eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.3هزار عکس
34.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: ارزاق انسان‌ها متن حديث قالَ (عليه السلام): الْمَلائِكَةُ تُقَسِّمُ أرْزاقَ بَنى آدَمِ ما بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلى طُلُوعِ الشَّمْسِ، فَمَنْ نامَ فيما بَيْنَهُما نامَ عَنْ رِزْقِهِ فرمود: ما بين طلوع سپيده صبح تا طلوع خورشيد ملائكه الهى ارزاق انسان‌ها را سهميه بندى مى نمايند، هركس در اين زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد. امامت چه زماني امام مي‌داند امام است متن حديث متي يعلم الإمام أنّه إمام الكلينى عن محمّد بن يحيي عن محمّد بن الحسين عن صفوان قال: قلت الرضا عليه السلام: أخبرنى عن الإمام متي يعلم أنّه إمام؟ حين يبلغه أنّ صاحبه قدمضي أو حين يمضى؟ مثل أبى الحسن قبض ببغداد و أنت ههنا، قال: يعلم ذلك حين يمضي صاحبه، قلت: بأىّ شى ء؟ قال: يلهمه الله. چه زماني امام مي‌داند امام است كليني از محمد بن يحيي از محمد بن حسين از صفوان نقل كند كه گفت: به امام رضا (ع) گفتم: مرا از اين خبر رسان كه او كي دانسته امام است؟ آن گاه كه به او خبر مي‌رسد امام پيشين وفات يافته يا خواهد مرد، نظير ابوالحسن كه در بغداد جانش گرفته شد در حالي كه تو اينجايي؟ فرمود: آن گاه كه امام پيشين وفات مي‌كند از اين امر [ امامت ] با خبر مي‌شود، گفتم: به چه چيز؟ فرمود: خدا به او الهام كند۱. منبع حديث ۱- أصول كافى ۱/ ۳۸۱. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: هدیه حضرت رضا (علیه السلام) به دعبل چون دعبل از خواندن قصیده خود فارغ شد، حضرت رضا (علیه السلام) به او فرمود، بماند و خود داخل خانه شد. مدتی بعد، خدمتکار حضرت یکصد دینار رضوی (که به نام حضرت رضا (علیه السلام) زده شده بود) آورد و به دعبل گفت: مولایم می‌گوید این‌ها را مخارج (سفر) خود قرار ده. دعبل گفت: به خدا من برای این نیامدم و قصیده‌ام را برای طمع نگفته‌ام و کیسه پول را پس داد و از حضرت تقاضا کرد یکی از لباس‌های خود را به او دهد تا تبرّک جوید. حضرت رضا (علیه السلام) لباس را همراه کیسه پول برای او فرستاد و به خدمتکار فرمود: به او بگو، این کیسه را بگیر که به زودی به آن نیازمند می‌شود و ردّ مکن. دعبل آن لباس و کیسه پول را گرفت و با قافله ای از مرو حرکت کرد، در فرهان، راهزنان قافله را غارت کردند و اهل قافله از جمله دعبل را اسیر کردند. راهزنان مشغول تقسیم اموال بودند و یکی از آن‌ها این شعر را خواند: اری فیئهم فی غیرهم متقسماً و ایدیهم من فیئهم صفرات یعنی: می‌بینم که غنایم ایشان در دست دیگران تقسیم می‌شود ولی دست ایشان از غنایم خویش خالی است (و این همان شعری بود که دعبل سروده بود! ) دعبل از او پرسید: گوینده شعر کیست؟ گفت: مردی از خزاعه به نام دعبل بن علی. دعبل گفت: دعبل منم. مرد راهزن، جریان را به رئیس خود گفت. رئیس آن‌ها نزد دعبل آمد و گفت: دعبل تویی؟ گفت: آری. گفت: قصیده ات را بخوان. دعبل خواند و رئیس راهزنان دستور داد تا دعبل و همه قافله را آزاد کنند و اموال آن‌ها را به احترام دعبل پس دهند. دعبل به سفر خود ادامه داد تا به قم رسید، اهل قم از دعبل خواستند که قصیده خود را بخواند. او گفت: در مسجد جامع جمع شوید و چون جمع شدند، قصیده را خواند. مردم قم مبلغ زیادی از مال و متاع به او صله دادند. تا آن که خبر پیراهنی که حضرت رضا (علیه السلام) به دعبل داده بود، به اهل قم رسید. از او خواستند که آن لباس را به هزار دینار به آن‌ها بفروشد، اما دعبل نپذیرفت؛ گفتند: مقداری از آن را به هزار دینار بفروش، او نپذیرفت و از قم حرکت کرد. در یکی از روستاهای شهر، عده ای از جوانان عرب، لباس را از او گرفتند. دعبل به قم آمد و از آن‌ها خواست تا لباس را به او برگردانند. جوان‌ها نپذیرفتند و حتی به دستور بزرگانشان نیز گوش ندادند و به دعبل گفتند: لباس را نمی دهیم، هزار دینار پول آن را بگیر؛ دعبل اول نپذیرفت ولی چون ناامید شد، درخواست کرد تا مقداری از آن را به او دهند. آن‌ها پذیرفتند و مقداری از لباس را با هزار دینار به او دادند. دعبل به وطن خود آمد، ولی دید که دزدها همه اثاث منزل را ربوده اند. او آن صد دیناری را که حضرت رضا (علیه السلام) به او داده بود، به شیعیان فروخت و آن‌ها هر دینار را به صد درهم خریدند و ده هزار درهم به دست آورد و این سخن حضرت را به یاد آورد که فرمود: به زودی به پول‌ها نیاز پیدا خواهی کرد. 📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
صحیفه امام 19.mp3
9.91M
💠 سلسله جلسات 19 🔰 با موضوع بازخوانی (جلسه 19) ❌ پایان تدریس جلد هشتم ❌ 👈 در صورت خرابی فایل ، از لینک https://uupload.ir/view/صحیفه_امام_19_hyya.mp3/ دانلود نمائید . 🎤 با توضیحات ✅ انقلابی باید مبانی امام و رهبری را بداند تا هم بصیرتش بیشتر شود هم تحلیلهایش مبنایی شود ✅
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 ۳۱۳ نفر یار خاص چه فرقی میکنن با بقیه یاران؟ چطوری جزء ۳۱۳ نفر باشیم؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 🔸313 نفر یاران حضرت آن به قول معروف فرماندهان لشکر هستند؛ چه از لحاظ نظامی، چه از لحاظ معنوی و چه از لحاظ تقوا در بالاترین مباحث هستند. حالا نظامی هم شاید بگوییم مدیریتشان مثلا قوی است، در بالاترین درجات هستند. 👈🏻اینکه چطور میخواهید جزء این افراد باشید باید تا میتوانید روی تقوای خودتان کار بکنید، روی تقوا و هم روی برتری های جسمی و معنوی خودتان، باید شب و روز کار کنید. 📖خطبه متقین امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه (خطبه متقین همان خطبه همام معروف هست) را پیدا کنید آنجا کامل صفات متقین را حضرت علی میگوید. این صفات را سعی کنید در خودتان بیدار کنید، در خودتان کار کنید ان شاء الله جزء آن افراد خواهید بود که از 313 نفر باشید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: تحصن روبروی مسجد جامع خرمشهر، مطب دکتر شیبانی بود که تبدیل شده بود به محل تجمع جمعی از خواهران، آنجا هم محل مداوای مجروحین بود، هم انبار مهمات و هم محل استراحت خواهران. بعضی از آقایان و از جمله «شیخ شریف» [۱] دکتر شیبانی را مجاب کرده بودند که مطب را از ما پس بگیرد و ما مجبور شویم از شهر برویم. ما هم جلوی مطب تحصن کردیم. شیخ شریف آمد. ما گفتیم بالاخره این شهر نظافت می‌خواهد، غذا می‌خواهد، کارهای پشتیبانی می‌خواهد. شما مگر چقدر نیرو دارید که این کارها را بکنید. او بعد از صحبت، قانع شد و اجازه داد ما بمانیم. [۲] ---------- [۱]: شیخ شریف قنوتی روحانی اهل بروجرد که خود را به خرمشهر رساند و بسیاری از امور مسجد جامع در ایام مقاومت را برعهده گرفت. او در تاریخ ۲۴\۷\۵۹ در خیابان ۴۰ متری خرمشهر به شهادت رسید. [۲]: راوی: زهرا حسینی رزمنده من و زهره قبل از رسیدن به گمرک از ماشین پایین پریدیم. عراقی‌ها تا گمرک رسیده بودند و ما برای دفاع رفته بودیم. می‌خواستیم تا آنجا که سلاح و مهمات داریم بجنگیم. مسافتی را زیگزاگ رفتیم. از بشکه‌ها و جعبه‌های چوبی خیلی بزرگ به عنوان سنگر استفاده می‌کردیم و برای هم خط آتش می‌بستیم. یعنی برای جلو رفتن بچه‌ها و کم شدن حجم تیراندازی دشمن اسلحه را روی رگبار می‌گذاشتیم و از بالای سر بچه‌هایی که دولا دولا جلو می‌رفتند به طرف دشمن تیراندازی می‌کردیم تا آنها راحت تر بتوانند تغییر موضع بدهند. سنگر به سنگر جلو رفتیم تا به جایی رسیدیم که ریل راه آهن بود. کم کم به یک رزمنده کامل تبدیل شدم. [۱] ---------- [۱]: راوی: مریم امجدی 📚خاطراتی از حضور زنان در دفاع مقدس https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: انقیاد مخلوقات برای انسان قوله علیه السلام: فَکُلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَی طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ. الخلیقة: یقال: إنّها کلّ البهایم، و یقال: هی المخلوق جمیعاً من البهائم و غیره. و این اطلاق ثانی که عام است اَنسب بما نحن فیه است که طبقات پست از بشر را هم شامل شود. یعنی حمد خاصّ خدائی است که تمام مخلوق ذی حیات را منقاد و مطیع ما قرار داده به قدرت خودش، و قرار داده آنها را صائره و راجعه به سوی طاعت و خدمت ما بعزّته، کما فی الدعاء: « الحمد للّه الذی [... ] أخدمنا فی عانین ». [۲] عانین: صاحبان عنا و تعب و مشقّت اند. یعنی خدا طبقه رنج بران را خادم ما قرار داده، و ما را به توسّط آنها خدمت نموده، چنان که معلوم است اگر نفوس جاسیه قاسیه غلاّظ المباشرة لأمور العالم نبودند برای انجام امورات شاقّه از قبیل حفر قنوات و تعمیر عمارات و غیره امور معاشیه کل معوّق بود، لذا قال: « وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا [۱] »، أی مستخدماً. بلکه، تمام موجودات آفاقی و انفسی، و سماء و سماوی را خدمت گزار انسان قرار داده چنانکه فرموده: « سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ [۲] الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ [۳] »، « وَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی الاْءَرْضِ [۴] » چه اینها مسخّر انسانند ؛ یعنی حرکات و سکنات و ذهاب و ایابشان به واسطه وصول منافع و تکمیل ما یحتاج انسان است. روز برای تهیه و اصلاح امر معاش، و شب برای نوم و سکونت و راحت انسان، و حرکات ذاتی و عرضی شمس و قمر و سایر کواکب به واسطه نضج و تکمیل مطعومات و مشروبات و ملبوسات انسان است ؛ چنان که اگر شمس این حرکت عرضیه فلک الافلاک را نداشت لیل و نهار نبود، چه لیل از غیبت او است در تحت الأرض. ---------- [۲]: ۱ - المحاسن، ج ۲، ص ۴۳۶ ؛ مفتاح الفلاح، ص ۱۷۴. [۱]: ۲ - سوره مبارکه زخرف، آیه ۳۲. [۲]: ۳ - اصل: + سخّر لکم. [۳]: ۴ - سوره مبارکه نحل، آیه ۱۲. [۴]: ۵ - سوره مبارکه حج، آیه ۶۵. و الأرض مانعة من إیصال نورها الی جهة الفوق. و یوم به واسطه محاذات او است در دائره فوق الأرض با ارض، لذا قیل: چون زمین برخاست [۵] از جوّ فلک نی شب و نی سایه ماند، لی و لک [۶] و اگر آن حرکت ذاتی او در سیصد و شصت روز نبود فصول اربعه حاصل نشده بود، چه نصف این مدّت را در اوج ناحیه شمال است که ایام صیف باشد به واسطه غلبه حرارت و قربش به خط استوا، و نصف دیگر او را به حسب آن حرکت در حضیض است در بروج جنوبیه که شتا باشد به واسطه عدم محاذات او به طور استقامت و بُعدش از سمت الرأس و دائره معدّل النهار، و ما بین این دو نقطه اوج و حضیض رو به اوج بهار است و رو به حضیض خریف که حصول فصول اربعه که از مهمّات لازمه است واقع شود. پس، اگر شمس در نقطه واحده ساکن بود أوّلاً محاذی خود را ارض می‌سوخت و نقاط دیگر از عدم حرارت منجمد بود، که در هر دو صورت تکوّن حیوان و نبات نشود. اینها قلیلی از آیات ظاهره آنها است، و الاّ چندین هزار حکم و مصالح و بدایع صنع و دقایق حکمت در وجود آنها است که به کلّی غیر معروف است، کما قال تعالی: و « عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ [۱] »، و در تمام این تغییرات و تبدیلات در حرکات و اوضاع و آثارشان مستخدم انسان اند که اثر منافع آنها به آدم برسد کما قیل: همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری ---------- [۵]: ۱ - اصل: برخواست. [۶]: ۲ - مثنوی معنوی، مولوی، د ۳، ص ۷۳۱: « بیان آن که هر چه غفلت و غم و کاهلی... ». [۱]: ۳ - سوره مبارکه یونس، آیه ۷. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: سفیان ثوری گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: سلامتی آن قدر عزیز الوجود است که خواسته اش مخفی شده است. هرگاه وجود پیدا کنی، به گمنامی بپرداز، اگر نتوانستی در خلوت بسر ببر هرچند خلوت چون گمنامی نیست، اگر نتوانستی سکوت کن، هرچند سکوت چون خلوت نیست، و اگر نتوانستی حرف گذشتگان نیکو را بیان کن، نیکبخت کسی است که در خود احساس خلوت کند. رضایت خدا از رابعه عدویه پرسیدند: کی بنده از خدا خشنود است؟ گفت: زمانی که خوشی او در غم چون خوشی او در آسایش باشد. شوق به بهشت از او (رابعه عدویه) پرسیدند: اشتیاق تو به بهشت چگونه است؟ یا چرا با اینکه ادعای محبت خدا می‌کنی به بهشت علاقمندی؟ در پاسخ گفت: اول همسایه بعد خانه! رابعه گوید: هر عمل شایسته‌ام را کوچک شمردم. زیان دنیا زاهدی گوید: به دنیا به چشم اهانت بنگر، چرا که بهترین چیزهاکه به شما می‌دهد، پرزیانترین آنهاست. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357