امام، حلال خداوند را حلال، و حرامش را حرام كند و حدود خداوند را اقامه نمايد، و از دين پروردگار دفاع و مردم را با حكمت و موعظه ي حسنه و حجت بالغه به سوي پروردگار دعوت كند. امام، مانند آفتاب درخشان است كه روشنايي آن همه ي عالم را فراگرفته و خود در جايي بلند است كه دست احدي به آن نرسد و ديدگان را توان يافتنش نيست.
امام، چون ماه تابان و نور فروزان و چراغ درخشان و ستاره راهنما در شبهاي تاريك و رهگذر شهرها و بيابانها و گرداب درياها است. امام، آب گواراي تشنگان و دليل هدايت و نجات از هلاكت است. امام، مانند آتشي در بلندي است كه مردم از آن هدايت گيرند و گرمايي است كه به آن خود را گرم كنند.
امام، راهنمايي است كه آدمي را از مهلكهها نجات بخشد كه هر كس او را ترك كند، در هلاكت گرفتار افتد.
امام، ابر بارنده و باران شتابنده و آفتاب فروزان و زمين هموار و چشمه جوشان و آب گاه و گلستان است.
[صفحه ۲۸]
امام، امين رفيق و پدر مهربان و برادر
شفيق و پناه بندگان در مصيبتهاي بزرگ باشد.
امام، امين خدا در زمين و حجت پروردگار در بندگان و جانشين او، در شهرهاست و داعي به سوي اوست و مدافع حرمش.
امام، از گناه پاك و از هر عيب و نقصي منزه است. او مخصوص به علم، و موسوم به حلم، و حافظ نظام دين و عزت مسلمين، و خشم بر منافقان و هلاك كافران است.
امام، يگانه روزگار است كه كس با او قرين نباشد و عالمي با وي برابري نكند. چون او كسي نيست و نه بدلي دارد و نه مثلي و نه نظيري.
امام، فضل و دانش را بدون كسب و تعليم فراگيرد و خداوند وهاب علم را به او عطا كند.
پس چه كسي تواند امام را بشناسد و يا او را انتخاب كند؟ هيهات! هيهات! عقول مردم در اين وادي سرگردان، و انديشه آنان از درك حقايق ناكام است. » [۲۳].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
فتواي تحريم خمر در قرآن
از علي بن يقطين، روايت ميكند: مهدي عباسي از امام ابوالحسن عليه السلام پرسيد: آيا حرمت شرب خمر در كتاب خداي تعالي ذكر شده است؟ زيرا مردم تنها ميدانند كه از آن نهي شده، ليكن نمي دانند كه آيا تحريم نيز شده است يا نه؟
[صفحه ۲۹]
حضرت فرمود: «خمر در كتاب خداي تعالي نيز تحريم شده است. »
مهدي عرض كرد: يا اباالحسن! اين حرمت در كجاي قرآن ذكر شده است؟
حضرت فرمود: در آن جا كه خداوند متعال ميفرمايد: «قل انما حرم ربي الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الاثم و البغي و بغير الحق. » [۲۴].
وقتي خداوند ميفرمايد: ما ظهر منها، مقصود زناي علني و پرچمهايي است كه فاجران براي زنان بدكار در جاهليت در بالاي خانه نصب
مي كرده اند. و قول خداوند متعال كه ميفرمايد: و ما بطن، يعني زن پدر؛ زيرا پيش از بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله، چون پدر وفات ميكرد، پسرش كه از آن زن نبود، او را به ازدواج خويش درمي آورد. پس خداي تعالي اين عمل را تحريم فرمود.
و مقصود از الاثم، همان خمر است كه خداي تعالي در جاي ديگري ميفرمايد: «يسئلونك عن الخمر و الميسر، قل فيهما اثم كبير و منافع للناس. » [۲۵] پس، اثم در كتاب خداوند، خمر و قمار است و همان طور كه خود فرموده، گناه شان بسي
[صفحه ۳۰]
بزرگ تر است. »
پس مهدي مرا گفت: اي علي بن يقطين! اين فتوايي هاشمي است.
من نيز بدو گفتم: راست گفتي اي اميرمؤمنان! و حمد خدايي را كه اين علم را از شما اهل بيت دور نساخت!
به خدا قسم، هنوز چيزي نگذشته بود كه مهدي خطاب به من گفت: راست گفتي، اي رافضي! [۲۶].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
قياس احاديث با قرآن
«حسن بن جهم» از امام صادق عليه السلام نقل ميكند و مرحوم فيض «قدس سره» آن را در باب «اختلاف حديث و حكم» در كتاب وافي آورده است: راوي ميگويد: به امام رضا عليه السلام عرض كردم: روايتهاي مختلفي از شما به ما ميرسد، ما چه كار كنيم؟
آن حضرت فرمودند: «هر روايتي كه از ما به شما رسيد، با قرآن و احاديث ما مقايسه كنيد؛ اگر به آن دو شباهت داشت، راست است و اگر شباهت نداشت، دروغ است و آن را نگفته ايم. » [۲۷].
صاحبان چهرههاي نوراني
صدوق «قدس سره» در باب حادي عشر از كتاب عيون اخبار الرضا عليه السلام با اسناد از «ابراهيم بن ابي محمود» نقل ميكند
[صفحه ۳۱]
كه: حضرت امام رضا عليه السلام در مورد سخن خداوند متعال: «چهرههايي در آن روز خرم و شادابند و به سوي پروردگارشان نگاه ميكنند، فرمود: «يعني چشم به خداوند دوخته اند و آنان منتظر ثواب پروردگارشان هستند. » [۲۸].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
عدم رؤيت خدا
كليني قدس سره از «احمد بن ادريس» از «محمد بن عبدالجبار» از «صفوان بن يحيي» ميگويد: «ابو قره» محدث از من خواست تا او را خدمت امام رضا عليه السلام ببرم. من هم از آن حضرت اجازه گرفتم و ايشان هم اجازه دادند. ابو قره خدمت امام رسيد و از حلال و حرام و احكام شرعي سؤال كرد، تا آنكه به بحث توحيد رسيد و گفت: ما رواياتي داريم كه خداوند ديدن و سخن گفتن با خودش را ميان پيامبران عليهم السلام تقسيم كرده است و سخن گفتن را به موسي عليه السلام داده است و ديدن را به حضرت محمد صلي الله عليه و آله عنايت كرده است.
امام رضا عليه السلام فرمودند: «پس كيست كه از جانب خداوند اين پيام را براي جن و انس تمام جهانيان آورده است كه هيچ چشمي خداوند را نمي بيند و هيچ كس با علم به خداوند احاطه پيدا نمي كند و هيچ چيز همانند خداوند نيست، آيا آن كس حضرت محمد صلي الله عليه و آله نيست؟! »
[صفحه ۳۲]
ابو قره پاسخ داد: آري!
امام رضا عليه السلام دوباره فرمود: «چگونه ميشود انساني به سوي تمام مردم فرستاده شود و بگويد كه از جانب خداوند آمده و به دستور خداوند مردم را هدايت ميكند و بگويد: هيچ چشمي او
را در نمي يابد و هيچ كس به او با علم احاطه پيدا نمي كند و هيچ كس همانند او نيست، ولي بعد بگويد: من با چشمم او را ديدم و به او علم پيدا كردم و با علم به او احاطه پيدا كردم و خداوند به شكل يك انسان است! آيا خجالت نمي كشيد! زنادقه و كفار جرأت نكردند كه چنين نسبتي را به حضرت رسول صلي الله عليه و آله بدهند و بگويند كه اين پيامبر از جانب خداوند چيزي ميآورد، اما خودش چيزهاي ديگري ميگويد؟ »
ابو قره گفت: خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «و لقد رآه نزلة اخري؛ [۲۹] [۳۰].
يعني و يكبار ديگر هم او را مشاهده كرد. »
امام رضا عليه السلام فرمودند: «بعد از اين آيه، آيه ديگري هست كه دلالت بر آنچه پيامبر ديده است، ميكند؛ آنجا كه خداوند ميفرمايد: «ما كذب الفؤاد ما رأي؛ يعني آنچه را كه چشم محمد صلي الله عليه و آله ديده بود، دل پذيرفت و تكذيب نكرد. »
سپس از آنچه كه ديده است، خبر ميدهد: «و لقد رأي من آيات ربه الكبري؛ يعني آن حضرت آيات بزرگ پروردگارش را
[صفحه ۳۳]
ديد و آيات خداوند غير از خداوند است و خداوند ميفرمايد: «و لا يحيطون به علما؛ [۳۱] [۳۲] يعني خلق را به هيچ به او احاطه و آگاهي نيست.
حال اگر چشمها بتوانند خداوند را ببينند، به او علم و احاطه علمي نيز پيدا خواهند كرد و او را خواهند شناخت. »
ابو قره گفت: پس بگوييم روايات دروغ است و آنها را تكذيب كنيم؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: «هرگاه روايات با قرآن مخالف باشد، ميگوييم آنها دروغند و همچنين آن روايات، مخالف با اجماع مسلمانان
است كه ميگويد: هيچ كس به خداوند احاطه و آگاهي پيدا نمي كند و چشمها او را در نمي يابند و هيچ چيز همانند او نيست. » [۳۳].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
اوهام قلوب بزرگ تر از ديدگان چشم است
كليني در باب «ابطال الروية» از كتاب كافي، از «محمد بن يحيي» و او از «احمد بن محمد» از «ابي هاشم جعفري» از امام رضا عليه السلام نقل ميكند كه از آن حضرت درباره خدا پرسيدم كه: آيا به وصف درمي آيد؟
فرمود: «آيا قرآن نخوانده اي؟ »
گفتم: آري! خوانده ام.
[صفحه ۳۴]
فرمود: «اين آيه را نخوانده اي كه ميفرمايد: «لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار» [۳۴].
گفتم: چرا خوانده ام.
فرمود: «مي دانيد «ابصار» يعني چه؟ »
گفتم: آري.
فرمود: «يعني چه؟ »
گفتم: ابصار، يعني ديدگان (ديدن چشمان)
فرمود: «اوهام قلوب بزرگ تر از ديدگان چشم است. پس اوهام نمي توانند او را درك كنند، ولي او اوهام را درك ميكند. » [۳۵].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
بر غريبي حسين و درد او گريه كنيد
ثقه جليل ريان بن شبيب گفت: در روز اول محرم بر امام ابي الحسن رضا عليه السلام وارد شدم، به من فرمود: «اي پسر شبيب! آيا روزه داري؟ »
گفتم: نه.
گفت: «اين روز، روزي است كه زكرياي پيامبر در آن پروردگار خود را خواند و گفت: «رب هب لي من لدنك ذرية طيبة انك سميع الدعاء» [۳۶].
يعني «اي پروردگار من! مرا از نزد خويش ذُريتي پاك
[صفحه ۳۵]
ببخش، همانا كه تو دعا را شنونده اي. »
پس خداي تعالي دعاي او را مستجاب كرد، و ملائكه را فرمود تا زكريا را در حالتي كه وي در محراب ايستاده بود و نماز ميگزارد، ندا كردند كه: «خداوند تو را به يحيي مژده ميدهد! »
پس هر كس اين روز را روزه بدارد و خداي تعالي را بخواند، خداي تعالي او را اجابت كند، چنان كه زكريا را. »
آن گاه گفت: «اي پسر شبيب! محرم آن ماه است كه مردم جاهليت در گذشته حرمت آن ماه را نگاه ميداشتند، اما اين امت نه حرمت ماه را شناختند و نه حرمت پيمبر خود
را. و در اين ماه ذريه او را كشتند، و زنان او را اسير كردند، و اثاث او را به تاراج بردند، خداوند هرگز آنان را نيامرزد!
اي پسر شبيب! اگر براي چيزي گريه خواهي كرد، براي حسين بن علي بن ابي طالب عليهم السلام گريه كن، براي آن كه او را مانند گوسفند ذبح كردند، و هيجده مرد از خاندان او با او كشته شدند كه روي زمين مانند آنها نبود.
اي پسر شبيب! اگر خوشحال ميكند تو را كه در درجات بلند بهشت با ما باشي، براي اندوه ما، اندوهناك باش و از فرح ما شادمان.
و بر تو باد دوستي ما كه اگر مردي سنگي را دوست بدارد، خدا او را روز قيامت با آن سنگ محشور گرداند. » [۳۷].
[صفحه ۳۶]
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
[فضایل و سیره امام رضا عالم ال محمد ( صلوات الله علیهم ) در اثار استاد حسن زاده املی - بر غريبي حسين و درد او گريه كنيد - صفحه۱۶]
به غم ما غمين باش، در شادي ما شاد
در حديث ريان بن شبيب از امام رضا عليه السلام نقل است كه آن حضرت فرمود: «اي پسر شبيب! اگر ميخواهي كه به درجات اعلاي بهشت رسي، با ما باش! به غم ما غمگين باش و به شادي ما شاد! و بر تو باد ولايت ما! كه هر كس سنگي را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت با آن محشور ش كند».
شبي در حشر و معاد خود فكر ميكردم و به نامه ي اعمال خويش نظر ميافكند م، و اين كه چگونه به اعمالم رسيدگي خواهد شد كه ديدم چيزي، لازمه نفسم شده، با آن محشور گشته و از آن جدا نمي شود، وقتي دقت كردم ديدم كتابي خطي است كه آن را به شدت دوست دارم. در اين وقت اين حديث را به ياد آوردم كه: «هر كس سنگي را هم دوست داشته باشد با آن محشور ميشود. » و كتاب
هم مانند سنگ، از جمادات است و از اين جهت با آن فرقي ندارد. [۳۸].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
در باب ۳۶ توحيد صدوق كه «باب الرد علي الثنوية و الزنادقة» است، روايت شده است كه:
دخل رجل من الزنادقة علي الرضا عليه السلام - مردي از زنادقه نزد حضرت رضا عليه السلام آمد، تا اين كه گويد - قال الرجل: فلم احتجب؟
[صفحه ۳۷]
فقال ابوالحسن عليه السلام: «ان الاحتجاب عن الخلق لكثرة ذنوبهم … »
آن مرد ميپرسد كه: چرا خدا از خلق پوشيده است؟
امام فرمود: «گناهانشان حجابند. » شيخ اجل سعدي گويد:
سعدي! حجاب نيست، تو آيينه پاك دار
زنگار خورده چون بنمايد جمال دوست؟ [۳۹].
وصف خدا با خود خدا
در تفسير صافي فيض - قدس سره - در ضمن كريمه: «ذهب الله بنورهم و تركهم في ظلمات لا يبصرون» [۴۰] در عيون از امام رضا عليه السلام آمده كه: «ان الله لا يوصف بالترك كما يوصف خلقه» الخبر، يعني: «خداي تعالي به ترك موصوف نمي شود، آنگونه كه خلقش به آن موصوف ميگردند. »
و ثقة الاسلام كليني - رضوان الله تعالي عليه - در باب نهي از وصف كردن حق به غير آنچه كه خود وصف كرده در اصول كافي به اسنادش از ابوالحسن رضا - عليه الصلوة و السلام - روايت كرده است كه فرمود: «اللهم لا اصفك الا بما وصفت به نفسك؛ يعني خدايا! تو را جز به آنچه خود، خودت را وصف كردي وصف نمي كنم. » [۴۱].
[صفحه ۳۸]
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
خلق آدم علي صورته
صدوق (ره) در عيون اخبار الرضا عليه السلام با اسنادش به حسين بن خالد روايت كرده كه ميگويد: «از حضرت رضا عليه السلام پرسيدم: اي فرزند رسول خدا! نقل ميكنند كه رسول خدا صلي الله عليه و اله فرموده است: «ان الله عزوجل خلق آدم علي صورته».
فرمود: خدايشان بكشد! آنان ابتداي حديث را حذف كرده اند. روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله دو مرد را ديد كه به يكديگر ناسزا ميگفتند. يكي از آنها، ديگر را ميگفت: «خداوند تو و هر كه را شبيه توست زشت گرداند! » از اين رو پيامبر فرمود: «اي بنده ي خدا! به برادرت چنين مگو! زيرا خداوند عزوجل، آدم را بر صورت او خلق فرمود». [۴۲].
عبادت چيست
معمر بن خلاد گويد: از امام رضا عليه السلام شنيدم كه فرمود: «عبادت تنها كثرت نماز و روزه نيست، بلكه عبادت، تفكر در أمر خداي عزوجل است. »
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
احتجاج در باب خداوند
مرحوم طبرسي ميفرمايد: «صفوان بن يحيي» ميگويد: «ابو قره» محدث از پيروان «شبرمه» از من خواست تا او را خدمت امام رضا عليه السلام برسانم. من هم از آن حضرت اجازه
[صفحه ۳۹]
گرفتم. ايشان نيز اجازه دادند. ابو قره خدمت امام رسيدند و سوالاتي در مورد حلال و حرام و احكام شرعي و واجبات پرسيدند، تا آن كه سؤالش به توحيد رسيد.
ابو قره پرسيد: خداوند مرا فدايت كند! در مورد كلام خداوند متعال با حضرت موسي عليه السلام برايم بفرماييد!
امام رضا عليه السلام فرمودند: خداوند و پيامبرش آگاه ترند كه با چه زبان خداوند با موسي عليه السلام سخن گفت؛ به زبان سرياني، يا به زبان عبري.
ابو قره دست بر زبان خود گذاشت و گفت: من از اين زبان سؤال ميكنم.
امام رضا عليه السلام فرمودند: سبحان الله از آنچه تو ميگويي!
و پناه بر خدا از اين كه خداوند شبيه به خلق خود شود و همچنان كه آنان سخن ميگويند، سخن گويد. و خداوند متال هيچ مثل و مانندي ندارد و هيچ گوينده و انجام دهنده اي همانند او نيست.
ابو قره گفت: سخن خدا چگونه است؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: سخن گفتن آفريننده با مخلوقات، همانند سخن گفتن مخلوقات با يكديگر نيست و نيازي به باز كردن دهان و حركت دادن زبان ندارد و همين كه خداوند بگويد: باش، ايجاد ميگردد. سخن گفتن خداوند با حضرت موسي عليه السلام و امر و نهي الهي كه به ايشان ابلاغ ميشد،
[صفحه ۴۰]
همين گونه است.
ابو قره گفت: در مورد كتابهاي آسماني چه ميفرماييد؟
امام
رضا عليه السلام فرمودند: تورات و انجيل و زبور و قرآن و هر كتابي كه از جانب خداوند نازل شده، كلام خدا و نور و هدايتي است براي جهانيان و همه آنها حادث هستند، يعني زماني نبوده و بعد موجود شده اند و همه ي آنها غير از ذات خداوند متعال هستند؛ زيرا خداوند در قرآن ميفرمايد:
«او يحدث لهم ذكرا» [۴۳].
يعني: يا اين كه براي آنها ذكري را ايجاد كند.
و در جاي ديگر ميفرمايد:
«ما يأتيهم من ذكر ربهم محدث الا استمعوه و هم يلعبون» [۴۴].
يعني: «اين مردم غافل هيچ پند و موعظه اي از جانب پروردگارشان نيايد و حادث نشود، مگر آن كه آن پند را شنيده و باز به بازي و لهو و لعب عمر ميگذرانند. »
پس خداوند تمام كتابهايي را كه نازل فرموده ايجاد كرده است.
ابو قره گفت: پس آيا آنها فاني ميشوند و از بين ميروند.
امام رضا عليه السلام فرمودند: تمام مسلمانان اتفاق دارند كه هر چيزي غير از خداوند متعال از بين رفتني است و هر چيزي غير از خدا، فعل خداوند و مخلوق اوست و تورات و انجيل و زبور....
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
[صفحه ۴۱]
و قرآن نيز فعل خدا و مخلوق او هستند. آيا نشنيده اي كه مردم ميگويند: «پروردگار قرآن» و اين كه روز قيامت قرآن ميگويد: «پروردگارا! اين فلاني است» و او را بهتر از خود او ميشناسد و ميگويد: «او روز و شب خود را مشغول من كرد. حال خدايا! تو هم شفاعت من را در مورد او بپذير؟ »
و همچنين تورات و انجيل و زبور، همه حادث شده اند و خدايي كه هيچ كس همانند او نيست، آنها را آفريده و حادث كرده است تا براي ملتي كه عقل خود
را به كار ميبرند، هدايتي باشد.
و هر كس گمان كند كه اين كتابهاي آسماني هميشه بوده اند، معنايش اين است كه خداوند اول و قديم و يكي نيست! بلكه كلام هم هميشه با او بوده و شريك و همراه او بوده است.
ابو قره گفت: ما روايتي داريم كه در روز قيامت كتابهاي آسماني همه در برابر چشمان مردم به سوي خداوند، كه پروردگار جهانيان است، باز خواهند گشت؛ زيرا اين كتابها از خداوند و جزئي از او هستند، پس به سوي او باز خواهند گشت.
امام رضا عليه السلام فرمودند: مسيحيان نيز در مورد حضرت مسيح عليه السلام همين گونه گفتند كه مسيح روح خدا و جزئي از اوست و به سوي خدا بازمي گردد و همچنين آتش پرست ها
[صفحه ۴۲]
(زرتشتيان) نيز در مورد آتش و خورشيد همين چيزها را گفتند كه آنها جزئي از خداي اند و به سوي او بازمي گردند، در حالي كه خداوند متعالي بري از آن است كه جزء داشته باشد و يا مختلف باشد، و چيزي كه جزء دارد، مختلف و يا همانند ميشود؛ زيرا هر متجزي اي، متوهم است و قلت و كثرت نيز مخلوق هستند كه بر خالقي دلالت ميكنند كه آنها را آفريده است.
ابو قره گفت: ما روايتي داريم كه خداوند ديدن و كلام را ميان پيامبران تقسيم كرده است و كلام را به حضرت موسي عنايت كرده و ديدن را نصيب حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم كرده است (تا آخر روايتي كه قبلا ذكر كرديم)
و همچنين در مورد اين آيه ي شريفه سؤال كرد كه خداوند ميفرمايد:
«سبحان الذي اسري بعبده ليلا من المسجدالحرام الي المسجدالاقصي» [۴۵].
يعني: پاك و منزه
است خداوندي كه بنده اش را در يك شب از مسجدالحرام (مكه) به مسجد الاقصي (بيت المقدس) برد.
امام رضا عليه السلام فرمودند: خداوند از اين سفر پيامبر خبر ميدهد و دليل آن را اين گونه بيان ميفرمايد: «لنريه من آياتنا»؛ «تا آيات و نشانههاي الهي را به او نشان دهيم. »
[صفحه ۴۳]
پس آيات خداوند غير از خداوند هستند و دوباره خداوند متعال دليل اين سفر و چيزي را كه آن حضرت ديده است، اين گونه بيان ميفرمايد: «فباي حديث بعد الله و آياته يؤمنون»
يعني: «پس به كدام سخن بعد از خداوند و آيات و نشانههاي او ايمان ميآورند؟ » پس آيات الهي غير از خداوند هستند.
ابو قره گفت: پس خداوند كجاست؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: كجا، مكان است و در فرق ميان حاضر و غايت مطرح ميگردد، كه حاضر در اين مكان است و غايب در مكان ديگر، ولي خداوند نه غايب است و نه حاضري بر خداوند سبقت ميگيرد و خداوند در هر مكاني هست و همه چيز را تدبير ميكند و آفريننده هر چيز است و آسمان و زمين را نگه ميدارد.
ابو قره گفت: آيا خداوند در آسمان نيست؟
امام عليه السلام فرمودند: او خداوند در آسمانها و زمين است و هم در آسمان خداست و هم در زمين خداست و خداوند شما را در رحمهاي مادرانتان، هرگونه كه بخواهد، شكل و قيافه ميدهد و هر جا كه باشيد، خداوند با شماست و خداوند بر آسمانها تسلط يافت، در حالي كه آسمانها به شكل دود بود. و خداوند بر آسمانها تسلط يافت و آنها را به هفت آسمان تقسيم كرد.
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
و او خدايي است كه بر عرش تسلط يافت، در حالي
كه خداوند بود، اما هيچ آفريده اي نبود و او همانگونه كه خداوند است، زماني كه آفريده اي نبود نيز خداوند بود و همانند مخلوقات نيست كه از حالتي به حالت ديگر انتقال يابد.
ابو قره گفت: پس چرا شما هنگامي كه دعا ميكنيد، دستهاي تان را به سوي آسمان دراز ميكنيد.
امام رضا عليه السلام فرمودند: خداوند به شكلهاي مختلف عبادت، آفريدگانش را به بندگي دعوت كرده است و براي خداوند جايگاههايي است براي پناه بردن به آن و او عبادتگاهي است براي عبادت او. خداوند از راه سخن گفتن و علم و عمل و توجه به سوي خداوند و ديگر راهها بندگانش را به عبادت دعوت كرده است؛ مثل اين كه نماز رو به قبله باشد و براي حج و عمره بايد به سوي كعبه رفت.
و يكي ديگر از راههايي كه خداوند بندگانش را به آن دعوت كرده است، اين است كه به هنگام دعا و درخواست و تضرع، دستها را بگشاييم و به سوي آسمان دراز كنيم؛ زيرا اين حالت گدايان است و علامت بندگي و ذلت و خواري در پيشگاه خداوند است.
سپس امام رضا عليه السلام فرمودند: اگر مراد تو كف دست و ساعد است، پس همه چيزها فعل خداوند و آفريده ي او هستند و خداوند به واسطه هيچ يك از مخلوقات از ديگري غافل
[صفحه ۴۵]
نمي گردد. بالاترين آفريدهها را از همان جهت اداره ميكند كه پايين ترين مخلوقات را اداره ميكند و اولين آنها را از همان جهت اداره ميكند كه آخرين آنها را اداره ميكند، بدون هيچ سختي و زحمتي و بدون هيچ خرج و نياز به مشورت و يا درد سري.
و اگر تو ميگويي كه هر كس
بيشتر خداوند را اطاعت كند، به او نزديك تر است و همچنين روايت داريد كه نزديك ترين حالتهاي انسان نسبت به خداوند، در حالت سجده است.
و باز روايتي داريد كه چهار ملائكه هستند كه با هم ملاقات كردند، كه يكي از طرف بالا و ديگري از طرف پايين مخلوقات و سومي از جانب شرق و چهارمي از جانب غرب مخلوقات ميآيند و از همديگر ميپرسند و آنان جواب ميدهند كه: از نزد خدا ميآئيم و او ما را فرستاده است.
پس تمام اين روايتها دليل آن ميشود كه تمام اين نزديك بودنها به معناي منزلت و مقام است؛ نه اين كه تشبيه و تمثيل براي خداوند متعال باشد.
ابو قره گفت: آيا اقرار ميكني كه خداوند حمل ميشود؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: هر چيزي كه حمل شود، كاري روي آن انجام شده است و به غير از خود اضافه شده و به آن احتياج پيدا كرده است و لفظ محمول، نقضي در شأن خداوند متعال است.
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
و همين گونه است اگر كسي بگويد: خداوند بالا است و پايين و بالاترين و پايين ترين است.
و خداوند متعال ميفرمايد: «و له الاسماء الحسني فادعوه بها» [۴۶] براي او نامهاي زيباست پس خداوند را با آن نامها بخوانيد. » و خداوند در هيچ يك از كتابهاي آسماني نفرموده كه خداوند محمول است؛ بلكه خداوند حمل كننده در خشكيها و درياها است و نگه دارنده آسمانها و زمين است و حمل كننده هر چيزي است كه غير از خداوند است، و هيچ گاه شنيده ايم كه كسي به خداوند ايمان بياورد و او را بزرگ شمارد و در دعاي خود بگويد: اي كسي كه حمل ميشود!
ابو قره گفت: پس
آيا اين روايت را تكذيب ميكنيد: «هنگامي كه خداوند غضبناك ميگردد، و فرشتگاني كه عرش خداوند را حمل ميكنند، از سنگيني عرش كه بر دوششان احساس ميكنند، متوجه خشم خداوند ميگردند و براي همين ميافتند و هنگامي كه خشم خداوند فرونشست، عرش دوباره به حال اول بازمي گردد و فرشتگان نيز به جاي خود بازمي گردند»؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: بگو ببينم از زماني كه خداوند شيطان را لعنت كرد تا امروز و از امروز تا روز قيامت، آيا از شيطان و يارانش خشمگين بوده و خواهد بود يا راضي و
[صفحه ۴۷]
خشنود است؟
ابو قره پاسخ داد: آري بر آنها خشمگين است.
امام رضا عليه السلام فرمودند: پس هرگاه خداوند خشنود گردد، عرش سبك ميشود، ولي با جوابي كه تو دادي، خداوند هميشه بر شيطان و يارانش خشمگين است.
پس امام رضا عليه السلام فرمودند: واي بر تو! چگونه جرأت ميكني و خداوند را به تغير از حالتي به حالت ديگر وصف ميكني و اين كه هر چه بر مخلوقات جاري ميگردد، بر خداوند نيز جاري ميشود؟ سبحان الله! خداوند هميشه بوده است؛ اگر چه ديگران از بين ميروند و با تغيير كنندگان هيچ تغييري نكرده است.
صفوان ميگويد: بعد از جواب امام عليه السلام رنگ ابو قره تغيير كرد و ديگر پاسخي نداشت تا بگويد و بلند شد و از خدمت امام بيرون رفت. [۴۷].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
سخنان گرانقدر امام رضا
تو خود حجاب خودي از ميان برخيز
از ثامن الائمه عليه السلام سئوال شد كه: چرا خداوند از خلق در حجاب است؟
در جواب فرمود: «حجاب از بسياري گناهان مردم است. » [۴۸].
عصمت حضرت زهرا
جعفر بن محمد بن زيد گويد:
در بغداد بودم كه محمد بن مندة بن مهريزد مرا گفت: آيا خواهي كه به خدمت حضرت محمد بن علي الرضا عليهماالسلام رسي؟
گفتم: آري!
پس بر او داخل شديم و سلام كرده، نشستيم، حضرت گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «فاطمه عليهاالسلام، عفيف و پاك بود؛
[صفحه ۴۹]
پس خداوند آتش را بر ذريه او حرام گردانيد، و اين، خاص حسن و حسين عليهماالسلام است. » [۴۹].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
حال خردمندان
امام هشتم عليه السلام فرموده است: «خردمندان ميدانند كه آن چه در ماوراي اين نشأه عالم طبيعت است، از همين نشأه كه آيت و مثال آن است دانسته ميشود. » [۵۰].
علت استواري آسمان و زمين
در روايت از حضرت ثامن الحجج امام رضا عليه السلام آمده است كه: «قامت السموات و الارض بالحجة. » اين حجت دليل است كه تمام آسمانها و زمين از روي دليل و برهان صورت گرفته است. هيچ كلمه اي از كلمات كتاب بزرگ غير متناهي عالم بي دليل نيست. همه از روي حجت است و در هيچ وضع و حالت و نظم و نضد آن جاي انگشت اعتراض كسي نيست. عقل از تماشاي نظم أحسن و وحدت صنع آن سرگشته است. خلقت ما به حجت است و براي آن غرض و غايت است. [۵۱].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
حيات ويژه شهدا
قرآن كريم ميفرمايد: «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله
[صفحه ۵۰]
امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» (۱۶۹ آل عمران) با توجه به مسئله بقاي ارواح پس از مرگ كه در مورد همه ي افراد بشر صادق است، بنابراين، حيات خاصي كه در آيه ي مذكور براي شهداي راه خدا، مطرح ميشود به چه معناست؟ آيا چيزي غير از بقاي روح آنهاست؟ اگر چنين حيات مراد است، بنابراين، اختصاص به شهدا ندارد؟
استاد: البته جنبه ي بقاي نفوس، امر عامي است، اختصاص به نفوس شهيد و غير شهيد ندارد، ما برهان داريم كه «عام» بر قرارند و ارواح پس از بدن، باقي هستند، بنابراين، حيات شهدا يك جنبه ي روحي و معنوي خاصي دارد. اين، يك حيات تشريفي فوق آنهاست. در همين دنيا، ميگوييم فلاني زنده است، زندگي دارد، اما در واقع مرگ تدريجي است.
همه «احياء» هستند، اما آن قيد «عند ربهم» احياء را ميخواهند، درست است كه همه ي اشياء عندالله محشورند، اما اين يك تشريف مقامي است، اعلام رتبه ي وجودي شي ء است.
در باب علم كتاب كافي، حديثي از امام
صادق عليه السلام است كه: «من علم لله و عمل لله و علم لله دعي في الملكوت عظيما» درست است كه يك پشه هم عظيم است، موريانه و مورچه هم عظيمند، اما اين «عظيم»، عنوان ديگري است، به هر حال، «عند ربهم» حساب ديگري است: عند ربهم يرزقون. در دنيا عندالله بودند، در آن جا هم هستند، تا در اينجا عند اللهي
[صفحه ۵۱]
نشوند، آنجا عندالله نيستند، اينجا «في مقعد صدق» اند، آنجا هم «في مقعد صدق» اند.
تا اينجا كس وقف حق نباشد، آنجا عندالله نيست، ريشه ي مقامات آنجا اينجاست. كسي ممكن است شب و روز را به سر برد و ما ندانيم چه كار ميكند، اما عندالله است.
آنچه كه اينجا ميفهمد به همين فهم و بينش اش، آنجا هم محشور است. «الدنيا مزرعه الآخرة» خوب حرفي است. هر كس اينجا هر چه كاشت، فردا همان را درو ميكند.
امام رضا عليه السلام به شخصي در روايتي كه ما آن را روي منبرها ميخوانيم فرمودند: «هر چه را دوست داري، با آن محشور ي، ولو محبوب تو، سنگي باشد» ببينيد چه كسي را دوست داريد، با هر كس محشور ي، با هم او خواهي بود. خوشا به حال كساني كه با خدا همنشين اند، آنجا هم با خدا همنشين اند. [۵۲].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
رؤياي صادق
درس اشارات ما در محضر استادم در علوم عقلي و نقلي و رياضيات و غير آن، علامه ذوالفنون معلم عصر العلوم آيةالله حاج ميرزا ابوالحسن شعراني - روحي له الفداء و جزاء الله عنا خير جزاء المعلمين - به ابتداي امر سوم در بحث از اطلاع
[صفحه ۵۲]
انسان بر غيب در حالت خواب رسيد و تاريخ اين درس و
گفتگو عصر روز يك شنبه هشتم ذي الحجه ي سال هزار و سيصد و هفتاد و سه از هجرت حضرت خاتم صلي الله عليه و آله مطابق با هفدهم ماه خرداد سال هزار و سيصد و سي و سوم هجري شمسي در تهران بود و مدرس بلند و محضر اعلايش نيز بيت شريف ايشان در تهران بود، خانه اي كه به منزله ي بيت المعمور راقم بود، شگفت اين كه هم اكنون نيز اين واقعه را در شب يك شنبه نهم ذي الحجه هزار و چهارصد و هشت مطابق با ماه مرداد سال هزار و سيصد شصت و هفتم هجري شمسي بعد از گذشت سي و پنج سال قمري مينويسم.
خلاصه اين كه جناب شعراني - قدس سره الشريف - فرمود: در سالي كه دستهاي ستم به جسارت و اهانت مرقد ثامن الحجج امام علي بن موسي الرضا عليهماالسلام را به توپ بست، من قبل از آن واقعه هائله به چند شب در خواب ديدم: دودي غليظ سياه مسموم از جانب مشرق متصاعد شد، آنگاه همانند غباري مسموم در هوا منتشر شد تا اين كه به همه ي دنيا رسيد و تمام فضا را احاطه كرد و همه ي مردم را دربر گرفت، پس هر صالح و مؤمني از آن مسموم گرديد و هلاك شد، اما دود به ديگران ضرري نمي رساند و به آنها نمي رسيد، چند روزي گذشت كه اين واقعه ي هائله اتفاق افتاد و ما به تعبير آن رؤياي
[صفحه ۵۳]
عجيب دهشت آور منتقل شديم. [۵۳].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
دعا، سلاح پيامبران
از امام رضا عليه السلام نقل شده كه همواره به اصحاب خود ميفرمود: بر شما باد سلاح پيامبران، از او پرسيده شد كه سلاح انبياء چيست؟
فرمود: سلاح انبياء دعا ميباشد. [۵۴].
بخشيده شده از رحمت
امام رضا عليه السلام فرمود:
«الصلوة صلة الله للعبد بالرحمة؛
نماز عطيه و احساني است از طرف خداوند براي بنده، كه از راه رحمت و عنايت بخشيده است. » [۵۵].
بهترين شيوه ي زندگي
امام رضا عليه السلام فرمود:
شيعيان و پيروان ما را به سه مسأله امتحان كنيد:
۱- اهميت به اوقات نماز، كه آيا اول وقت نماز را برپاي ميدارند يا خير؟
۲- حفظ اسرار، يعني در حفظ اسرار و مسايل محرمانه
[صفحه ۵۴]
كوشا هستند يا خير؟
۳- و از حيث توانمنديهاي مالي، يعني آيا در مال خود براي برادران ديني سهمي قائلند و دست آنها را ميگيرند يا خير؟ [۵۶].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
بعد از معرفت خدا
امام رضا عليه السلام فرمودند:
«اعلم ان افضل الفرائض بعد معرفة الله - جل و عز - الصلوة الخمس؛
بدان كه افضل واجبات بعد از معرفت خداي عزوجل نماز پنجگانه است. » [۵۷].
حكمت حمد و سوره
امام رضا عليه السلام فرمود:
«امر الناس بالقاءة في الصلوة لئلا يكون القران مهجورا مضيعا؛
مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به اين جهت موظف شده اند كه قرآن مجيد متروك و ضايع نشود. » [۵۸].
مانع وقت نماز
امام رضا عليه السلام فرمود:
[صفحه ۵۵]
«حافظوا علي مواقيت الصلوات، فان العبد لا يأمن الحوادث؛
مراقب وقتهاي نماز باشيد (كه تا وقتش فرارسيد انجام دهيد) ؛ چرا كه انسان از حوادثي كه مانع انجام نماز در وقت گردد، ايمن نيست. » [۵۹].
تأخير نماز عمدا
امام رضا عليه السلام فرمود: «حافظوا علي مواقيت الصلوات فان العبد لا يأمن الحوادث و من دخل عليه وقت فريضة فقصر عنها عمدا متعمدا فهو خاطي؛ محافظت بر اوقات نماز كنيد، پس همانا انسان از حوادث در امان نيست و كسي كه وقت نماز فريضه بر او داخل شد و عمدا كوتاهي كرد، خطا كننده است. » [۶۰].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
تأخير نماز عمدا
امام رضا عليه السلام فرمود: «حافظوا علي مواقيت الصلوات فان العبد لا يأمن الحوادث و من دخل عليه وقت فريضة فقصر عنها عمدا متعمدا فهو خاطي؛ محافظت بر اوقات نماز كنيد، پس همانا انسان از حوادث در امان نيست و كسي كه وقت نماز فريضه بر او داخل شد و عمدا كوتاهي كرد، خطا كننده است. » [۶۰].
غافل از اوقات نماز
امام رضا عليه السلام فرمود:
من قوله تعالي: «ويل للمصلين، الذينهم عن صلاتهم ساهون»، يقول عن وقتهم يتغافلون؛
در تفسير اين آيه: «واي بر نمازگزاران، آنهايي كه از نماز خويش غافلند»، ميفرمايد: ساهون آنهايي هستند كه غافل از اوقات نمازهاي واجب خود هستند. » [۶۱].
[صفحه ۵۶]
فلسفه ي نماز جماعت
امام رضا عليه السلام فرمود: «انما جعلت الجماعة لئلا يكون الاخلاص و التوحيد و الاسلاك و العبادة لله الا ظاهرا مكشوفا مشهورا؛ نماز جماعت قرار داده شده است، تا اخلاص و يگانگي و اسلام و عبادت براي خداوند آشكار، بارز و ظاهر باشد. » [۶۲].
رضوان خدا
امام رضا عليه السلام فرمود:
«رضوان الله الصلواة بالليل؛
نماز شب، رضوان (خشنودي) خدا را به همراه دارد. » [۶۳].
تميز كردن مسجد
امام رضا عليه السلام فرمود:
«ان الجنة و الحور لتشتاق الي من يكسح المسجد او يأخذ منه القدي؛
بهشت و حوريان بهشتي مشتاق كسي هستند كه مسجد را تميز كند، يا آلودگيهاي آن را بگيرد. » [۶۴].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
عشق و علاقه ي علامه حسن زاده ي آملي به امام رضا
علم حين فسر وجد
روز پنج شنبه، بيستم شعبان المعظم ۱۳۷۸ ه ق مساوي ۲ آذر ۱۳۴۶ ه ش، در قم در محضر روحاني بزرگوار جناب آقاي حاج سيد حسين قاضي طباطبايي، ابن عم آيةالله حاج سيد علي قاضي تبريزي (رضوان الله عليهما) بودم، فرمودند: مرحوم كفعمي كتابي به نام صفوة الصفات في شرح دعاء السمات دارد؛ در آن كتاب ميگويد كه: اسماي دوازده امام عليهم السلام آنچه مكرر است القاء شود باقي ميشود «علم حين فسر وجد» و ما اين را ندانستيم يعني چه، از جناب آقا سيد محمد حسن إِلهي (آيةالله استاد إِلهي برادر علامه آقا سيد محمدحسين طباطبايي صاحب تفسير الميزان، و اين هر دو بزرگوار (روحي لهما الفداء) از استادان اين كم ترين بوده اند)
[صفحه ۵۸]
سؤال كرديم، آن جناب مرحوم آيةالله حاج سيد علي قاضي (نام برده) را احضار كرده است و معني جمله مذكور را از ايشان پرسيدند، آن مرحوم در جواب فرمود كه: با اسماء چهارده معصوم چنين كنند كه ميشود «طه علم حين فسر وجد» ولي آن را بيان نفرموده اند. [۶۵].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
در عنفوان جواني و آغاز درس زندگاني كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمي راسخ و ارادتي ثابت داشتم؛ در رؤياي مبارك سحري به ارض اقدس رضوي تشرف حاصل كردم و به زيارت جمال دل آراي ولي الله اعظم، ثامن الحجج، علي بن موسي الرضا - عليه و علي آبائه و ابنائه آلاف التحية و الثناء - نائل شدم.
در آن ليله مباركه قبل از آن كه به حضور باهر النور امام عليه السلام مشرف شوم، مرا به مسجدي بردند كه در آن مزار حبيبي از احباء الله بود و به من فرمودند: در
كنار اين تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه برآورده است، من از روي عشق و علاقه مفرطي كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
سپس به پيشگاه والاي امام هشتم، سلطان دين رضا
[صفحه ۵۹]
- روحي لتربته الفداء، و خاك درش تاج سرم - رسيدم و عرض ادب نمودم، بدون اين كه سخني بگويم، امام كه آگاه به سر من بود و اشتياق و التهاب و تشنگي مرا براي تحصيل آب حيات علم ميدانست فرمود: «نزديك بيا! »
نزديك رفتم و چشم به روي امام گشودم، ديدم با دهانش آب دهانش را جمع كرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود كه: بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع كه خواستم لبهاي امام را بخورم، از كوثر دهانش آن آب حيات را نوشيدم و در همان حال به قلبم خطور كرد كه اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود: «پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخورد م كه هزار در علم و از هر دري هزار در ديگري به روي من گشوده شد. »
پس از آن امام عليه السلام طي الارض را عملا به من بنمود، كه از آن خواب نوشين شيرين كه از هزاران سال بيداري من بهتر بود به درآمدم، به آن نويد سحرگاهي اميدوارم كه روزي به گفتار حافظ شيرين سخن به ترنم آيم كه:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند✨
وندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند✨
چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي
آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند✨
[۶۶].
[صفحه ۶۰]
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
@zandahlm1357
زهي مراتب خوابي كه به ز بيداري است
اينجانب بنابر فرموده شيخ الرئيس كه فرمود: «از عوامل ضعف بينايي چشم، خوابيدن با شكم سير است و لازم است بين غذاي شب و خوابيدن فاصله انداخت. » هميشه مقيد بودم شام را سر شب صرف كنم تا فاصله موردنظر شيخ را مراعات كرده باشم كه مبادا خداي نكرده چشمم كه يكي از مهم ترين سرمايههاي كسب دانش و پيمودن راه كمال است ضرر ببيند و اين امر سبب شود كه از تحصيل علم و كمال باز بمانم (يا در شب حتي الامكان از خوردن غذا خودداري كنم. )
ولي با اين همه شبي از شبها (در شب چهارشنبه ۲۹ جمادي الاول ۱۴۰۵ قمري برابر با اول اسفند ۱۳۶۳) شامم به تأخير افتاد و متأسفانه بعد از شام خواب شديدي بر من عارض شد.
براي اينكه فرموده ي شيخ را عمل كرده باشم، بلند شدم و شروع كردم به قدم زدن و تا دوازده نصف شب بيدار بودم، ولي بر اثر شدت حالت خواب نتوانستم از خوابيدن خودداري كنم، لذا خوابيدم.
خواب شيرين بود و رؤياي شيرين تر كه به زيارت حضرت ثامن الحجج، علي بن موسي الرضا عليهماالسلام تشرف حاصل كردم. در ابتدا به اشاره تفهيم فرمودند كه: چرا كمتر خودت را به ما نشان ميدهي و پس از آن به عبارت صريح به من فرمودند:
«اين قدر خودت را زحمت مده، ما چشم تو را تا آخر عمر
[صفحه ۶۱]
ضمانت ميكنيم. »
الحمدلله كه از اين بشارت آن ولي الله اعظم كه به لقب ضامن هم شناخته شده است، برايم يقين حاصل است كه هر دو كريمه من تا آخرين دقايق عمرم بينا خواهند بود، چون ضامن شان معتبر است، چنانكه مشمول الطاف
ديگر آن حضرت نيز بوديم و هستيم.
و آن كه حضرت فرمود: «چرا كمتر خودت را به مان نشان ميدهي؟ »
شايد علتش اين بود كه در آن اوان، بر اثر تراكم اشتغال درس و بحث و تصنيف و تصحيح، مدتي به زيارت حضرت بي بي ستي فاطمه معصومه عليهاالسلام خواهر آن جناب توفيق نيافتم و تشرف حاصل نكردم. شگفت اين كه در آن شب اصلا انديشه آن جناب در خاطرم نبود. [۶۷].
[۶۸].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
@zandahlm1357
خدمت به امام هشتم
مرحوم الهي قمشه اي در شبي برايم حكايت كرد كه جمعي از ارادتمندان مرحوم استاد آقا بزرگ خواستند در مشهد رضوي به او خدمتي كنند يكي از مناصب عمده ي امور ثامن الائمه عليه السلام را به وي تفويض كردند آن بزرگ مرد با كمال آزادگي اظهار داشت كه من دخالت در امور امام هشتم عليه السلام را به
[صفحه ۶۲]
شرايط فعلي مشروع نمي دانم زيرا كه جميع موقوفاتش را درهم و برهم كردند و وقف نامچهها را از جعل واقفين انداختند. [۶۹].
ما چه كم داريم
يادم هست يك روز طلبه اي آمد خدمت آقاي قزويني و از بعضي كمبودها و مشكلات، شكايت داشت مثلا ميگفت: آقا وضع مالي چطور است، مسكن فلان است، خرج زندگي مشكل است و … هكذا. آقاي قزويني به همه ي حرفهايش - با كمال خونسردي و آرامش - گوش دادند و بعد فرمودند:
آقاجان، عزيز من، ما چه كم داريم، ميگي خداي خوب و مهرباني نداريم كه داريم، علاوه بر اين، ما ۱۲۴ هزار پيغمبر داريم، ما ۱۴ معصوم داريم، ما ۱۲ امام داريم، تازه دوازدهمي آنها زنده هم هست! چه از اين بهتر! پس ما ديگه چه كم داريم؟! [۷۰].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
@zandahlm1357
دوباره ديندار شدم
بنده خودم در يكي از نوشتهها يم عنوان كرده و گفتهام من از دين به در آمدم و دوباره دين را قبول كردم، خواه مردم بپذيرند،
[صفحه ۶۳]
و خواه نپذيرند، بنده بله بنده، حسن زاده آملي، از دين به در آمدم و دوباره دين را پذيرفتم. بنده دين آبايي ندارم، دين تقليدي و طايفه اي ندارم. من اثني عشريه به تحقيق شده نه به تقليد، من قرآن را كتاب دينم و پيامبرم و ائمه ي اطهار را، يك به يك تا قائم آل محمد صلوات الله تعالي عليهم اجمعين پذيرفتم نه به تقليد خواه مردم بپذيرند و خواه نپذيرند. [۷۱].
ماه رمضاني با نان و پياز
مرحوم استاد فاضل توني در دوران تحصيلي در امر معاش سختي بسيار كشيده و چشيده است.
وي ميفرمود: سالي در مشهد كه مشغول تحصيل بودم، در ماه مبارك رمضان آن سال فقط سه تا سحر را با نان و پياز، ولي صفاي باطن و لذت روحي و معنوي را در همان سال يافته ام. [۷۲].
پایان
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
@zandahlm1357