#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
✨✨ 📚#جهاد_با_نفس 🎧👆 ✨ جلسه: 4 ✨موضوع: رابطه #ایمان و #عمل 📚 شرح روایات کتاب الجهاد اثر شیخ #حر_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت 21 کتاب جهاد.mp3
14.16M
✨✨ 📚#جهاد_با_نفس 🎧👆
✨ جلسه: 5
✨موضوع: توصیه های پیامبر اکرم صلی الله علیه به علی علیه السلام
🔊 #کلیپ_صوتی :
📚 شرح روایات کتاب الجهاد اثر شیخ #حر_عاملی (ره)
✨ #درس_اخلاق
✅ ارسال به دیگران فراموش نشود 🙏
═══✼🍃🌹🍃✼══
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مرگ شبلی هنگامی که شبلی در بستر احتضار بود، یکی از حاضران به او گفت: ای شیخ بگو لا اله الا اللّٰه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفر
ابن دقیق در مسافرت در ضمن نامه به ابن نباته نوشت: چه بسیار شبهایی که بیابانها را پشت سر میگذاردیم و چشمان ما روی هم نمی آمد و استراحت نمی کرد. دوستانمان در شکوه نکردن یا استراحت، اختلاف کردند. برخی گفتند: بهتر آنست آخر شب را منزل کنیم و بعضی گفتند: بهتر آنست که بیاد دوست باشیم و همین اظهار مورد پسند واقع شد.
کم لیلة فیک وصلنا السری
لا نعرف الغمض و لا نستریح
واختلف الاصحاب ماذالذی
یزیل من شکویهم او یریح
فقیل تعریسهم ساعة
و قیل بل ذکراک و هوالصحیح
ابن نباته در پاسخ نوشت: در پناه خدا مسافرتت را به پایان برسانی و به سلامتی بازگردی. اگر ممکن بود پلکهای چشم ما عازم سفر شوند پلکهای مجروح خود را چون شتران راهوار به سفر میفرستادم، متأسفانه آنها از دوری تو رنجور گردیده و آرزوی بازگشت تو را دارند.
فی ذمة اللّٰه و فی حفظه
مسراک والعود بعزم نجیح
لو جاز ان تسلک اجفاننا
اذا فرشنا کل جفن قریح
لکنهابالعبد معتلة
و انت لا تسلک الا الصحیح
کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_187
و قال عليهالسلام
الرَّحِيلُ وَشِيكٌ.
امام عليه السلام فرمود:
كوچ كردن (از دنيا) سريع است
شرح و تفسير
بايد آماده بود
امام عليه السلام در اين عبارت بسيار كوتاه و پر معنا از بىوفايى و كوتاهى عمر دنيا سخن مىگويد و مىفرمايد:«كوچ كردن (از دنيا) سريع است»؛ (الرَّحِيلُ وَشِيكٌ) .
«رحيل» به معناى هر گونه كوچ كردن است ولى در اينجا با قرائن حاليه به كوچ كردن از دنياى زودگذر اشاره دارد. اين واژه گاه به معناى اسم مصدر آمده است؛ مانند كلام بالا و گاه معناى صفت مشبهه را مىرساند؛ مثلاً شترى را به عنوان رحيل توصيف مىكنند يعنى شتابنده و «وشيك» از مادۀ «وشك»(بر وزن اشك) به معناى سرعت گرفتن در سير است. بعضى از شارحان گفتهاند «وشيك» آن است كه سرعتش بسيار شديد و عجيب باشد.
از مسائلى كه همه مىدانند و غالباً از آن غافلند كوتاهى عمر دنياست؛ گويى تا چشم بر هم زنى كودكان جوان و جوانان پير و پيران از صحنه خارج مىشوند.
بارها افرادى را ديدهايم كه گرد و غبار پيرى بر رخسار آنها نشسته و ضعف سراسر وجودشان را فراگرفته و با قدى خميده عصا زنان به زحمت راه مىروند مىگوييم: عجب ديروز جوان شاداب و راستقامت و قوىپنجهاى بود چه زود پير شد. تازه اين در صورتى است كه رحيل در زمانى پيرى فرا رسد وگرنه بسيارند كسانى كه در كودكى يا جوانى بر اثر حوادث مختلفى چشم از دنيا مىپوشند. نه تنها انسانها به سرعت از اين جهان كوچ مىكنند، قدرتها و سلطنتها و حكومتها هم بسيار زود زوال مىپذيرند.
ابن ابىالحديد تشبيهى براى دنيا از بعضى از حكما نقل كرده مىگويد: پيش از آنكه به دنيا بياييم عدمى بوده است مستمر و بعد از كوچ كردن ما از اين دنيا باز به ظاهر عدمى است مستمر و عمر ما در اين ميان مانند برقى است كه در يك شب ظلمانى در بيابانى تاريك از ابرى مىجهد و بىدرنگ خاموش مىشود. ١
از آن مهمتر تشبيهاتى است كه قرآن مجيد براى زندگى دنيا كرده است و مىگويد: «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً» ؛(اى پيامبر!) زندگى دنيا را براى آنان به آبى تشبيه كن كه از آسمان فرو مىفرستيم؛ و به وسيله آن، گياهان زمين (سرسبز مىشود و) در هم فرو مىرود؛ امّا بعد از مدتى مىخشكد؛ بهگونهاى كه بادها آن را به هر سو پراكنده مىكند؛ و خداوند بر همه چيز تواناست!». ٢
در آيۀ ديگرى از قرآن مجيد مىخوانيم كه روز قيامت از گنهكاران سؤال مىشود چند سال در روى زمين توقف كرديد؟ در پاسخ مىگويند تنها به اندازۀ يك روز يا بخشى از روز. از آنهايى سؤال كنيد كه توان شمردن ايام را دارند «قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ* قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ».
بار ديگر به آنها گفته مىشود:«(خداوند) مىفرمايد:(آرى) شما مقدار كمىتوقف كرديد اگر مىدانستيد آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريديم و به سوى ما بازگردانده نمىشويد؟»؛ «قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاّ قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ». ٣
در احاديث اسلامى نيز دربارۀ كوتاهى عمر دنيا تعبيرات و تشبيهات بيداركنندهاى آمده است.
از جمله در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«الدُّنْيا ساعَةٌ فَاجْعَلُوها طاعة ؛دنيا ساعتى بيش نيست اين ساعت را در مسير اطاعت خدا قرار دهيد». ١
در حديث ديگرى از امام زين العابدين على بن الحسين عليهما السلام مىخوانيم:
«إِنَّ جَميعَ ما طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ في مَشارِقِ الْأرْضِ وَ مغارِبِها بَحْرِها وَ بَرِّها وَ سَهْلِها وَ جَبَلِها عِنْدَ وَلِىٍّ مِنْ أوْلِياءِ اللّهِ وَ أهْلِ الْمَعْرِفَةِ بِحَقِّ اللّهِ كَفِىْءِ الظِّلالِ ؛تمام آنچه در شرق و غرب جهان، درياها و صحراها، دشتها و كوهها آفتاب بر آن مىتابد در نزد اولياء الله و عارفان به حق خدا همچون بازگشت سايههاست». ٢
همانگونه كه سايههايى كه به سوى غروب مىرود به سرعت برچيده مىشوند، عمر دنيا نيز چنين است.
در كتاب تنبيه الخواطر آمده است كه حسن بن على عليه السلام بسيار به اين شعر شاعر تمثل مىجست:
يا أهْلَ لَذّاتِ دُنْيا لا بَقاءَ لَها اِنَّ اغْتِراراً بِظِلٍّ زائِلٍ حُمُقٌ
اى اهل لذتهاى دنيايى كه بقايى ندارد مغرور شدن به سايهاى كه به زودى زوال مىپذيرد احمقانه است.
حافظ نيز در اين زمينه مىگويد:
مرا در منزل جانان چه جاى امن چون هر دم جرس فرياد مىدارد كه بربنديد محملها
اين سخن را با كلامى از نوح پيغمبر با آن عمر طولانى عجيب پايان مىدهيم كه فرمود:
«وَجَدْتُ الدُّنْيا كَبَيْتٍ لَهُ بابانِ دَخَلْتُ مِنْ أحَدِهِما وَ خَرَجْتُ مِنَ الْآخَرِ» . ٣
دنيا را همچون خانهاى يافتم
شرح و تفسير
سرانجام مبارزه با حق
امام عليه السلام در اين كلام نورانى از كسانى سخن مىگويد كه به مقابلۀ با حق بر مىخيزند. مىفرمايد:«آن كس كه در برابر حق قد علم كند (و به مبارزه برخيزد) هلاك خواهد شد»؛ (مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ) .
اين كلام حكمتآميز با همين عبارت در لا به لاى خطبۀ شانزدهم نهج البلاغه آمده است كه شرح آن را در جلد اول در ذيل همان خطبه (صفحۀ ٦٥١) بيان كرديم و حاصل آن اين است كه هرگز به مخالفت و مقابلۀ با حق برنخيزيد، زيرا حق قدرتى دارد كه انسان را بر زمين مىكوبد؛ اگر در كوتاه مدت انجام نشود در دراز مدت انجام خواهد شد و تاريخ، به ويژه تاريخ اسلام، نشان مىدهد آنها كه به مقابلۀ با حق برخاستند چگونه طومار زندگانىشان در هم پيچيده شد.
نيز با توجّه به اينكه حق به معناى واقعيتهاى ثابت است و واقعيتها آثارى دارد و هر چه با آثارش به مخالفت برخيزند از ميان نمىرود، از اين رو سرانجام بر انسان غلبه مىكند و او را در هم مىشكند. درست مانند اينكه انسان بداند فلان راه، مستقيم و راه ديگر بيراهه است، اگر به مخالفت با راه مستقيم برخيزد و به بيراهه رود هرقدر تلاش و كوشش كند به مقصد نمىرسد و سرانجامش هلاكت است.
بعضى از شارحان نهج البلاغه تفسير ديگرى براى اين جمله برگزيدهاند و آن اينكه هرگاه كسى در ميان مردم نادان به دفاع از حق برخيزد جان خود را به خطر انداخته چرا كه افراد جاهل و متعصب و لجوج با اينگونه افراد مخالفند و مفهوم آن اين مىشود كه هر كس دفاع از حق كند بايد هزينههاى اين دفاع را در برابر مردم نادان بپردازد.
ولى اين تفسير به هيچ وجه مناسب چنين گفتار حكيمانهاى نيست، زيرا اولاً در بعضى از متون لغت صريحا آمده است كه جملۀ
«أبْدى صَفْحَتَهُ لَهُ» به معناى به مخالفت برخاستن است و مرحوم علامۀ شوشترى موارد فراوانى از كلمات عرب نقل كرده كه جملۀ «مَنْ أبْدى صَفْحَتَهُ لَهُ» به معناى به مخالفت برخاستن است. ١
ثانياً در خطبۀ شانزدهم، پيش و پس از آن جملههايى آمده است كه به خوبى نشان مىدهد امام عليه السلام در اين جمله از بدكاران سخن مىگويد كه به مخالفت با حق برمىخيزند.
در شرح نهج البلاغۀ محمد عبده احتمال ديگرى نيز در تفسير اين جمله ذكر شده و آن اينكه منظور از «أبْدى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ» به معناى روى گردانيدن از حق است كه آن هم سبب هلاكت انسان مىشود؛ ولى با توجه به اينكه كلمۀ «أبْدى» به معناى آشكار كردن است اين تفسير نيز بعيد به نظر مىرسد. ٢
به هر حال مفهوم اين جمله اين است كه امام عليه السلام به همۀ كسانى كه به مخالفت با حق برمىخيزند هشدار مىدهد كه به عاقبت سوء كار خود بينديشند و از اين راه باز گردند. همانگونه كه پيش از اين اشاره شد اين جمله در كتاب شريف كافى نيز به عنوان بخشى از يك روايت آمده و مرحوم ملا صالح مازندرانى در شرح آن مىگويد: مفهوم جمله اين است كسى كه آشكارا در برابر حق به خصومت برخيزد هلاك خواهد شد.
مشابه همين معنا در گفتار حكيمانۀ ٤٠٨ نيز آمده است آنجا كه مىفرمايد:
«مَنْ صارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ ؛آن كس كه با حق بجنگد حق او را بر زمين خواهد كوبيد». ١
قرآن مجيد نيز دربارۀ حق و باطل چنين مىگويد: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» ؛بلكه ما حق را بر باطل مىكوبيم و آن را هلاك مىسازد و اينگونه باطل محو و نابود مىشود». ٢
منظور از «حق» در كلام نورانى بالا اصل خداشناسى و آيين اسلام و فروع دين و حقوق الله و حقوق الناس به طور عام است، زيرا حق در اصل به معناى مطابقت و هماهنگى با واقع و نقطۀ مقابل آن «باطل» است. به همين دليل به ذات پاك خداوند، به طور مطلق «حق» اطلاق مىشود چون واقعيتى است انكارناپذير.
در كتاب «وجوه القرآن» براى كلمۀ حق موارد استعمال دوازدهگانهاى در قرآن مجيد ذكر شده است: حق به معناى ذات پاك خداوند و به معناى قرآن، اسلام، توحيد، عدل، صدق، طرز صحيح، علانيه، شايستگى، واجب شدن، وام و بهره و براى هر كدام از اينها آيهاى از آيات قرآن مجيد را شاهد آورده است.
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه
گلدان من🌳🌳🌳🌳
با ما همراه باشید👇👇👇
.......:
@zandahlm1357
#نخل_پالم_بادبزنی
درختی است زینتی از خانواده خرما، یا (پالماسه) PALMACEA، به دلیل برگ های بادبزنی شکلی که دارد به نخل بادبزنی شهرت یافته، این درخت در شهرهای شمال کشور فراوان است. در مناطق گرمسیر مانند سیستان و بلوچستان به طور طبیعی به صورت وحشی و خودرو در میان رودخانه ها سبز می شود.
واشنگتونیا در شرایط مساعد و مرطوب اگر از آب کافی برخوردار شود (مانند مناطق شمالی) بیش از پانزده متر رشد می کند.
نگهداری این گیاه زیبا در تهران و مناطقی که زمستان های سرد دارند قدری مشکل است زیرا سرمای بیش از منهای ده درجه سانتی گراد این درخت را به کام مرگ می کشاند.
در چنین نقاطی باید درخت را در کنار دیوار یا پناهگاه کاشت تا از سرمای زمستان محفوظ بماند ضمنا همه ساله باید نهال های جوان در زمستان به وسیله گونی پوشانده شود.
درختی است زینتی از خانواده خرما، یا (پالماسه) PALMACEA، به دلیل برگ های بادبزنی شکلی که دارد به نخل بادبزنی شهرت یافته، این درخت در شهرهای شمال کشور فراوان است. در مناطق گرمسیر مانند سیستان و بلوچستان به طور طبیعی به صورت وحشی و خودرو در میان رودخانه ها سبز می شود.
فقط عمر طولانی این درخت نیست که توجه را جلب می کند، بلکه خواص آن در درمان آکنه و ریزش مو بی نظیر است
1. مشخصات:
این گیاه، نخل کوچکی است که معمولاً ارتفاع آن به ۲ تا ۴ متر میرسد و تنهٔ آن نامنظم میباشد. این درخت به صورت انبوه یا درمیان منطقهای پر درخت و در سواحل شنی میروید؛ نخل بادبزنی رشد بسیار کندی داشته، دارای برگهای درازی است و به ویژه در فلوریدا پرورش مییابد. و احتمالاً ۵۰۰ تا ۷۰۰ سال عمر میکند.
2. روش استفاده:
عصارهٔ نخل بادبزنی از میوهٔ آن گرفته میشود. میوههای این گیاه سرشار از اسیدهای چرب و فیتوسترول هستند. این میوه از درخت چیده شده، نیمهخشک میشود و بعد با یک حلال مثل هگزان یا اتانول تجزیه میگردد.
زمینه مصرفی گیاه:
• عفونت مجاری ادراری
• پریاختگی غده پروستات
• جریان ادراری
• کچلی مردانه
• ریزش مو
• درمان آکنه
#نخل_پالم_بادبزنی
کاشت نهال
در فصول خنک مانند پاییز و زمستان می توانیم نهال واشنگتونیا را از گلدان به زمین اصلی منتقل کنیم.
خاک
خاک باید حاصلخیز باشد، با استفاده از کودهای آلی و کودهای شیمیایی زمین را تقویت کنید. استفاده از کودهای دارای پتاسیم موجب افزایش مقاومت این گیاه در مقابل سرمای زمستان می گردد، ضمنا از عطش زیاد در تابستان جلوگیری می کند. مخلوطی از دو قسمت خاک باغچه یک قسمت خاک باغچه و یک قسمت خاکبرگ یا تورب بستر ایده آلی است.
آبیاری
در تابستان و بهار به آب زیادی احتیاج دارد. در فصول گرم هر هفته دو بار به آن آب بدهید. از پاشیدن آب روی برگ ها و خیس نمودن تنه درخت خودداری کنید.
هرس برگ
همه ساله در اولین روزهای بهار برگ های پیر و سرمازده را هرس کنید.
هرس برگ ها باید از پایین ترین ناحیه دمبرگ انجام شود.
محافظت از سرما
پوشش درخت در زمستان به منظور حفظ جوانه انتهایی درخت که در قسمت میانی برگ ها قرار دارد ضروری است. نوع پوشش اهمیت زیادی دارد. پوشش پلاستیکی موجب تراکم رطوبت و پوسیدگی جوانه انتهایی می شود به همین دلیل بهتر است به جای نایلون از گونی یا برگ های خشک استفاده شود. اگر از پوشش نایلونی استفاده می کنید حتما آن را سوراخ کنید تا هوا به اندازه کافی وارد شود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
در حدیث معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: اگر دابّه رَم کند، آن را بزنید ولی در سردر آن را مزنید.
در حدیث دیگر فرمود: بر روی چهار پا، پا بر روی پای دیگر مگذارید، تا آن که به یک جانب میل مکنید و پشتش را مجلس مکنید که ایستاده بر روی آن صحبت بدارید، بلکه وقتی که راه نرود فرود آیید و چون خواهید به راه روید سوار شوید.
از حضرت علی بن الحسین علیهما السلام منقول است: حیوانات از چهار چیز غافل نمی باشند؛ پروردگار خود را میشناسند و مرگ را میدانند و نر و ماده را میشناسند و چراگاه خوب را میدانند.
از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند: در چه وقت دابّه را بزنیم برای راه رفتن؟ فرمود: اگر به آن روشی که در وقت جو به طویله خود میرود، نرود، آن را بزن.https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل سوم: آداب زین و لجام
بدان که احوط و اولی آن است که زین و لجام، هر یک از طلا و نقره نباشد و سنّت است که بالش میان زین و ارتوک که بر روی اسب اندازند و قطیفه که بر روی شتر اندازند و سوار شوند، حریر نباشد و سرخ نباشد. و زنان را بر زین سوار شدن کراهت شدید دارد.
در احادیث معتبره وارد شده که از جمله علامات بدی که در آخر الزمان ظاهر شود آن است که زنان بر زین سوار شوند.
در روایت حسن از حضرت صادق علیه السلام منقول است: زین، مرکب ملعونی است برای زنان.
به سند معتبر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: جایز نیست زن را سوار شدن بر زین، مگر از برای ضروریات یا در سفر.
در حدیث صحیح منقول است که علی بن جعفر از امام موسی کاظم علیه السلام پرسید: آیا سوار میتوان شد بر اسبی که زین و لجام آن از نقره باشد؟ فرمود: اگر روکشی باشد که از آن جدا نتوان کرد، باکی نیست و اگر چنین نباشد، سوار نمی توان شد.
در حدیث دیگر از حضرت صادق علیه السلام منقول است: حلقه بینی ناقه رسول صلی الله علیه وآله وسلم از نقره بود و در احادیث معتبره بسیار وارد شده است که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: زینهار! که سوار مشو بر میثره سرخ، که آن از چیزهایی است که شیطان بر آن سوار میشود و میثره بالش زین است و بالشی است که بر روی جهاز شتر میگذارند و بر رویش سوار میشوند.
در روایت دیگر منقول است: امام زین العابدین علیه السلام بر قطیفه سرخ سوار میشدند.
در حدیث دیگر منقول است که از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند: از پوست حیوانات درنده، مانند پوست ببر و پلنگ و شیر. حضرت فرمود: بر روی آنها سوار میتوان شد، اما در وقت نماز نمی توان پوشید.
در احادیث معتبره از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است که فرمود: پنج چیز است که تا مردن ترک نمی کنم، یکی سوار شدن بر الاغ جل کرده.
و از امام موسی کاظم علیه السلام منقول است: در بینی هر چهار پایی شیطانی هست، چون خواهید که آن را لجام کنید، «بِسْمِ اللَّهِ» بگویید.
در حدیث صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است: هر چهارپایی که چموشی کند، در وقت لجام کردن و غیر آن، یا رَم کند، در گوشش اگر بگذارد و اگر نه بر آن بخوانند این آیه را: «اَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ اَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمواتِ وَالاَرْضَ طَوْعاً وَکُرْهاً وَاِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» [آل عمران/آیه ۸۳].
حلیة_المتقین
#https://eitaa.com/zandahlm1357
#حرف_نزدن_فرزند
سلام علیکم
پسر سه ساله ای دارم که نمیتونه خوب حرف بزنه فقط خودم میفهمم که منم گاهی نمیفهمم بیشتر حروف رو نمیتونه بگه بیشتر با د و ت حرف میزنه خیلی نگرانشم چون فکر میکنم به خاطر این قضیه با بقیه بچه ها بازی نمیکنه خیلی ممنون میشم راهنماییم کنید .
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
1_5751634973748625439.mp3
2.08M
#حرف_نزدن_فرزند
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#پشیمانی_از_گذشته
سلام... دختری هستم 19ساله...من توی گذشته یه اشتباهی کردم با یه پسری بودم بعد پشیمون شدم و از خیلی از گناهانم توبه کردم...الان یه نفر هست که عاشقمه و من هم خیلی دوسش دارم و قراره سال دیگ اگه پدرم راضی بودن ازدواج کنیم...الان اون پسری ک قبلا باهاش بودم دست از سرم برنمیداره منم خیلی نگرانم ک عشقم بفهمه و ولم کنه😔باید برم بهش بگم ک گذشتم چی بوده؟میترسم بهش بگم و قیدمو بزنه....من نمیخوام از دستش بدم...توکل کردم به خدا یعنی خدا کمکم میکنه؟؟؟چیکار کنم خدا کمکم کنه؟چیکار کنم منو به کسی که میخوام برسونه و خوشبختم کنه...؟حالم خوب نیس ذهنم خیلیی درگیره کمکم کنید😔
ممنون از لطفتون...
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
1_5580321866616143887.mp3
5.46M
#پشیمانی_از_گذشته
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#آرامش_فرزند
سلام استاد
بنده ی دختر ۵ساله و ی پسر ۳ساله دارم ، چهار ساله بخاطر مرگ پسر اولم خودم خیلی عصبی وداغون شدم اون موقع دخترم شش ماهش بود، دخترم هنوز دوسالش تموم نشده بود ک پسردومم ب دنیا اومد ،وبار تربیت وتروخشک کردن این دوتا همش رو دوش خوم تنها بوده وهست،پدرشون اصلا تو کارای خونه و تربیتشون همکاری نداره ،بچه ها همش ب خودم وابسته اند........بخاطر فاصله سنی کم این دوتا ،دخترم خیلی با برادرش درگیر میشد،الان یکم بهترشده...بخاطر همین درگیریها ناخوداگاه سرش داد وفریاد میشد چ از جانب من وچ از جانب همسرم وگاها اطرافیان...ب مرور دخترم تبدیل شد ب یک دختر خیلی عصبی وتند خو...ودوسال پیش دچار لکنت زبان شد با گفتار درمانی و تلاشهای خودم خوب شد ،باز پارسال دچار شد باز بعد سه چهار ماه خوب شد الان باز توصحبتاش کم وبیش دچار لکنت میشه...موقع صحبت کردن خیلی تند تند و باصدای بلند حرف میزنه و این باعث میشه کسی باهاش همبازی نشه ویکی دیگه اینکه خیلی زود تند تیز میشه و اگه طرف مقابلش حرفش رو قبول نکنه میزنه....
میدونم عصبی بودن خودم واطرافیان روش اثر گذاشته ...حالا میفرمایید چکار کنم تا درست بشه؟؟؟
آیا راهی هست ؟؟
یا اصلا بهتر میشه؟؟؟
ممنون از کمکتون
1_5729098627511484420.mp3
2.02M
#آرامش_فرزند
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و هشتم با نوای گرم و مهربان مجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت سیصد و نهم
حالا این خلاء پُر از اندوه و حسرت، فرصت خوبی بود تا مرور کنم آنچه در این مدت بر من و خانوادهام گذشت که حدود یک سال و نیم پیش، این طایفه وهابی به بهانه شراکتی آنچنانی با پدر پُر حرص و طمعم، رفاقتی شیطانی را آغاز کرده و در این مدت کوتاه کار را به جایی رساندند که پدر و یکی از برادرانم را به وعده متاع دنیا تا سوریه کشانده، جان یکی را گرفتند و بخت با دیگری یار بود که توانست جانش را بردارد و از مهلکه بگریزد که او هم زندگیاش متلاشی شد. حالا میفهمیدم نخلستان و شراکت و وصلت خانوادگی همه بهانه بوده که وهابیت میخواهد با این هیبت خوش خط و خال در میان خانوادهها نفوذ کرده، اموالشان را برای کمک به تروریستها مصادره کرده و جانشان را به بهای سپر بلای خودشان به مسلخ ببرند، همان کاری که با خانواده من کردند!
ساعتی از اذان مغرب میگذشت و مثل اینکه سینه آسمان هم مثل دل من سنگین شده باشد، مدام رعد و برق میزد که سرانجام بغضش ترکید و طوری به تب و تاب افتاد که در کمتر از چند دقیقه، زمین بندر را در آب فرو بُرد. مجید هم از این هیبت غمزدهام نفسش بند آمده بود که ناامید از حال خرابم، کنارم کِز کرده و او هم دیگر چیزی نمیگفت که کسی به درِ خانه زد. حدس میزدم کسی از خانه آسید احمد به دیدارمان آمده و هرچند هنوز از فضاحت پدر و برادرم بیخبر بودند، اما من دیگر روی نگاه کردن در صورتشان را نداشتم که نزدیکترین افراد خانوادهام به بهای شهوت و لذتی حرام، خون شیعه را مباح دانسته و کمر به قتل برادران مسلمان خود بسته بودند. آسید احمد و مامان خدیجه آمده بودند تا به یک شب نشینی صمیمی، میهمان من و مجید باشند. مجید بهتر از من میتوانست ظاهرش را حفظ کند که دستی به موهایش کشید و برای استقبال از میهمانان از اتاق بیرون رفت و من با همه علاقهای که به این پدر و مادر مهربانم داشتم، نمیتوانستم از جایم تکانی بخورم که بلاخره پس از چند دقیقه و چند بار نفس عمیق کشیدن، چادرم را سر کردم و از اتاق بیرون رفتم. نه میتوانستم لبخندی نشانشان دهم و نه حتی میتوانستم به کلامی شیرین، پاسخ احوالپرسیشان را بدهم که بلافاصله به بهانه مهیا کردن اسباب پذیرایی به آشپزخانه رفتم. صدای آسید احمد را میشنیدم که با مجید گرم گرفته و با اینکه دو سه هفته از تاسوعا و عاشورا میگذشت، همچنان از زحمات من و مجید در پختن و پخش غذای نذری در حیاط خانه تشکر میکرد. یاد صفای آن روزها به خیر که با همه عدم اطمینانی که به فلسفه گریه و سینهزنی برای امام حسین (علیهالسلام) داشتم، باز چه شور و حال خوشی بود که از صبح تا غروب گوش به نغمه نوحههایی عاشورایی، در رفت و آمد برای تدارک سفره پذیرایی از عزاداران بودم و خبر نداشتم به این زودی به چنین خاک مصیبتی مینشینم!
با ما همراه باشید🌹💍https://eitaa.com/zandahlm1357