eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: آن را به فرزندش محمد بن علی (علیه السلام) داد. چون آن را گشود، در آن نوشته با مردم حدیث بگو و فتوا بده و از هیچ کس جز خداوند عزّوجلّ نترس که کسی به تو دسترسی ندارد، حضرت آن را انجام داد و سپس آن را به پسرش جعفر (علیه السلام) داد؛ چون حضرت مهر را گشود در آن آمده بود با مردم حدیث بگو و فتوا بده و علوم خاندانت را منتشر کن و پدران شایسته ات را تصدیق نما، و از هیچ کس جز خداوند عزوجل نترس و تو در حفظ و امان هستی و این کار برای همه ائمه تا حضرت مهدی ادامه دارد. [۱] ---------- [۱]: اصول کافی، کتاب الحجه، ج۲، ص ۲۸ و بحار، ج ۳۶، ص ۱۹۲، البته متن حدیث با اندک تصرفی ارائه شده است. شب ده نفر انتخاب شديم كه با قايق از آب عبور كنيم؛ جعفر جاهد خطيبي، رحيم طاقي خطيبي، من و شهيد يعقوب قابيل، احمد يوسفي و... سوار قايق شديم. اسماعيل نادري [۷۰] هم سكاندار ما بود. داخل قايق بوديم و آماده حركت، آقا مهدي هم ايستاده بود كنار آب سفارش مي‌كرد؛ الله بنده لري! ذكر بگوييد، لا حول و لا قوة [ صفحه ۱۴۸] الا بالله را از ياد نبرين... احتمال اينكه قايق ما را بزنند، زياد بود. پنجاه پنجاه بود رسيدن ما به آنسوي آب. دشمن كه آن طرف نشسته بود، كور كه نبود. اسماعيل نادري هندل قايق را كشيد كه روشن شود، روشن نشد. آقا مهدي يك پايش را گذاشت روي لبه قايق و به نادري گفت: ذكر بگو و هندل را بكش. لا حول و لا قوة الا بالله را فراموش نكن. نادري لا حول و لا... گفت و هندل را كشيد، موتور روشن شد. در تاريكي شب. با يك قايق نيرو حركت كرديم و چند متر مانده به ساحل از قايق پريديم پايين. قايق برگشت آن طرف كه بقيه را بياورد. هيچ خبري نبود حتي يك عراقي سر راه خود نديديم. ضامن نارنجك‌ها كشيده و آماده رفتيم داخل نخلستان كه توي كيسه اي بود. داخل نخلستان تاريك بود و مثل جنگل. عراقي‌ها فرار كرده بودند. و هيچ كس نبود. بقيه نيروهاي گردان هم آمدند؛ جمشيد نظمي و مصطفي شهبازي و... گفتند شما برويد سمت راست كيسه اي. ما هم با خيال آسوده به راه افتاديم؛ مثل اينكه رفته ايم جايي آرام براي گشت. آنهايي كه خسته بودند اسلحه را گذاشته بودند روي دوش شان مثل چوب دستي، با همديگر صحبت مي‌كرديم و پيش مي‌رفتيم. نزديكي‌هاي شهرك حريبه بوديم كه به طرف ما تيراندازي شد. تيراندازي كه شد ما دو دسته شديم. سمت راست جايي بود ايستگاه مانند. مثل ايستگاه اتوبوس و محل انتظار كشيدن پيش خودمان اينگونه نتيجه گرفتيم كه ايستگاه بلم رانهاست. قرار بود از دهنه كيسه اي رد نشويم، منتهي رد شده بوديم. صبح به ما اعلام كردند كه برگرديد. ما هم تند و تيز آمديم داخل نخلستان... [ صفحه ۱۴۹] روز قبل از شهادت آقا مهدي موقع عصر هواپيماهاي عراقي آمدند آن طرف دجله را بمباران كردند. احمد و محمد يوسفي منير برادر بودند. آقا جمشيد گفته بود يكي از شما به جلو مي‌رود. نشسته بوديم چاي مي‌خورديم، اسماعيل اقدم بود و محمد يوسفي و بنده و... در اين حين هواپيماها بمب ريختند و تركش خورد به محمد. زخم عميقي برداشت و نفس‌هاي آخرش را مي‌كشيد. سريع پيچانديم توي پتو و با قايق فرستاديم عقب. چند دقيقه بعد احمد [۷۱] آمد و پرسيد: چه خبر؟ محمد ما شهيد شد؟ گفتيم: نه بابا زخمي شد فرستاديمش عقب. گفت: من كه بچه نيستم، راستش را بگين. بالاخره خبر شهادتش را داديم خيلي راحت و ساده پذيرفت. احمد از رزمندگان اوايل جنگ بود كه متأسفانه براي نسل جوان ما گمنام و ناشناخته مي‌باشد. باز آمديم چاي بخوريم كه هواپيماهاي عراقي آمدند و بمب ريختند. اين بار من هم مجروح شدم. بعقوب احتسامي [۷۲] با موتور آورد اورژانس. از پلي كه بر روي دجله زده بودند، عبور كرديم و رسيديم اورژانس. نرسيده به اورژانس آقا مهدي با چند نفر ايستاده بودند و صحبت مي‌كردند. يعقوب موتور را نگه داشت، سلام و عليك كرديم. با خوشرويي احوال ما را پرسيد و گفت: اون طرف مجروح شدي؟ گفتم: بله. [ صفحه ۱۵۰] پرسيد: تلفات زياد بود؟ گفتم: نه! تلفات زياد نبود فقط چند نفر زخمي شديم. و چند تا سؤال ديگر و بعد گفت: به امان خدا. پرسيدم: اجازه مي‌دين؟ گفت: به خدا سپردم، خدا اجرتون بده. آمديم اورژانس. پانسمان شدم و سوار آمبولانس كردند كه ببرند عقب. آمبولانس تازه حركت كرده بود كه ديدم حالم خوب است و نياز به عقب رفتن نيست. گفتم آمبولانس را نگه دار و پريدم پايين برگشتم جلو. آن شب مقصد تصرف اتوبان بود. موقع اذان مغرب هنگام حركت بود. آقا جمشيد نظمي نگذاشت من بروم. هر چه اصرار كردم قبول نكرد. گفت: تو مجروحي و سرت باندپيچي شده، با سرت «گرا» [۷۳] مي‌دي. گفتم: كلاه مي‌ذارم سرم. اجازه نداد گفت: «من فرمانده توام، مي‌گم برگرد عقب. » بالاخره تسليم نظر فرمانده شدم و قدير مرا به اورژانس رساند. شب را در اورژانس توي سنگري سپري كردم كه سنگر بي سيم بود. گاهي به خواب مي‌رفتم و گاهي بيدار مي‌شدم. من آن شب تمام صحبت‌هاي آقا مهدي را در بي س
يم شنيدم مگر مواقعي كه خوابم مي‌برد. عمده صحبت‌هاي آقا مهدي در بي سيم راجع به اكيپ تخريب بود كه قرار بود بروند برسند اتوبان و پل را منفجر كنند. مرتب حيدري، حيدري مي‌گفت. حيدري هم مسوول اكيپ تخريب بود. گه گاه به محمدزاده [ صفحه ۱۵۱] [فرمانده ادوات] مي‌گفت: محمدزاده اگه ۱۰۶ قابل داري، بفرست. آقا مهدي، اصغر قصاب را صدا مي‌زد. برخي مواقع كه بي سيم چي جواب مي‌داد، مي‌گفت: گوشي رو بده اصغر خودش صحبت كنه. بده جمشيد خودش صحبت كنه... صبح با قايق به همراه تعدادي ديگر از زخمي‌ها به اورژانس مادر و از آنجا به اهواز تخليه شديم. و اعزامم كردند مشهد. در مشهد توي بيمارستان مطلع شديم كه آقا مهدي شهيد شده است. وقتي خبر شهادت آقا مهدي در بيمارستان پيچيد نه تنها بچه‌هاي لشكر عاشورا، كه بچه‌هاي رزمنده مجروح در غم و ماتم فرو رفتند. انگار كه عزيزترين شان از دنيا رفته، چشم‌هاي همه گريان بود. خيال مي‌كرديم كه ديگر دنيا به آخر رسيده است. همه نقش مؤثر آقا مهدي را در جنگ مي‌دانستند. هنوز صدايش توي گوشم طنين داشت. [ صفحه ۱۵۳] https://eitaa.com/zandahlm1357
Part04_حاج قاسم.mp3
7.36M
📖کـــتاب صــوتی ؛« " حـــاج قـــاســم "» 🌴"خـــــاطـــرات خــــودنـوشــت ســردار شهیـــد حـــــاج قــــاسـم ســلیمــانـی « رضــوان الله تعــالـی» 🌴 قــسمــت: ۴ 🎧 🎧 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
حمد، آسان کننده بعث قوله علیه السلام: وَ یُسَهِّلُ عَلَیْنَا بِهِ سَبِیلَ الْمَبْعَثِ. این فقره هم مشعر و مؤیّد فقره قبل است، المبعث هوَ یوم الّذی بعث فیه الخلایق فَرداً الی اللّه. یعنی توحید و تحمید می‌نمایم خدا را که سَهل و آسان قرار بدهد بر ما به واسطه آن حمد و توحید طریق و مرور یومی که بعثنا و حَشرنا و ایقظنا فیه من نوم الدّنیا و مرافقة الابدان الی اللّه المنّان. یعنی آن شداید و اهوال یوم الموت را که مبْعث ما است به واسطه آن توحید ما آسان نموده، چه، محیا و ممات موحّد و غیر موحّد مساوی نیست. المحیا ما به الحیاة من عموم مَعایش الانسان و ما کان علیهم فی حال حیاة، هم من الطعم و اللبس و المسکن، و کل ما یحتاجون إلیه فی بقاءهم فی الدنیا. و الممات ما یرد علی الانسان قبل موته، و یکون به موتهم من الآلام والأسقام و الأوجاع، کما قال تعالی: « اَمْ حَسِبَ الَّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ [۱] » الی آخره که آیه مبارکه در این شرح دعای شریف تفسیراً و تأویلاً ذکر شد و تکرار نمی شود و ما حصل آیه آن که چون « أم حَسِبَ » استفهام انکاری است، مفاد او این است که نباید این گمان را کسب کنندگان سیّئات و عاملین منهیّات و مرتکبین عصیان بنمایند، که ما در عاجله و آجله، اعنی در دنیا و آخرت محیا و ممات آنها را با صاحبان ایمان و معرفت و توحید مساوی قرار می‌دهیم که اگر این گمان را بنمایند « سَآءَ مَا یَحْکُمُونَ [۲] »، یعنی: نفهمیده و بد حکم می‌نمایند. ---------- [۱]: ۱ - سوره مبارکه جاثیه، آیه ۲۱. [۲]: ۲ - همان. 📚✍شرح بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: پند ابوحازم به دربار عمربن عبدالعزیز آمد، عمر گفت: مرا موعظه کن، ابوحازم گفت: به پهلو بخواب، و بالش مرگ زیر سرت بگذار، سپس بنگر چه چیزی را دوست داری که آن لحظه به نفع تو باشد، همان لحظه آن را انجام بده، و هرچه می‌دانی تو را ضرر رساند، همان لحظه رهایش کن، شاید آن ساعت نزدیک باشد. * صالح بن بصر بر مهدی عباسی وارد شد، مهدی گفت: مرا موعظه کن. صالح گفت: آیا در همین جا پدر و عمویت مستقر نبودند؟ گفت: بلی. ابوحازم گفت: آیا آنان کار نیکی داشتند که آن نیکی یاریشان کند، گفت: آری. ابوحازم گفت: ممکن است کار ناپسندی داشته باشند که موجب گرفتاری آنها شده باشد؟ گفت: آری. ابوحازم گفت: اکنون تو هر آنچه آنان به آن امید دارند انجام ده و هر کاری که بر آنها می‌ترسی، ترک کن. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️⚠️شبهه بیست و دوم اگر خداوند همه را طبق توانشان تکلیف میکند(لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او) پس چرا عده ای تو زندگی کم می آورند و بعضا خدایی نکرده دست به خودکُشتی میزنند؟ لابد خداوند بیشتر از توانشان تکلیفشان کرده که کم آوردند پس چرا قرآن میگوید ما انسانها را به اندازه توانشان تکلیف میکنیم❓بخش اولجواب👇👇 👌چند نکته مهم اولین چیزی که باید هنگام خواندن دقت کرد این هست که👇👇 👈1-گاهی نمیشود تحت لفظی ترجمه کرد مثل یدالله فوق أيديهم👈 یعنی دست خدا؟!! نه... ید کنایه از قدرت است. 👈2-در ترجمه کردن متن عربی به فارسی چون واقعا گاهی لفظ برای آن کلمه عربی نیست مجبور میشویم خودمانی ترجمه کنیم مثل همین آیه لا یکلف الله نفسا الا وسعها بزرگواران من تقریبا تمام ترجمه های را نگاه کردم تماما بجز یکی ما بقی گفته بودن (خداوند تکلیف نمیکند مگر به اندازه توان انسانها) نمیگویم ترجمه ها غلط هستند میگویم در این آیه کامل نیست(البته حق هم دارند چون لفظ مناسب که بتوانم معنای خیلی از کلمات عربی بشود در هیچ لغتی پیدا نمیشود...) 👇 این کلمه به اندازه از کجا آمده توی آیه که نیست فقط الا وسعها آمده است ✅چند مثال خدمتتون میزنم برای روشن تر شدن بحثبه نظر شما اگر منی که برای نمازصبح بلند میشوم نماز صبح بخونم اگر نماز صبح سه رکعت بود برا نماز صبح بلند نمیشدم❓❓ ➖به نظر شما اگر نماز مغرب 4رکعت بود من نمی تونستم بخونم❓❓ ➖به نظر شما منی که 30 روز،روزه ماه مبارک را روزه میگیرم اگر31یا32روز بود دیگر من روزه نمیگرفتم❓❓ ✅جواب روشن است👇👇 👌یقینا کسی که عبادت باشد 30روز یا 35 روز روزه گرفتن برایش فرقی نمیکند وکسی که اهلش نباشد یک روز و 30 روز هم باشد فرقی برایش نمیکند چون روزه نمیگیرد همچنین سایر هم همینطور هستند یعنی کسی که اهل نماز نباشد اگر به او بگویند تو فقط روزی2رکعت نماز بخوان هر موقعی هم که خواستی بخوان این شخص نمیخواند
جواب به شبهه بیست و دوم خلاصه بخش اول👈 چرا ما میگوییم خداوند (به اندازه)ظرفیتمان ما را تکلیف میکند خداوند به کمترین ظرفیتمان ما را تکلیف میکند نه به ((اندازه)) ظرفیتمان یعنی👈من توانایی روزی 40تا50رکعت نماز را دارم ولی خداوند 17رکعت از من خواسته من ظرفیت2ماه روزه را دارم مثلا ولی خداوند یک ماه از من خواسته است بخش دوم تکلیف ظرفیت انسان را بالا می آورد اصلا تکلیف آمده که ما را رشد بدهد نه اینکه ما سقوط بکنیم یکی از الطاف الهی این است که با واجب کردن تکالیف ما به سعادت و رشد برسیم ✅ظرفیت قابل تغییر است هم میشود کمش کرد هم زیاد، گاهی وزنه ای که من بلند میکنم برای حسین رضا زاده ها دمبل است، چرا؟🤔 چون امثال رضازاده روی بدنشان کار کردن و ظرفیت جسمانیشان را بالا بردن و میبرند مباحث روحی هم همینطور است. مثلا👇👇 👌✅👌گاهی یک سنگ کوچکی داخل یک حوضی می اندازیم شاید 100تا موج ایجاد بکند ولی اگر این سنگ را بلکه یک کوهی را داخل اقیانوس بیندازیم هیچ موجی ایجاد نمی شود، گاهی یک اتفاق مثل هم برای دو نفر از یک خانواده رخ میدهد ولی یکی را از پای در می آورد ولی همین اتفاق دیگری را رشد میدهد. 💢شبهه💢👇👇 پس چرا بعضی ها خودکشی میکنند لابد بیش از توانشان امتحان شدن که خودکشی کردند❓ 👌✅✅جواب: اولا👈 هیچ تکلیفی از جانب خداوند به اندازه ظرفیت انسانها داده نشده است تا چه رسد بیشتر از اندازه ثانیا👈 با این توضیحات جواب روشن شد اگر امثال حسین رضا زاده ها تمرین را رها بکنند به مرور زمان توانشان پایین میاد دیگه نمیتونند وزنه 265 کیلویی را دو ضرب بلند بکنند...انسان هم همینطوره گناه ظرفیت انسان را پایین میاره معرفت به خدا وامام ظرفیت را بالا میاره ... ✅👌علت خودکشی عوامل زیادی است👈 ازجمله ظرفیت ولی با این نگاه👈 طرف بعد از کلی عمر گرفتن از خداوند میبیند میتوانست به کجاها برسد ولی وضع فعلی او هزاران کیلو متر با آن فاصله دارد که این فاصله را هم خودش ایجاد کرده، 👈گاهی بخاطر انتخابات و تصمیمات غلطی است که در گذشته گرفته است👈 گاهی بخاطر نوع سبک زندگی غلطی است که انتخاب کرده یعنی ایدئولوژی غلطی را انتخاب کرده است 👈گاهی فشار اطرافیان و سوء تدبیر دولت مردان است که ایشون را تحت فشار اقتصادی قرار داده👈ولی به نظرم مهمترین دلیلش عدم معرفت نسبت به دنیا و خودش و خدایش است
جواب به شبهه بیست و دوم بخش سوم 1⃣ خوب یک قاعده ای داریم که همه امتحان میشن این سنت خداست. اَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ  2⃣ قاعده دوم همه انسانها کمتر از ظرفیتشان تکلیف میشوند 3⃣ حالا این دو قاعده را بهم بچسبانید ببینید چه برداشتهای زیبایی که از دین میکنید😊😊 ✅👌امتحانات حضرت زینب سلام الله علیها را که یادتان هست 😞 72نفر را جلویش سر میبرند همه بردار و فرزند یا اقوام... این همه اسارت میبینند...ادامه نمیدم روضه نخونم خودتان بهتر میدانید ما چی گفتیم یعنی قرآن چی فرمودند، فرمودند که انسانها کمتر از ظرفیتشان امتحان میشوند..... 👌👌رفقا یعنی حضرت زینب سلام الله علیها این همه مصیبت دیدین این همه امتحان شدن تازه کف ظرفیت حضرت بوده یعنی این بزرگوار فکر کنید چقدر ظرفیت داشتند😔 بخاطر همین حضرت در مجلس یزید ملعون فرمودند(( ما رایت الا جمیلا ))چون با ظرفیت بودن دیدن همه چیز سر جای خودش است.....اگر بیش تر از توانش می بود که العیاذبالله میبایستی خودکشی میکردند 👌👌(سِر این رفتار حضرت زینب سلام الله علیها این است که ایشان روی معرفت خودشان کار کرده بود لذا همه چیز را سَر جای خودش میدید ولی ما خیال میکنیم اگر همه چیز پیش من باشد و همه چیز طبق وفق مراد من باشد سَر جای خودش است ..‌)همانطور که انسانها تکلیف دارند جامعه ها هم تکلیف دارند و کمتر از توانشان امتحان میشوند. بزرگواران امام خمینی رحمه الله علیه🌹 چی فرمودند ؟ 👌 فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمیکند طبق همین مبنا بود چون اگر قرار است ما زیر سلطه زور نرویم حتما توانایی این را داریم لذا آمریکا و سایر سلاطین زورگو هیچ غلطی نمیتوانند بکنند کما اینکه 8سال دفاع مقدس هیچ غلطی نتوانستند بکنند. ✅پس خداوند به اندازه ظرفیت انسان ها انسان را مکلف نمیکند بلکه کمتر از ظرفیت انسان،انسان مکلف میکند. چون تکلیف طاقت فرسا و محال از خداوند اصلا صادر نمیشود
.......: ۲۵. تعداد آيات کدام سوره برابر با تعداد رکعات نمازهاي يوميه است؟ تعداد آيات سوره طارق برابر با تعداد رکعات نمازهاي يوميه است. ۲۶. کدام سوره معادل يک سوم قرآن است؟ سوره اخلاص معادل يک سوم قرآن است. ۲۷. کدام سوره دو مرتبه بر پيامبر اسالم نازل شده است؟ سوره حمد دو مرتبه بر پيامبر اسلام نازل شده است. ۲۸. چه تعداد از سوره‌هاي قرآن تعداد آياتش برابر با تعداد پنج تن آلعباست؟ سوره‌هاي فلق، فيل، قدر، لهب و... تعداد آياتش برابر با تعداد پنج تن آل عباست. ۲۹. کدام سوره است که يک دوازدهم قرآن را در خود جاي داده است؟ سوره اي که يک دوازدهم قرآن را در خود جاي داده است؛بقره است. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥کلیپ بسیار زیبا وتکان دهنده آفرینش ✳️ بر اساس آیات قران کریم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⭕️ از نگاه قرآن و روانشناسی رنگ
.......: انواع مصيبتها كه زمين را تيره و تاريك و تاريخ را خونين مى كند؛ همه آن رنجها و دردها كه با تولّد آدمى در رگ و پى حيات مى دود، و تا منزلگاه مرگ همراه با روندگان، راه مى پويد؛ بر هندوهايى كه اصل كارما را مى پذيرند، هموار و آسان مى گشت. اين مصيبتها و بى عدالتيها، اين اختلاف بين نبوغها و بلاهتها، تهيدستى‌ها و توانگريها، همه نتايج حياتهاى پيشين و زاده قهرى آن كهنه ناموسى بوده است كه در ترازوى عمر كوتاه آدمى، يا لحظه اى از ابديّت، بيدادگرانه (و غيرعادلانه) به نظر مى رسيده، امّا در پايان كار، همه دادگرانه بوده است. كارما از جمله آن ابداعات بى شمارى است كه انسان خواسته است به يارى آن شرّ و مصيبت را با بردبارى تحمّل كند. «۱» اگر مردم هند يا ديگر مردم پيشين، فرضيّه عود ارواح را براى توجيه اين پديده‌ها ساخته بودند، امروز با پيشرفت «علم پزشكى» و «روانشناسى» و «روانكاوى» و «علوم ارتباط با ارواح، ص: ۱۵۷ اجتماعى» ديگر هيچ نيازى به آن فرضيّه هاى خرافى براى تفسير اين گونه پديده‌ها نيست؛ چه اين كه مى دانيم: اگر دستورهاى بهداشتى در مورد جسم انسان درست به كار بسته شود و پدر و مادر با راهنمايى هاى لازم، دستورهاى بهداشتى را در مورد «جنين» خود رعايت كنند، كودكان ناقص به دنيا نخواهند آمد. به عبارت ديگر، وجود افراد معيوب و ناقص، الزامى نيست. دستگاه آفرينش انسان چنان دقيق است كه با مراقبت هاى لازم و استفاده از قوانين آفرينش، محصول آن صد در صد سالم خواهد بود. سابق بر اين بسيارى از كشاورزان تصوّر مى كردند قسمتى از محصولات زراعتى يا ميوه هاى درختان حتماً ناقص و كرم خورده خواهند بود، و اين از لوازم وجود آنهاست، و مى گفتند: «كرم درخت از خود درخت است»؛ ولى مطالعات علمى نشان داد كه چنين نيست؛ كرم درخت از خود آن نيست، و الان مزارع نمونه اى با استفاده از قوانين آفرينش به وجود مى آورند كه تمام محصولات آن سالم و حتّى يك سيب كرم خورده در تمام آن وجود ندارد. ارتباط با ارواح، ص: ۱۵۸ بنابراين، يا پدر و مادر مقصّرند و يا اجتماعى كه آنها در آن زندگى مى كنند، چون كه حدّاقلّ آموزش صحيح يا بهداشت، يا وسايل زندگى آنان را فراهم نساخته، تا فرزندان آنها به اين روز نيفتند؛ و همانطور كه اگر انسانى حمله به انسان ديگرى كند، و چشم او را مثلًا معيوب سازد، او مقصّر است، نه دستگاه آفرينش؛ در موارد كورمادرزاد نيز با نظر دقيق بايد همينطور قضاوت كرد؛ اجتماع يا افراد را مقصّر دانست، نه دستگاه خلقت را. و امّا در موارد ثروت اندوزى بعضى، و تهيدستى بعضى ديگر، اين موضوع امروز جاى ترديد نيست كه نظامات غلط اجتماعى و سيستم هاى ناسالم اقتصادى است كه سرچشمه اين افراط و تفريطهاست، نه مسئله عود ارواح و كارما. شايد اين طرز استنباط براى هندوهاى قديم كه از اصول «جامعه شناسى» و «اقتصاد جديد» بى خبر بودند، آب و رنگى داشت؛ امّا امروز براى ما كاملًا بى ارزش است. عامل اصلى شكست هاى اجتماعى: توجّه به وضع روانى افراد، و طرز تربيت خانوادگى و ارتباط با ارواح، ص: ۱۵۹ اجتماعى آنها نيز بخوبى مى تواند پرده از روى علل موفّقيّت و عدم موفّقيّت افراد بردارد و نقاط ضعف روانى و تربيتى آنها را كه سرچشمه اين شكستها شده روشن سازد، ديگر نيازى به پناه بردن به خرافات و كارما و عود ارواح نيست. نويسنده بحث «اسرار روح و زندگى» در مجلّه اطّلاعات هفتگى مى گويد: موفقّيّت يا عدم موفّقيّت يك اثر علمى يا ادبى و هنرى يا يك اختراع صنعتى، يك نوع پاداش و كيفر اعمال انسانى است (در زندگانى هاى پيشين) و دخالت ارواح در اينگونه جريانات تا آنجا كه قدرت داشته باشند نيز قطعى است... (اين امور) به صورت ظاهر، عادلانه نيست... يگانه راه حلّ معمّا همان است كه از بركت اسپريتيسم كشف شده؛ يعنى، يك نوع كيفر و پاداش و تا حدّى دخالت ارواح! «۱» با توجّه به حقايق بالا كاملًا روشن شد كه نه ارواح بى كارند كه بى جهت در كار خلق اللّه دخالت كنند، و نه زندگانى پيشينى بوده كه اينها پاداش آن باشد؛ بلكه همه اينها علل خاصّ روانى و اجتماعى و تربيتى و جسمانى دارد، و ارتباط با ارواح، ص: ۱۶۰ نيازى به فرضيّه هاى نادرست نيست. عجيب اين است كه نويسنده مزبور با تصريح به اين كه اين حوادث يك نوع كيفر و پاداش است، و با تصريحى كه در شماره هاى گذشته كرده (از جمله در شماره ۱۴۶۱) آن جا كه مى گويد: «شما اى پدران و مادران! بدانيد تبعيض قائل شدن ميان فرزندان گناهى است بزرگ كه كيفرش دامن گيرتان خواهد شد؛ چه در اين دنيا، و چه پس از مرگ در عالم ارواح و حتّى در زندگى آينده تان كه به اين جهان برمى گرديد. » مى گويد: چرا «آقاى مكارم» مطلب زير را به من نسبت داده: «روح پس از جدائى از بدن، اگر نيازمند تكامل باشد، به بدن انسان ديگرى برمى گردد و دوره جديدى از زندگى را شروع مى كند. گاهى اين دوره جديد زندگى، آميخته به رنجها و ناراحتى هاست تا اعمال بد گذشته را جبرا
ن كند و گاهى آميخته با شادكاميها، تا جبران محروميّت هاى گذشته گردد. » سپس مى گويد: «من كدام مطلبى را نوشته‌ام كه يك در هزار! با اين حرف غلط كه شما به من نسبت داده ايد، تناسب داشته باشد... اين عمل شما كارى است كه عرف و شرع و قانون، اسمش را گذاشته است جعل. بله جعل!!» (شماره ۱۴۹۷) ارتباط با ارواح، ص: ۱۶۱ شما را به وجدانتان سوگند! آيا اين سخن كه ما به او نسبت داده ايم، عين چيزى نيست كه در بالا نقل شد؟ اگر جعل اين است، پس هر حقيقتى جعل است. چرا شما گفته خودتان را به اين زودى فراموش مى كنيد: «خودشكن! آئينه شكستن خطاست! » ارتباط با ارواح آیت الله شیرازی https://eitaa.com/zandahlm1357
مستند صوتی شنود - 11.mp3
17.1M
🎙 مستند صوتی شنود، قسمت ۱۱ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌ها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. مروری بر نکات جلسه یازدهم: 🔻 تبعات گناه در فضای مجازی 🔻 یادگیری عمیق، در دوران کودکی 🔻 اثر گناه، بر قلب امام زمان علیه السلام 🔻 مال حرامی که تبدیل به خیانت می شود. 🔻 عاقبت چت‌های بسیار معمولی در آخرت 🔻 تاثیر گناه بر روح و روان 🔻 چرا روضه برای امام زمان علیه‌السلام تمام نمی‌شود. 🔻 گناهان جبران ناپذیر 🔻 حق الناس فکری نداشته باش 🔻 چرا تصمیم گرفتم حضوری گفتگو کنم. 🔻 کلمه‌ای که گفته می شود و چوب دارد. 🔻 گناهانی که عادی شده در زندگی 🔻 شادی های کاذب 🔻 زندگی که در آن خمس نباشد 🔻 مرا برای کمک به دیگران می بردند 🔻 عاقبت کارمندی که کار اداری را عقب انداخت 🔻 کارمندی که در وقت اداری فیلم ناجور می دید 🔻 حساب و کتاب عجیب و ترسناک