🌹 #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌴 #شماره_52
وقال عليه السلام :
أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ.
شايسته ترين مردم به عفو قادرترين مردم به مجازات است.
امام(عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه خود، همان مطلبى را که در حکمت يازدهم آمده بود به شکل ديگر بيان مى کند و مى فرمايد: «شايسته ترين مردم به عفو، قادرترين آنها به مجازات است»; (أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ).
مى دانيم يکى از عوامل ادامه نزاع ها و درگيرى ها که گاه در ميان دو قبيله يا فرزندان يک خانواده ده ها سال ادامه پيدا مى کند، روح انتقام جويى و عدم گذشت است که هرچه جلوتر مى رود مانند سيلاب شديدتر مى شود در حالى که اگر در همان مراحل آغازين يکى از دو طرف بزرگوارى و گذشت کند نزاع براى هميشه پايان مى يابد.
به علاوه، عفو و گذشت، شخص خطاکار را به تجديد نظر در کار خود و جبران خطا وا مى دارد که برکات آن بر کسى پوشيده نيست.
مطالعه تاريخ پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و امير مؤمنان و ساير امامان(عليهم السلام) معصوم نشان مى دهد که آنها با استفاده از اين روش، دشمنان سرسخت را به زانو در آوردند و يا آنها را به دوستان فداکار بدل کردند.
عفو و گذشت عجيب پيامبر در داستان فتح مکه و عفو امير مؤمنان بعد از پيروزى در جنگ جمل و عفو امام حسن مجتبى در برابر آن مرد شامى و همچنين ساير مواردى که در تاريخ زندگى آن بزرگواران ثبت شده نمونه هاى روشنى از اين معناست.
در کتاب کنزالعمال اين حديث کوتاه و پرمعنا از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده: «تَعافُوا تَسْقُط الضَغائِنُ بَيْنَکُم; يکديگر را عفو کنيد تا دشمنى ها در ميان شما از ميان برود».
در حديث ديگرى از امام صادق مى خوانيم: «إنّا أهْلُ بَيْت مُرَّوتُنَا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا; ما خاندانى هستيم که شخصيت ما ايجاب مى کند کسى را که ستمى در حق ما روا داشته عفو کنيم.
اما اين که مى فرمايد: شايسته ترين مردم به عفو قادرترين آنها بر مجازات است به دليل اين است که هر چه قدرت بر مجازات بيشتر باشد عفو و گذشت اهميت بيشترى پيدا مى کند و هيچ کس نمى تواند بگويد اين عفو بر اثر ضعف و ناتوانى از مجازات بوده است.
جالب اين است که در قرآن مجيد آنجا که عفو از قاتل عمد را مطرح مى کند با تعبير به «برادر» از او ياد مى نمايد; «(فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَىْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ); پس اگر کسى از سوى برادر (دينى) خود چيزى به او بخشيده شود (و حکم قصاص او تبديل به خون بها گردد) بايد از راه پسنديده پيروى کند».
در حديث ديگرى از امام صادق مى خوانيم: «إنّا أهْلُ بَيْت مُرَّوتُنَا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا; ما خاندانى هستيم که شخصيت ما ايجاب مى کند کسى را که ستمى در حق ما روا داشته عفو کنيم. او مى گفت: من بيش از همه از على بن الحسين بيم دارم (زيرا بيش از همه به او آزار رساندم) امام با يارانش از آنجا مى گذشت، به آنها سفارش فرموده بود که حتى يک کلمه به او بدگويى نکنند. هنگامى که امام از آنجا گذشت «هشام» صدا زد: «اللّهُ أعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالاتِهِ; خدا آگاه تر است که نبوت (و امامت) را در کدام خاندان قرار دهد».
آيات و روايات اسلامى درباره اهميت عفو بسيار زياد است. اين سخن را با حديث ديگرى از پيغمبر اکرم پايان مى دهيم.
«عَلَيْکُم بِالْعَفْوُ فَإنَّ الْعَفْوَ لا يَزيدُ الْعَبْدَ إلاّ عِزّاً فَتَعافُوا يُعِزَّکُمُ اللّهُ; بر شما بايد به عفو و بخشش، زيرا چيزى جز عزت به انسان نمى افزايد، عفو کنيد تا خداوند شما را عزت دهد».
بديهى است ـ همان گونه که قبلاً نيز اشاره شده ـ دستور عفو شامل کسانى نمى شود که از عفو و گذشت سوء استفاده کرده و بر جسارت خود مى افزايند. آنها را جز کيفر و عقوبت اصلاح نمى کند.