«راپونزل» نام اسب هشت ساله هلندی است که به دلیل موهای بلوند زیبایش ؛ به یک سلبریتی معروف در اینستاگرام تبدیل شده ؛
راپونزل ۳۵ هزار فالوئر در اینستاگرام دارد و به عقیده بسیاری از طرفدارانش زیباترین اسب دنیاست..
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزن بریم صفحه خنده ههههه😂😂😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از ملا نصرالدين پرسيدند: زن ايده ال بايد چطور باشه؟
گفت: بايد سه خصلت داشته باشه:
اول از همه بايد نجيب باشه.
گفتند: يعنى به تو وفادار باشه؟ گفت نه، يعنى با جيب من كارى نداشته باشه!
دوم اينكه بايد خانه دار باشه.
گفتند: يعنى همه كارهاى خونه را خوب بلد باشه؟ گفت نه، يعنى از خودش خونه داشته باشه!
سوم بايد مثل ماه باشه
گفتند: يعنى مثل ماه خيلى زيبا باشه؟
گفت نه، يعنى مثل ماه شب بياد و روز ناپديد بشه!
.https://eitaa.com/zandahlm1357
روزی ملانصرالدین وارد یک آسیابِ گندم شد
دید آسیاب به گردنِ الاغ بسته شده الاغ میچرخید و اسیاب کار میکرد
به گردن الاغ یک زنگوله آویزان بود 🔔
از آسیابان پرسید: برای چه به گردن الاغ زنگوله بسته اید؟
آسیابان گفت: برای اینکه ایستاد بدانم کار نمیکند...
ملا دوباره پرسید: خُب اگر الاغ ایستاد وسرش را تکان داد چه؟
آسیابان گفت: ملا خواهشاً این پدرسوخته بازیارو نشون الاغ نده 😐😂😂
.https://eitaa.com/zandahlm1357
💎روزی ملانصرالدین از بازار رد میشد كه دید عده ای برای خرید پرندهی كوچكی سر و دست میشكنند و روی آن ده سكهی طلا قیمت گذاشتهاند.
ملا با خودش گفت مثل اینكه قیمت مرغ این روزها خیلی بالا رفته. سپس با عجله بوقلمون بزرگی گرفت و به بازار برد. دلالی بوقلمونِ ملا را خوب سبك سنگین كرد و روی آن ده سكهی نقره قیمت گذاشت.
ملا خیلی ناراحت شد و گفت: مرغ به این خوش قد و قامتی ده سكهی نقره و پرندهای قد كبوتر ده سكه ی طلا؟
دلال گفت: آن پرندهی كوچك طوطی خوش زبانی است كه مثل آدمیزاد میتواند یك ساعت پشتسر هم حرف بزند.
ملانصرالدین نگاهی انداخت به بوقلمون كه داشت در بغلش چرت میزد و گفت: اگر طوطی شما یك ساعت حرف میزند در عوض بوقلمون من دو ساعت تمام فكر میكند.🙈😂😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌱🕊
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
روزی کسی در کوچه پس گردنی محکمی به ملا زد و سپس شروع به عذرخواهی کرد که ببخشید اشتباه کردم و شما را بجای کس دیگر گرفته بودم.
ملا قانع نشد ، گریبان او را گرفت و پیش قاضی برد و ماجرا را باز گفت. قاضی حکم کرد: ملا در عوض یک پس گردنی به آن شخص بزند.
ملا به این امر راضی نشد.
قاضی حکم کرد به عوض پس گردنی یک سکه طلا بایستی آن مرد به ملا بدهد.
ناچار تسلیم شده و برای آوردن سکه از محکمه بیرون رفت.
ملا قدری به انتظار نشست.
بعد در حالی که داشت در محکمه قدم میزد نگاهش به پس گردن کلفت قاضی افتاد پس درنگ نکرد و پس گردنی محکمی نثار قاضی کرد و گفت:
چون عیال در خانه منتظر من است و من زیاد وقت نشستن ندارم هر وقت آن مرد سکه را آورد شما در مقابل این پس گردنی آن سکه طلا را بگیرید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
.
#به_نام_خدای_مهدی
.
#قلبم_برای_تو❤❤
.
🔮#قسمت_بیستم
.
-سلام
-😐..باز هم شما؟! شما دست بردار نیستین،؟
-ببخشید...اصلا من قصد مزاحمت ندارم...ولی حرفم رو باید بزنم...
-چه حرفی آخه؟!من حرفی ندارم...
-اما من دارم 😕 اجازه بدین بگم 🙏
-گرچه مایل نیستم بشنوم ولی بفرمایین...
-راستیتش من به شما...
-نمیخواد ادامش رو بگین...پس حدسم درست بود😑این همه نقش بازی کردن ها همه با هدف بود
-چه نقش بازی کردنی؟!😯
-انتظار ندارین باور کنم یه شبه به راه راست هدایت شدین و...
-نمیدونم شما چرا اینقدر بدبین هستین ولی من تغییرم اصلا به خاطر شما نبود...به خدا شهدا بود...
-بیچاره شهدا...چه کسایی ازشون دم میزنن 😁...آقای به اصطلاح مذهبی...توی طلاییه شما و دوستاتون پشت سر ما بودین و من همه حرفاتون رو شنیدم...شاید خواست خدا بود که بشنوم و گولتون رو نخورم -میدونم چی میگید😔ولی من اون روز هنوز عوض نشده بودم -شما دقیقا فرداش اومدین جلوم رو گرفتین...
-میدونم...چجوری بگم...من درست هنون شب خواب دیده بودم.
-خواب؟؟؟؟چه خوابی؟!😐
-خواب شهدا رو😕
-یعنی انتظار دارین من این حرفها رو باور کنم؟! ببینید شهدا خیلی احترام دارن و بهتره مسخره دست ما نشن...چطور بگم...ولی بین شما و شهدا هیچ وجه اشتراکی نیست...پس سعی نکنید خودتونو به دروغ بهشون بچسبونید 😐
-اما...
-من دیگه حرفی ندارم باهاتون...
نزاشت حرفم رو ادامه بدم و سریع به سمت در دانشگاه حرکت کرد 😕
بغضم گرفته بود...
میخواست اشکم دربیاد ولی به زور جلوی خودم رو گرفتم...
از خودم...از دنیا...از همه چیز داشت حالم بهم میخورد 😕
شاید راست میگفت...بین من و شهدا هیچ وجه اشتراکی نیست
.
🔮از زبان مریم
بعد از صحبت با اون پسر سریع به سمت در خروجی حرکت کردم...
منتظر تاکسی بودم که دیدم یه ماشین از اونور بوق میزنه...
اول بی اعتنا بودم که دیدم در عقب باز شد و معصومه اومد بیرون
-مریم جوون...مریم جوون بیا اینور... نگاه کردم دیدم آقا میلاد هم تو ماشین نشسته...
-رفتم عقب ماشین پیش معصومه نشستم و آقا میلاد هم گفت:
-سلام بر خانم آینده 😊خسته نباشید...
-سلام...لطف دارین...شما ها چرا اومدین اینجا؟!
معصومه: راستش اومدبم جلو در خونتون دنبالت که بریم بیرون مامانت گفت دانشگاهی...آدرس دانشگاه رو گرفتیم و اومدیم...
-ای بابا...چرا زحمت افتادین آخه؟!
-چه زحمتی...حالا حالاها مونده ما و آقا میلاد بیایم دنبال شما
راستی میلاد این همون دانشگاه که خاله اکرم میگفت آقا سهیلم اینجا درس میخونه.
پرسیدم کدوم سهیل؟😯
-همون سهیل که بچگی ها باهامون بازی میکرد دیگه..
.
#ادامه_دارد
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
سوره یوسف آیه 64
...وخداوند بهترین نگهبان است، اومهربانترین مهربانان است.
به نیت سلامتی عزیزانِ هموطن و همه مسافرانی که چشم به راه بازگشتشون به سلامت هستیم بخونید آیه بالا و آیت الکرسی و سوره حمد ❤️
#قرآن ⬇️⬇️
📬پیام ها
1📤- اعتماد سريع به كسى كه سابقه تخلّف دارد، جايز نيست. «هَلْ آمَنُكُمْ»
2📤- ياد خاطرات تلخ گذشته، انسان را در برابر حوادث آينده بيمه مىكند. «هَلْ آمَنُكُمْ ... عَلى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ»
3📤- با يك شكست يا تجربهى تلخ، خود را كنار نكشيم. «هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ ... فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» يعقوب بار ديگر فرزند دوم را با توكل به خدا به برادران تحويل داد.
4📤- برادران يوسف، خود را حافظ پنداشتند، «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» امّا حضرت يعقوب تذكّر داد كه خداوند حافظ است. فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً ...*
5📤- بر عوامل ظاهرى و مادى هر چند فراوان باشند تكيه نكنيم، تنها بر خدا توكّل كنيم. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً»*
6📤- با توجّه به رحمت بىنظير الهى و با توكل به خداوند، به استقبال حوادث زندگى برويم. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
7📤- سرچشمه حفاظت، رحمت است. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆
🔊 آیات 23 و ۲۴ سوره اسراء
✅
🎤قاری:استاد حامد شاکر نژاد
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕برنامه هفتگی کانال
مجله تازنده ایم رزمنده ایم📰👓
#شنبه📖آیه گرافی📚نهج البلاغه📚صحیفه سجادیه🌳گل وگیاه
👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان
#یکشنبه📖آیه گرافی📝احکام 📡امر به معروف 👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان
#دوشنبه 📖آیه گرافی👼فرزند سالم 🔬پزشکی📜اولیاء الله📂داستان
#سه شنبه📖آیه گرافی 💑همسرداری🎓موضوع بصیرتی🖋کلاس مربی📂داستان
#چهارشنبه📖آیه گرافی⏱نماز💅حجاب🔍پرسش و پاسخ📂داستان
#پنج شنبه📖 آیه گرافی🌍تدبر در قرآن⚰معاد شناسی
تست هوش💠آیه درمانی📂داستان
#جمعه 📖آیه گرافی☀️مهدویت 💻آیا می دانید😂لبخند📂داستان
با ما همراه باشید👇👆
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠💠💠💠💠💠💠
🌹 #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌴 #شماره_29
وقال عليه السلام :
إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَالْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ فَمَا أسْرَعَ الْمُلْتَقَى!
هنگامى كه تو عقب مى روى و مرگ به جلو مى آيد چه زود با يكديگر ملاقات خواهيد كرد.!
امیرالمومنین در این حکمت در مورد سرعت گذشت عمر
و فرا رسیدن لحظات مرگ به همگان هشدار میده
.......:
«در حالى که تو به زندگى پشت مى کنى و مرگ به تو روى مى آورد ملاقات (با یکدیگر) چه سریع خواهد بود!.
نکته مهمى در این سخن پرمحتواى امام علیه السلام است که نخست همه انسان ها را در حال حرکت به سوى پایان عمر معرفى مى کند و این یک واقعیت است.
درست مانند چراغى که ماده اشتعال زایش تدریجاً کم مى شود و روزى تمام و سرانجام خاموش خواهد شد.
از لحظه اى که انسان متولد مى شود و هر ساعتى که بر او مى گذرد بخشى از سرمایه عمر او کاسته و هر نفسى که مى زند یک گام به پایان زندگى نزدیک مى گردد، زیرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هیچ مشکلى هم براى او پیش نیاید روزى پایان مى پذیرد.
این حرکت سریع بدون یک لحظه توقف ادامه دارد و به این ترتیب، از این سو همه انسان ها شتابان به سوى مرگ حرکت مى کنند.
از سوى دیگر، پیوسته عوامل مرگ به سوى انسان در حرکت اند خواه این عوامل از طریق حوادث ناگهانى، زلزله ها، طوفان و سیلاب، تصادف ها و مانند آن باشد یا به صورت بیمارى هایى که با گذشت عمر و ضعف و ناتوانى اعضا خواه ناخواه دامان انسان را مى گیرد و بدین ترتیب دو حرکت از دو سو رو به روى یکدیگر دائماً در حال انجامند
و از آن سو، حوادث به سوى انسان در حرکت است
و در چنین شرایطى ملاقات با یکدیگر سریع خواهد بود.
از یک سو، انسان به سوى نقطه پایان زندگى
مانند دو وسیله نقلیه اى که از دو طرف روبروى یکدیگر با سرعت در حرکت اند و چیزى نمى گذرد که به هم مى رسند.
قران مجید خطاب به قوم یهود مى فرماید:
«(قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ):
بگو آن مرگى که به پندار خود از آن فرار مى کنید به یقین با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوى کسى باز مى گردید که از پنهان و آشکار باخبر است و شما را از آنچه انجام مى دادید باخبر مى سازد.
هدف از تمام این هشدارها این است که زندگى دنیا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چیز را فراموش مى کند و چنان گام برمى دارد که گویى زندگى دنیا ابدى است نه خبرى از آخرت نه توشه اى براى آن سفر و نه اندوخته اى براى آن دیار تهیه مى کند این هشدارها براى این است که انسان را تکانى دهد و از این خواب غفلت بیدار کند و پیش از آنکه فرصت ها از دست برود او را به تهیه زاد و توشه وا دارد.
در نامه 27 از بخش نامه هاى امام علیه السلام مى فرماید: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ وَهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ، الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِیکُمْ وَالدُّنْیَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُم;
شما رانده شدگان و تعقیب شدگان مرگ هستید و صید شدگان به وسیله آن اگر بایستید شما را دستگیر خواهد کرد و اگر فرار کنید به شما خواهد رسید و مرگ از سایه شما به شما همراه تر است و با موى پیشانى شما گره خورده و دنیا در پشت سر شما به سرعت در هم پیچیده مى شود (و پایان عمر دور نیست)
لینک کانال را با دوستان خود به اشتراک بگذارید تا با دنبال کردن حکمت ها و
انشالله با عمل به حکمت ها ،
🌹 مرام علی پررونق تر از نام علی بشه
اَللَّهُمَّ فَأَطْلِبْنِي بِقُدْرَتِكَ مَا أَطْلُبُ وَ أَجِرْنِي بِعِزَّتِكَ مِمَّا أَرْهَبُ
اى خداوند، آنچه را از تو طلب مى كنم به قدرت خود روا گردان و از هر چه بيمناكم به عزت خويش پناه ده.
4_369063533268173624.mp3
2.34M
#صحیفه_سجادیه 🔺
#استادمحمدعلی_انصاری
شرح دعای بیستم(دعای مکارم الاخلاق)
💠جلسه 52(طلب دستیابی به مطلوب و اعتبار اجتماعی)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
گلدان من🌳🌳🌳🌳
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357