#خاطــره🎞
رفیقشهید :
هوا خیلی سرد بود...
ماهممون تو چادارا 7یا8نفری میخوابیدیم واقعا وحشتناک بودسرمای اون شبا ...
ساعت سه شب بود پاشدم رفتم بیرون،
دیدم یکی کنار ماشین باهمون پتو داره نماز شب میخونه!!
این چیزا رو ما تو واقعیت ندیدیم، توفیلمادیدیم!
اما من درمورد #بابڪ دیدم ..
یه جوون عاشق ..♥️🍂
#بابڪ داشت تواون سرما باخداش حرف میزد...💓
#شهیدبابڪنورے🌙
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•