eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: مناظرات امام با ساير مذاهب در همان شب كه درياچه آسمان باژگون شده بود، مردم در خانه هايشان از كرامت هاى خاندان پيامبر (ص) و ارزش آنان در نزد پروردگار سخن مى گفتند. خليفه غرق در دغدغه هاى خود بود و به حرف هاى تلخ و دغدغه آميز پسر مهران گوش مى داد. اى امير مؤمنان! پناه بر خدا از اين كه در تاريخ خلفا بنويسند، شما اين افتخار و شرافت بزرگ را از خاندان عباسى به خاندان علوى منتقل كرده اى. خودت و خاندانت رنج‌ها برده ايد، آن وقت اين جادوگر پسر جادوگر را آورده اى ؛ گمنام بود مشهورش كردى ؛ فرودست بود، فرادستش ساختى ؛ فراموش شده بود نامش را بر سر زبان‌ها افكندى ؛ بى ارزش بود، ارزشمندش كردى. شعبده بازى او دنيا را گرفته است و حالا اين باران كه پس از دعايش باريده و مردم را شادمان كرده است. نمى ترسم از اين كه اين مرد خلافت را از خاندان عباسى به خاندان على منتقل سازد؛ بلكه از اين هراس دارم كه اين مرد با تكيه بر جادوگريش، نعمتت را نابود كند؛ بر كشورت هجوم آورد و. آيا كسى در حق خودش و كشورش چنين كار خلافى كرده است كه تو كرده اى؟! براى نخستين بار خليفه آن چه را كه در درونش موج مى زد، باز گفت: « پسر مهران! تو چيزى نمى دانى. اين مرد پنهان از چشم ما، مردم را به خويش مى خواند. ما تصميم گرفتيم او را وليعهد خود اعلام كنيم تا به سلطنت و خلافتمان اعتراف كند. اين كار را كرديم تا شيفتگان او بر اين باور شوند كه در حقى كه براى خودش قائل بود، هيچ سهمى نه كم و نه زيادندارد. خلافت حق ماست، نه او. ترسيديم كه اگر او را به حال خود واگذاريم، ميان ما چنان فاصله اى افتد كه ديگر نتوانيم او را از نزديك زير نظر داشته باشيم و از او به ما زيانى رسد كه توان آن را تاب آورد. اما كارها به سويى مى رود كه شما نمى خواستى. آرى ما درباره او اشتباه كرديم و بر لبه پرتگاه قرار گرفتيم. باعث شهرتش شديم و بيش از اين نبايد خاموش بنشينيم. لختى سكوت كرد و سپس ادامه داد: « لازم است آن گونه كه مردم بپذيرند اندك اندك از مقامش بكاهيم؛ او شايسته وليعهدى نيست. پس از بركنارى اش قال قضيه را مى كنيم. » (۱۲۶) از آن دو چشم هراس انگيز، برق كينه، نيرنگ و دسيسه مى درخشيد. چه مى خواهى بكنى اى اميرمؤمنان؟ همين روزها، دانش وران فرقه‌ها و اديان گوناگون را گرد هم مى آورم. حرف اصلى او و پيروانش اين است كه وى دانشمندترين مردم است. اگر اين فكر را در هم بشكنيم، ادعايش فرو مى ريزد و از چشم مردم مى افتد. آسان ترين كار در آن زمان، بركنارى او از ولايتعهدى است. چند روز ديگر عمران صائبى، جاثليق، رأس الجالوت، هيربد بزرگ و نسطاس رومى مى آيند. حتى چيره دست ترين منكر خدا هم خواهد آمد. به فضل دستور داده‌ام همه را گرد آورد. (۱۲۷) در اين لحظه، پسر مهران متوجه شد آن مناظراتى كه برخى شب‌ها تشكيل مى شد از اهداف پنهان خليفه بر ضد وليعهدش بود و او نمى دانست! روزها گذشتند و روزى كه براى گفت و گو معين كرده بودند، فرا رسيد. مأمون به مردانى نگريست كه هر يك در انديشه خود نكته اى را مى پروراند؛ نكته اى كه ديگرى در فكرش نبود. هر يك لباسى جز لباس ديگرى پوشيده بود. آنچه آنها را كنار هم نشانده بود، دسيسه بود. تنها اندكى از آنان در جست و جوى حقيقت بودند. مأمون گفت: « من شما را براى كار نيكى گرد آورده ام. دوست دارم با پسر عمويمكه مهمان من استبحث كنيد . فردا صبح بياييد. هيچ كس غيبت نكند.. » سپس خليفه رو به جوانى كرد كه از مدينه همراه با امام به مرو آمده بود و گفت: « به مولايت اطلاع بده. » امام به مردى عراقى كه آشناى حضرت بود، فرمود! تو عراقى هستى و عراقى نرم خوست. نظرت درباره اين مناظرهكه پسر عمويم بزرگان فرقه‌ها و مشركان را جمع كرده استچيست؟ » جانم فدايت باد! او مى خواهد دانش شما را بيازمايد؛ اما بنا را بر شالوده اى قرار داده است كه پايه اش استوار نيست. مگر بناى او در اين مورد چيست؟ اهل كلام و بدعت، شيوه اى خلاف روش دانشمندان دارند. دانشمندان جز باطل و ناروا را انكار نمى كنند؛ اما مشركان و اهل كلام، همه چيز را انكار مى كنند. اگر به آنها بگويى: « خداوند يگانه است. » مى گويند: « ثابت كن. » اگر بگويى: « محمد (ص) پيامبر خداست. »، مى گويند: « پيامبرى اش را ثابت كن. » آنان سفسطه و مغلطه مى كنند. از آن‌ها دورى كن سرورم. حضرت به يك كلام سخن آخر را گفت: « مى ترسى شكستم دهند؟ » نه! به خدا سوگند، هرگز چنين هراسى ندارم. اميد آن دارم كه به خواست پروردگار، شما بر آنان پيروز شويد. امام ساكت شد. نور اتاق از درون پنجره به درون اتاق مى تابيد. امام فرمود: « اى نوفلى! آيا دوست دارى بدانى مأمون چه وقت از اين كار پشيمان مى شود؟ » نوفلى كه به چهره غمگين امام خيره مانده بود، گفت: « چه وقت؟ » زمانى كه بشنود من با توراتيان به زبان توراتشان، با انجيليان به زبان انجيل آن ها، با زبوريان به زبان زبورشان، با صابئيان به زبان عبرى، با
هيربدها ب ه زبان پارسى، با روميان به زبان رومى و با فرقه هاى گوناگون به زبان خودشان بحث مى كنم. فضل وارد شد و با احترام به امام گفت: « فدايت شوم، پسر عمويت منتظر شماست.. » امام برخاست. نوفلى به گام هاى امام مى نگريست. محكم و استوار بودند. حضرت به آسمان نگريست و از آن يارى جست. انجمن از دانشمندان، فرماندهان نظامى، دولت مردان بانفوذ، دانشمندان يهود، ترسا، صابئيان و حتى كافران موج مى زد. همگى به احترام امام برخاستند. حضرت در جايش نشست. چشم‌ها به او مى نگريستند. همه ايستاده بودند. مأمون به آنان اجازه نشستن داد. همه نشستند خليفه رو به جاثليقرئيس اسقف هاكرد و گفت: « اى جاثليق! ايشان پسر عموى من على بن موسى بن جعفر است. از تبار فاطمه، دختر پيامبر ما. وى پسر على بن ابيطالب است. دوست دارد تو با او حرف بزنى و بحث كنى! » امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تفاوت در معجزات پیامبران "ابن سکیّت" عالمی بزرگ بود، از امام رضا علیه السلام پرسید: «چرا خدا موسی علیه السلام را با معجزه ی ید بیضا (دست درخشان)، و عیسی علیه السلام را با معجزه ی طب، و محمد صلی الله علیه و آله وسلم را با معجزه ی سخن فرستاد؟ » امام رضا علیه السلام فرمودند: «خدا وقتی موسی علیه السلام را فرستاد؛ زمان، زمان سِحر و جادو بود و خدا چیزی به او داد که از عهده ی هیچ یک از جادوگران ساخته نبود... وقتی عیسی علیه السلام را فرستاد؛ روزگار پزشکی و پیشرفت علوم پزشکی بود و خدا چیزی به عیسی علیه السلام داد که از عهده ی هیچ پزشکی ساخته نبود مثل زنده کردن مرده... و وقتی محمد صلی الله علیه و آله وسلم را فرستاد؛ روزگار سخنوری بود و خدا به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم معجزه ای داد که سکه ی آنان را از رونق انداخت... » "ابن سکیّت" گفت: «والله هیچ کس را مثل تو ندیده‌ام و نخواهم دید! » [۱] ---------- [۱]: . الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۲۴ یک قمقمه دریا.... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.mp3
1.91M
🔰 شرح و تفسیر ماه رمضان 💠 دعای روز اول 🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه 👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
۷ روزهای آخر، وقتی به فکه رفتند و کار نیمه تمام ماند و برگشت، گفت: «دو سه روز دیگر باید برگردم فکه. » متوجه شدم خیلی اندوهگین است. مرتب سوال می‌کردم: «چرا اینقدر گرفته و ناراحتی؟ » ولی در ذهنم هیچ ارتباطی برقرار نمی شد که اتفاقی افتاده که دوباره دارند برمی گردند. بدون تردید از شهادت خودش اطلاع داشت. همان اواخر وقتی پیشنهادی برای کار جدید به ایشان دادم، گفت: «فعالیت این کار به صلاح نیست. الان اینقدر برای من مشکل درست کرده اند که اگر آدمی پشت به کوه داشته باشد، نمی تواند تحمل کند. من اما به جای دیگری تکیه داده‌ام که سرپا ایستاده ام. » ۸ حوالی ظهر روز جمعه بیستم فروردین ماه، مرتضی در فکه رفت روی مین. صبح شنبه پدر و مادرم آمدندوگفتند: «مرتضی زخمی شده است. » بچه‌ها را با آرامش بیدار کردم و به مدرسه فرستادم. مثل این بود که اصلاً چنین حرفی به گوشم نخورده که مرتضی زخمی شده است. بچه‌ها که رفتند، پدر و مادرم آرام آرام سرحرف را باز کردند و من باخبر شدم که دیگر مرتضی را ندارم. خانه‌ام انگار زیر و رو شد. هیچ چیز نبود. ولی مرتضی بود. آن روز به دنبال تک تک بچه‌ها به مدرسه شان رفتم، چون خیلی زود پرچم‌ها و پلاکاردها جلو خانه نصب شد. صدای قرآن هم می‌آمد. نمی خواستم قبل از این که بچه‌ها باخبر بشوند، پایشان به خانه برسد. در راه با آنان حرف زدم. به بچه‌ها گفتم: «بابا هست، ولی ما او را نمی بینیم. » لاله ای در فکه https://eitaa.com/zandahlm1357
🔰 امام‌ خامنه‌ای: رقم خوردن این سرنوشت شوق انگیز، آرزوی دیرینه‌ی مجاهدان راه حق است... خداوند باب شهادت را برای بندگان خالص خود باز گذاشته و حیف است که مرگ ما، در راهی غیر از راه شهادت رقم بخورد. ۱۳۹۴/۷/۲۷ 🌱 💚
hafez 34.mp3
2.23M
ای صاحب کرامت شکرانهٔ سلامت
.......: شاه طاهر هر آنکس که بر کام گیتی نهد دل به نزدیک اهل خرد نیست عاقل چو نقد بقا نیست در جیب هستی ز دامان او دست امید بگسل روان است پیوسته از شهر هستی به ملک عدم از پی هم قوافل به صد آرزو رفت عمر گرامی نشد آرزوی دل از دهر حاصل ندانم چه مقصود داری ز دنیا که گشتی مقید به دام شواغل اگر میل کسب کمالات و همی حریم ضمیر ترا گشت شاغل همان گیر کز فیض فضل الهی شدی بهره مند از فنون فضائل به اصناف آداب گشتی مؤدب بدانش مقدم شدی در محافل به قانون مشائیان بر مقاصد اقامت نمودی صنوف دلائل ز فرط توجه بسوی مبادی چه اشراقیان کشف کردی مسائل چه حاصل که از صوب تحقیق دوری به نزدیک دانا به چندین مراحل ندارد خبر فکر کوتاه بینت ز ماهیت مبتدا در اوائل ضمیر تو ظاهر پرست است ورنه چرا کرد در فعل اضمار فاعل معلل باغراض نفسی است فعلت که گشتی از آن جوهر فرد غافل ز اقسام اعراض در فن حکمت جز اعراض نفسانیت نیست حاصل تأمل در ابطال دور و تسلسل نهاد است در پای عقلت سلاسل اگر قامت همتت را در این ره شود خلعت خاص توفیق شامل نگردد سرا پرده چرخ و انجم میان تو و کعبه اصل حائل نشینی طربناک در بزم وحدت بشویی غبار غم کثرت از دل شوی سرخوش از جام توحید و گویی تخلصت من سجن تلک الیهاکل خدایا بآن شمع جمع نبوت که روشن به نور ویست این مسائل به شاهی که او در نماز ایستاده تصدق نموداست خاتم بسائل به نور دل پاک زهرای ازهر که در عصمت او است آیات نازل به روشن دلان سپهر امامت علیهم من اللّٰه رشح الفضائل بحسن دل افروز خوبان دلکش به آه جگر سوز عشاق بی دل که از لجه ی بحر کثرت دلم را بعون عنایت رسانی بساحل ز سرچشمه ی وحدتم تر کنی لب که شد بر من از تشنگی کار مشکل شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سؤال👇 سلام وقتتون بخیر. اگر یه خانواده اومده باشن سفر و نمیدونن کی برمیگردن از سفر به وطنشون یعنی قصد ۱۰ روز نکردن اما نمیدونن کی میان باید روزه بگیرن یا خیر؟ تشکر پاسخ👇 سلام علیکم تا یقین ندارند ده روز می مانند نمی توانند قصد کنند و نماز آنان شکسته و روزه هم نمی توانند بگیرند مگر اینکه تا سی روز با تردید بمانند سپس از روز سی و یکم نمازها کامل است و روزه هم می توانند بگیرند.
سؤال👇 سلام علیکم خانمی ابروها خود را تاتو کرده ونمی تونه وضو بگیرد حکم نمازش چیست؟؟ پاسخ👇 سلام علیکم لازم است این اعمال در دورانی که نماز بر بانوان واجب نیست انجام شود. به هرحال اگر وضوی جبیره ای امکان دارد وضوی جبیره ای گرفته شود و در غیر این صورت تیمم انجام شود.
سؤال👇 سلام طاعات و عبادات تون قبول اگر کسی نماز قضا داشته باشه می‌تونه برای اموات نماز قضا بخونه؟ بعد تو نیت این نماز چی باید بگیم ؟ به نیابت از طرف ... باید بگیم. ممنونم آیت الله مکارم شیرازی پاسخ👇 سلام علیکم بله همین که در دل بدانید برای چه کسی نماز می خوانید کفایت می کند.