eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹شایعات سلطنت معاشان برای بدبینی ملت ایران و فلسطین است 🔸فلسطین برای ایران و مرکش باهم آرزوی موفقیت کرد https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📍چند نکته درباره حمایت فلسطین از مراکش 1⃣ همانگونه که پیج فلسطین برای مراکش ارزوی موفقیت کرد برای ایران هم آرزوی موفقیت کرده است ولی حتما شما هم میدانید سانسور چی های سلطنت معاش فقط تبریک به ایران را سانسور کرده و فقط تبریک به مراکش را علم کرده اند تا بین ملت بزرگ و مقتدر ایران و ملت مظلوم فلسطین بد بینی ایجاد کنند 2⃣ و اما چرا فلسطین برای مراکش هم ارزوی خوشبختی کرد 🔺1: همانگونه ک ایران به فلسطین و قدس بخاطر امنیت ملی خودش و مسائل مذهبی حمایت میکند مراکش هم تلاش های بسیار زیادی برای استقلال فلسطین کرده است 🔺2 :مرکش یکی از موثر ترین عوامل صدور قطعنامه سازمان علیه اسرائیل و به نفع قدس بوده است 🔺3:ایران و مرکش در میدان بازی در مقابل هم بوده اند ولی در دنیای سیاست و بین الملل بخصوص در مساله فلسطین همکاری های گسترده ای باهم دارند و دشمن نیستند ( تقابل در بازی را با دنیای واقعی اشتباه نگیریم ایران مراکش فلسطین منافع مشترکی دارند) 3⃣سلطنت معاشان سعی دارند حالا که روابط تجاری ایران آمریکا مختل شده است بین ایران و ملت های دیگر هم دشمنی ایجاد کنند تا به دنیا بگویند هر کس با آمریکا نباشد دیگر هیچ کجای دنیا جایی ندارد https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📍تاریخ این سرزمین پر از خائنین به میهن بوده است سرزمینی که 🔹روزی خشایار شاه آن را وستر سپرد تا ۷۵ هزار نفر از جمله وزیر هامان را از دم تیغ گذراندند 🔸روزی گرفتار رضا شاه شد و حاصلش شد کشته شدن ۹ میلیون ایرانی و بخش عظیمی خسارت مالی و کمک به جبهه متفقین 🔹روزی گرفتار محمد رضا شد و کاپیتولاسیون و.... 🔸روزی بنی صدر و بازگان 🔹و امروز گرفتار غرب پرستان و شیفتگان قدرت های پوشالی که منافع ملت را زبح میکنند برای تیتر قانون و آفتاب و آرمانشان بی سوادان ساده اندیشی که بعد از صدها بار که غرب به رویشان تف انداخته است هنوز هم به دنبال بزک کردن ان در پیشگاه ملت بزرگ ایرانند 🔸به امید روزیکه ایرانمون از لوث وجودشون پاک بشه پاینده ایران و ایران‌ پرستان و سرنگون باد دیکتاتوری تازی‌ لیبرال و سکولارشان https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📍بیچاره لاریجانی 🔹لاریجانی وسط پلاس روی زمین است. خدای متعال قسم خورده است اگر کسی به غیر من امید بست حتما امیدش را قطع خواهم کرد 🔸لاریجانی به امید این که رئیس جمهور 1400 باشد همه آبروی خودش را گذاشت و از این دولت حمایت کرد از برجام 20 دقیقه ای تا پالرمو و FATF و جلوگیری از استیضاح وزرا و سوال از رییس جمهور تا این که در 1400 در لیست طلبان نیز قرار گیرد او فکر می کرد می تواند مانند هاشمی رفسنجانی شخصیت مرضی الطرفین گرایان و اصلاح طلبان شود. ولی غافل شد از این که کشتی هاشمی هم به گل نشست. انتخابات اخیر هیات رئیسه مجلس نشان داد که او خسرالدنیا والاخره شده است زیرا اصلاح طلبان هم او را قبول ندارند 114 نفر یعنی همشون به عارف رای دادند ولایی ها هم به حاج بابایی در دور دوم با ایثار حاج بابایی با 147 رای در برابر 124 رای عارف رئیس شد 🔹تحلیل رای فوق نشان می دهد که در انتخابات 1400 اصلاح طلبان به او رای نمی دهند اصول گرایان ولایی نیز نامزد خودشان دارند پس بیچاره. این روزها دولت # روحانی به شدت منفور مردم شده، در حدی که اصلاح طلبان خوشان هم اظهار برائت می کنند. بی تردید حامیانش از جمله لاریجانی وضعیت اسفناک تری دارند پس باز هم باید گفت بیچاره لاریجانی / قاسم روانبخش https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📍44نماینده کنگره آمریکا خواستار جلوگیری از تحویل اف‌-۳۵ به ترکیه شدند https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.......: با عنوان "عشق زبان دارد" زبان عشق همسرتان را بیاموزید تا زندگی مطلوبی داشته باشید .🌺🍃 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: 🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 #همسرانه 👌 همیشه دلخوری و نگرانیها را به موقع به همسرتان بگویید! 💥حرفهای خود را با #کلام مطرح کنید؛ نه با #رفتار که از کلام همان برداشت می‌شود که شما می‌گویید؛ ولی از رفتارتان هزاران برداشت. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
واقعا چرا انقدر خانما حرف می زنن؟😊😅 چه لذتی می برن؟ تا حالا فکر کردی؟ 💡از نظر فیزیولوژیکی وقتی خانمی صحبت می کنه از پایین لبش هورمونی براش ترشح می شه که خاصیت آرام بخشی داره... و در اثر حرف نزدن مشکلاتی از جمله میگرن های اضطرابی می تونه براش به وجود بیاد... 🔐کلید .به طور متوسط یک زن در طول روز حدود هفت برابر یک مرد نیاز به صحبت کردن دارد. .تفاوت های آفرینشی را جدی بگیرید. .با یاد گیری تکنیک های گوش كردن فعال شرایط آرام بخشی را برای همسرتان فراهم کنید. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از حسین زاده....
.......: آیت اللہ بهجت: اگه قصد ازدواج دارے💞 ولےهنوزشرایطش بوجودنیومدہ 💠پس درقنوت نمازت زیادبگو «ربنا هَب لَنامِن أَزواجِنا و ذُرِیّاتِنا قُرّةَ أَعیُنٍ وَاجْعَلْنالِلْمتّقینَ اماما» ✨سورہ فرقان آیہ74 انشاءالله در بخت تان گشایش حاصل شود. 🙏❤️ https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حسین زاده....
آیا میدانید؟ https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
تاثیری که کیف پول، روی ستون فقرات شما در زمان نشستن میذاره ☝️ بفرستید برای آقایونی که عادت دارن کیفشون رو توی جیب عقب شلوارشون بذارن .. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اگر زیاد در معرض امواج موبایل یا Wi-Fi هستید ، قسمت سفیدی هندوانه را حتما بخورید ! سفیدی هندوانه با افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن ، از بدنتان در برابر رادیکال‌های آزاد محافظت میکند. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
نتایج اولیه تحقیق دانشمندان نشان میدهد ، کلید ژنی که در افسردگی ، آسم ، اگزما و سرطان دخیل است در دست زردچوبه است ! حتما در غذاها بیشتر استفاده شود 👌 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حسین زاده....
داستان 📚مـــن بـــا تـــو (47 قــســمــت) ✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے 👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✍لـیـلــے سـلـطـانــے همونطور که با بهار از پله های دانشگاه پایین می رفتیم،نفسم رو بیرون دادم و گفتم:مرگ مریم هنوز باورم نشده،یه حس و حال گنگی دارم! بهار دستم رو گرفت و گفت:من که اصلا نمیشناسمش هنوز ناراحتم،چه برسه به تو که دخترشم جلوی چشمته! رسیدیم نزدیک در دانشگاه،یکی از دخترهای کلاس هراسون وارد شد با دیدن ما گفت:بیاید کمک! نفس نفس زنون به بیرون دانشگاه اشاره کرد و ادامه داد:استاد سهیلی! نگاهی به بهار انداختم و دویدم بیرون! چندنفر هم پشت سرم اومدن،همونطور که چادرم رو به دست گرفته بودم به دو طرف خیابون نگاه کردم،چندنفر سر خیابون حلقه زده بودن! با عجله دوییدیم به اون سمت،رو به جمعیت گفتم:برید کنار! دو تا از طلبه ها جمعیت رو کنار زدن،سهیلی نشسته بود روی زمین،از گوشه سرش خون می چکید،صورتش از درد جمع شده بود! سریع گفتم:به آمبولانس زنگ بزنید! کسی گفت:تو راهه! یکی از طلبه ها خواست کمک کنه بلند بشه که سریع گفت:نکن،فکرکنم پام شکسته! بهار با عصبانیت گفت:بابا یکی ماشین بیاره آمبولانس حالاحالاها نمیرسه! سهیلی لبش رو به دندون گرفت و با دست پیشونیش رو گرفت! دوره امداد گذرونده بودم بلند گفتم:کسی چیزی نداره پاشو ببندیم؟ چندنفر با تعجب نگاهم کردن،نمیتونستم معطل این جمعیت بشم! چادرم رو درآوردم و نشستم رو به روی سهیلی! همونطور که نگاهش می کردم گفتم:کدوم پاتونه؟ چشم هاش رو نیمه باز کرد و آروم لب زد:چپ! سریع چادرم رو محکم بستم به پاش! با صدای خفیف گفت:مراقب خودت باش! از فعل مفرد استفاده کرد،معلوم بود حالش اصلا خوب نیست! صدای آژیر آمبولانس اومد،چندنفری که درمورد ماجرا صحبت می کردن صداشون به گوشم می رسید:یه ماشین با سرعت از اون سمت اومد این بنده خدا داشت می رفت طرف دانشگاه،بدون توجه مستقیم رد شد خورد بهش! زیر لب گفتم:بنیامین! حالا متوجه حرفش شدم! سریع سهیلی رو بردن بیمارستان،بهار بازوم رو گرفت:هانی منو که نفرین نکردی؟! با تعجب نگاهش کردم و گفتم:چی؟! با خنده گفت:آخه هرکی که اذیتت کرده داره میره زیر خاک! محکم بغلم کرد:شوخی میکنما،ناراحت نشی! ازش جدا شدم،بدون توجه به حرفش گفتم:حتما کار بنیامینه فکرکنم تا ابد باید شرمنده و مدیون سهیلی باشم! بهار به شوخی گونه م رو کشید:فیلم زیاد می بینیا حالا بذار مشخص بشه،چادرتم که نصیب برادر سهیلی شد! زل زدم به مسیری که آمبولانس ازش گذشته بود. _بهار،امیرحسین چیزیش نشه!
مادرم پوفے ڪرد و با عصبانیت زل زد توے چشم هام:اینا رو الان باید بگے؟! از پشت میز آشپزخونہ بلند شدم،همونطور ڪہ در یخچال رو باز میڪردم گفتم:خب مامان جان چہ میدونستم اینطور میشہ؟! لیوان آبے براش ریختم و برگشتم سمتش:اشتباہ ڪردم،غلط ڪردم! مادرم دستش رو گذاشت زیر چونہ ش و نگاهش رو ازم گرفت. لیوان آب رو،گذاشتم جلوش. بدون اینڪہ نگاهم ڪنہ گفت:هر روز باید تن و بدن من بلرزہ ڪہ بلایے سرت نیاد!دیگہ میتونم بذارم از این در برے بیرون؟ سرم رو انداختم پایین،موهام پخش شد روے شونہ م،مشغول بازے با موهام شدم. _هانیہ خانم با توام! همونطور ڪہ سرم پایین بود گفتم:حرفے ندارم،خربزہ خوردم پاے لرزشم میشینم اختیار دارمے،هرڪارے میخواے باهام ڪن اما حرف من استادمہ! لیوان آب رو برداشت و یہ نفس سر ڪشید. از روے صندلے بلند شد،با جدیت نگاهم ڪرد و گفت:توقع نداشتہ باش ناز و نوازشت ڪنم یہ مدتم بهم ڪار نداشتہ باش تا فڪر ڪنم. سرم رو بلند ڪردم و مطیع گفتم:چشم! ادامہ دادم:بچہ ها میخوان برن ملاقات منم برم؟ روسریش رو از روے مبل برداشت و سر ڪرد:نہ!فاطمہ ڪار دارہ باید برے پیش عاطفہ حالش خوب نیست!سر فرصت دوتایے میریم منم باهاش صحبت میڪنم! شونہ هام رو انداختم بالا و باشہ اے گفتم! داشتم میرفتم سمت اتاقم ڪہ گفت:هانیہ توقع نداشتہ باش چیزے بہ بابات نگم! ایستادم،اما برنگشتم سمتش! خون تو رگ هام یخ زد،نترسیدم نہ! فڪر غیرت و اعتماد پدرم بودم! چطور میتونستم تو روش نگاہ ڪنم؟! بے حرف وارد اتاق شدم ڪہ صداے زنگ موبایلم اومد،موبایلم رو از روے تخت برداشتم و بے حوصلہ بہ اسم تماس گیرندہ نگاہ ڪردم. بهار بود،علامت سبز رنگ رو بردم بہ سمت علامت قرمز رنگ:جانم بهار. صداے شیطونش پیچید:سلام خواهر هانیہ احوال شما؟امیرحسین جان خوب هستن؟ و ریز خندید،یاد حرف دو روز پیشم افتادم،بے اختیار بود! با حرص گفتم:یہ حرف از دهنم پرید ببینم بہ گوش بـے بـے سے ام میرسونے! _خب حالا توام انگار من دهن لقم؟! آخہ از اون حرف تو میشہ گذشت؟ صداش رو نازڪ ڪرد و ادامہ داد:بهار امیرحسین چیزیش نشہ!داریم میریم ملاقات امیرحسین بیا دیگہ! نشستم روے تخت. _نمیتونم بهار،ڪار دارم! _یعنے چے؟مگہ میشہ؟ _سرفرصت میرم! با شیطنت گفت:پس تنها میخواے برے اے ڪلڪ! با خندہ گفتم:درد!با مامانم میخوام برم،مسخرہ دستگاهے! _پس مامانو میبرے دامادشو ببینہ! خندیدم:آرہ من و سهیلے حتما! با هیجان گفت:سهیلے نہ،امیرحسین! راستے دیدے گفتم زیاد فیلم میبینے؟ چینے بہ پیشونیم دادم. _چطور؟ _ڪار بنیامین نبودہ ڪہ،ماجرا رو جنایے ڪردے! ڪنجڪاو شدم. _پس ڪار ڪے بودہ؟ با لحن بانمڪے گفت:یہ بندہ خداے مست! خیالم راحت شد،احساس دِين و ناراحتے از روے دوشم برداشتہ شد! از بهار خداحافظے ڪردم و رفتم سمت ڪمدم،سہ ماہ از مرگ مریم گذشتہ بود اما هنوز لباس سیاہ تنشون بود،بخاطرہ مراعات،شال و سارافون بہ رنگ قهوہ اے تیرہ تن ڪردم،چادر نمازم رو هم سر ڪردم،از اتاق رفتم بیرون. مادرم چادر مشڪے سر ڪردہ بود با تعجب گفتم:جایے میرے؟ سرش رو بہ نشونہ مثبت تڪون داد:آرہ حال امین خوب نیست فاطمہ میخواد ببرتش دڪتر میرم تنها نباشہ! ادامــه دارد... https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
این گچ رنگیا یادته چقد آرزوت بود از دفتر بیاری😊 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃