eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: از فوايد دانش متن حديث من ثمرات العلم ۱- الطوسى قال: أخبرنا جماعة عن أبى المفضل قال: حدّثنا أبوعبدالله جعفر بن محمّد بن جعفر بن الحسن الحسنى رضى الله عنه فى رجب سنة سبع و ثلاثمائه قال: حدّثنى محمّد بن علىّ بن الحسين بن زيد بن علىّ بن الحسين بن علىّ بن أبى طالب قال: حدّثنى الرضا علىّ بن موسي عن أبيه موسي بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمّد عن أبيه محمّد بن علىّ عن أبيه علىّ بن الحسين عن أبيه الحسين عن أميرالمؤمنين علىّ بن أبى طالب عليه السلام قال: سمعت رسول الله صلّي الله عليه و آله يقول: طلب العلم فريضة علي كلّ مسلم، فاطلبوا العلم فى مظانّه و اقتبسوه من أهله فإنّ تعلّمه للّه حسنة و طلبه عبادة و المذاكرة فيه تسبيح و العمل به جهاد و تعلميه من لايعلمه صدقة و بذله لأهله قربة إلي الله تعالي لأنّه معالم الحلال و الحرام و منار سبل الجنّة و المونس فى الوحشة، و الصاحب فى الغربة و الوحدة، و المحدث فى الخلوة و الدليل فى السّراء و الضّراء، و السلاح علي الأعداء و الزين علي الأخلّاء، يرفع الله به أقواماً فيجعلهم فى الخير قادة تقتبس آثارهم و يهتدى بفعالهم، و ينتهى إلي آرائهم، ترغب الملائكة فى خلّتهم و بأجنحتها تمسّهم و فى صلاتها تبارك عليهم يستغفر لهم كلّ رطب و يابس حتّي حيتان البحر و هوامّه و سباع البرّ و أنعامه. إنّ العلم حياة القلوب من الجهل وضياء الأبصار من الظلمة و قوّة الأبدان من الضعف، يبلغ بالعبد منازل الأخيار و مجالس الأبرار و الدرجات العلي فى الدنيا و الآخرة، الذكر فيه يعدل بالصيام و مدارسته بالقيام، به يطاع الربّ و يعبد، و به توصل الأرحام و يعرف الحلال من الحرام، العلم امام العمل و العمل تابعه يلهم به السعداء و يحرمه الأشقياء فطوبى لمن لم يحرّمه الله منه حظّه. ۲- الصدوق: حدّثنا الحاكم أبو علي الحسين بن أحمد البيهقى، قال: حدّثنا محمّد بن يحيي الصولى، قال: حدّثنا أبوذكوان قال: حدّثنا إبراهيم بن العبّاس، قال: سمعت علىّ بن موسي الرضا عليه السلام، يقول: مودّة عشرين سنة قرابة و العلم أجمع لأهله من الآباء. ۳- الصدوق: حدّثنا أبى رضي الله عنه، قال: حدّثنا علىّ بن موسي بن جعفر بن أبى جعفر الكميدانى عن أحمد بن محمّد بن عيسي عن أحمد بن محمّد بن أبى نصرالبزنطي قال أبوالحسن عليه السلام قال: من علامات الفقيه الحلم و العلم و الصمت، أن الصمت باب من أبواب الحكمة، إنّ الصمت يكسب المحبّة، إنّه دليل علي كلّ خير. از فوايد دانش ۱- طوسي گويد: گروهي از ابومفضّل ما را خبر آوردند كه او گفت: ابوعبدالله جعفر بن محمد بن جعفر بن حسن حسني (رض) در رجب سال ۳۰۷ گفت: محمد بن علي بن حسين بن زيد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب (ع) مرا حديث كرد و گفت: علي بن موسي الرضا (ع) از پدرش موسي بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن حسين از پدرش حسين از اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) مرا چنين حديث گفت كه آن حضرت فرمود: از پيامبر خدا (ص) شنيدم مي‌فرمود: كسب علم بر هر مسلماني واجب است، پس علم در آنجا كه گمان وجودش مي‌رود بجوييد و از اهل آن فرا گيريد كه يادگيري اش حسنه، و جستن آن عبادت، و گفت و گوي آن تسبيح، و عمل بدان جهاد، و آموختنش به آن كه نمي داند صدقه، و بذل آن به اهلش موجب نزديكي به خداوند تعالي است، زيرا آن نشانه (نشان دهنده) حلال و حرام، و منار راههاي بهشت، و همدم تنهايي، و دوستِ گاهِ غربت و بي ياري است، سخنگو در خلوت و راهنما در فراز و نشيب، سلاحي عليه دشمنان، و زيوري در حضور دوستان به شمار آيد. خداوند بدان اقوامي را بلندي بخشد و در خير، پيشواياني قرارشان دهد كه از آثار ايشان نور هدايت برگرفته و به كردارشان هدايت، جسته شود. نظرها به رأي ايشان منتهي شود، و فرشتگان به دوستي آنان علاقه ورزند، و با بالهاي خويش نوازش شان دهند و برايشان در نماز خود دعا گويند، و هر تر و خشكي حتي ماهيان دريا و حشرات و حيوانات اهلي و وحشي صحرا برايشان طلب آمرزش كنند. علم موجب زندگي و رستن دلها از ناداني، نور ديدگان در تاريكي و نيروي بدن در برابر سستي است، [ علم ] بنده را به جايگاه نيكان و همنشيني با شايسته كاران و به درجات برتر در دنيا و آخرت رساند، ياد آن برابر روزه و گفت و گوي آن همتاي شب زنده داري است، پروردگار بدان اطاعت و بندگي شود، و پيوند با رحم بدان حاصل آيد. و با آن است كه حلال از حرام باز شناخته شود، علم پيشتر از عمل است و عمل پيرو آن، نيكبختان از آن الهام گيرند و تيره بختان محروم از آن، و خوشا به حال آن كه خداوند او را از سهمي از آن محروم نفرموده است ۱. ۲- صدوق گويد حاكم ابوعلي حسين بن احمد بيهقي ما را چنين حديث گفت كه محمد بن يحيي صولي گفت: ابو ذكوان گفت: ابراهيم بن عباس ما را حديث كرد و گفت از علي بن موسي الرضا (ع) شنيدم مي‌فرمود: دوستيِ بيست ساله (نوعي) خوشاويدي است، و علم اهل خود را از پدران بيشتر گرد هم آورد ۲. ۳- صدوق گويد : پدرم (ر
ض) ما را چنين حديث گفت كه علي بن موسي بن جعفر بن ابي جعفر كميداني، از احمد بن محمد بن عيسي، از احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي ما را چنين حديث نمود، ابوالحسن الرضا (ع) فرمود: از نشانه‌هاي فقيه، بردباري، دانش و خاموشي است، كه خاموشي دري از درهاي حكمت است، خاموشي جلب محبت مي‌كند و راهنما به سوي همه خيرهاست ۳. منبع حديث ۱- أمالى طوسى ۴۸۷- ۴۸۸. ۲- عيون اخبار الرضا ۲/ ۱۳۱. ۳- عيون اخبار الرضا۱/ ۲۵۸. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله کلیپهای 3 ✅ بررسی نقاط قوت و ضعف دولت و آسیب شناسی رفتار برخی انقلابی ها در نقدهای تخریب گونه و حمله به 🎬 جلسه سوم 3️⃣ 👈 راه مخرج مشترک نداشتن با دشمن ، گفتن خوبی ها در کنار بدی هاست 👈 آقا از ما خواسته نکات مثبت گفته شود ، چرا نمی گوییم ⁉️ 👈 وقتی دیدی حرفهایت مورد استقبال دشمن قرار گرفت و هم زبان با دشمن شدی ، بدان راهت اشتباه است 🎤 🌀 دیدن همه کلیپهای با کیفیت های بالاتر در 👈 اینجا 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
ادب ماه رجب 12.mp3
2.09M
🔰 سلسله جلسات 12 💠 رعایت بیشتر 12 ✅ تدریس کتاب ادب حضور 👈 دعای مهمی که امام زمان (عج) برای ماه رجب به ما هدیه دادند چیست ⁉️ 👌 دعای مهمی برای معرفت بیشتر به مقام 👈 زمان های مهم خواندن این دعا کدام است⁉️ 🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت 👌ماه رجب امسال با ادب بیشتری در محضر خدا حضور پیدا کنیم. 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
قسمت:دوازدهم هنوز سفره را جمع نکرده بودیم که عبدل پا شد، کوله‌پشتی‌اش🎒را آورد و ریخت وسط. چند تکه لباسِ شخصیِ رنگ 👕و رو رفته بود و چند تا کیسه‌ی کوچولوی خوراکی ـ از نخودچی و کشمش بگیر تا دو مشت بادام و گردو ـ و خرت و پرت‌های دیگر.😊 بلند شد و شروع کرد به عوض کردنِ لباس. متعجب مانده بودم می‌خواهد چه‌کار کند. 🙄 یک ژاکت که دو سه جای آن سوراخ بود، زیر پوشید و یک پیراهنِ قهوه‌ای‌رنگ نیم‌دار روی آن. دو تا شلوار نخی👖 رو هم پوشید. تازه روی همه‌ی آن‌ها، لباس‌های نظامی‌اش را تن کرد! کلاه کاموایی هم بود که گذاشت کنارِ دستش شروع کرد به چیدنِ وسایل توی کوله‌اش🎒 خوراکی‌ها، چند تا نارنجک دستی💣، چاقوی خوشگلی🔪 که دسته‌اش کنده‌کاری شده بود، وسایل زخم‌بندی و حتا نخ و سوزن❗️ فقط کلاه آهنی‌اش ماند که آن را هل داد سمت دیواره‌ی سنگر و گفت: «این‌ بماند همین جا. دیگه باهاش کاری ندارم!» فرمانده پا شد و این بار جلویِ رویِ من، پرده‌ی روی نقشه را کنار زد. عبدل هم رفت، کنارِ دستش ایستاد. خوب دقت کن❗️ از زیرِ پل، باید خودت را آرام آرام بکشی جلو. اگر در حینِ رفتن، منور زدند یا تیراندازی شد، خودت را بچسبان به پایه‌های بتونی پل و تکان نخور. متوجه شدی⁉️ آن طرف که رسیدی، باید از وسط همان دو تا سنگرِ نگهبانی که نشانت دادم، بگذری. بینِ سنگرها را سیم‌خاردار کشیده‌اند ولی مین‌گذاری نکرده‌اند، خیالت راحت باشد. یک ردیف سیم‌خاردار بیشتر نیست، باید بالا بگیری و یواشکی از زیرِ آن رد شوی. فهمیدی؟ بعدش هم که همه چیز برعهده‌ی خودت است.‌ عبدل هیچ حرفی نمی‌زد و فقط وسط حرف‌های فرمانده ـ به علامت این‌که همه چیز را متوجه شده ـ سرش را تکان می‌داد. بعد پا شد، کلاه نخی را سر گذاشت و آماده شد. قیافه‌اش پاک تغییر کرده بود.🙄 فرمانده برگشت سمت من و گفت: «بدو برو سنگرِ نگهبانیِ سمت راستِ پل. نگهبان‌ها را مرخص کن و بگو خودت جای آن‌ها نگهبانی می‌دهی. مواظب باش کسی آن دور و اطراف نباشد تا ما بیاییم. هیچ‌کس، متوجه شدی⁉️ تفنگم را برداشتم و توی تاریکی راه افتادم. کف کانال هنوز لیز بود و تاتی‌تاتی‌کُنان و با احتیاط قدم برمی‌داشتم. رسول سوتی و غلام شوش نگهبان بودند؛ دو تا از بچه‌های شر و شلوغِ جبهه‌ی ما و صد البته رفیق‌های جان‌جانیِ من ـ که یک روز در میان جریمه می‌شدند و باید نگهبانیِ اضافی می‌دادند.😁 هر دو خوزستانی بودند. یک چشمه از کارهاشان این بود که تا چشم فرمانده را دور می‌دیدند، لباس‌های نظامی را در می‌آوردند و دشداشه می‌پوشیدند؛ لباس سرتاسریِ سفیدرنگ که مخصوصِ جنوبی‌هاست. نمی‌دانید فرمانده چه می‌کشید از دست این دو تا همدست من😅 تا صدایم را شنیدند، رسول سوتی تند گفت: «ای بابا، ما که دیگه کاری نکردیم!» خنده‌ام گرفت. بیچاره‌ها فکر می‌کردند فرمانده من را فرستاده تا به‌شان بگویم که مثلاً به خاطرِ فلان کارِ خلاف‌شان، باید نگهبانیِ اضافی بدهند.😅 تا به‌شان گفتم که مرخصند و من جایِ آن‌ها نگهبانی می‌دهم، می‌خواستند از خوشحالی بال در بیاورند.😍 دو تایی تفنگ‌ها را انداختند روی دوش و د برو که رفتی. https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: عدم تنافی اختیار با علم الهی و این منافاتی با قدرت اختیاریه عبد ندارد، از باب آن که اگر چه موجد حقیقی در تمام آثار و افعال حقّ است ولی ظهور آثار در عالم طبیعت که دار اسباب است شرایطی دارد که بدون تحقّق آن شرایط آن امر که مشروط است محقّق نشود ؛ چه انتفاء شرط مستلزم انتفاء مشروط است، و از جمله شرایط وقوع افعال عباد که مخلوق و مقدور خدا است، اراده عباد است و معلوم است که صدور افعال به اراده عباد است، امّا اراده آنها به اراده آنها نیست، بل به اراده خدا است، به مقتضای: « وَ مَا تَشَآؤُنَ إِلاَّ أَن یَشَآءَ اللَّهُ [۲] »، پس انسان مجبوری است به صورت مختار، لذا قال مولانا علی علیه السلام: « التوکل التبرّی من الحول و القوّة، والانتظار بما یأتی به القدر » [۳] . ---------- [۲]: ۴ - سوره مبارکه انسان، آیه ۳۰. [۳]: ۵ - غررالحکم، ص ۱۹۶. انقیاد تمام افعال انسانی در قضاء الهی بالجمله، پس عنوان فقره دعا: « لیس لنا من الأمر إلاّ ما قضیت » یعنی نیست از برای ما قاطبه عباد امری از امور جزئیه و کلیه از موت و حیات، عزت و ذلّت، امن و خوف، سقم و صحّت، عنا و راحت، بل کلّ الحرکات و السکون إلاّ باللّه و بقضاء اللّه، کما قال علی علیه السلام: « تذلّ الأمور للمقادیر حتی یکون الحتف فی التدبیر » [۱] . یعنی امور جاریه چنان ذلیل و منقاد مقدّرات الهیه اند که گاهی می‌باشد حتف که موت است در تدبیر، یعنی انسان تداوی و تدابیر می‌نماید برای حفظ الصّحة، و همان تدبیر او اسباب موت و هلاکت او می‌شود، و برای ارتباط و استناد کلیه امور به قضا و قدر الهیه که فی الحقیقه ابداً مدخلیتی به اراده عبد ندارد، از باب آن که « العبد و ما فی یده من الآثار کان لمولاه » [۲] کافی، و این است این کلام مولی الموحّدین امیرالمؤمنین علیه السلام که: « فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق » است. و اعلم، أنّ مالک الموت هو مالک الحیاة، والخالق هو الممیت، و المفنی هو المعید، و المبتلی هو المعافی، و أنّ الدنیا لم تکن لتستقّر إلاّ علی ما جعلها اللّه علیه من النعماء والابتلاء والجزاء فی المعاد، و ما شاء ممّا لاتعلم. ---------- [۱]: ۱ - شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۱۲۰ ؛ تحف العقول، ص ۲۲۲. [۲]: ۲ - جامع الشتات، ج ۲، ص ۴۱۰. فإن أشکل علیک شیئاً من ذلک فاحمله علی جهالتک به، فانّک أوّل ما خلقت جاهلاً، ثمّ علمت و ما أکثر ما تجهل به من الأمر و تضلّ فیه رأیک و یتحیّر فیه بصرک، ثمّ تبصره. فاعتصم باللّه الذی خلقک ثمّ رزقک، ثم سوّاک، فلیکن له تعبدک و إلیه رغبتک و منه شفقتک. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: مزه مزه‌ها نه قسم هستند، شیرین، تلخ، ترش، میخوش، شور، تیز، زمخت، چرب، تفه (شیرین و ترش و تلخ). چرا که جسم یا زمخت است یا لطیف است و یا معتدل، اثر کننده در جسم یا سردی است یا حرارت و یا اعتدال، حرارت در چیز زمخت تلخی و در چیز لطیف تیزی و در معتدل تولید شوری می‌کند. سردی در چیز زمخت تولید زمختی و در لطیف تولید ترشی و در معتدل تولید میخوش می‌کند، معتدل نیز در چیز زمخت شیرینی و در لطیف چربی و در معتدل تفه ایجاد می‌کند. گاهی نیز دو طعم از قبیل تلخی و قبض در خضض (الحصص) بوجود می‌آید که آن را بی مزه گویند و یا تلخی و شوری بوجود می‌آید. برخی می‌گویند اصول مزه‌ها چهار چیز است شیرینی، تلخی، ترشی و شوری و بقیه همگی مرکب از آنها هستند. اعتدال مزاج فخرالدین رازی گوید: مرکب معتدل موجود است ولی آن استمرار و دوام ندارد. سپس می‌گوید: مزاج معتدل مزاجی است که به بهترین احوال از عناصر بوجود آید، و چون اعتدال حقیقی وجود ندارد هرچه به آن نزدیک تر باشد اعتدال نامیده می‌شود. شمس الدین ابوعبداللّٰه محمد بن ابراهیم بن ساعد انصاری گوید: علت عدم وجود اعتدال حقیقی آن است که مکان مناسب با آن وجود ندارد، چون مکان مرکب، مکانی است که بسائط بر آن غالب هستند و لذا اینها بسائط معتدله هستند، پس در واقع مکانی استحقاق او را ندارد پس ممتنع است. صفدی می‌گوید این دلیل خالی از اشکال نیست، چرا که مراد از معتدل، وجود کیفیات مساوی در آن است و وجود کیفیات مستلزم وجود کمیات نیست، چرا که مثلاً یک جزء آتش در برابر جوهر آب و زمین مقاومت می‌کند، بنابراین چه بسا معتدل کیفی داشته باشیم اما معتدل کمی نداشته باشیم. و لذا مکان آن معتدل، مکانی باشد که شی به خاطر کمیتش دارد نه به خاطر کیفیتش. زیراکه اعتبار در مزاج به کیفیت است و اعتبار در مکان به کم است. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357