eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.2هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ ریشه‌ی بحران ریال (3) 1⃣ به‌طور خاص باید دید چه تفاوتی است بین نسبت و در ایران با همین نسبت در دیگر کشورهای دنیا که ، افسارگسیختگی نقدینگی را موجب نشده است. در کشورهای غربی که الگوی بانکداری خصوصی حداقل طی چندین دهه‌ی گذشته مطلقاً افسارگسیختگی مشابهی در خلق نقدینگی به بار نیاورده است، برجسته‌ترین بانکداران گرچه عمدتاً سِمَت رسمی در حکومت ندارند ولی قدرت برتر و بلامنازع سیاسی محسوب می‌شوند تا جایی که صاحب‌منصبان در سطوح عالی سیاسی یا مهره‌ی ایشان هستند یا ناگزیر از این‌که در هماهنگی با ایشان عمل کنند. 2⃣ در مورد ایران ولی وضع سراسر متفاوت است. با وقوع انقلاب‌اسلامی در سال 1357، بخش عمده‌ی افرادی که در سطوح عالی قدرت رسمی قرار گرفتند نه برکشیدگان نظام بانکی که پیروان سیاسی آیت‌الله خمینی (ره) بودند. البته به تدریج برخی مناصب مهم و کلیدی در سطوح بالای قدرت رسمی توسط عوامل ، که تحت سیطره‌ی بزرگترین بانکداران جهان است، فتح گردید. لیکن هنوز برخی مناصب به‌ویژه بالاترین سطح قدرت رسمی، که اختیارات حیاتی و سرنوشت‌سازی در امور نظامی و سیاست‌خارجی را شامل می‌شود، در اختیار افرادی است که مشخصه‌ی اصلی‌شان تعلق‌خاطر به انقلاب‌اسلامی است. 3⃣ ولی بانکداری خصوصی در ایران نتیجه‌ی سفر یک هیئت بلندپایه‌ی به ایران در تیرماه 1378 بود که آقای عبدالله شهبازی سازماندهی آن را کار «کمپانی مالی ، از سرشناس‌ترین کمپانی‌های وابسته به سرویس اطلاعاتی بریتانیا» می‌دانند و نقطه‌ی کانونی عظیمی که «در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی سِر دلال و کارگزار اصلی آن در ایران بود و در جهان به عنوان مهم‌ترین کانون اقتصادی و مالی شناخته می‌شود». مهم‌ترین بانک این شبکه عظیم جهانی بانک «اچ. اس. بی. سی.» است که مدیر شعبه‌ی دُبی آن، یعنی ، را در سال 1380 به عنوان اولین ایران تاسیس نموده و 11 سال نقش مدیرعامل آن را ایفا نمود. 4⃣ نتیجه آن‌که بانکداری خصوصی در ایران توسط متنفذترین تأسیس شده که انقلاب‌اسلامی در تعارض تام با آن به پیروزی رسیده است. همین نکته، تفاوت بنیادینِ بانکداری خصوصی در ایران است با بانکداری خصوصی در دیگر کشورهایی که این کانون مالی-سیاسی در بالاترین سطوح قدرت رسمی خود را تثبیت نموده. به‌عبارت دیگر اگر شدت التها‌ب‌آفرینی بانکداری خصوصی در ایران تا این حد از بسیاری کشورهای غربی بالاتر است، علتِ آن تعارضی است که بین وفاداران به انقلاب‌اسلامی در نظام حاکم بر ایران با متنفذترین کانون قدرت جهانی که بلاشک تحت سیطره‌ی بانکداران جهان‌وطن و هم‌پیمانان ایشان است، وجود دارد. ✍ مجید مکی
✡ ریشه‌ی بحران ریال (4) 1⃣ با توجه به این تعارض بنیادین: 🔸اولاً راه‌اندازی در ایران برای بدون داشتن عواملی که نقش کارگزار این شبکه‌ی عظیم فراملی را درون جمهوری‌اسلامی ایران ایفا کنند میسر نبوده است. 🔸ثانیاً، خروجی سیاسی این تحول بنیادین در نظام پولی ایران جز به سود همین شبکه‌ی جهانیِ قدرت نمی‌تواند باشد. 2⃣ یکی از انواع خروجی سیاسی این تحول، برکشیده شدن مدیرانی در بخش دولتی است که یا مستقیماً عامل این شبکه‌ی جهانیِ قدرت هستند یا با عوامل ایشان نوعی هم‌پیمانی دارند. به‌عنوان مثال، که سال‌ها از مدیران بانکی بخش دولتی بوده است و در زمان ریاست او بر بانک صادرات اولین تاریخ جمهوری‌اسلامی در این بانک رقم خورده است، به‌همراه از اعضای هیئت‌مدیره بوده درست در همان زمانی که این بانک به‌عنوان اولین بانک خصوصی ایران تاسیس گردید. و امروز شاهد هستیم که سیف به بالاترین جایگاه مدیریتی در ایران برکشیده شده است. 3⃣ نقش این‌گونه افراد به‌ویژه از این جهت حائز اهمیت است که اساساً بانکداری خصوصی در ایران با نقض صریح اصل 44 راه‌اندازی شد. از سال 1380 تا سال 1384 که چهار بانک خصوصی به نام‌های «کارآفرین»، «اقتصاد نوین»، «سامان» و «پارسیان» در ایران آغاز به کار نمودند، مطلقاً هیچ توجیه حقوقی برای بانکداری خصوصی، که توسط اصل 44 قانون اساسی منع شده است، وجود نداشت. فقط در سال 1384 است که با تصویب «سیاست‌های کلی اصل 44» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بانکداری خصوصی وجاهت قانونی یافت. 4⃣ با توجه به منع قانونی ذکرشده، راه‌اندازی بانک خصوصی در بازه زمانی 1380 تا 1384 علی‌القاعده می‌بایست تصمیمی پرمخاطره برای هر سرمایه‌گذاری باشد. چطور سرمایه‌گذاران و مؤسسان چهار بانک فوق چنین ریسک بزرگی را پذیرفتند؟! جز این نیست که مؤسسان این چهار بانک به‌نحوی و از طرقی، که الزاماً در دسترس هر سرمایه‌گذاری نیست، از قانونی و عادی‌شدن بانکداری خصوصی در آینده‌ی نزدیک اطمینان‌خاطر داشته‌اند. با توجه به نقش برجسته‌ی ، دولت و مجمع‌تشخیص مصلحت نظام در زمینه‌چینی برای قانونی‌شدن بانکداری خصوصی، می‌بایست به دنبال پیوندهایی بود که در این نهادها با سرمایه‌گذران اصلی و اعضای هیئت‌مدیره‌ی این چهار بانک وجود داشته است. ✍ مجید مکی