eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.3هزار دنبال‌کننده
45.5هزار عکس
32.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱- تداوم عبادت پرتوی از اسرار نماز » تداوم عبادت رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود دوام و پشتکار در هر کاری پسندیده است، در عبادت هم چنین است. از نظر اسلام، عبادت کوچک و کم، ولی پیوسته، ارزشمندتر از عمل نیک بزرگ ولی بی دوام است. قرآن می‌فرماید: «فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَدَتِهِ» (۶۵) خدا را بپرست، و در راه عبادت او صبور و شکیبا باش. از رسولخدا صلی الله علیه وآله نقل شده که: «آفَةُالْعِبادَةِ الْفَتْرَةُ» (۶۶) آفت عبادت، سستی و گاهی انجام دادن و گاهی ترک است. ابراهیم علیه السلام نمونه کامل یک بنده مطیع و تسلیم است، چه در قربانی کردن فرزند، چه در رها کردن هاجر و اسماعیل در بیابان‌های خشک مکّه، چه در آمادگی برای افتادن در آتش نمرودیان. و در احادیث بسیاری این مضمون آمده است که: «اِنَّ اَحَبَّ الاعْمالِ اِلَی اللهِ تَعالی اَدْوَمُها و اِنْ قَلَّ» [۱] ---------- [۱]: ۶۷) نهج الفصاحه، جمله ۴۵۳. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
🌷 آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ✍ معیار اصلی، نماز است. این نماز بالاترین ذکر است، شیرین‌ترین ذکر است، برترین چیز است. حال، برخی به دنبال ذکرهای ویژه‌ای می‌گردند که کسی نشنیده باشد! 🔹 همه چیز تابع نماز است. 📚 فریادگر توحید، ص١٨٣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: فصل دهم در دعوت به تحصیل حضور قلب اکنون که فضیلت و خواص حضور قلب را عقلًا و نقلًا دانستى و ضررهاى تـرك آن را فهمیـدى، علم تنها کفایت نکند بلکه حجت را تمام تر نماید؛ دامن همت به کمر زن و آنچه را دانـستى در صدد تحصیل آن باش و علم خود را عملى کن تا استفاده از آن بـرى و برخـوردار از آن شـوى . قدرى تفکّر کن که به حسب روایات اهل بیت عصمت علیهم السلام، که معـادن وحـى و تمـام فرمایشاتشان و علومشان از وحى الهى و کشف محمدى صـلى اللَّـه علیـه و آلـه و سـلم اسـت، قبولى نماز شرط قب ولى سایر اعمال است؛ و اگر نماز قبول نـشود، بـه اعمـال دیگـر اصـلًا نظـر نکنند(85 .(و قبولى نماز به اقبال قلب است که اگر اقبال قلب در نماز نباشـد، از درجـه اعتبـار ساقط و لایق محضر حضرت حق نیست و مورد قبـول نمـى شـود، چنانچـه در احادیـث سـابقه معلوم شد . پس، کلید گنجینه اع مال و باب الأبواب همه سعادات حضور قلب است که با آن فتح باب سعادت بر انسان مىشود و بدون آن جمیع عبادات از درجه اعتبار ساقط مىشود . الحال قدرى با نظر اعتبار اندیشه کن و اهمیت مقام و بزرگى موقف را با دیـده بـصیرت بنگـر و با جدیت تمام قیام به امر کن . کلید درِ سعادت و درهاى بهـشت و کلیـد درِ شـقاوت و درهـاى جهنّم در این دنیا در جیب خود تو است مى توانى درهـاى بهـشت و سـعادت را بـه روى خـود مفتوح کنى و مى توانى بخلاف آن باشى. زمام امر در دسـت تـو اسـت، خـداى تبـارك و تعـالى حجت را تمام و راههاى سعادت و شقاوت را نموده و توفی قات ظاهرى و باطنى را عطـا فرمـوده؛ آنچه از جانب او و اولیاى او است تمام است، اکنون نوبت اقدام مـا اسـت؛ آنهـا راهنماینـد و مـا راهرو. آنها عمل خود را انجام دادند به وجه احسن و عذرى باقى نگذاشتند و لمحـه اى کوتـاهى نکردند، تو نیز از خواب غفلت برخیز و راه سعادت خـود ر ا طـى کـن و از عمـر و توانـایى خـود استفاده نما که اگر وقت بگذرد و این نقد عمر و جوانى و گنج قـوت و توانـائى از دسـتت بـرود جبران ندارد . اگر جوانى، مگذار به پیرى رسى که در پیرى مصیبتهایى دارى که پیرها مى داننـد و تو غافلى . اصلاح در حال پیرى و ضعف از امور بسیار مشکل است. و اگـر پیـرى، مگـذار بقیـه عمر از دستت برود که باز هر چه باشد تا در این عالم هستى راهـى بـه سـعادت دارى و درى از سعادت به رویت باز است؛ خدا نکند که این در بسته شود و این راه منسدگـردد کـه آن وقـت اختیار از دستت برود و جز حسرت و ندامت و افسوس از گذشتن امر نصیبى ندارى . پس اى عزیز، اگر ایمان به آنچه ذکر شد که گفته انبیاء علیهم الـسلام اسـت آوردى و خـود را براى تحصیل سعادت و سفر آخرت مهیا نمودى و لازم دانستى حضور قلـب را کـه کلیـد گـنج سعادت است تحصیل کنى، راه تحصیل آن آن است که اولًا رفع موانع حـضور قلـب را نمـایى و خارهاى طریق را از سر راه سلوك ریشه کن کنى و پس از آن اقدام به خود آن کنى . امـا مـانع حضور قلب در عبادات، تشتّت خاطر و کثرت واردات قلبیه است . و این گاهى از امـور خارجـه و طرق حواس ظاهره حاصل مى شود؛ مثل آنکه گوش انـسان در حـال عبـادت چیـزى بـشنود و خاطر به آن متعل ق شده مبدأ تخیلات و تفکّرات باطنیه گردد و واهمه و متصرّفه در آن تـصرّف نموده از شاخه اى به شاخه اى پرواز کند؛ یا چشم انسان چیزى ببینـد و منـشأ تـشتّت خـاطر و تصرّف متصرّفه گردد؛ یا سایر حواس انسان چیزى ادراك کند و از آن انتقـالات خیالیـه حاصـل شود . و طریق علا ج این امور را گرچه فرمودند رفع این اسباب است، مثل آن که در بیـت تـاریکى یـا محلّ خلوتى بایستد و چشم خود را در وقت نماز ببندد و در مواضعى که جلـب نظـر مـى کنـد نماز نخواند؛ چنانچه مرحوم شهید سعید رضوان اللَّه علیه از بعض متعبدین نقل فرمایـد کـه در خانه کوچک تاریکى که وسعت آن به قدر آن باشد که ممکن باشد در آن نماز خواندن عبـادت مىکردند.(86 (ولى معلوم است این، رفع مانع نکند و قلع ماده ننماید . زیـرا کـه عمـده تـصرّف خیال است که با منشأ جزئى کار خود را انجام مى دهد؛ بلکه گـاه شـود کـه در خانـه تاریـک و کوچک و تنها تصرّف واهمه و خیال بیشتر شود و به مبـادى دیگـر بـراى دعابـه و بـازى خـود دستآویز شود . پس، قلع ماده کلّى به اصلاح خیال و وهم است و ما پـس از ایـن اشـاره بـه آن مىکنیم. بلى، گاهى این طور از علاج هم در بعضى از نفوس بى تأثیر و خـالى از اعانـت نیـست، ولى ما دنبال علاج قطعى و قلعِ سبب حقیقى مىگردیم و آن بدین حاصل نشود . و گاهى تشتّت خاطر و مانع از حضور قلب، از امور باطنه است . و آن بـه طریـق کلّـى دو منـشأ بزرگ دارد که عمده امور به آن دو منشأ برگردد : یکى هرزه گردى و فرّار بودن خود طایر خیال است؛ زیرا که خیال قوه اى است بـسیار فـرّار کـه دائماً از شاخه اى به شاخه اى آویزد و از کنگره اى به کنگره اى پ
رواز کند؛ و این مربـوط بـه حـب دنیا و توجه به امور دنیه و مال و منال دنیوى نیست، بلکه فرّار بودن خیال خود مصیبتى اسـت که تارك دنیا نیز به آن مبتلا است . و تحصیل سکونت خاطر و طمأنینه نفس و وقـوف خیـا ل از امور مهمهایست که به اصلاح آن علاج قطعى حاصل شود، و پس از این به آن اشاره مىکنیم . منشأ دیگر، حب دنیا و تعلّق خاطر به حیثیات دنیوى اسـت کـه رأس خطیئـات و ام الأمـراض باطنه است که خار طریق اهل سلوك و سرچشمه مصیبات است؛ و تا دل متعلّق به آن و منغمر در حب آن است، راه اصلاح قلوب منسد و درِ جمله سعادات به روى انسان بسته است . و مـا در ضمن دو فصل اشاره به رفع این دو منشأ بزرگ و دو مانع قوى مىنماییم ان شاء اللَّه . فصل یازدهم در بیان دواى هرزه گردى خیال الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی علیه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سوال ⁉️ آیا بجر حضرت ابراهیم علیه السلام و پیامبر خاتم صلی الله علیه واله دیگر پیامبران هم به رتبه امامت رسیدند یانه؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی
⁉️ آیا دعا کردن برای عج نیاز هست یا نه؟ اگر خداوند حکومت ایشان را ضمانت کرده است پس چه نیازی به دعا جهت سلامتی امام زمان عج می باشد؟؟ 🔰 ضمن این که در منابع دینی ما زیاد دعا کردن جهت سلامتی امام زمان عج سفارش شده است اما چند نکته را در پاسخ به این سوال عرض می کنیم: 1⃣ نکته اول بله درسته که خداوند چنین وعده ای را داده است اما این عالم، عالم اسباب و مسببات است و وعده الهی ضمن این سنت ها و قوانین الهی تحقق پیدا می کند و هیچ چیزی بدون علت و سبب تحقق پیدا نمی کند و سلامتی آقا امام زمان عج سبب می خواهد و مَجرای ضمانت خداوند و یکی از اسباب آن همان دعای ما و صدقه دادن های ما است. ✅ پس دعای ما تاثیر دارد. 2⃣ نکته بعدی این است که بیشترین دشمنان و بدترین و سرسخت ترین دشمنان اِنسی و جِنّی را امام زمان عج دارند لذا باید با این امکانات معنوی همچون دعا و صدقه و... استفاده کنیم و حضرت را در مقابل این همه دشمنی ها و حملات یاری کنیم. 3⃣ نکته سوم این است که این دعاها و صدقه ها بیشتر از این که برای امام زمان عج فایده داشته باشد برای خود دعا کننده فایده دارد. لذا این که می فرماید فرج و گشایش کار شما در انتظار فرج است یعنی همین به عبارت دیگر سلامت ما در گرو سلامتی امام زمان عج رزق و روزی ما در گرو ایشان است. «بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَریٰ وَ بِوُجودِهِ ثَبَتَتِ الاَرضُ وَ السَّماء» ✍ لذا این دعا ها بیشتر برای خودما مفید است چه از ثواب هایی که برای این دعا ها گفته شده است و... 📚 برگرفته از بیانات استاد محمدی شاهرودی
چرا ایمان ما ضعیفه؟ - @Maddahionlin.mp3
2.19M
♨️چرا ایمان ما ضعیفه؟ 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 چرا جامعه امروز تشنه کلیپ‌های بهشتی و مطهری شده است؟ 👌 درک درست از بازی‌در‌ پازل ‌دشمن یعنی این 👈 دشمن را بهانه کردند برای پوشش خیانت ها و اختلاس ها و کثافت کاری های خودشون 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ج1 خودشناسی.mp3
49.79M
🦋هنر زن بودن (قسمت 10) ♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن: 🚫_جایگاه خود را نداند. 🚫_به زن بودنش افتخار نکند. 🚫_برای مردگونه بودن تلاش کند. ✅ مباحثی که ان شاء الله قرار است در "هنر زن بودن" بررسی شود 🎵استاد محمدجعفرغفرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 گشت ارشاد در اسرائیل 🕎 این جا یک کشور اسلامی نیست که یک نفر با شلاق افتاده دنبال دخترهایی که حجاب مناسبی ندارند، اینجا رژیم جعلی اسرائیل است. 🔯 اینجا اسرائیل است و یهودی ها دارند عکس های نامناسب تبلیغاتی یک بنر را می پوشانند. 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
136.4K
سوال من درمورد است اینکه زنان قدیم ما ومادران ما یک روسری بر سر میکردنند ومقداری از موهایشان معلوم بود ایا مرتکب گناه شدند واگر ماهم همینطور روسری به سر کنیم چه حکمی دارد؟
44.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحول فاطمه خانم قادری گل🌸🌸🌺🌺🌹🌹💐💐
صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357
در ادامه....👇👇👇👇
.......: ۵۲- هرگز کسی را کوچک نشماریم علی بن یقطین از بزرگان صحابه و مورد توجه امام موسی بن جعفر علیه السلام و وزیر مقتدر هارون الرشید بود. روزی ابراهیم جمال (ساربان) خواست به حضور وی برسد. علی بن یقطین اجازه نداد. در همان سال علی بن یقطین برای زیارت خانه خدا به سوی مکه حرکت کرد و خواست در مدینه خدمت موسی بن جعفر علیه السلام برسد. حضرت روز اول به او اجازه ملاقات نداد. روز دوم محضر امام علیه السلام رسید. عرض کرد: آقا! تقصیر من چیست که اجازه دیدار نمی دهی؟ حضرت فرمود: - به تو اجازه ملاقات ندادم، به خاطر اینکه تو برادرت ابراهیم جمال را که به درگاه تو آمده و تو به عنوان اینکه او ساربان و تو وزیر هستی اجازه ملاقات ندادی. خداوند حج تو را قبول نمی کند مگر اینکه ابراهیم را از خود، راضی کنی. می گوید عرض کردم: - مولای من! ابراهیم را چگونه ملاقات کنم در حالیکه من در مدینه‌ام و او در کوفه است. امام علیه السلام فرمود: - هنگامی که شب فرا رسید، تنها به قبرستان بقیع برو، بدون اینکه کسی از غلامان و اطرافیان بفهمد. در آنجا شتری زین کرده و آماده خواهی دید. سوار بر آن می‌شوی و تو را به کوفه می‌رساند. علی بن یقطین به قبرستان بقیع رفت. سوار بر آن شتر شد. طولی نکشید در کوفه مقابل در خانه ابراهیم پیاده شد. درب خانه را کوبیده و گفت: - من علی بن یقطین هستم. ابراهیم از درون خانه صدا زد: علی بن یقطین، وزیر هارون، در خانه من چه کار دارد؟ علی گفت: مشکل مهمی دارم. ابراهیم در را باز نمی کرد. او را قسم داد در را باز کند. همین که در باز شد، داخل اتاق شد. به التماس افتاد و گفت: - ابراهیم! مولایم امام موسی بن جعفر مرا نمی پذیرد، مگر اینکه تو از تقصیر من بگذری و مرا ببخشی. ابراهیم گفت: خدا تو را ببخشد. وزیر به این رضایت قانع نشد. صورت بر زمین گذاشت. ابراهیم را قسم داد تا قدم روی صورت او بگذارد؛ ولی ابراهیم به این عمل حاضر نشد. مرتبه دوم او را قسم داد. وی قبول نمود، پا به صورت وزیر گذاشت. در آن لحظه ای که ابراهیم پای خود را روی صورت علی بن یقطین گذاشته بود، علی می‌گفت: - (اللهم أشهد). خدایا! شاهد باش. سپس از منزل بیرون آمد. سوار بر شتر شد و در همان شب، شتر را بر در خانه امام در مدینه خواباند و اجازه خواست وارد شود. امام این دفعه اجازه داد و او را پذیرفت. [۱] ---------- [۱]: بحار: ج ۴۸، ص ۸۵. جلد ۲ 📚داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت دوم آن روزها همه چیز خاکستری و سرد بود، حتی چله ی تابستان. پدرم سالها در خیالش مبارزه کرد و مدام از آرمانش گفت به این امید که فرزندانش را تقدیم سازمان کند، که نشد.. که فرزندانش عادت کرده بودند به شعارزدگی پدر، و رنگ نداشت برایشان رجزخوانی هایش. وبیچاره مادر که تنها هم صحبتش، خدایش بود. که هر چه گفت و گفت، هیچ نشد. در آن سالها با پسرهای زیادی دوست بودم. در آن جامعه نه زشت بود، نه گناه. نوعی عادت بود و رسم. پدر که فقط مست بود و چیزی نمیفهمید، مادر هم که اصلا حرفش خریدار نداشت. میماند تنها برادر که خود درگیر بود و حسابی غربی. اما همیشه هوایم را داشت و عشقش را به رخم میکشد، هروز و هر لحظه، درست وقتی که خدایِ مادر، بی خیالش میشد زیر کتک ها و کمربندهای پدر. خدای مادر بد بود. دوستش نداشتم. من خدایی داشتم که برادر میخواندمش. که وقتی صدای جیغ های دلخراشِ مادر زیر آوار کمربند آزارم میداد، محکم گوشهای را میگرفت و اشکهایم را میبوسید. کاش خدای مادر هم کمی مثله دانیال مهربان بود. دانیال در، پنجره، دیوار، آسمان و تمام دنیایم بود..  کل ارتباط این خانواده خلاصه میشد در خوردن چند لقمه غذا در کنار هم، آن هم گاهی، شاید صبحانه ایی، نهاری. چون شبها اصلا پدری نبود که لیست خانواده کامل شود. روزهای زندگی ما اینطور میگذشت.آن روزها گاهی از خودم میپرسیدم: یعنی همه همینطور زندگی میکنند؟؟ حتی خانواده تام؟؟؟ یا مثلا معلم مدرسه مان، خانوم اشتوتگر هم از شوهرش کتک میخورد؟؟ پدر لیزا چطور؟؟ او هم مبارز و دیوانه است؟؟ و بی هیچ جوابی، دلم میسوخت برای دنیایی که خدایش مهربان نبود، به اندازه ی برادرم دانیال.. روزها گذشت و من جز از برادر، عشق هیچکس را خریدار نبودم. بیچاره مادر که چه کشید در آن غربت خانه. که چقدر بی میل بودم نسبت به تمام محبتهایش و او صبوری میکرد محضه داشتنم. اما درست در هجده سالگی، دنیایم لرزید.. زلزله ایی که همه چیز را ویران کرد. حتی،  خدایِ دانیال نامم را.. و من خیلی زود وارد بازی قمار با زندگی شدم.. اینجا فقط مادر با خدایش فنجانی چای میخورد.. بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا