✡ ریشهی بحران ریال (3)
1⃣ بهطور خاص باید دید چه تفاوتی است بین نسبت #قدرت_سیاسی و #بانکداران در ایران با همین نسبت در دیگر کشورهای دنیا که #بانکداری_خصوصی، افسارگسیختگی نقدینگی را موجب نشده است. در کشورهای غربی که الگوی بانکداری خصوصی حداقل طی چندین دههی گذشته مطلقاً افسارگسیختگی مشابهی در خلق نقدینگی به بار نیاورده است، برجستهترین بانکداران گرچه عمدتاً سِمَت رسمی در حکومت ندارند ولی قدرت برتر و بلامنازع سیاسی محسوب میشوند تا جایی که صاحبمنصبان در سطوح عالی سیاسی یا مهرهی ایشان هستند یا ناگزیر از اینکه در هماهنگی با ایشان عمل کنند.
2⃣ در مورد ایران ولی وضع سراسر متفاوت است. با وقوع انقلاباسلامی در سال 1357، بخش عمدهی افرادی که در سطوح عالی قدرت رسمی قرار گرفتند نه برکشیدگان نظام بانکی که پیروان سیاسی آیتالله خمینی (ره) بودند. البته به تدریج برخی مناصب مهم و کلیدی در سطوح بالای قدرت رسمی توسط عوامل #شبکه_زرسالاری_جهانی، که تحت سیطرهی بزرگترین بانکداران جهان است، فتح گردید. لیکن هنوز برخی مناصب بهویژه بالاترین سطح قدرت رسمی، که اختیارات حیاتی و سرنوشتسازی در امور نظامی و سیاستخارجی را شامل میشود، در اختیار افرادی است که مشخصهی اصلیشان تعلقخاطر به انقلاباسلامی است.
3⃣ ولی بانکداری خصوصی در ایران نتیجهی سفر یک هیئت بلندپایهی #انگلیسی به ایران در تیرماه 1378 بود که آقای عبدالله شهبازی سازماندهی آن را کار «کمپانی مالی #کلینورت_بنسون، از سرشناسترین کمپانیهای وابسته به سرویس اطلاعاتی بریتانیا» میدانند و نقطهی کانونی #شبکه_مافیایی عظیمی که «در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی سِر #شاپور_ریپورتر دلال و کارگزار اصلی آن در ایران بود و در جهان به عنوان مهمترین کانون اقتصادی و مالی #صهیونیستی شناخته میشود». مهمترین بانک این شبکه عظیم جهانی بانک «اچ. اس. بی. سی.» است که مدیر شعبهی دُبی آن، یعنی #پرویز_عقیلی_کرمانی، #بانک_کارآفرین را در سال 1380 به عنوان اولین #بانک_خصوصی ایران تاسیس نموده و 11 سال نقش مدیرعامل آن را ایفا نمود.
4⃣ نتیجه آنکه بانکداری خصوصی در ایران توسط متنفذترین #کانون_قدرت_جهانی تأسیس شده که انقلاباسلامی در تعارض تام با آن به پیروزی رسیده است. همین نکته، تفاوت بنیادینِ بانکداری خصوصی در ایران است با بانکداری خصوصی در دیگر کشورهایی که این کانون مالی-سیاسی در بالاترین سطوح قدرت رسمی خود را تثبیت نموده. بهعبارت دیگر اگر شدت التهابآفرینی بانکداری خصوصی در ایران تا این حد از بسیاری کشورهای غربی بالاتر است، علتِ آن تعارضی است که بین وفاداران به انقلاباسلامی در نظام حاکم بر ایران با متنفذترین کانون قدرت جهانی که بلاشک تحت سیطرهی بانکداران جهانوطن #یهودی و همپیمانان ایشان است، وجود دارد.
✍ مجید مکی
✡ ریشهی بحران ریال (5)
1⃣ گرچه بهدلیل محدودیت اطلاعات، اشاره به مهمترین نمونهی این پیوندها برای من مقدور نیست، ولی بهعنوان گواهی هرچند کوچک بر ادعای فوق میتوان موردی را در خصوص #بانک_سامان ذکر کرد. زمان تأسیس این بانک، سهامداران ارشد، فرزندانِ #سیدعلی_خاتمی، برادر و رئیسدفتر رئیسجمهور، را با سهمی بسیاراندک با خود شریک نمودند. قطعاً اگر انتساب این افراد به رئیسجمهور نبود، مالکان بانک «سامان» انگیزهای برای شراکت با ایشان نداشتند. در واقع، این شراکت به مؤسسانِ بانک، نوعی دسترسی و اطمینانخاطر از امکانِ هماهنگشدن دفتر رئیسجمهور با تأسیس #بانک_خصوصی را میداده در زمانی که بانکداری خصوصی در تضاد صریح با قانوناساسی قرار داشت.
2⃣ یا بهعنوان نمونهای دیگر، و البته مهمتر، نقش محوری #جلال_رسولاف را میتوان ذکر کرد در تأسیس #بانک_کارآفرین و #بانک_اقتصاد_نوین که از نظر تقدم زمانی به ترتیب اولین و سومین بانکهای خصوصی کشور هستند. رسولاف از مدیران ارشد بانکی جمهوری اسلامی ایران بوده و سابقهی ریاست بر #بانک_کشاورزی را در دهه 1370 دارا است. بههمین دلیل وی حتماً از ارتباطات وسیعی با مسئولین مرتبط با #نظام_بانکی بهرهمند بوده است. (*)
3⃣ درهمتنیدگی مدیران بانکیِ بخش خصوصی با نظام سیاسی البته محدود به دورانِ پیش از قانونیشدن #بانکداری_خصوصی نبوده است. یکی از اولین اقدامات جنجالی احمدینژاد سخنرانی او در 12 مهرماه 1385 در جمع مردم نظرآباد بود. او در این سخنرانی گفت:
🔸«به کسانی که وامهای کلان گرفتهاند و با قلدری نمیخواهند بازگردانند میگویم اگر تا 15 روز دیگر تکلیف خود را مشخص نکنند بهعنوان خدمتگزار ملت، اسامی آنها را اعلام میکنم».
🔸و درست پس از دو هفته مدیرعامل «پارسیان» توسط بانک مرکزی برکنار شد. اما به فاصله اندکی پس از این، احمدینژاد طی حکمی او را بهعنوان عضو «شورای تدوین برنامه پنجم توسعه» منصوب کرد!
🔸اینگونه فعلوانفعلات نشاندهنده حمایتهایی است که از سران بانکداری خصوصی در سطوح بالای هرم قدرت سیاسی صورت میگیرد، فارغ از اینکه شعار مسئولینِ حمایتکننده «توسعه اقتصادی» باشد یا «مبارزه با دانهدرشتهای اقتصادی»!!
(*) رسولاف همچنین از اعضای جمع معینی از مدیران مالی جمهوریاسلامی است که از دیرباز ارتباط تنگاتنگی با #عباس_آخوندی داشتهاند. از اینرو، چهبسا ریشهی خیلی از مشکلات و مسائل بغرنج بازار مسکن و مستغلات را در حوالی همین مدیران مالی باید جویا شد که بین بخش دولتی و بخش خصوصی در رفتوآمد هستند.
✍ مجید مکی