک موجب پوسیدگی ریشه آن میشود. حداقل دمای آن در شب 5 تا 10 در جه سانتیگراد میتواند باشد و در روز در دمای بالای 14 درجه سانتیگراد نگهداری شود. خاک آهکی به خوبی زهکشی شده و خاک های مخصوص کاکتوص برای آن توصیه میشود ساده ترین روش تکثیر این گیاه کاشتن گیاهچه های کوچکی است که در کنار گیاه مادر بوجود میآیند 🆔 دوستان عزیزی که در مورد خاک کاکتوس سوال کردند به متن زیر لطفا دقت کنند میتوان با مخلوط کردن یک قسمت خاک گلدان با یک قسمت ماسه و کمی شن برای عبور راحت تر آب، خاک مناسبی تهیه کنید. لایه های خاک کاکتوس: 1-ریگ ریز 2-خاک گلدان + ماسه 3- خزه یا پوست برنج 4- ریگ یا خرده سفال. گاهی در وقت جابجایی کاکتوسها مشاهده می شود که ریشه گیاه وضع مناسبی ندارد و حالت پوسیده پیدا کرده است در این حالت بهترین راه هرس کردن ریشه می باشد و باید فقط ریشه هایی را باقی گذاشت که سالم و قوی باشد،درصورتی که تمام ریشه وضع نامناسبی داشت از بریدن تمام ریشه ها نترسید.ریشه های جدید سریعا رشد خواهند کرد.معمولا پس از جابجایی گلدان و اصلاح ریشه ها تا ده روز نباید به گیاه اب داد. کود: کاکتوس در طی پاییز و زمستان تنها هر دو تا سه ماه یک مرتبه به کود احتیاج دارد. یک کود کم ازت برای کاکتوس مناسب است. کودهایی که به تدریج در خاک آزاد میشوند نیز برای کاکتوس مناسب هستند، اما این کودها تنها یک مرتبه در بهار به خاک افزوده میشوند. 🆔https://eitaa.com/zandahlm1357